آفت سانسور و خودسانسوري در رسانههاي مدعي
رضا سليماني*
روزنو :
*اصطلاح سانسور از كلمه لاتين Censere گرفته شده و نخستين بار اصطلاح White wash به معناي شستشوي فكري به كار رفت و به تدريج وارد متون سياسي شد. كاربرد اين واژه در مجموعه مسائلي است كه مردم ميگويند، ميشنوند، مينويسند، ميخوانند و اجرا ميكنند. از نظر علم ارتباطات نيز ايجاد هرگونه اخلال آگاهانه در فرآيند اطلاعرساني را سانسور ميگويند. سابقه سانسور در ايران به نخستين روزهاي انتشار روزنامه در زمان محمد شاه و ناصرالدين شاه قاجار برميگردد و ميگويند نخستين كسي كه در ايران اقدام به سانسور كرد «ادوارد برجيس» انگليسي بود كه به عنوان مترجم در روزنامه وقايع اتفاقيه كار ميكرد.
مهمتر از موضوع سانسور، خودسانسوري است كه به عنوان چالش مهم، رسانهها را محدود و ارزشهاي آزادي بيان و آزادي رسانهها را نابود ميكند و كمكم به جايي ميرسد كه آن رسانه، منزوي و بياعتبار ميشود كه در نتيجه مخاطب يا از آن رسانه فرار ميكند يا كاملا ميداند كه اطلاعات آن يا ناقص و يكسويه است يا آميخته به دروغ. بحث بر سر سانسور و تاريخچه غمبار آن در ايران را بگذاريم و بگذريم و به اتفاقي برسيم كه در برخي رسانههاي خاص ايران به ويژه در رسانههايي كه مدعي آزادي بيان هستند و عنوان ملي!! را هم يدك ميكشند، مدتي است متداول و شيوهيي رايج شده است. هر چند موضوع سانسور در اينگونه رسانهها به ويژه صداوسيما، مسبوق به سابقه است ولي مصداق اخير آن مربوط به جلسه اخير مجمع تشخيص مصلحت نظام است. روز شنبه، سوم خرداد كه در تاريخ ايران به خاطر فتح خرمشهر جاودان شده است، جلسه مجمع برگزار شد. آيتالله هاشميرفسنجاني به عنوان رييس مجمع به خاطر شخصيت عالي حقوقي خويش و به خاطر فرماندهي 8 سال دفاع مقدس، بحث كاملي از شرايط فتح خرمشهر و تاثير آن در روند جنگ و حتي تغيير سياستهاي غرب، شرق و ارتجاع نسبت به ايران داشت. سخنانش مثل هميشه تنظيم و در قالب خبر براي رسانهها ارسال شد.
اما گويا بعضي از رسانهها، به ويژه رسانه ملي!! و يكي، دو روزنامه مدعي آرمانخواهي از شهدا كه دوران دفاع مقدس را تماما در انحصار خود و اطرافيانشان ميدانند و از بودجه بيتالمال نيز اداره ميشوند به خاطر بغض سياسي، آنچنان دچار خودسانسوري شدند كه اگر كسي خبر آن جلسه را در رسانههاي ديگر نخوانده و نديده باشد و براي آگاهي از اتفاقات سياسي ايران به صدا و سيما و چند روزنامه معلومالحال بسنده كرده باشد از خود ميپرسد كه چگونه ممكن است آيتالله هاشميرفسنجاني كه هم فرمانده جنگ بوده و هم رييس مجمع مهم تشخيص مصلحت نظام است، در جلسه مجمع كه دست بر قضا در سوم خرداد برگزار شد، هيچ اشارهيي به اين اتفاق مهم در تاريخ دفاع مقدس نكرده باشد؟!! متاسفانه يا خوشبختانه، تجربه تلخ سانسور و خودسانسوري در اينگونه رسانهها به ويژه در رسانه ملي!! كه به حد اعلاي خود رسيده و در ويژه برنامهها و اخبار خاص به گونهيي تاريخ را تحليل (بخوانيد تحريف) ميكند كه گويي ايشان اصلا در زمان انقلاب و جنگ در ايران نبوده است! باعث مراجعه مردم به سايتها و روزنامههاي مستقل و حتي خبرگزاريهاي بيگانه شده و مردم، رزمندگان، جوانان و خانوادههاي شهدا و مردم خرمشهر نه از طريق رسانه ملي!! و روزنامههايي كه از پول بيتالمال ارتزاق ميكنند، بلكه از رسانههاي مستقل و غيروابسته ميدانند و متوجه ميشوند كه جانشين امام راحل در دفاع مقدس، به عنوان شخصيتي ذيصلاحتر از ديگران، در سالروز فتح خرمشهر، نتايج عمليات بيتالمقدس را ستود و آن را برگ زريني در تاريخ دفاع مقدس خواند. در اين ميان روسياهي به بعضي از رسانههاي خاص ميماند كه خودسانسور شدهاند و با اين كار روح غضبناك خود را اندكي آرام ميكنند كه به خاطر تنگنظري و حب و بغضهاي سياسي، نميتوانند ببينند كسي را كه 8 سال تمام از همه امكانات تبليغاتي و غيرتبليغاتي براي تخريبش نزد مردم استفاده كردهاند، اينك به عنوان رييس در جلسهيي صحبت از فتح خرمشهر ميكند كه روساي قوا و اكثر مسوولان عاليرتبه نظام در كنار وي نشستهاند. لذا كمترين كاري كه از روي عصبانيت از دستشان برميآيد حذف و سانسور سخنان حق اوست، ولي نميدانند يا نميخواهند بدانند كه اگر روش سانسور و تخريب چندين ساله آنان، منافقين و سلطنتطلبها تا به حال جواب ميداد ديگر مجبور نبودند به دليل محبوبيتش با هزينه زياد رد صلاحيتش كنند و در نهايت از اقبال مردم و عواقب عملكرد خويش عصباني و پركينه باشند. والسلام
مهمتر از موضوع سانسور، خودسانسوري است كه به عنوان چالش مهم، رسانهها را محدود و ارزشهاي آزادي بيان و آزادي رسانهها را نابود ميكند و كمكم به جايي ميرسد كه آن رسانه، منزوي و بياعتبار ميشود كه در نتيجه مخاطب يا از آن رسانه فرار ميكند يا كاملا ميداند كه اطلاعات آن يا ناقص و يكسويه است يا آميخته به دروغ. بحث بر سر سانسور و تاريخچه غمبار آن در ايران را بگذاريم و بگذريم و به اتفاقي برسيم كه در برخي رسانههاي خاص ايران به ويژه در رسانههايي كه مدعي آزادي بيان هستند و عنوان ملي!! را هم يدك ميكشند، مدتي است متداول و شيوهيي رايج شده است. هر چند موضوع سانسور در اينگونه رسانهها به ويژه صداوسيما، مسبوق به سابقه است ولي مصداق اخير آن مربوط به جلسه اخير مجمع تشخيص مصلحت نظام است. روز شنبه، سوم خرداد كه در تاريخ ايران به خاطر فتح خرمشهر جاودان شده است، جلسه مجمع برگزار شد. آيتالله هاشميرفسنجاني به عنوان رييس مجمع به خاطر شخصيت عالي حقوقي خويش و به خاطر فرماندهي 8 سال دفاع مقدس، بحث كاملي از شرايط فتح خرمشهر و تاثير آن در روند جنگ و حتي تغيير سياستهاي غرب، شرق و ارتجاع نسبت به ايران داشت. سخنانش مثل هميشه تنظيم و در قالب خبر براي رسانهها ارسال شد.
اما گويا بعضي از رسانهها، به ويژه رسانه ملي!! و يكي، دو روزنامه مدعي آرمانخواهي از شهدا كه دوران دفاع مقدس را تماما در انحصار خود و اطرافيانشان ميدانند و از بودجه بيتالمال نيز اداره ميشوند به خاطر بغض سياسي، آنچنان دچار خودسانسوري شدند كه اگر كسي خبر آن جلسه را در رسانههاي ديگر نخوانده و نديده باشد و براي آگاهي از اتفاقات سياسي ايران به صدا و سيما و چند روزنامه معلومالحال بسنده كرده باشد از خود ميپرسد كه چگونه ممكن است آيتالله هاشميرفسنجاني كه هم فرمانده جنگ بوده و هم رييس مجمع مهم تشخيص مصلحت نظام است، در جلسه مجمع كه دست بر قضا در سوم خرداد برگزار شد، هيچ اشارهيي به اين اتفاق مهم در تاريخ دفاع مقدس نكرده باشد؟!! متاسفانه يا خوشبختانه، تجربه تلخ سانسور و خودسانسوري در اينگونه رسانهها به ويژه در رسانه ملي!! كه به حد اعلاي خود رسيده و در ويژه برنامهها و اخبار خاص به گونهيي تاريخ را تحليل (بخوانيد تحريف) ميكند كه گويي ايشان اصلا در زمان انقلاب و جنگ در ايران نبوده است! باعث مراجعه مردم به سايتها و روزنامههاي مستقل و حتي خبرگزاريهاي بيگانه شده و مردم، رزمندگان، جوانان و خانوادههاي شهدا و مردم خرمشهر نه از طريق رسانه ملي!! و روزنامههايي كه از پول بيتالمال ارتزاق ميكنند، بلكه از رسانههاي مستقل و غيروابسته ميدانند و متوجه ميشوند كه جانشين امام راحل در دفاع مقدس، به عنوان شخصيتي ذيصلاحتر از ديگران، در سالروز فتح خرمشهر، نتايج عمليات بيتالمقدس را ستود و آن را برگ زريني در تاريخ دفاع مقدس خواند. در اين ميان روسياهي به بعضي از رسانههاي خاص ميماند كه خودسانسور شدهاند و با اين كار روح غضبناك خود را اندكي آرام ميكنند كه به خاطر تنگنظري و حب و بغضهاي سياسي، نميتوانند ببينند كسي را كه 8 سال تمام از همه امكانات تبليغاتي و غيرتبليغاتي براي تخريبش نزد مردم استفاده كردهاند، اينك به عنوان رييس در جلسهيي صحبت از فتح خرمشهر ميكند كه روساي قوا و اكثر مسوولان عاليرتبه نظام در كنار وي نشستهاند. لذا كمترين كاري كه از روي عصبانيت از دستشان برميآيد حذف و سانسور سخنان حق اوست، ولي نميدانند يا نميخواهند بدانند كه اگر روش سانسور و تخريب چندين ساله آنان، منافقين و سلطنتطلبها تا به حال جواب ميداد ديگر مجبور نبودند به دليل محبوبيتش با هزينه زياد رد صلاحيتش كنند و در نهايت از اقبال مردم و عواقب عملكرد خويش عصباني و پركينه باشند. والسلام
منبع: اعتماد