
تندروها از دولت روحانی چه میخواهند؟
اعظم ویسمه در شرق نوشت: هفتههای آخر تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری سال 92 بود که برای گفتوگو با حسن روحانی راهی طبقه نهم «مرکز مطالعات استراتژیک» مجمع تشخیص مصلحت نظام شدم. در آن روزها ستادهای مخالف و افراطیون جناح اصولگرا برای تخریب روحانی شایعهای درباره جعلی بودن مدرک دکترای او به راه انداخته بودند که دست به دست در سایتهایشان میچرخید. بنابراین طبیعی بود که یکی از سوالات خود را به این مساله اختصاص داده و از او خواستم درباره مدرک تحصیلیاش و ادعاهای مخالفانش پاسخ دهد.
روحانی گرچه مساله را برای من توضیح داد اما حاضر نشد این سوال در مصاحبه گفتوگو و پاسخ او منتشر شود. استدلال او این بود که نباید به حاشیهها پرداخت و او نمیخواهد درگیر دعواهای سیاسی افراطیون شود. روحانی معتقد بود پاسخگویی به ادعای کذب آنها وارد شدن به بازی آنها و همان چیزی است که افراطیون میخواهند. روزهای بعد اما توضیحات رسانهای درخصوص مدرک تحصیلی روحانی ارایه شد و این شبهه در افکار عمومی رفع شد.
امروز نزدیک به یک سال از زمان آن گفتوگو گذشته و حسن روحانی در جایگاه ریاستجمهوری قرار گرفته اما حاشیه سازیها برای او تمام نشده بلکه بسیار بیشتر از دوران انتخابات شده است. این روزها این جمله سید محمد خاتمی بیش از پیش شنیده میشود که در ماههای پایانی عمر دولتش گفته بود هر 9 روز یک بحران برای دولت او ایجاد کردند. بخشی از این یادآوری تاریخی به شیوههای تکراری اتخاذشده از سوی افراطیون برمیگردد.
این روزها زنجیره بحرانسازی در دولت حسن روحانی به حدی رسیده که اسحاق جهانگیری، معاون اول رییسجمهور به صراحت اعلام کرده «عدهای خواسته یا ناخواسته تلاش میکنند دولت را وارد مسایل حاشیهای و موضوعات بیحاصل کنند.»
دولت حسن روحانی امروز گرفتار حاشیهسازی تندروهایی است که رفتهرفته این حاشیهها را به بحران برای دولت تبدیل کرده و مانع از تحقق اهداف و برنامههایش میشوند. اخیرا شنیده شده در یکی از جلسات تندروها عنوان شده که دولت روحانی همه تخم مرغهای خود را در سبد پرونده هستهای و اقتصادی چیده و از مسایل داخلی غافل شده است. تحلیل شده در این شرایط که دولت سرگرم این دو حوزه است، میتوان با حملات سازمانیافته در مسایل داخلی، بین دولت و حامیانش و در سطح گسترده با افکار عمومی فاصله ایجاد کرد؛ افراطیون البته در نظر دارند به موقع از تحقق اهداف هستهای و اقتصادی دولت هم جلوگیری کنند تا دولت یازدهم هیچ برگ برندهای نداشته باشد.
ماشین تخریب به راه افتاده است، برنامه دارد و در این راه از هزینه مالی و سیاسی ابایی ندارد. افراطیون حتی تلاش دارند بین دولت و سایر مقامات وقوای نظام نیز فاصله انداخته و سیاستی را که در قبال دولت اصلاحات دنبال کردند یکبار دیگر برای دولت اعتدال بیازمایند.
***
حملات و حاشیهسازیها برای دولت روحانی از مجلس آغاز شد. فراکسیونی کوچک موسوم به «پایداری» در مجلس که خارج از پارلمان «جبهه»ای تقریبا متشکل از همان افراد هستند. جبههای که با شعار و هدف بازگشت به آرمانهای انتخاباتی سال 84 و گفتمان سوم تیر نام «پایداری» را بر خود نهاده و اعلام کردند حمایتشان از دولت نهم و دهم نه از شخص احمدینژاد بلکه از گفتمان سوم تیر بوده است؛ به اعتقاد آنها احمدینژاد از آن گفتمان فاصله گرفته بود و آنها میخواستند راه خود را جدا کنند. اما اعضای جبهه پایداری ناآشنا نبودند؛ همانها بودند که در انتخابات شورای سوم شهر تهران پرچم «رایحه خوش خدمت» را با عکس احمدینژاد بالا بردند اما ناکام ماندند.
اعتراضات پیاپی آنها به مذاکرات هستهای و انتقاد از دولت و تیم مذاکرهکننده هربار به شکلی به نمایش درآمده است. آنها یکبار انتقاد از محمدجواد ظریف، وزیر خارجه را در دستور کار قرار داده و از شکل و شمایل «ریش» او گرفته تا ملاقاتها و مذاکراتش انتقاد کردهاند و یکبار به غیرعلنیبودن مذاکرات؛ گاهی هم دیدار نوروزی وزیر ارشاد با سیدمحمد خاتمی بهانه حملات به دولت شده است. آنها حتی از آزادی مرزبانان وطن هم به راحتی نگذشتند؛ چنانکه آزادی این سربازان را مشکوک خواندند.
این اقدامات به جایی رسید که حتی در معرفی حمید طالبی بهعنوان نماینده ایران در سازمان ملل از سوی روحانی ابتدا این سایتهای افراطیون و تندروها در داخل کشور بودند که این انتخاب را زیر سوال برده و او را بهعنوان چهرهای که در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا نقش داشته معرفی کردند. این فضاسازیهای داخلی در نهایت به آنسوی مرزها نیز کشیده شد.
اخیرا روحالله حسینیان؛ از اعضای ارشد «جبهه پایداری» در مجلس گفته ««جبهه پایداری» از اساس دولت حسن روحانی را قبول ندارد» و «از این بهبعد انتقاد از دولت را شدیدتر خواهیم کرد.»
حسینیان در حالی از برخورد «جبهه پایداری» با دولت اعتدال خبر داده که اقدامات آنها تاکنون نیز رنگوبوی همراهی یا مدارا با دولت را نداشته و در عرصههای مختلف سیل حملات خود را روانه دولت کردهاند اما بهنظر میرسد فاز جدیدی از نحوه برخورد و مواجهه جبهه پایداری با دولت در راه است؛ فاز جدیدی که این حملات را علنیتر و در ابعاد گستردهتری پوشش میدهد. جالب آنکه فاز جدید حملات «جبهه پایداری» با بازگشت احمدینژاد و حلقه پیرامونی آن به عرصه سیاست، رونمایی شده است.
***
افراطیون در حملات خود بهدنبال چه هستند؟ هر دولتی بههرحال منتقدانی دارد که با شیوه و عملکرد او در زمینههای مختلف همراه نبوده و انتقاداتی دارند. این مساله مطمئنا طبیعی است اما زمانی که انتقاد جای خود را به حملات سازماندهیشده میدهد و تشکیلات و محفلهایی برای زدن دولت بهراه میافتد دیگر مساله متفاوت میشود. شدیدترین نوع برخورد با دولت در اقدامات سازمانیافته تا پیش از این در دولت اصلاحات و ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی بود.
پس از آن محمود احمدینژاد هر 9 روز برای دولت خود 9 بحران میتراشید و همه را سرگرم آن مسایل میکرد که گاه چنین همه درگیر حاشیه بودند که همان حواشی متن میشد و اصل فراموش میشد. روند طیشده در دولت حسن روحانی نشان میدهد افراطیون و تندروها پاشنه خود برای حمله را ورکشیدهاند و واژه اعتدال هم نتوانسته برای این دولت دوری از افراطیون و برخوردهایشان را بههمراه داشته باشد. در سکوت سوالبرانگیز اغلب چهرههای جناح اصولگرا، افراطیون این جناح بالوپر گرفته و عرصه را برای عرضاندام فراهم دیدهاند.
***
مهمترین هدفی که بهنظر میرسد جبهه پایداری و جریانات افراطی همسو با آنها برای حمله به دولت پیگیری میکنند ناامیدکردن افکار عمومی از دولت است که به شیوههای مختلف دنبال میشود. اولا مهمترین زمان حمله به دولت روحانی زمانی در نظر گرفته شد که مرحله جدید ثبتنام یارانهها آغاز شد. در این زمان که پیشبینی نارضایتی بین توده مردم برای انصراف از دریافت یارانهها میرفت. در این زمان تمام تلاش خود را در رسانههایشان برای تشویق مردم به عدم انصراف از دریافت یارانه بهکار گرفته و بهنوعی مردم را تشویق به دریافت یارانه کردند. در همین زمان بود که پیامکهای طنز سازمانیافتهای در تلفن همراه و شبکههای مختلف اجتماعی بهراه افتاد.
از سوی دیگر انتقادات زیادی به نحوه عملکرد صداوسیما و تاثیر معکوس آن بر خواست دولت در تشویق مردم به انصراف از دریافت یارانه مطرح است که خود نیاز به مجال دیگری برای بررسی نقش رسانه ملی در این مساله و اعتماد دولت به واگذاری این مساله به صداوسیما دارد. در چنین شرایطی افراطیون کوشیدند در رسانههای خود عدم انصراف وسیع مردم از دریافت یارانه را به عدم اعتماد آنها به دولت نسبت داده و با تیترها و مطالب خود این القا را به جامعه داشته باشند که مردم به دولت نه گفتند و دولت روحانی شکست خورد.
از سوی دیگر با انتشار اخبار دروغین و خلاف واقع برگزاری یک جشن ساده در روز زن را که به مناسبت تولد حضرت فاطمه(س) به میزبانی همسر رییسجمهور برگزار شده بود را«جشنی میلیاردی» همراه با ریخت و پاش و اسراف نمایش دادند تا افکار عمومی را علیه دولت کنند. در همین راستا تجمعات خودجوشی که نمونه آن در دولت اصلاحات نیز وجود داشت برگزار شد و شعارهایی علیه دولت سر دادند.
هنوز حملات جبهه پایداری به ماجرای جشن روز زن ادامه داشت که پخش گسترده سیدی«من روحانی هستم» اوج تلاش افراطیون برای ناامیدکردن بخش زیادی از رایدهندگان به دولت روحانی بهویژه در میان اصلاحطلبان را به نمایش گذاشت. در این مستند که به نظر میرسد با حمایتهای «خاص» به دلیل دسترسی به آرشیوهای ویژه و تصاویری با کیفیت تهیه شده در موارد متعدد تلاش میشود حسن روحانی را در مقابل امام(ره) قرار دهند به خوبی طرفداران روحانی در انتخابات را نشانه رفته و تلاش در دلسرد کردن این بخشها دارد.
***
حسن روحانی بخواهد یا نخواهد مخالفان و افراطیون تکلیف خود را در قبال دولت او مشخص کرده و همه توان خود را بهکار گرفتهاند تا در مقابل این دولت اعتدال بایستند. در چنین شرایطی هرچند دولت نخواهد درگیر حاشیهها شده و به آنها پاسخ دهد بیتوجهی به آنها نیز میتواند تبدیل به بحران برای دولت شود. دولت نباید به هیچوجه ارتباط مستمر و گفتوگوی مستقیم خود با افکار عمومی و بدنه اجتماعی را از دست بدهد. تجربه نشان داده پاشنه آشیل دولتها همان بدنه اجتماعی و رایدهندگانی است که به دولت امید بستهاند؛ اگر این امید به یأس بدل شود، کار دولت سخت خواهد شد.
روحانی گرچه مساله را برای من توضیح داد اما حاضر نشد این سوال در مصاحبه گفتوگو و پاسخ او منتشر شود. استدلال او این بود که نباید به حاشیهها پرداخت و او نمیخواهد درگیر دعواهای سیاسی افراطیون شود. روحانی معتقد بود پاسخگویی به ادعای کذب آنها وارد شدن به بازی آنها و همان چیزی است که افراطیون میخواهند. روزهای بعد اما توضیحات رسانهای درخصوص مدرک تحصیلی روحانی ارایه شد و این شبهه در افکار عمومی رفع شد.
امروز نزدیک به یک سال از زمان آن گفتوگو گذشته و حسن روحانی در جایگاه ریاستجمهوری قرار گرفته اما حاشیه سازیها برای او تمام نشده بلکه بسیار بیشتر از دوران انتخابات شده است. این روزها این جمله سید محمد خاتمی بیش از پیش شنیده میشود که در ماههای پایانی عمر دولتش گفته بود هر 9 روز یک بحران برای دولت او ایجاد کردند. بخشی از این یادآوری تاریخی به شیوههای تکراری اتخاذشده از سوی افراطیون برمیگردد.
این روزها زنجیره بحرانسازی در دولت حسن روحانی به حدی رسیده که اسحاق جهانگیری، معاون اول رییسجمهور به صراحت اعلام کرده «عدهای خواسته یا ناخواسته تلاش میکنند دولت را وارد مسایل حاشیهای و موضوعات بیحاصل کنند.»
دولت حسن روحانی امروز گرفتار حاشیهسازی تندروهایی است که رفتهرفته این حاشیهها را به بحران برای دولت تبدیل کرده و مانع از تحقق اهداف و برنامههایش میشوند. اخیرا شنیده شده در یکی از جلسات تندروها عنوان شده که دولت روحانی همه تخم مرغهای خود را در سبد پرونده هستهای و اقتصادی چیده و از مسایل داخلی غافل شده است. تحلیل شده در این شرایط که دولت سرگرم این دو حوزه است، میتوان با حملات سازمانیافته در مسایل داخلی، بین دولت و حامیانش و در سطح گسترده با افکار عمومی فاصله ایجاد کرد؛ افراطیون البته در نظر دارند به موقع از تحقق اهداف هستهای و اقتصادی دولت هم جلوگیری کنند تا دولت یازدهم هیچ برگ برندهای نداشته باشد.
ماشین تخریب به راه افتاده است، برنامه دارد و در این راه از هزینه مالی و سیاسی ابایی ندارد. افراطیون حتی تلاش دارند بین دولت و سایر مقامات وقوای نظام نیز فاصله انداخته و سیاستی را که در قبال دولت اصلاحات دنبال کردند یکبار دیگر برای دولت اعتدال بیازمایند.
***
حملات و حاشیهسازیها برای دولت روحانی از مجلس آغاز شد. فراکسیونی کوچک موسوم به «پایداری» در مجلس که خارج از پارلمان «جبهه»ای تقریبا متشکل از همان افراد هستند. جبههای که با شعار و هدف بازگشت به آرمانهای انتخاباتی سال 84 و گفتمان سوم تیر نام «پایداری» را بر خود نهاده و اعلام کردند حمایتشان از دولت نهم و دهم نه از شخص احمدینژاد بلکه از گفتمان سوم تیر بوده است؛ به اعتقاد آنها احمدینژاد از آن گفتمان فاصله گرفته بود و آنها میخواستند راه خود را جدا کنند. اما اعضای جبهه پایداری ناآشنا نبودند؛ همانها بودند که در انتخابات شورای سوم شهر تهران پرچم «رایحه خوش خدمت» را با عکس احمدینژاد بالا بردند اما ناکام ماندند.
اعتراضات پیاپی آنها به مذاکرات هستهای و انتقاد از دولت و تیم مذاکرهکننده هربار به شکلی به نمایش درآمده است. آنها یکبار انتقاد از محمدجواد ظریف، وزیر خارجه را در دستور کار قرار داده و از شکل و شمایل «ریش» او گرفته تا ملاقاتها و مذاکراتش انتقاد کردهاند و یکبار به غیرعلنیبودن مذاکرات؛ گاهی هم دیدار نوروزی وزیر ارشاد با سیدمحمد خاتمی بهانه حملات به دولت شده است. آنها حتی از آزادی مرزبانان وطن هم به راحتی نگذشتند؛ چنانکه آزادی این سربازان را مشکوک خواندند.
این اقدامات به جایی رسید که حتی در معرفی حمید طالبی بهعنوان نماینده ایران در سازمان ملل از سوی روحانی ابتدا این سایتهای افراطیون و تندروها در داخل کشور بودند که این انتخاب را زیر سوال برده و او را بهعنوان چهرهای که در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا نقش داشته معرفی کردند. این فضاسازیهای داخلی در نهایت به آنسوی مرزها نیز کشیده شد.
اخیرا روحالله حسینیان؛ از اعضای ارشد «جبهه پایداری» در مجلس گفته ««جبهه پایداری» از اساس دولت حسن روحانی را قبول ندارد» و «از این بهبعد انتقاد از دولت را شدیدتر خواهیم کرد.»
حسینیان در حالی از برخورد «جبهه پایداری» با دولت اعتدال خبر داده که اقدامات آنها تاکنون نیز رنگوبوی همراهی یا مدارا با دولت را نداشته و در عرصههای مختلف سیل حملات خود را روانه دولت کردهاند اما بهنظر میرسد فاز جدیدی از نحوه برخورد و مواجهه جبهه پایداری با دولت در راه است؛ فاز جدیدی که این حملات را علنیتر و در ابعاد گستردهتری پوشش میدهد. جالب آنکه فاز جدید حملات «جبهه پایداری» با بازگشت احمدینژاد و حلقه پیرامونی آن به عرصه سیاست، رونمایی شده است.
***
افراطیون در حملات خود بهدنبال چه هستند؟ هر دولتی بههرحال منتقدانی دارد که با شیوه و عملکرد او در زمینههای مختلف همراه نبوده و انتقاداتی دارند. این مساله مطمئنا طبیعی است اما زمانی که انتقاد جای خود را به حملات سازماندهیشده میدهد و تشکیلات و محفلهایی برای زدن دولت بهراه میافتد دیگر مساله متفاوت میشود. شدیدترین نوع برخورد با دولت در اقدامات سازمانیافته تا پیش از این در دولت اصلاحات و ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی بود.
پس از آن محمود احمدینژاد هر 9 روز برای دولت خود 9 بحران میتراشید و همه را سرگرم آن مسایل میکرد که گاه چنین همه درگیر حاشیه بودند که همان حواشی متن میشد و اصل فراموش میشد. روند طیشده در دولت حسن روحانی نشان میدهد افراطیون و تندروها پاشنه خود برای حمله را ورکشیدهاند و واژه اعتدال هم نتوانسته برای این دولت دوری از افراطیون و برخوردهایشان را بههمراه داشته باشد. در سکوت سوالبرانگیز اغلب چهرههای جناح اصولگرا، افراطیون این جناح بالوپر گرفته و عرصه را برای عرضاندام فراهم دیدهاند.
***
مهمترین هدفی که بهنظر میرسد جبهه پایداری و جریانات افراطی همسو با آنها برای حمله به دولت پیگیری میکنند ناامیدکردن افکار عمومی از دولت است که به شیوههای مختلف دنبال میشود. اولا مهمترین زمان حمله به دولت روحانی زمانی در نظر گرفته شد که مرحله جدید ثبتنام یارانهها آغاز شد. در این زمان که پیشبینی نارضایتی بین توده مردم برای انصراف از دریافت یارانهها میرفت. در این زمان تمام تلاش خود را در رسانههایشان برای تشویق مردم به عدم انصراف از دریافت یارانه بهکار گرفته و بهنوعی مردم را تشویق به دریافت یارانه کردند. در همین زمان بود که پیامکهای طنز سازمانیافتهای در تلفن همراه و شبکههای مختلف اجتماعی بهراه افتاد.
از سوی دیگر انتقادات زیادی به نحوه عملکرد صداوسیما و تاثیر معکوس آن بر خواست دولت در تشویق مردم به انصراف از دریافت یارانه مطرح است که خود نیاز به مجال دیگری برای بررسی نقش رسانه ملی در این مساله و اعتماد دولت به واگذاری این مساله به صداوسیما دارد. در چنین شرایطی افراطیون کوشیدند در رسانههای خود عدم انصراف وسیع مردم از دریافت یارانه را به عدم اعتماد آنها به دولت نسبت داده و با تیترها و مطالب خود این القا را به جامعه داشته باشند که مردم به دولت نه گفتند و دولت روحانی شکست خورد.
از سوی دیگر با انتشار اخبار دروغین و خلاف واقع برگزاری یک جشن ساده در روز زن را که به مناسبت تولد حضرت فاطمه(س) به میزبانی همسر رییسجمهور برگزار شده بود را«جشنی میلیاردی» همراه با ریخت و پاش و اسراف نمایش دادند تا افکار عمومی را علیه دولت کنند. در همین راستا تجمعات خودجوشی که نمونه آن در دولت اصلاحات نیز وجود داشت برگزار شد و شعارهایی علیه دولت سر دادند.
هنوز حملات جبهه پایداری به ماجرای جشن روز زن ادامه داشت که پخش گسترده سیدی«من روحانی هستم» اوج تلاش افراطیون برای ناامیدکردن بخش زیادی از رایدهندگان به دولت روحانی بهویژه در میان اصلاحطلبان را به نمایش گذاشت. در این مستند که به نظر میرسد با حمایتهای «خاص» به دلیل دسترسی به آرشیوهای ویژه و تصاویری با کیفیت تهیه شده در موارد متعدد تلاش میشود حسن روحانی را در مقابل امام(ره) قرار دهند به خوبی طرفداران روحانی در انتخابات را نشانه رفته و تلاش در دلسرد کردن این بخشها دارد.
***
حسن روحانی بخواهد یا نخواهد مخالفان و افراطیون تکلیف خود را در قبال دولت او مشخص کرده و همه توان خود را بهکار گرفتهاند تا در مقابل این دولت اعتدال بایستند. در چنین شرایطی هرچند دولت نخواهد درگیر حاشیهها شده و به آنها پاسخ دهد بیتوجهی به آنها نیز میتواند تبدیل به بحران برای دولت شود. دولت نباید به هیچوجه ارتباط مستمر و گفتوگوی مستقیم خود با افکار عمومی و بدنه اجتماعی را از دست بدهد. تجربه نشان داده پاشنه آشیل دولتها همان بدنه اجتماعی و رایدهندگانی است که به دولت امید بستهاند؛ اگر این امید به یأس بدل شود، کار دولت سخت خواهد شد.