
فاطمه مقیمی: دل سوخته و دل باخته و دل نگرانيم!
فاطمه مقيمي يك بار به عنوان كارآفرين نمونه جهان اسلام معرفي شده است با اين حال اين جمله به هيچ عنوان ويژگيهاي او را به عنوان يكي از زنان ايراني فعال در عرصههاي اقتصادي تعريف نميكند. چندي پيش يك سايت خبري او را در ميان ثروتمندان بزرگ ايران قرار داده بود. خودش ميگويد آن فهرست براي تخريب وي منتشر شده بود. مقيمي سال 85 در هيات نمايندگان اتاق بازرگاني به عنوان تنها زن عضو انتخاب شده. بعد در اتاق ايران و آن جا هم در همين سمت. مقيمي به عنوان رئيس كميسيون حمل و نقل در پارلمان بخش خصوصي فعاليت كرده است و همان جا به عنوان مشاور رئيس اتاق بازرگاني ايران درامور زنان كارآفرين انتخاب شده است. با اين حال گفتوگوي ما با اين فعال بخش خصوصي درباره اين موضوعات نبود. فاطمه مقيمي از دغدغهها و انتظاراتش از دولت يازدهم گفت. از راهحلهايي كه تا اينجا به دولت ارائه داده و از انتقاداتي كه اگر دولت به آنها توجه كند كشيدن افسار تورم سادهتر خواهد شد.
تغييراتي كه دولت در اقتصاد انجام داده از نگاه كارشناسان و مردم عادي، متفاوت بوده است. به نظر شما دليل اين اختلاف چيست؟
مسائلي كه در ديدگاه كلان به آنها پرداخته ميشود و انتظار وجود دارد كه در دراز مدت به آنها پرداخته شود مسائلي نيست كه مصرفكننده خرد بتواند نسبت به آنها اشراف كامل داشته باشد. وقتي يك تصميم بزرگ در اقتصاد كلان يك جامعه برنامهريزي ميشود قرار نيست همين امروز مصرفكننده بازخورد آن را ببيند اما وقتي به يك مغازه مراجعه ميكند و افزايش قيمت آن را ميبيند نسبت به اين وضع معترض خواهد شد. مصرفكننده اعتراض دارد اگر جنسي كاهش قيمت ندارد لااقل افزايش قيمت هم نداشته باشد.
شما از كدام قسمت برنامههاي دولت يازدهم تا اينجاي كار رضايت داريد؟
در ده يازده ماه آغاز به كار دولت يازدهم و هشت ماه مسئوليتپذيري ايشان خيلي جايز نيست كه بخواهیم به نقد رفتارهاي دولت بپردازيم. دولت به هر حال با مشکلات زيادي برخورد كرد اما يكي از قسمتهايي كه ميتوان در آن به دولت نمره خوب داد، ايجاد گفتمان خارجي و ديپلماسي فعال خارجي بود و اين يكي از نكاتي است كه امروز جامعه به آن با ديد مثبت نگاه ميكند. من از يك كشور صحبت نميكنم و از گفتوگوي جهاني دولت صحبت ميكنم.
نگاه شما به فاز دوم هدفمندي يارانهها چيست؟
در اين دوره دولت ملزم به اجرای فاز دوم هدفمندي يارانهها بر اساس قانون پنج ساله است. بحث ديگري كه در برنامه پنجم دولت موظف به اجراي آن بود، بحث حاملهاي انرژي بود كه بنا بود به قيمت فوب خليج فارس برسد. اما همزمان بودن اين طرحها فشاري را به جامعه وارد خواهد كرد كه شكنندگي در اقتصاد روزمره را به وجود بياورد. شايد برخي اتفاقات و تصميمات نبايد به صورت همزمان گرفته ميشد يا اجرايي ميشد. به هر حال ما در متن جامعه هستيم و برخي مشكلات را ميبينيم اما تصميمگيرنده نهايي نيستيم و بايد عكسالعملهايي كه جامعه نشان ميداد بايد در تصميمات بعدي به دولت كمك ميكرد اما ما شاهد آن بوديم كه اين عكسالعملها تاثيري روي جامعه نداشت و اين نگرانيهايي را براي ما به وجود ميآورد.
نگرانيهاي شما مربوط به تصميمات دولت است؟
ببنيند هم تصميمات دولت و هم برخي رفتارهاي ديگر ممكن است باعث بروز برخي نگرانيها شود. مثلا بعضي سالها پيدا كردن اسكناس نو كاري دشوار بود اما حالا با اينكه يك ماه و نيم از نوروز ميگذرد هنوز هم اسكناس نو در بازار يافت ميشود. اگر اين اسكناسها بدون پشتوانه چاپ شده باشد جاي نگراني به وجود ميآيد. اگر دولت بخواهد براي افزايش قدرت خريد مردم رو به چاپ اسكناس بياورد پا در مسير غلطي گذاشته است. اسكناسهاي بدون پشتوانه نبايد وارد بازار شود.
دولت بايد براي مرحله جديد هدفمندي يارانهها چه ميكرد؟
درخواست براي انصراف از دريافت يارانهها ظاهرا تاثيري نداشت. اين كار نياز به يك فرهنگسازي كليتري داشت. اينكه فقط درخواست كنيم جواب نداد. شما به ميزان ثبتنامكنندگان نگاه كنيد! حالا يا سرشماري نفوس اشتباه است يا مشكل ديگري وجود داشته. به هر حال افرادي بودند كه ثبتنام نكردند. اما يارانهها تجربه مطلوبي در كشورهاي ديگر داشته است و جواب خوب داده است ولی هر نسخهاي براي هر بيماري نميتواند پاسخگو باشد و بر اساس ويژگيهاي خاص بايد به فرد دارو داد. در فاز اول هدفمندي يارانهها در همان مرحله اول هم به نظر من درست نبود و بسياري افرادي كه تصميمگير مرحله دوم هدفمندي يارانهها بودند خود معتقد بودند مرحله اول عجولانه بود اما خود دوباره همان تصميم را گرفتند.
شما منتقد اين روش هستيد؟
از دولت جديد اين توقع وجود داشت كه بهتر از اين عمل كند. دولتي كه بعد از مشکلات اقتصادي و فشارهاي اقتصادي در داخل كشور با شعارهاي خوب و دلنواز وارد حوزهاي شد كه اكثريت جامعه از آن حمايت كردند، بايد مطلوبیت خود را حفظ كند و حداقل توقع حفظ محبوبيت است. اگر اين محبوبيت افزايش نيابد بايد همين مقدار حفظ شود. اگر قرار است جامعه رضايتمندي را داشته باشيم بايد تلاش بيشتري كنيم. فقط هم با شعار نميشود رضايت مردم را جلب كرد. آن هم نه پرداخت 40 هزار و حتي 400 هزار. به قول معروف به جاي ماهي دادن ماهيگيري را بايد به مردم ياد داد. اگر امروز دولت بيايد و پولي به افراد پرداخت كند، اولا تضميني وجود ندارد كه بتواند هميشه به اين تعهد پايبند باشد و دوما تلاشي براي حفظ اين پول صورت نگرفته است و جامعه را به سوي تنبل شدن سوق ميدهد. آن بحث كرامت انساني هم اينجا جای سوال دارد. حق است؟ بر اساس خود اظهاري است؟ آيا بر اساس اخلاق است و همه صادقانه فرمها را پر كردهاند؟ اگر اين سرمايهها در جاي ديگر به شرط برگشت مالي براي اين افراد سرمايهگذاري ميشد همان بحث ماهيگيري بود. يارانه اگر به توليد تعلق ميگرفت (كه در مرحله اول هدفمندي قرار بود به توليد تعلق بگيرد و تعلق نميگرفت) و از توليدكنندهها در خواست ميشد كه به عنوان ناظر، بايد اشتغال تعداد بيشتري پرسنل و كارگر را تضمين كند.
اين كار چه فوايدي داشت؟
واردات كمتر ميشد و ارز كمتري از كشور خارج ميشد، اشتغال ايجاد ميشد، كرامت انساني حفظ ميشد، توليد افزايش مييافت.
اين پيشنهاد به دولت هم مطرح شده؟
بله. اين پيشنهاد را هزاران نفر کارشناسیتر از من به دولت ارائه دادند. وقتي مديران دولت يازدهم به مسئوليت خود نشستند من در پروپوزالي با عنوان «دولت كارآفرين» به دولت ارائه دادم. در آن پيشنهاد داده بودم دولت در مسئوليت كار آفريني سكانداري خود قرار بگيرد و پاروزني را به دست بخش خصوصي بسپارد. به اعتقاد من آنچه در سياستهاي اصل 44 قانون اساسي مطرح شده است و آنچه در فرمان مقام معظم رهبري به عنوان اقتصاد مقاومتي به جز اين مسائل است؟ شعار چند سال اخير هم نهادينه شدن اقتصاد توسط بخش خصوصي است. هر جا نگاه كنيد اين را ميبينيد در حالي كه توليدكنندگان ما با مشكلاتي روبهرو هستند. اگر قرار است توليدكنندگان ايراني با مشكلات عديده برخورد نكنند بايد قوانين بهبود فضاي كسب و كار كه در شوراي نگهبان هم تاييد شده ابلاغ شود. ما هرگز نميگوييم كه قانون وجود نداشته باشد اما قانون نبايد مزاحم كار باشد. بلكه بايد به شكلي باشد كه به تجارت كشور كمك كند. همانطور كه بارها گفته شده اقتصاد ايران به خاطر بهرهمندي از فرصتهاي متعدد تاريخي و جغرافيايي و آب و هوايي و... ميتواند در بسياري زمينهها حرف براي گفتن داشته باشد. ايران امروز نيروي جواني دارد كه بدون استفاده صحيح رو به تحليل ميرود. آمار بالاي بيكاري است كه به آمار كم زاد و ولد منتهي شده است و در چند سال آينده ايران با يك جامعه پير مواجه خواهد شد كه بالطبع ممكن است مشكلات زيادي براي كشور به وجود بياورد.
شما به عنوان يكي از اعضاي اتاق ايران نسبت به بيتوجهي به بخش خصوصي گلايههايي را مطرح كرديد. حضور دكتر نهاونديان در سمت رياست دفتر آقاي روحاني به نزديك شدن بخش خصوصي و دولت كمك كرده است؟
هر انساني در جايگاه خود محترم است. بويژه دكتر نهاونديان كه يكي از افراد قدرتمند و با هوش است و در هر جايي فعاليت كند براي آن نهاد يك نعمت است. وقتي آقاي نهاونديان هم به دولت رفت همه از اين انتخاب استقبال كردند و مورد استقبال فعالان بخش خصوصي قرار گرفت. هنوز هم به اين مساله اعتقاد دارم اما قرار نيست حضور يك نفر همه مشكلات اقتصادي كشور را حل كند. شما به اتاق تهران نگاه كنيد. چهل نفر بخش خصوصي كه در اين اتاق حضور دارند كه به صورت متوسط بين بيست سال تا چهل سال و حتي پنجاه سال سابقه كار اقتصادي موفق دارند. ميانگين سي و پنج سال و در مجموع هزار و چهارصد سال تجربه انباشته شده از كار اقتصادي در اين اتاق وجود دارد. اين اتاق در شعار ميگويد كه ما مشاوران اقتصادي دولت هستيم و پارلمان بخش خصوصي هستيم اما به غير از شوراي گفتوگو كه كم و بيش كارهاي خوبي انجام داده اما ديگر انتقال تجربيات خوب نبوده است. من نميخواهم به دست كسي بهانه بدهيم يا به كسي ايراد بگيريم. آقاي نهاونديان يك نفر است. من مشاور ايشان بودم و با ديدگاههاي ايشان هستم. ضمن اينكه ايشان هيچوقت عضوي از بخش خصوصي نبودهاند. يعني ايشان نماينده بخش خصوصي در اتاق نبودهاند.
انتقاد اصلي شما به مرحله جديد هدفمندي يارانهها چيست؟
اول از همه بايد فرهنگسازي صورت بگيرد كه به نظر من صورت نگرفت. اينكه يك دفعه بحث يارانهها و حاملهاي انرژي مطرح ميشود به جامعه ضربه زد. ببينيد در همين زمان كوتاه اجراي افزايش قيمت سوخت، خبر رسيد كه ميزان مصرف سوخت در جامعه كاهش پيدا كرده است. اين خيلي خوب است كه از برخي سفرهاي غير ضروري اجتناب شده است. اما در كنار اين خبر، من احساس ميكنم تعداد مراجعات به پمپهاي بنزين ثابت مانده است. اگر قرار است يك تصميم درست گرفته شود بايد همه اين موارد تحليل شود. امروز بايد ببينيم اميد به زندگي در بين جوانان چه تغييري كرده است. همه اين موارد در يك سبد قرار ميگيرد. نه اينكه چون بنزين گران شود نسل جوان اميد خود را از دست بدهد. اگر جواني مشغول به كار باشد افزايش قيمت بنزين تاثيري در زندگي وي نخواهد داشت. اما جوان بيكار سطح زندگياش پايين ميآيد. وقتي يك جوان چهار پيشنهاد كاري در مقابل داشته باشد چه روحيه بالاتري دارد نسبت به زماني كه چهل جا براي يافتن كار ميرود. همين وضعيت است كه باعث افزايش پرخاشگري وي در جامعه ميشود. امروز بسياري مشكلات خانوادگي متاثر از همين مشكلات اقتصادي است. آمار طلاق و ازدواجگريزي و بحثهاي غير اخلاقي كه متاسفانه امروز در جامعه رخ ميدهد همگي يك ريشه هم در مشكلات اقتصادي دارد.
ببينيد اين مسائل از ديد يك اقتصاددان خيلي خوب قابل درك است. اما تودههاي مردم هم اين مساله را ميپذيرند؟
ببينيد من يك بار به عنوان كارآفرين برتر جهان اسلام معرفي شدم. وقتي بحث هدفمندي يارانهها مطرح شد سعي كردم با استفاده از اين عناويني كه داشتم در جمعهاي بانوان و كارآفرينها از بحث انصراف از دريافت يارانهها دفاع كردم. طبيعي است كه من قدرت هجده ميليوني راي آقاي روحاني را ندارم اما آنقدري كه در راي افراد تاثير داشتم سعي كردم تاثيرگذار باشم. من هم بايد جامعه همسو با خودم را با خود همراه كنم. با سخنراني و صحبت يا هر چيزي كه لازم باشد. دولت نبايد به همين مرحله اول انصراف اكتفا كند. بايد باز هم دلايل خود را تشريح كند و باز هم از مردم براي انصراف از دريافت يارانه دعوت كند. دولت بايد باز هم نشست برگزار كند و منافعي كه در برابر انصراف از دريافت يارانه نصيب مردم ميشود به خوبي براي آنان تشريح شود. دولت بايد سعي كند رابطه هدفمندتر و نزديكتري با مردم داشته باشد تا مردم متوجه حسن نيت و برنامههاي اصلاحي دولت براي تغيير در وضعيت موجود بشوند. آقاي رئيسجمهور ميتواند با ادبيات خود مردم با آنها صحبت كند.
فكر ميكنيد با اين كار تعداد انصرافيها بيشتر شود؟
بدون شك اثر دارد. اگر اين صحبتها ميشد شايد به جاي هفتاد و چند ميليون نفر؛ سي و چند ميليون ثبتنام ميكردند. حالا كه اين اتفاق در اين مقطع افتاده هم اگر دولت باز با مردم صحبت كند تعداد ديگري انصراف خواهند داد. مردم به اين دولت اعتماد دارند. بايد اين مساله را براي مردم تحليل كرد. طيف شنونده صحبتهاي ايشان همه افرادند. شايد نياز است در جوامع كوچكتر افراد ديگر با ادبياتي ديگر حضور پيدا كنند.
انتقادات شما از دولت زياد نيست؟
ببينيد به هر حال ما دلسوخته اين كشوريم و دلباخته و امروز دل نگرانيم كه چه اتفاقي قرار است براي اين كشور رخ بدهد. خداي نكرده اگر قرار باشد دولتي كه خود ما به آن راي داديم و از آن حمايت كرديم با مشكل مواجه شود همه آسيب ميبينند. ما ميخواهيم به جاي شعار دادن راهكار عملي پيدا كنيم. از سويي ديگر ما نميخواهيم هجده ميليون راي روحاني هشت ميليون نشود. بلكه بدل به راي بيست و هشت ميليون نفري بشود. ما هم به دنبال آن هستيم كه يك اقتصاد سالم در ايران شكل بگيرد. ما هم به دنبال آن هستيم كه مردم دغدغه اقتصادی نداشته باشند. از يك طرف ديگر هم به اين مساله توجه كنيد كه ديكته ننوشته غلط ندارد. فكر ميكنم اين تعبير از شهيد بهشتي باشد. دولت روحاني از ديد ما با دولتهاي ديگر تفاوت دارد و اگر انتقادي هم به اين دولت مطرح ميشود معطوف به همان توقعات است. به هر حال ما به اين دولت راي داديم و دوست داريم اعتماد و احترام مردم به اين دولت افزايش بيابد. ما كه از روي تقابل با اين دولت موضعگيري نميكنيم بلكه به دنبال آن هستيم كه محاسن دولت و نقاط مثبت آن افزايش بيابد و نقاط منفي آن كاهش يابد.
مردم ايران اين از خود گذشتگي را داشتند كه از دريافت اين پول انصراف دهند؟
بدون شك اين اتفاق ميافتاد. مردم ايران در عرصههاي مختلف نشان دادهاند كه مردمي نجيب هستند. اينها تمام سختيها را چه در انقلاب و چه در جنگ تحمل كردند. شما به معدل مردم چه در دوران انقلاب و چه در دوران جنگ نگاه كنيد مشاهده خواهيد كرد كه چقدر تحمل و از خودگذشتگي در ميان آنان زياد بوده است. البته هميشه اقليتي بودهاند كه سوءاستفاده كردند و با فرصت طلبي سعي كردند به نان و نوايي برسند اما معدل جامعه، يك مجموعه فداكار را نشان ميدهد. اين مجموعههاي فرصت طلب هم در همه جوامع دنيا وجود دارد و فقط مختص به مردم ايران نيست. وقتي مردم از جان فرزندانش كه از جان خودش عزيزتر است براي اهداف بالاي انقلاب گذشته است شك نكنيد الان هم ميتواند از مبلغي پول براي اصلاح جامعه خويش بگذرد. اما بايد يك نقشه راه صحيح براي آنها تعريف شود. آقاي روحاني بايد چشماندازي تعريف ميكرد و براي رسيدن به آن يك زمانبندي صحيح هم تعريف ميكرد. زمانبندي و فرهنگسازي ميتوانست در افزايش اعتماد عمومي به دولت نقشي اساسي داشته باشد.
دولت وعده داده بود مبلغ صرفهجويي شده ناشي از انصراف مردم از دريافت يارانه را در حوزه بهداشت و درمان يا حوزه حمل و نقل يا كارهاي عمراني و صنعتي هزينه كند. در حال حاضر تعداد افرادي كه از دريافت يارانه انصراف دادند كمتر از پيشبينيها بود و منابع كمتري در اختيار دولت قرار گرفته است. به عنوان يك فعال بخش خصوصي فكر ميكنيد اين منابع باقيمانده در كدام قسمتها هزينه شود؟
امروز خبر رسيده كه بحث بيمهها و... وارد مرحله جديدي شده است. بحث بهداشت البته بحث بسيار مهمي است و فرد تا زماني كه از نظر جسمي سالم نباشد از انجام بسياري كارها ناتوان خواهد بود. اما چرا به اين راهحل فكر نكنيم كه دولت همه اين برنامهها را مرحله به مرحله و با برنامهريزي پيش ببرد. بديهي است دولت نميتواند همه اين برنامهها را همزمان پيش ببرد و بايد براي انجام آنها برنامهريزي كند اما با بالابردن قيمت بنزين كه ترميم عدم انصراف از يارانه بود، دولت در حال حاضر منابعي دارد كه بايد در قسمتهاي درست هزينه شود. اما نبايد مثلا توجه به مساله بهداشت سبب بيتوجهي به مسائل حمل و نقل جادهاي شود. ضمن اينكه قانون همه اينها را تعريف كرده است. در قانون برنامه پنجم توسعه بند «ه» ماده 163 كه درباره حمل و نقل است نوسازي ناوگان آمده است. اما معلوم نيست چرا اين قانون وارد فاز عملياتي نشده است. آن هم در حالي كه سالها از تصويب آن گذشته است. تا دولت قبل از يازدهم كسي توقع نداشت اما اين دولت بايد آييننامهها را مدون كند و ضمانت اجرايي را مشخص كند. يك آييننامه براي ورود تجهیزات كاميون با عمر كمتر از سه سال هنوز تصويب نشده است. مثل اين ميماند كه كسي حوصله روشن كردن برق را نداشته باشد و يك عمر در تاريكي زندگي كند. بيتوجهي به اين قوانين سبب ميشود هم دولت آسيب بخورد و هم بخش خصوصي با مشكل مواجه شود. دولت ميتواند چند پروژه ملي را همزمان پيش ببرد.
امكان اين كار از سوي دولت وجود دارد؟
انتظار از دولت اين بود كه همراهان مناسبي داشته باشد و انتظار از همراهان اين است كه براي اجراي برنامهها در بخشهاي مختلف برنامه كاملي داشته باشند. اگر اين افراد انتخاب آقاي روحاني بودهاند و مجلس به برنامههاي آنان اطمينان كرده است بهنظر من توانايي اجراي اين برنامه را دارند. كابينه از افراد قدرتمند و با تجربهاي تشكيل شده كه سوابق خوبي دارند و در شرايط سخت از خود كارنامه موفقي به جا گذاشتهاند.
در ابتداي صحبتها به بحث سياست خارجي دولت اشاره شد. مذاكرات ايران با كشورهاي ديگر بويژه درباره پرونده هستهاي تاثيري در وضعيت اقتصادي مردم دارد؟
به نظر من نتيجه اين كار مثبت است. به هر حال ما هنوز با بسياري از کشورها داد و ستد تجارت و اقتصادی داریم. از طرفي ديگر ما يك كشور كمونيست نيستيم كه بخواهيم با سياست درهاي بسته زندگي كنيم و بايد ضمن حضور جدي در عرصه بينالملل وارد بازارهاي جهاني و رقابت با شركتهاي ديگر شويم. ما با يك ارتباطات خاصي در دنيا زندگي ميكنيم آن هم در دنيايي كه جوانان ايراني در آن نقش پررنگي دارند و در قسمتهاي مختلف شاهد حضور جوانان ايراني و انواع افتخارآفريني از سوي آنان هستيم. ما نميتوانيم و نبايد به سوي قطع ارتباط با دنيا برويم. امروز علم لحظه به لحظه در دنيا در حال پيشرفت است و قطع رابطه با دنيا كار درستي نيست. وقتي ما ميتوانيم ارتباط خود را با دنيا حفظ كنيم و از حق خود دفاع كنيم حتما بايد اين كار را بكنيم.
تحليل شما از مذاكرات هستهاي چيست؟
به اعتقاد من اين مذاكرات يك بازي برد- برد يا باخت- باخت براي طرفين خواهد بود. اگر شما مشت خود را محكم به يك ديوار بكوبيد دست شما درد خواهد گرفت و اثري از مشت شما روي ديوار نيز باقي خواهد ماند. تحريمهايي كه امروز عليه ايران وضع شده نيز چنين وضعي دارند. اين تحريمها آثاري منفي هم بر اقتصاد ايران و هم بر اقتصاد كشورهاي ديگري كه ايران را مورد تحريم قرار دادهاند گذاشته است. حالا اين آثار ممكن است در دو طرف متفاوت باشد. در اين تحريم يك طرف شكست نخورد. هر دو طرف باخته بوديم و هر دو طرف از اين دوران آسيب ديديم. به قول معروف در يك دعوا يك نفر به طرفش گفت گوشت را ميگيرم و دور كره زمين ميچرخانم. طرف پاسخ داد خودت هم بايد با من دور كره زمين بچرخي! مگر ميشود در يك مجادله يك نفر سود ببرد. اين بحث اگر به يك شرايط خوب برسد، كه خوشبختانه در مسيري قرار گرفته است كه به يك شرايط خوب برسد، بدون شك براي ملت ايران موفقيت بزرگي خواهد بود. وقتي اعتماد ايجاد شود و درهاي كشور باز شود، مناسبات اقتصادي بيشتر ميشود و اشتغال در جامعه افزايش پيدا ميكند. اين مساله به افزايش رفاه در جامعه ميانجامد. همه اينها زمينه افزايش رشد اقتصادي در جامعه است. وقتي فعال بخش خصوصي بتواند روي مراودات جهاني برنامهريزي داشته باشد هم بهتر ميتواند در عرصه جهاني فعاليت كند.
به عنوان آخرين سوال پيشبيني شما از شاخصهاي اقتصادي در سال 93 چيست؟ نرخ تورم، بيكاري، رشد اقتصادي و... به نظر شما افزايش مييابد؟ آن هم وقتي كه رشد صنعتي كشور وضعيت مناسبي ندارد؟
دليل اين افت وضعيت شاخصهاي اقتصادي اشتباهاتي بود كه در مرحله اول هدفمندي يارانهها اجرا شد. از يك طرف مسائل مالياتي براي توليد و خدمات كمر شكن است. در كار ما (صنعت حملونقل) اين مسائل مالياتي مشكل زيادي درست كرده است. از طرفي ديگر وقتي توليد نباشد جابهجايي هم نيست. وقتي ناوگان ترميم نشده است، امكان همكاري با اتحاديه اروپايي و كشورهاي ديگر را نداريم. به هر حال من آرزو ميكنم تورم به بيستوپنج درصد برسد. اما دولت هم به انتقادات سازنده توجه بيشتري بكند. به هر حال هر فردي خواستار ارتقاي جامعه خود است اما دولت هم كمي به انتقادات و نظرات بيشتر توجه كند و به سمت برنامهريزي دقيق در برنامهها برسد. در كنار نظرات افرادي كه دانشگاهي هستند با افراد آچار به دستي كه دستي در كار دارند هم مشورت كند. افرادي كه درك ميكنند حقوق دادن آخر ماه چه معنايي دارد. اگر به اين مسائل توجه شود اميدوارم دولت هم بتواند به وعدههايي كه داده عمل كند و اقتصاد ايران را از اين وضعيت نجات دهد.