به روز شده در: ۱۸ آذر ۱۴۰۴ - ۲۳:۵۰
کد خبر: ۷۲۷۷۵۴
تاریخ انتشار: ۲۲:۳۶ - ۱۸ آذر ۱۴۰۴

آب شرب تهران در حال تمام شدن است؟

روزنو :حجم باقی مانده سد‌های تهران تنها ۳ است و برداشت بی‌رویه آب، زندگی مردم را با کمبود آب شرب تهدید می‌کند؛ کارشناسان می‌گویند این بارندگی‌ها مشکل خشکسالی ایران را حل نمی‌کند و باید برای نبرد با این پدیده آماده شویم

 

«ما همه‌اش داریم مایه عبرت دنیا می‌شویم» تا جایی که در کتب درسی دانش‌آموزان استرالیایی آمده: «اگر به محیط زیست توجه نکنید شبیه به دریاچه ارومیه خشک می‌شود.» این عباراتی است که رئیس دانشگاه شریف بیان کرده. با این وجود در سراسر ایران همچنان بر سر منابع آبی همان بلایی می‌آید که سبب خشک شدن دریاچه ارومیه شد. 

یکی از خبر‌های محیط زیستی شنبه‌ی سومین هفته آذر ماه از زبان مدیرعامل شرکت‌آبفای تهران این بود که سد‌های تهران فقط ۳ درصد آب دارند. هرچند برخی عامل اصلی این بحران را تغییرات اقلیمی یا مصرف بی‌رویه آب عنوان می‌‎کنند، اما مدیریت و تصمیمات نادرست در این زمینه دال بر علت شده؛ برداشت بی‌رویه از چاه‌ها، برداشت غیرمجاز از منابع بالادستی سد‌ها و حتی تصمیم به انتقال آب از بخشی به بخش دیگر همگی اتفاقاتی است که روند خشکسالی ایران را تسریع می‌کند. 

هر یک از این موارد، تا کنون منجر به خشک شدن دریاچه‌ها، تالاب‌ها و سد‌های مختلف از جمله دریاچه ارومیه در ایران هم شده و این دریاچه را تبدیل به درس عبرت دانش‌آموزان استرالیایی کرده. 

سه موردی که پیش‌تر به آن اشاره شد از جمله مواردی هستند که به ماجرا دامن می‌زنند. اما تمام ماجرا به لایه‌های سطحی این کلیدواژه‌ها ختم نمی‌شوند. در زیرلایه‌های یک برداشت غیرمجاز و یک تصمیم نادرست ده‌ها مورد وجود دارد که ایران را به روز صفر آبی نزدیک‌تر می‌کند و گاهی از نظر دور می‌ماند. از طرفی می‌گویند که اقلیم ایران خشک و خاورمیانه درگیر با تغییرات گسترده اقلیمی و خشکسالی است که تنها مربوط به ایران نمی‌شود. از این روی باید پرسید که اگر این روند ادامه پیدا کند آیا می‌توان رودر روی خشکسالی ایستاد؟ 

چرا آب ورودی سد‌ها به کمترین حد رسیده؟ 

خشکسالی و کم‌آمد باران دو موضوعی است که آن را به کاهش ورودی سد‌ها نسبت می‌دهند؛ دو دلیلی که به زعم برخی مسئولین سبب شده ورودی سد‌های تهران به کم‌ترین حد خود برسند. در تشریح این مساله راما حبیبی، معاون شرکت آب منطقه‌ای تهران، می‌گوید: «خشکسالی پنج سال اخیر باعث شده خروجی سد‌های تامین کننده آب بیشتر از ورودی باشد و در حال حاضر حجم سد‌های استان تهران به حد ناچیزی رسیده.»، اما این تمام قصه نیست. 

کافی است در مسیر رودخانه‌ها، به عنوان نمونه رودخانه کرج، به طبیعت نگاهی انداخته شود؛ باغ‌ها، ویلا‌هایی که کم کم به نوک قله می‌رسند و ساخت‌وساز‌های دیگر همگی نشانه‌هایی از سکونت یا حضور انسان هستند. صاحبان این املاک یقینا به آب نیاز دارند؛ این آب را چگونه تامین می‌کنند؟ 

برخی از آنها دست به کور کردن چشمه‌هایی می‌زنند که برای پر کردن رودخانه می‌جوشند و از آن به ملک خود لوله‌کشی می‌کنند. نمونه چنین لوله‌هایی در برخی از باغ‌های جاده چالوس هم دیده می‌شود. لوله‌های آبی که با نخ و سیم مفتول از یک سوی رودخانه به سوی دیگر کشیده شده‌اند و احتمالا به ملک شخصی می‌رسند. نکته این است که این چشمه‌ها یا آب رودخانه دقیقا آبی است که باید به پشت سد برسد و آن را پرآب کند. حال وقتی املاک و اشخاص مختلف به شکل بی‌رویه از آن برداشت می‌کنند، در واقع در حال کاهش حجم آب ورودی به پشت سد هستند. 

احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور ضمن تاکید بر موارد ذکر شده به خبرنگار فرارو می‌گوید: «کلانشهری که ۱۴ میلیون جمعیت دارد و شدیدا وابسته به منابع بالادستی است، نمی‌بایست مدیریت آب و حوضه در بالا دست آن اینگونه باشد.» بنابراین یکی از اصلی‌ترین دلایل کم شدن حجم ورودی آب به سد‌ها برداشت بی‌رویه و غیرمجاز از منابع بالادستی است.

به جز ساخت‌وساز‌ها در جاده چالوس که نشانه‌هایی از احتمال برداشت بی‌رویه آب هستند می‌توان به منابع بالادستی سد لتیان نیز اشاره کرد که منجر به کم شدن آب ورودی به آن است. حبیبی، معاون حفاظت و بهره‌برداری شرکت آب منطقه‌ای تهران، در این باره ۱۲ آذر ماه تاکید کرد که نتایج اندازه‌گیری‌های ایستگاه‌های هیدرومتری ورودی سد لتیان نشان‌دهنده کاهش قابل توجه حجم آب ورودی نسبت به دوره بلندمدت است.

نکته این است که موضوع فقط مربوط به تهران نیست. اردیبهشت سال جاری، سیدمهدی حسینی، فرماندار ساوه گفت: «برداشت‌های غیرمجاز از منابع آبی بالادستی یکی از دلایل اصلی کاهش ورودی آب به سد الغدیر است که انتظار می‌رود دستگاه قضا در این راستا ورود کند.» همین برداشت‌ها در نهایت ممکن است منجر به این شود که سد‌ها یا به حجم مرده برسند یا از مدار خارج شوند. این درحالی است که به گفته آرزو اشرفی‌زاده، مدیر کل دفتر حفاظت و احیای تالاب‌های سازمان حفاظت محیط زیست: «آب از اَنفال عمومی محسوب می‌شود و برداشت فراتر از حقابه‌های مجاز و سهم تعیین‌شده، نوعی دزدی است.»

عواقب خالی شدن چاه‌های زیرزمینی چیست؟ 

خرداد ماه امسال، محمدرضا کاویان‌پور، رئیس موسسه تحقیقات آب، به بدهی ۱۴۹ میلیارد متر مکعبی به مخازن آب زیرزمینی طی ۶۰ سال گذشته اشاره کرد و گفت: «این وضعیت ۴۲۸ دشت از ۶۰۹ دشت کشور را در وضعیت بحرانی قرار داده است.» حالا با گذشت حدود ۶ ماه از خرداد، کارشناسان اشاره دارند اگر در سال‌های گذشته برای رسیدن به آب لازم بود ۴ الی ۵ متر از زمین را حفر کنند، الان باید بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ متر از زمین را بکنند.

این مساله زمانی حساس‌تر می‌شود که این ارقام در کنار آمار تامین آب شرب پایتخت از آب‌های زیرزمینی قرار داده می‌شود. به گفته بنفشه رضایی، استاد مدیریت منابع آب دانشگاه تهران: «بیش از ۶۰ درصد آب شرب پایتخت از منابع زیرزمینی تامین می‌شود.» اما، کمبود آب شرب که مستقیما با زیست فردی انسان گره خورده، موضوعات دیگری هم هست که با این برداشت‌های بی‌رویه می‌تواند نه تنها تهدیدی برای محیط زیست بلکه تهدیدی برای زندگی انسان‌ها باشد و آن مساله فرونشست زمین است. 

ویژگی ظاهری فرونشست زمین به روشنی نشان می‌دهد که چه آثار مخربی بر شهر می‌گذارد، اما این تمام خسارت آن نیست. این پدیده علاوه براین که سازه‌ها و زیرساخت‌های شهری را فرو می‌بلعد بلکه منجر به تحریک گسل‌ها خواهد شد. مهدی زارع، استاد پژوهشکده بین‌المللی زلزله‌شناسی، در این مورد می‌گوید: «تخلیه آب زیرزمینی باعث کاهش فشار منفذی در اعماق زمین می‌شود. این کاهش فشار، تنش مؤثر را افزایش داده و می‌تواند تنش برشی (Shear Stress) در راستای صفحه‌ی گسل‌ها را تغییر دهد. در نتیجه، گسل‌ها تحریک یا مجددا فعال می‌شوند، حتی اگر در کوتاه‌مدت فعالیت لرزه‌ای نداشته باشند.» این فشار علاوه بر برداشت بی‌رویه آب از چاه‌های زیرزمینی در اثر رشد جمعیت، توسعه شهری، و گسترش کشاورزی چاه‌محور بوده. 

با وجود این عواقب، همچنان چاه‌ها فعال و برداشت از آب‌های زیرزمینی ادامه دارد. اما چه کسانی مشغول به برداشت گسترده از آن هستند؟ جدای از چاه‌های غیرمجاز که حفر می‌شوند و در نهایت اثر مخربی بر برخی دریاچه‌ها از جمله دریاچه ارومیه گذاشته‌اند، مشکل برداشت غیرمجاز از چاه‌های پروانه‌دار یا مجاز است و معنای آن برداشت بی‌رویه و خارج از استاندارد است. به گفته احد وظیفه در گفت‌و‌گو با فرارو: «بیشترین برداشت غیرقانونی از چاه‌هایی انجام می‌شود که پروانه دارند و این موضوع قابل توجه است.»

از سویی دیگر برخی تصمیم‌گیران در دولت‌های گذشته به برداشت از آب‌های زیرزمینی توجهی کمتر داشته و آن را حائز اهمیت نمی‌دانستند. اسماعیل کهرم، مشاور محیط زیست ایران و انگلیس به خبرنگار فرارو می‌گوید: «رئیس دولت‌های نهم و دهم در یکی از دیدار‌ها به کشاورزان می‌گفت چه کسی می‌گوید آب نداریم، بکنید و آب برداشت کنید.» 

تبعات انتقال آب از این سر ایران به آن سر

تابستان ۱۴۰۴ وقتی ایران با بحران آب مواجه شد، پزشکیان، رئیس جمهور، از انتقال آب سد طالقان به تهران خبر داد. حالا با گذشت کمتر از ۶ ماه از روزی که این آب به تهران رسید به گفته حبیبی، معاون حفاظت و بهره‌برداری شرکت آب منطقه‌ای تهران از کاهش قابل توجه حجم آب ورودی به سد طالقان خبر داده. اگرچه در حال حاضر با توجه به اندک بارندگی‌های هفته دوم آذرماه به گفته محسن اردکانی، مدیرعامل شرکت آبفای تهران: «پرشدگی سد‌های کشور ۳۲ درصد و در استان تهران ۹ درصد و غیر از طالقان ۳ درصد است.» ولی حجم آب سد طالقان نیز نسبت به حجم آن در سال‌های گذشته کاهش یافته. آبان ماه، در گزارشی از ایسنا آمده بود که: «سد طالقان با ۱۴۷ میلیون مترمکعب آب تنها ۳۵ درصد پر است و نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۴۰ درصد کاهش یافته است.» به گفته کارشناسان کاهش حجم آب این سد می‌تواند ارتباط مستقیم با تصمیمی داشته باشد که برای انتقال آب این سد به تهران گرفته شد. 

با این وجود، خبر‌ها حکایت از آن داشتند که قرار است برای حل بحران آب تهران از جنوب به پایتخت آب برسانند. اما برآورد‌های اقتصادی در حال حاضر این پروژه را به تعویق انداخته. طبق گفته پزشکیان: «برای هر متر مکعب آب انتقالی از جنوب به پایتخت باید ۵۰۰ هزار تومان پول بدهیم.» با این حال این پروژه تا یزد گسترش یافته. در مورد پیشرفت این پروژه، علی عبدالعلی زاده، معاون پزشکیان می‌گوید: «در حال حاضر انتقال آب خلیج فارس از بندر عباس به چادرملو یزد انجام می‌شود و تقریبا هزار کیلومتر لوله‌گذاری شده است.» حالا هم خبر‌ها حکایت از این دارند که آب خلیج فارس به فلات مرکزی و اصفهان رسیده. به گفته پزشکیان: «با انتقال آب دریا به فلات مرکزی ایران، نیاز صنایع بزرگ منطقه به آب‌های زیرزمینی نیز کم و سهمیه آنها از زاینده‌رود قطع می‌شود و این امر سهم زیست‌محیطی پایاب رودخانه و مردم منطقه را بطور قابل توجهی حفظ خواهد کرد.»، اما حل این مشکلات به این روش، مشکلات زیست محیطی پررنگ‌تری در پی دارد. 

در یک مورد، به گفته محمد درویش، کارشناس ارشد محیط زیست: «فرایند آب‌شیرین کردن یعنی تولید گاز گلخانه‌ای بیشتر و اینکه آن شورابه‌ای که از فرایند شیرین کردن به‌دست می‌آید دوباره وارد خلیج فارس و دریای عمان می‌شود و اکوسیستم آن منطقه را نابود می‌کند.» از سویی دیگر این عمل سبب می‌شود که نیروگاه‌های حرارتی آب بیشتری بطلبند و در نهایت چراغ سبزی برای افزایش جمعیت در پایتخت روشن شود. این در حالی است که بار‌ها کارشناسان مختلف از لبریز شدن ظرفیت تهران از باب جمعیت سخن گفته‌اند. احد وظیفه با تاکید به این مساله عنوان می‌کند: «در حوزه منابع آب، هر منطقه توان مشخصی برای جانمایی جمعیت، کشاورزی و صنایع دارد. اگر میزان تقاضای آب از توان اقلیمی فراتر رود، پس از چند سال دچار تنش و بحران می‌شود.» 

در نبرد با خشکسالی پیروز می‌شویم؟ 

تمامی سوء‌مدیریت‌های یاد شده و تصمیماتی که صرفا مشکلات را به شکل لحظه‌ای حل می‌کنند، تغییرات اقلیمی و خشکسالی که ۶ سال پیاپی ایران را درگیر کرده تهدیدکننده است. با این وجود اگر منابع آبی موجود به درستی مدیریت شوند، احتمال پیروزی در نبرد با خشکسالی وجود دارد. نکته این است که بارندگی‌ها حتی اگر از حد نرمال بیشتر باشند، تنها می‌توانند منابع آب سطحی همچون سد‌ها را پر کنند. در این میان مشکل آب‌های زیرزمینی و بدهی به آن همچنان باقی است.

از سویی دیگر قبلا بارش ۱۵ میلی‌متری در چند روز فرصت نفوذ به خاک و تغذیه سفره‌های آب زیرزمینی را داشت، اما اکنون همان بارش پراکنده و کوتاه فقط سطح خاک را مرطوب می‌کند و پیش از نفوذ تبخیر می‌شود، بنابراین بازده بارش برای منابع آب کاهش یافته است؛ بنابراین به گفته کارشناسان برای حفظ منابع آب زیرزمینی موجود، در حال حاضر، بهتر است برداشت‌های بی‌رویه از چاه آب متوقف شود.

راه دیگر نیز تزریق آب به سفره‌های زیر زمینی است. همانطور که سال ۱۴۰۲ طرح احیا و تعادل‌بخشی کشور کلید خورد، ۳۰پروژه تغذیه مصنوعی در ۱۶ استان در دست اجرا قرار گرفت. با تکمیل چنین طرح‌هایی، ظرفیت تزریق آب به منابع زیرزمینی به یک‌میلیارد مترمکعب در سال می‌رسد، یعنی معادل پنج‌برابر ظرفیت کامل سد کرج. اما، نه تنها خبری از روند پیشرفت این پروژه در دست نیست بلکه تا زمانی که برداشت‌ها ادامه داشته باشد، عملا این پروژه بی‌فایده خواهد بود، خواه برداشت از چاه باشد خواه از منابع بالادستی رودخانه‌هایی که به سد منتهی می‌شوند. نکته بعدی توجه به ظرفیت مناطق مختلف کشور است. پذیرش مهاجر خارج از پتانسیل آن شهر تقاضا را بالا می‌برد. به گفته احد وظیفه باید: «باید مدیریت تامین‌محور آب را به مدیریت تقاضامحور تبدیل کنیم.» با مجموعه‌ای از این رویکرد‌ها می‌توان تا حدودی رودرروی خشکسالی قرار گرفت.

 
تصویر روز
خبر های روز