نامه شورای احیای انجمنهای اسلامی خطاب به رئیسجمهور
انجمنهای اسلامی دانشجویان 12 دانشگاه به همراه شورای احیای انجمن اسلامی 35 دانشگاه کشور با انتشار نامهای خطاب به رئیسجمهور، خواستار حمایت و توجه ویژه دولت و شخص رئیسجمهور برای سامان یافتن نهاد دانشگاه شدند.
نگارندگان این نامه ضمن ابراز نگرانی از رویگردانی عقبه اجتماعی دولت و ناامیدی آنها در سایه مهندسی اقلیت پرهیاهو در فضای اجتماعی و رسانهای، تمرکز دولت بر غلبه بر بحرانهای متعدد کشور فارغ از هیاهو و جنجالپردازی را تحسینبرانگیز دانستند و خواستار حمایت و توجه ویژه دولت و شخص رئیسجمهور برای سامان یافتن نهاد دانشگاه شدند و با تشریح وضعیت موجود اعلام کردند که این مجموعه به جد بر آن است که همه فعالیتهای خود را صرفاً در چارچوب قانون و با دوری از هرگونه تنش و هیاهو ادامه دهد.
در این نامه خطاب به رئیسجمهور آمده است: «ببیش از 9 ماه از تصدی حضرتعالی در سمت ریاست جمهوری اسلامی ایران میگذرد. بیگمان جنابعالی در این مدت نه چندان طولانی بیش از پیش به ابعاد بحرانیِ دشواریها و تنگناهایی که کشور ما را فراگرفته است آگاهی یافتهاید؛ بحرانهایی عمیق که عرصههای گوناگون حیات فردی و اجتماعی ملت ما را متأثر ساخته و چشماندازهای فردا را غبارآلود کرده است.
پیروزی شما در انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم، که با مشارکت گسترده، آشتیجویانه و اثربخش گروههای مختلف اجتماعی حاصل شد روزنهای از امید برای بازگشت از کورهراههای پیموده شده و ترمیم زخمهای وارد آمده بر پیکر جامعه ایران گشوده است. این امید مهمترین سرمایه گذشته و اکنون ماست و زنهار که به عبث بینجامد.
جناب آقای رئیسجمهور؛
به عنوان یک دانشآموخته علوم انسانی و دولتمردی باسابقه، نیک میدانید که برای غلبه بر مشکلات موجود و برونرفت از بحران کنونی، راه حلی یگانه، جامع و کوتاهمدت وجود ندارد و عبور از بحران از یک سو در گرو گفتوگو، تعامل انتقادی نخبگان، فعالان و نهادهای مدنی با دولت تدبیر و امید است و از سوی دیگر نیازمند اتخاذ تصمیمات دشوار اما ضروری و لازمی است که ممکن است در کوتاهمدت به تشدید فشارها بر بعضی گروهها و اقشار اجتماع منجر شود. در این میان نقش "جامعه مدنی" در اقناع این گروهها پیرامون تصمیمات اجتنابناپذیر دولت و حفاظت از پایگاه اجتماعی و مردمی آن بسیار برجسته خواهد بود. کوتاه سخن آن که دولت تدبیر و امید همچنان که ثمره حضور و همراهی "جامعه مدنی" و گروههای مختلف اجتماعی بود، تنها با همراهی و همگامی آنها قادر به پیمودن این راه خواهد بود.
جناب آقای دکتر روحانی؛
دانشگاه از دیرپاترین نهادهای خردورزی در جامعه ایران و بخشی مهم و ارزشمند از جامعه مدنی است. ذات جستجوگر، پویا و انتقادی از دانشگاه بهترین محمل برای گفتوگو و تعامل انتقادی میان صاحبان اندیشههای گوناگون و جستجوی راههای برونرفت از تنگناهای کنونی ساخته است. گستردگی این نهاد که میلیونها جوان از لایههای مختلف اجتماعی، هزاران استاد صاحب رأی و صدها نخبه را در بر گرفته و تا دورترین نقاط کشور گسترده شده است، دانشگاه را به یکی از مهمترین امکانهای جامعه برای گذار از این سالهای دشوار مبدل ساخته است، امکانی که نمیتواند و نباید نادیده انگاشته شود. بیگمان آگاهی از همین ظرفیت نهاد دانشگاه بود که شما را به طرح پرسش پیرامون چرایی سکوت دانشگاهیان برانگیخت. سکوتی که دست کم در مورد یکی از مهمترین دستاوردهای دولت، یعنی توافقنامه ژنو تاکنون جز با هیاهوی مخالفان افراط گرا شکسته نشده است.
جناب آقای دکتر روحانی؛
اظهارنظر و بررسی منصفانه این دستاورد و حمایت دانشگاه از تصمیمات شجاعانه و خردمندانه، البته انتظاری به جاست اما برآورده شدن این مهم در گرو ایجاد تغییرات بنیادین است. انحطاط و تباهی نهاد دانشگاه در سالهای رفته، حتی در قیاس با حوزههایی چون اقتصاد و سیاست خارجی کمنظیر و استثنائی بوده است. سخن گفتن دانشگاه و برآمدن آوای خوش بحث و نقد از آن، بیش و پیش از هر چیز در گرو حفاظت از استقلال دانشگاه و آزادی آکادمیک و ترویج فرهنگ پرسشگری و مداراست. آزادی تریبونها و نشریات دانشجویی لازمه حیات و نشاط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دانشگاه است و در نهایت نمیتوان از پویایی دانشگاه گفت و مشارکت آن در روزهای دشوار را طلبید و از تشکلهای دانشجویی مستقل و ریشهدار سخن به میان نیاورد. ترکیب کنونی تشکلهای رسمی دانشجویی، تصویری درست از ترکیب فکری، فرهنگی و سیاسی دانشگاهها را ارائه نمینماید. شوربختانه بخش بزرگی از دانشجویان که از قضا مخاطبان و بسط دهندگان رویکرد اعتدال هستند، در شرایط کنونی از فعالیت رسمی محرومند. در حال حاضر از آنجا که دانشگاهیان با نظرگاههای گوناگون فکری و گرایشات مختلف سیاسی به گونهای عادلانه و متوازن از امکان تشکیل نهادها و فعالیتهای قانونی بهرهمند نیستند، صدایی که از دانشگاه میشنویم بازتاب ندای شهامت سقراط وار اکثریت دانشگاه نیست.
جناب آقای رئیسجمهور؛
شوراهای احیای انجمنهای اسلامی دانشجویان تقریبا بلافاصله پس از رویداد امیدبخش خرداد 1392 و از میان جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاههای سراسر کشور شکل گرفته و کار دشوار احیای دیرپاترین تشکل دانشجویی این کشور را که چون سایر ارکان دانشگاه در سالیان گذشته زخمهای بسیار دیده و به محاق توقیف و تعطیلی رفته بود، عهدهدار شدهاند. علیرغم ناملایمات و فشارهای بسیار، این شوراها اینک در بیش از 50 دانشگاه کشور فعال هستند و با کمال مسرت تعدادی از آنها پس از طی مراحل قانونی انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاههای خود را احیا نمودهاند. در روزهای که گذشت شوراهای احیای انجمنهای اسلامی سراسر کشور کوشیدند همایشی با عنوان "دولت، دانشگاه تعامل انتقادی" را علیرغم میل و منش خود در خارج از دانشگاه و با همکاری یکی از احزاب رسمی و قانونی کشور برگزار نمایند. هدف از این همایش بحث و بررسی پیرامون نقش و جایگاه دانشگاه در گذار کشور از موقعیت دشوار کنونی و به خصوص نحوه تعامل این نهاد با دولت تدبیر و امید بود و قرار بود برای نخستین بار بعد از سالها انجمنهای اسلامی دانشجویان به صورت رسمی میزبان جمعی از روشنفکران و فعالان سیاسی باشند. متاسفانه علی رغم طی کردن تمام رویههای قانونی و فراقانونی! این همایش در آخرین لحظات لغو گردید.
جناب آقای دکتر روحانی؛
آنچه بر این همایش رفت، نمونهای از تنگناها و ناملایماتی است که فعالان دانشجویی و دیگر فعالان سیاسی و کنشگران مدنی با آن مواجه هستند. تمرکز دولت محترم بر غلبه بر بحرانهای متعدد کشور فارغ از هیاهو و جنجال رویهای تحسینبرانگیز است، اما امضاکنندگان این نامه نگران رویگردانی عقبه اجتماعی دولت و ناامیدی آنها در سایه مهندسی اقلیت پرهیاهو در فضای اجتماعی و رسانهای هستند. اقداماتی از جنس برگزاری همایش پیش گفته بیش و پیش از هر چیز با هدف حفاظت از پیوند مبارک میان جامعه ایران با دولت تدبیر و امید در گذار از سالهای دشوار پیش رو صورت میپذیرد و این مجموعه به جد بر آن است که همه فعالیتهای خود را صرفا در چارچوب قانون و با دوری از هرگونه تنش و هیاهو ادامه دهد.
ریاست محترم جمهور؛
کوششهای ارجمند وزارت علوم و بهداشت برای ترمیم دانشگاه، اگرچه تاکنون ثمرات مبارک بسیاری داشته است اما سامان یافتن نهاد دانشگاه و شکوفایی دوباره آن در گرو حمایت و توجه مجموعه دولت و شخص جنابعالی است. تاکید و حساسیت شما و دولت شما برای احیای نهادهای مدنی و صنفی و گشودن عرصههای وسیعتر برای فعالیت آنها - آنچنان که درباره خانه سینما و انجمن صنفی روزنامهنگاران رخ داد - امیدهای دانشگاهیان برای شکوفایی دوباره نهادهای دیرپای دانشگاه چون انجمنهای اسلامی دانشجویان فزونی بخشیده است. اکنون شوراهای احیای انجمنهای دانشجویان اسلامی دانشجویان دانشگاههای کشور آمادگی آن را یافتهاند که نقش خود را برای احیای دانشگاه در گذار از این سالهای دشوار ایفا نمایند و همگان را به درک جایگاه تاریخی خود در بازگشت دانشگاه بر مسیر قانون و سنت آکادمیک فرامیخواند.»