مردی که قاتل برادرش را پای چوبهدار بخشید: هرگز از بخشش پشیمان نمیشوم
هادی عبداللهپناه جوانی 29ساله است که قاتل برادرش را در اهواز پای چوبهدار بخشید. او برای اجرای حکم از مادر و خواهرانش وکالتنامه داشت اما در آخرین لحظات تصمیم به بخشش گرفت. هادی در گفتوگو با «شرق» ماجرای قتل برادرش و دلیل تصمیم به گذشت را توضیح داده است:
قتل چگونه اتفاق افتاد؟
برادرم مهدی زمان حادثه 21سال داشت. او در حمله راهزنان به ماشینش به قتل رسید. آنموقع ما مغازه لوازم خانگی داشتیم. مهدی همراه با دو ماشین دیگر رفته بود برای مغازه جنس بیاورد. ماجرا ساعت 1:30شب در راه بازگشت در جاده بانه اتفاق افتاد. برادرم حین حرکت متوجه شود میشود جاده را با ریختن سنگ بستهاند به همین دلیل مجبور شد توقف کند تا ببیند ماجرا چیست. وقتی پیاده شد سهنفر به کاروان آنها حمله کردند. برادرم به مهاجمان گفت هرچه میخواهید ببرید اما به خودمان کاری نداشته باشید. در این میان یکی از مهاجمان که امید نام دارد و الان حدودا 41ساله است بدون مقدمه گلولهای به قلب برادرم شلیک کرد. سه راهزن وقتی دیدند وضع برادرم خوب نیست فرار کردند. بعد از آن همراهان برادرم به شهر آمدند و موضوع را به ما خبر دادند.
راهزنان چطور دستگیر شدند؟
72ساعت بعد از قتل برادرم در حالی که ما هنوز درگیر مراسم عزا بودیم یکی از آنها در درگیری با ماموران کشته شد. من بهخاطر این اقدام دست تکتک ماموران را میبوسم و از آنها تشکر میکنم چون اقدام سریع آنها به ما نشان داد که مسوولان به فکر مردم و امنیت هستند. نفر دوم هم هشتروز بعد در کوهها دستگیر شد و وقتی پدرم را دید گفت من پسرتان را کشتم. نفر سوم هم که یکی از افراد شرور و تحتتعقیب بود در درگیری دیگری کشته شد. این خواست خدا بود که همه عاملان قتل برادرم به نتیجه اعمالشان برسند.
وضع خانوادگی خودتان چطور است؟
ما دو برادر و چهار خواهر بودیم که الان من تنها پسر خانواده هستم. وضع مالیمان خوب است. پدرم سال 88 در تصادف کشته شد. مادرم هنوز که هنوز است وقتی اسم برادرم میآید گریهاش میگیرد.
با توجه به مرگ پدرتان تو و خواهرهایت ولیدم محسوب میشدید و تصمیم تو خیلی مهم بود. آیا تا قبل از لحظه اجرای حکم به بخشش فکر کرده بودی؟
نه اصلا فکر نکرده بودم. تا قبل از آن هربار که حرف کشتن این متهم میشد میگفتم حتما او را قصاص خواهیم کرد چون چنین فردی باعث برهمخوردن امنیت است و نباید زندگی کند اما وقتی لحظه اجرای حکم رسید دیدم در مرامم نیست یک انسان دستوپا بسته را بکشم. من او را فقط بهخاطر خدا بخشیدم و رفتوآمدهای آدمها و وساطت آنها هیچ تاثیری در این اتفاق نداشت.
یعنی دیه هم نگرفتی؟
نه حتی یکریال هم نگرفتیم. برادر من میلیاردهاتومان برایمان ارزش داشت و پول دیه و حتی جان قاتل هم در برابر او هیچ است. حتی پدرم هم که در تصادف کشته شد یکریال دیه نگرفتیم و بهخاطر خدا بخشیدیم.
پدرت در زمان حیات درباره اجرای حکم یا بخشش تصمیم گرفته بود؟
میگفت پای چوبهدار و وقتی طناب را به گردن قاتل پسرم انداختم تصمیم میگیرم. من هم به گفته پدرم عمل کردم. هرکس پیشمان آمد گفتم وقتی طناب دور گردن قاتل باشد درباره قصاص یا بخشش او تصمیم میگیرم.
آیا بهغیر از حرف پدرت که تصمیم نهایی را به لحظه اجرای حکم موکول کرده بود دلیل دیگری داشت که تا این مرحله پیش رفتی؟
در منطقه ما حرف خیلی زود پخش میشود. اگر زودتر میبخشیدیم، ممکن بود بگویند پسر خودشان هم گناهکار بوده یا پول گرفته و رضایت دادهاند اما الان که تا لحظه آخر پیش رفتیم همه میدانند ما این توان و اختیار را داشتیم که حکم را اجرا کنیم اما بهخاطر خدا این کار را نکردیم.
چه شد که در لحظه آخر تصمیم به بخشش گرفتی؟
وقتی به لحظه اجرای حکم رسیدیم، به قاتل آمپول زدند و قرآن هم خواندند اما من دیدم نمیتواند روی پایش بایستد در آن لحظه بود که تصمیم گرفتم او را ببخشم. قاتل برادرم از زمان دستگیری تا لحظه اجرای حکم 11سال را در زندان گذرانده بود و شرایطی که داشت برایش فرقی با مرگ نداشت حتی پدر و مادرش که فوت شدند ما اجازه ندادیم بیرون بیاید. او 11سال را بدون یکروز مرخصی در زندان سپری کرد.
قتل در بانه اتفاق افتاده بود اما شما برای اجرای حکم چرا به اهواز رفته بودید؟
قاتل برادرم علاوه بر قتل که محکوم به قصاص بود بهخاطر راهزنی هم به 30 سال حبس در تبعید هم محکوم است که 10 سال آن را در زندان رامهرمز گذرانده و الان هم در اهواز است. ممکن است چندسال دیگر عفو شود و بیرون بیاید.
ممکن است از تصمیمی که گرفتی پشیمان شوی؟
کاری که بهخاطر خدا باشد هیچموقع پشیمانی ندارد. من این کار را به خاطر خدا کردم. خدا شاهد است اگر او را میکشتم آنقدر لذت نداشتم. چه چیزی بهتر از اینکه قدرت داشته باشی و مرگ و زندگی یکنفر در دستان تو باشد. این اختیاری است که 99 درصد مردم از آن محروم هستند و چه بهتر که در آن لحظه مهم من مهربانی کردم و بخشیدم.
مادر و خواهرانت چه تاثیری در این تصمیم داشتند؟
آنها به من وکالت داده بودند تا کارهای پرونده را انجام دهم و تصمیم نهایی اجرای حکم یا بخشش هم در آن لحظه با من بود.
قاتل چه وضعی دارد؟
او 11سال را در زندان سپری کرده حتی برای ختم مادر و پدرش هم نتوانست بیرون بیاید الان هم دوتا بچه دارد.
توصیهات به خانوادههایی که شرایط مشابه شما را دارند و ممکن است بهزودی بخواهند حکم قصاص عزیزشان را اجرا کنند چیست؟
من کسی نیستم که بخواهم به کسی توصیه کنم. همهچیز به خود آنها بستگی دارد. هر خانوادهای باید شرایط خودش را بسنجد، با همه این سختیهایی که ما کشیدیم قاتل برادرم را بخشیدم. حتی اگر او اعدام شود برادر من برنمیگردد. اگر 10نفر مثل او هم کشته شوند برای من و خانوادهام مهدی نمیشود.