يك روز قبل از برگزاري نشست ايران و 1+5 در وين، يك مقام ارشد امريكايي طبق معمول در نشست خبرنگاران شركت كرد و به سوالات آنها پاسخ داد. نام اين مقام ارشد امريكايي را كسي نميداند، صرفا با نام مقام ارشد دولت در اين نشست شركت ميكند. نه از اين مراسم فيلمبرداري ميشود و نه آنكه عكسي از اين نشست داده شده است. وظيفه اين مقام ارشد آن است كه خبرنگاران را نسبت به مذاكراتي كه ميخواهد صورت بگيرد، توجيه كند و به سوالاتي هم اگر دارند پاسخ دهد. وزارت امور خارجه امريكا نزديك به پنج سال است كه اين مراسم را درست يك روز قبل از مذاكرات و در محل مذاكرات برگزار ميكند.
به نظر ميآيد كه نخستين نشست توجيهي كه وزارت امور خارجه امريكا در اين خصوص برگزار كرد روز سيام سپتامبر سال 2009 – 9 مهرماه سال 1388 – در ژنو بود و در همين نشست بود كه اين مقام ارشد امريكايي از حضور دايمي امريكا در نشستهاي بعدي 1+5 با ايران گفت. در نشستهاي توجيهي كه اين وزارتخانه برگزار ميكند و از قضا دست جلو هم دارد ميتوان واژههاي كليدي زيادي پيدا كرد كه در واقع روند نشست و مذاكرات را نشان ميدهد. براي مثال در نشست سيام سپتامبر سال 2009، يعني مدتي بعد از آنكه موضوع فردو مطرح شد، اين مقام ارشد امريكايي اظهار داشت كه نميتوان در فرآيند «مذاكره به صرف مذاكره» ماند و همين خطمشي جزو اصول نشستهاي بعدي شد و پس از آن تحريمها هم گام به گام اعمال شد.
با روي كار آمدن دولت روحاني، جو حاكم بر نشست توجيهي هم متفاوتتر از گذشته شد. در نشست 19 مارس كه اين مقام ارشد امريكايي برگزار كرد، اظهار داشت كه شكاف موجود را پر كردهايم. اينكه چگونه اين شكاف پر شد جزو مباحثي بود كه بهطور غيرمستقيم ميشد در اين نشست متوجه شد. به گفته اين مقام ارشد امريكايي، هياتهاي ايراني و امريكايي بهطور دوجانبه نشستهايي را برگزار كردند كه بعضا ساعتها ادامه داشت. البته به نظر ميآيد كه در اين نشستها اتفاقات حاشيهيي جالبي هم رخ ميداد. براي مثال در نشست 19 مارس موضوع كريمه هم با روسها مطرح شد كه دستاورد آن را ميتوان در نداشتن موضع غربيها در همهپرسي كريمه ديد. به طور كلي اگر در نشستهايي كه در دولت قبل ميان ايران و 1+5 برگزار ميشد، طرفهاي مقابل بهدنبال برداشتن گامهايي فراتر از «مذاكره به صرف مذاكره» بودند و در پي پيدا كردن راهحلي براي خروج از بنبست به وجود آمده بودند، به نظر ميآيد در اين دوره از مذاكرات فضاي حاكم اين است كه چگونه معماي «مكعب روبيك» حل شود. تقريبا در دو نشست اخير، مقام ارشد امريكايي از واژه راهحل «مكعب روبيك» استفاده ميكند.
مكعب روبيك، بازي فكري بسياري از جوانان و حتي بزرگسالان اقصي نقاط دنيا از جمله ايران است. هر ضلع از شش ضلع مكعب روبيك يك رنگ خاص دارد؛ قرمز، سبز، آبي، سفيد، زرد و مشكي تقريبا رنگ هر ضلع اين مكعب است. بازي بسيار پيچيده است و بازيگر بايد به گونهيي اين اضلاع را حركت دهد كه رنگها كنار هم قرار گيرند. حركت هر ضلع باعث ميشود كه ضلعهاي ديگر هم به حركت درآيد و بدينترتيب رنگ اضلاع به هم ميريزد و لذا اين كار آنقدر انجام ميشود تا اينكه هر ضلع رنگ ثابتي به خود گيرد. سرعت و انديشه بايد ويژگي بازيگر باشد كه كدام ضلع را حركت دهد و كدام ضلع ثابت بماند.
اكنون اين مقام ارشد امريكايي مذاكرات ايران و 1+5 را به اين شيوه ميبيند. اين نگاه امريكاييها به مذاكرات است، ميشود گفت نگاه غالب براي اخذ راهحل در اين مذاكرات اينگونه است «راهحل مكعب روبيك». حال چگونه اين بازي صورت ميگيرد بستگي به بازيگران و محتواي مذاكرات دارد. البته در نشست روز سهشنبه مقام ارشد دولت امريكا با خبرنگاران علاوه بر موضوع راهحل مكعب روبيك، مطالب ديگري هم مطرح شد.
به گفته مقام ارشد امريكايي «اتخاذ زبان مشترك براي طرح جامع» – كه در اصل همان شكل واقعي مكعب روبيك است – در اين نشست بايد به سرانجام برسد تا در نشست 20 جولاي ديگر مشكلي نداشته باشند. شايد دستيابي به يك زبان مشترك است كه ايران را هم مجبور كرده حقوقدان ممتاز ايراني بينالمللي خود را – دكتر جمشيد ممتاز – وارد صحنه كند تا از تخصص او بهره گيرد تا به مانعي نخورد زيرا با توجه به گفته اين مقام ارشد امريكايي در اين نشستها ديگر «روي هيچ چيز توافق نميشود مگر آنكه هر چيزي مورد توافق قرار گيرد» يا آنكه «تنها درصدي كه مطرح است 100 درصد است.»اما در نشست مقام ارشد امريكايي با خبرنگاران فقط موضوع هستهيي ايران هم مطرح نبود. به اين بحث سوال ديگري هم وارد شد و آن موشكهاي دوربرد بود كه جدا از سوال خبرنگاران غربي سوال خبرنگار تسنيم از ايران هم بود. موضع اين مقام ارشد امريكايي اين بود كه ساخت موشكهاي دوربردي كه قادر به حمل كلاهك اتمي باشند در قطعنامه 1929 شوراي امنيت سازمان ملل پيشبيني شده و موضع ما هم همان است. اين يعني كه او در اصل موضعي كشوري نگرفت بلكه موضع بينالمللي گرفت.
به نظر ميآيد رفتار غربيها و به ويژه امريكاييها با ايران پيچيدهتر شده است. به قول هنري كيسينجر، ديپلمات باسابقه امريكايي، «نخستين درسي كه در بازي شطرنج داده ميشود اين است كه مهره را طوري حركت بده كه روي تعداد بيشتري از مربعهاي صفحه مسلط باشيد» اين بدان معناست كه گزينههاي بيشتري را در اختيار داشته باشيد. حال در اينجا هم آن است كه هر طرف كه گزينههاي بيشتري در اختيار داشته باشد، ميتواند «مكعب روبيك» را تكميل كند. به نظر ميآيد كه دو طرف هنوز دارند همديگر را امتحان ميكنند. اين را ميتوان از گفته جان كري، وزير امور خارجه امريكا، در كنگره امريكا مشاهده كرد. آنجا كه او گفت كه رونالد ريگان در برخورد با روسها ضربالمثلي گفت و آن اين بود كه «اعتماد كن اما امتحان كن» و ما در برابر ايران اين را ميگوييم، «امتحان كن اما بازبيني كن.»
منبع: اعتماد