طنز/ کرکرهها پایین
پوریا عالمی در روزنامه شرق نوشت:
داشتم دوُردوُر میکردم که دیدم 60درصد کرکرهها پایین است، 61درصد کرکرهها نیمهپایین است، 5/62درصد کرکرهها را هم دارند میکشند پایین.
سرم را از آمبولانس آوردم بیرون و گفتم: داداش، چرا کرکرهها را دارید پایین میکشید؟ خبرییه؟
یک آقایی با دلواپسی ایستاده بود کنار خیابان و گفت: من حسین نقوی، نماینده مجلسم. دیروز هم گفتم «دولت نهم و دهم که روی کار آمد، دَر دکان اینها را بست. کرکرههایشان را پایین کشید، درست هم بود. بسیاری از این کرکرهها واقعا باید پایین کشیده میشد. نگاه دولت احمدینژاد نگاه خوبی بود.»
گفتم: اینها که کرکرهشان را کشیدید پایین، دقیقا چی هستند؟
گفت: NGO بودند.
گفتم: دستتان درد نکند. ولی چرا؟
نقوی گفت: «فعالان ضدنظام در NGOها در حوزههای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی سرمایهگذاری کلانی کردند. ما در گرگان NGO داریم که برای خانمهای خانهدار جلسه میگذارند و حقوق بشر درس میدهند. ظاهرش هم خیلی خوب است. اما در باطن کاملا ایدههای فمینیستی را ترویج میکنند.»
گفتم: خوب کردید. کرکره آنها را هم باید پایین کشید.
نقوی گفت: «در دولت آقای خاتمی روی موسسات مردمنهاد و NGOها بسیار کار کردند. تشکلهایی درست شدند که کاملا در راستای اهداف صهیونیستها فعالیت میکردند.»
گفتم: خوب کردید کرکره آقای خاتمی را هم پایین کشیدید. من از اول بهش مشکوک بودم چون همهچیز را داشت میکشید بالا. کرکره که چیزی نبود. فرهنگ و اینا را هم کشید بالا. ولی دولت آقای احمدینژاد خوب کرد پایین کشید.
نقوی از من تشکر و قدردانی کرد و گفت چه نگاه عمیق و فجیعی نسبت به قضایا دارم. بعد گفت جات توی برنامههای تلویزیون خیلی خالی است.
گفتم: خیلی ممنون. فقط باید یک اعترافی کنم. آمبولانس من هم مردمنهاد است. منتها کرکره ندارد. حالا چی را بکشم پایین؟ اگر فرقی ندارد بهجای کرکره، شیشههای آمبولانس را بکشم پایین.
داشتم دوُردوُر میکردم که دیدم 60درصد کرکرهها پایین است، 61درصد کرکرهها نیمهپایین است، 5/62درصد کرکرهها را هم دارند میکشند پایین.
سرم را از آمبولانس آوردم بیرون و گفتم: داداش، چرا کرکرهها را دارید پایین میکشید؟ خبرییه؟
یک آقایی با دلواپسی ایستاده بود کنار خیابان و گفت: من حسین نقوی، نماینده مجلسم. دیروز هم گفتم «دولت نهم و دهم که روی کار آمد، دَر دکان اینها را بست. کرکرههایشان را پایین کشید، درست هم بود. بسیاری از این کرکرهها واقعا باید پایین کشیده میشد. نگاه دولت احمدینژاد نگاه خوبی بود.»
گفتم: اینها که کرکرهشان را کشیدید پایین، دقیقا چی هستند؟
گفت: NGO بودند.
گفتم: دستتان درد نکند. ولی چرا؟
نقوی گفت: «فعالان ضدنظام در NGOها در حوزههای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی سرمایهگذاری کلانی کردند. ما در گرگان NGO داریم که برای خانمهای خانهدار جلسه میگذارند و حقوق بشر درس میدهند. ظاهرش هم خیلی خوب است. اما در باطن کاملا ایدههای فمینیستی را ترویج میکنند.»
گفتم: خوب کردید. کرکره آنها را هم باید پایین کشید.
نقوی گفت: «در دولت آقای خاتمی روی موسسات مردمنهاد و NGOها بسیار کار کردند. تشکلهایی درست شدند که کاملا در راستای اهداف صهیونیستها فعالیت میکردند.»
گفتم: خوب کردید کرکره آقای خاتمی را هم پایین کشیدید. من از اول بهش مشکوک بودم چون همهچیز را داشت میکشید بالا. کرکره که چیزی نبود. فرهنگ و اینا را هم کشید بالا. ولی دولت آقای احمدینژاد خوب کرد پایین کشید.
نقوی از من تشکر و قدردانی کرد و گفت چه نگاه عمیق و فجیعی نسبت به قضایا دارم. بعد گفت جات توی برنامههای تلویزیون خیلی خالی است.
گفتم: خیلی ممنون. فقط باید یک اعترافی کنم. آمبولانس من هم مردمنهاد است. منتها کرکره ندارد. حالا چی را بکشم پایین؟ اگر فرقی ندارد بهجای کرکره، شیشههای آمبولانس را بکشم پایین.