
سهامداران؛ در انتظار تحقق وعدهها
حضور
صندوق حمایت به قدری در بازار سرمایه کمرنگ است که سرمایهگذاران دیگر
امید چندانی به آن ندارند. رقم اعلامی پنجهزارمیلیاردتومانش، هرچند در
ابتدا، جذابیت بالایی برای سرمایهگذاران بورسی ایجاد کرد و قوت قلبی برای
ادامه حضورشان در بازار بود، اما با گذشت چندهفته این وعده توخالی رخنمایی
کرد و سرمایهگذاران تنها ردپای کمرنگی را آنهم در برخی نمادها که عمدتا
شاخص سازند از این صندوق مشاهده کردند. افتوخیز قیمتها در بازار
بهقدری کم است و معاملات اینقدر اندک که دیگر نیازی به پیگیری
سرمایهگذاران از قیمت سهام نیست چراکه در طول یک هفته قیمت سهامشان یا
چندریال بالا میرود یا پایین میآید. هفته گذشته شاخص هم مانند پرتفوی
سرمایهگذاران منفی بود و با 412 واحد نزول به 77هزارو752 واحد رسید.
تجویز نسخه پشت درهای بسته
فریبرز پرنا با اشاره به اینکه متاسفانه صندوق تاکنون نقدینگی زیادی وارد بازار نکرده است، گفت: «زمانی که حرف و عمل همسو نباشد، اعتماد به بازار بازنمیگردد. بهطور حتم حمایت از بازار سرمایه میتواند اعتماد سرمایهگذاران را به بورس بازگرداند اما به شرطی که این حمایت در حد حرف و شعار نباشد و مستنداتی دال بر انجامشدنش وجود داشته باشد. اگر نقدینگی پنجهزارمیلیاردی وارد بازار سرمایه شود، بهطور حتم مفید خواهد بود اما متاسفانه هفته گذشته شاهد بودیم که حقوقیهای بازار خود فروشندگان عمده بودند و پیشقدم در عرضه سهام. ضمن اینکه نقدینگی واردشده از سوی صندوق تاکنون بیشتر از صدمیلیاردتومان نیست چراکه سرمایه این صندوق قبل از حضورش بهعنوان حامی بازار حدود 40میلیاردتومان بوده و در حال حاضر به 120میلیارد بالغ شده است. این امر حکایت از این دارد که این صندوق تاکنون مبلغ قابل توجهی را برای حمایت از بازار به کار نبسته است.» این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: متاسفانه با تبلیغ حمایت از بازار و بهدنبال آن، عدم حضور فعال صندوق نهتنها مسیر بهبود را در بازار فراهم نمیکند، بلکه این شایبه را قوت میبخشد که در عمل کسی به دنبال حمایت از بازار نیست. به این ترتیب اعتماد سرمایهگذاران به آنچه مسوولان در آینده هم عنوان میکنند سلب میشود. به نظر من، با توجه به اینکه فعالیتها و دادوستدها در بازار شفاف است، اگر قصدی برای تزریق نقدینگی پنجهزارمیلیاردی وجود ندارد، نباید جو روانی ایجاد شود و در عمل سرمایهگذاران تنها شاهد شاخص سبز مسوولان و پرتفوی سرخ خودشان باشند.
پرنا خاطرنشان کرد: در حال حاضر بازارهای موازی نظیر سکه، ارز و مسکن پتانسیل خوبی برای جذب سرمایهگذاری ندارند اما با وجود بستهبودن سایر کانالها، سرمایه و نقدینگی به بازار سرمایه هم نمیآید چراکه سرمایهگذار بیم آن را دارد که ورود سرمایهاش به بورس، بهمثابه قفلشدنش در این بازار باشد چراکه اگر وی مثلا 10میلیاردتومان در بورس سرمایهگذاری کند، بهدلیل مشکلات نقدشوندگی، شاید ماهها و حتی یکی، دوسال طول بکشد تا بتواند سهامش را نقد کند. این در حالی است که بازار سرمایه باید بهمثابه حساب جاری باشد و علاوه بر بازبودن مسیر ورودی در جذب سرمایه، درب خروجی هم وجود داشته باشد. این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: «متاسفانه ما برای رفع مشکل نقدشوندگی بازار با موانع قانونی هم مواجهیم، مثلا بازارسازها یا بازارگردانها که میتوانند بازارهای مالی را از چنین بحرانهایی نجات دهند، در کشور ما قانون مشخص و شفافی ندارند. اما اگر هر شرکتی توسط یک بازارساز حمایت میشد، هرگز وارد چنین بحرانهایی نمیشدیم.»
این تحلیلگر بازار سرمایه ادامه داد: «در حالی که بازار سرمایه ما بهشدت از مشکل عدم نقدشوندگی رنج میبرد، مسوولان درصدد طراحی ابزارهای جدیدی هستند که تنها زمینهساز شعارهای زیبا هستند و فایدهای برای بازار ندارند. در مقابل، شرکتها برای افزایش سرمایه باید هفتخوان رستم را سپری کنند. سرمایهگذاران از مشکل عدم نقدشوندگی رنج میبرند. بازار در مسیر نزولی قرار دارد اما مسوولان بهجای رفع مشکلات کنونی، همچنان بهدنبال طراحی ابزار جدید هستند.» وی گریزی هم به وضعیت اقتصادی کشور زد و ابراز کرد: «البته نباید از این نکته نیز غافل شد که از دیدگاه اقتصادی نیز کشور ما در مرحلهگذار است. با رویکارآمدن دولت جدید و احتمال آرامشدن جو سیاسی و تعامل اقتصادی با کشورهای جهان، شاخص بهلحاظ روانی رشد کرد. اما تاکنون آثار عملی تلاشهای دولت در اقتصاد کشور چندان مشهود نبوده است. البته به اعتقاد من این تلاشها بهزودی به ثمر میرسد و قرارداد جامع با 1+5 منعقد خواهد شد. به این ترتیب شاهد آثار عملی در اقتصاد کشور خواهیم بود که به دنبالش تاثیر مثبتی بر بازار سرمایه بر جای میگذارد چراکه ما سالها بهدلیل تحریمهای موجود نتوانستیم از منابع اعتباری جهانی بهره ببریم. بنابراین در حال حاضر، فرصت بکری در اقتصاد ما وجود دارد که میتوان با تکیه بر آن، سرمایهگذاریهای خوبی در شرکتها انجام داد و بهدنبالش شاهد رشد سودآوریشان بود.» وی با گلایه از عدم تعامل مسوولان و بازیگران بازار در تصمیمگیریها توضیح داد: «متاسفانه بهدلیل عملکرد ضعیف چندوقت اخیر، دیدگاه سرمایهگذاران به بازار سرمایه منفی شده است. بهعنوان مثال محدودیت فروش که سال گذشته شاهد اجرای موقتش بودیم، خود موجب کاهش نقدشوندگی بازار شد. سرمایهگذاران شاهد این بودند که قادر به فروش سهامشان نیستند. به نظر من گرفتن نقدشوندگی از بازار بهمثابه این است که اکسیژن را از یک موجود زنده دریغ کنیم. در حال حاضر، سرمایهگذاران نگرانی بالایی نسبت به عدم نقدشوندگی سهامشان در بازار دارند که این امر توجیهشان را برای سرمایهگذاری در این بازار کاهش میدهد. به نظر من در چنین شرایطی مسوولان نباید پشت درهای بسته مذاکره و تصمیمگیری کرده و نسخه دلخواهشان را به بازار تجویز کنند. بلکه صلاح در این است که مسوولان و بازیگران بازار اعم از کارگزاران و سرمایهگذاران و... در تعامل با یکدیگر باشند تا مشکلات همه نقشآفرینان در بازار شنیده شده و حلوفصل شود.
کاهش تولید گریبانگیر بورس شد
محمدابراهیم قربانیفرید با اشاره به اینکه تولید، اساسیترین مشکل اقتصاد کشور است، عنوان کرد: «متاسفانه تولید در چندسال اخیر بهشدت کاهش یافته و بسیاری از شرکتها زیر ظرفیتشان تولید میکنند چراکه در این چندسال با حدود سهبرابرشدن نرخ ارز، بهای تمامشده شرکتها افزایش یافته است. از سوی دیگر بانکها نیز منابع کافی برای در اختیارگذاشتن بخش تولید نداشتهاند. همچنین بهدلیل بالابودن حجم نقدینگی در کشور، تورم افزایش یافته است. اما در مقابل همین تورم، سود برخی شرکتها را افزایشی نشان داده است. در حالی که این سود، واقعی نبوده و ناشی از تورم است. بنابراین اگر شرکتها این سود را تقسیم کنند، قدرت تولید خود را از دست میدهند چراکه برای تولیدات آیندهشان، با مشکل مواجه خواهند شد.»
وی ادامه داد: «به این ترتیب شرکتهایی که با کمک تورم سود بالایی شناسایی و آن را بین سهامدارانشان تقسیم کردند، در حال حاضر با مشکل مواجهند زیرا به احتمال زیاد، سال آینده با کاهش سودآوری شدیدی مواجهند که از ارزش سهامشان میکاهد.» قربانیفرید با اشاره به اینکه اعتماد سرمایهگذاران به بورس کاهش یافته است، گفت: ورود مجلس، دولت یا بانکها به بورس و حمایتشان از بازار موقتی است. بنابراین آنچه سبب رونق یا رکود در بورس میشود، افزایش یا کاهش سودآوری شرکتهای بورسی است. وی ادامه داد: «امید به سودآوری، در آینده در کنار اعتماد به بازار، مسیر صعود را هموار میکند و تزریق نقدینگی و حمایت سایر بازارها جملگی موقتی است. بنابراین اگر بهدنبال تداوم رشد در بازار سرمایه هستیم، باید با تکیه بر افزایش تولید، سودآوری شرکتها را دایمی کنیم.»
تجویز نسخه پشت درهای بسته
فریبرز پرنا با اشاره به اینکه متاسفانه صندوق تاکنون نقدینگی زیادی وارد بازار نکرده است، گفت: «زمانی که حرف و عمل همسو نباشد، اعتماد به بازار بازنمیگردد. بهطور حتم حمایت از بازار سرمایه میتواند اعتماد سرمایهگذاران را به بورس بازگرداند اما به شرطی که این حمایت در حد حرف و شعار نباشد و مستنداتی دال بر انجامشدنش وجود داشته باشد. اگر نقدینگی پنجهزارمیلیاردی وارد بازار سرمایه شود، بهطور حتم مفید خواهد بود اما متاسفانه هفته گذشته شاهد بودیم که حقوقیهای بازار خود فروشندگان عمده بودند و پیشقدم در عرضه سهام. ضمن اینکه نقدینگی واردشده از سوی صندوق تاکنون بیشتر از صدمیلیاردتومان نیست چراکه سرمایه این صندوق قبل از حضورش بهعنوان حامی بازار حدود 40میلیاردتومان بوده و در حال حاضر به 120میلیارد بالغ شده است. این امر حکایت از این دارد که این صندوق تاکنون مبلغ قابل توجهی را برای حمایت از بازار به کار نبسته است.» این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: متاسفانه با تبلیغ حمایت از بازار و بهدنبال آن، عدم حضور فعال صندوق نهتنها مسیر بهبود را در بازار فراهم نمیکند، بلکه این شایبه را قوت میبخشد که در عمل کسی به دنبال حمایت از بازار نیست. به این ترتیب اعتماد سرمایهگذاران به آنچه مسوولان در آینده هم عنوان میکنند سلب میشود. به نظر من، با توجه به اینکه فعالیتها و دادوستدها در بازار شفاف است، اگر قصدی برای تزریق نقدینگی پنجهزارمیلیاردی وجود ندارد، نباید جو روانی ایجاد شود و در عمل سرمایهگذاران تنها شاهد شاخص سبز مسوولان و پرتفوی سرخ خودشان باشند.
پرنا خاطرنشان کرد: در حال حاضر بازارهای موازی نظیر سکه، ارز و مسکن پتانسیل خوبی برای جذب سرمایهگذاری ندارند اما با وجود بستهبودن سایر کانالها، سرمایه و نقدینگی به بازار سرمایه هم نمیآید چراکه سرمایهگذار بیم آن را دارد که ورود سرمایهاش به بورس، بهمثابه قفلشدنش در این بازار باشد چراکه اگر وی مثلا 10میلیاردتومان در بورس سرمایهگذاری کند، بهدلیل مشکلات نقدشوندگی، شاید ماهها و حتی یکی، دوسال طول بکشد تا بتواند سهامش را نقد کند. این در حالی است که بازار سرمایه باید بهمثابه حساب جاری باشد و علاوه بر بازبودن مسیر ورودی در جذب سرمایه، درب خروجی هم وجود داشته باشد. این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: «متاسفانه ما برای رفع مشکل نقدشوندگی بازار با موانع قانونی هم مواجهیم، مثلا بازارسازها یا بازارگردانها که میتوانند بازارهای مالی را از چنین بحرانهایی نجات دهند، در کشور ما قانون مشخص و شفافی ندارند. اما اگر هر شرکتی توسط یک بازارساز حمایت میشد، هرگز وارد چنین بحرانهایی نمیشدیم.»
این تحلیلگر بازار سرمایه ادامه داد: «در حالی که بازار سرمایه ما بهشدت از مشکل عدم نقدشوندگی رنج میبرد، مسوولان درصدد طراحی ابزارهای جدیدی هستند که تنها زمینهساز شعارهای زیبا هستند و فایدهای برای بازار ندارند. در مقابل، شرکتها برای افزایش سرمایه باید هفتخوان رستم را سپری کنند. سرمایهگذاران از مشکل عدم نقدشوندگی رنج میبرند. بازار در مسیر نزولی قرار دارد اما مسوولان بهجای رفع مشکلات کنونی، همچنان بهدنبال طراحی ابزار جدید هستند.» وی گریزی هم به وضعیت اقتصادی کشور زد و ابراز کرد: «البته نباید از این نکته نیز غافل شد که از دیدگاه اقتصادی نیز کشور ما در مرحلهگذار است. با رویکارآمدن دولت جدید و احتمال آرامشدن جو سیاسی و تعامل اقتصادی با کشورهای جهان، شاخص بهلحاظ روانی رشد کرد. اما تاکنون آثار عملی تلاشهای دولت در اقتصاد کشور چندان مشهود نبوده است. البته به اعتقاد من این تلاشها بهزودی به ثمر میرسد و قرارداد جامع با 1+5 منعقد خواهد شد. به این ترتیب شاهد آثار عملی در اقتصاد کشور خواهیم بود که به دنبالش تاثیر مثبتی بر بازار سرمایه بر جای میگذارد چراکه ما سالها بهدلیل تحریمهای موجود نتوانستیم از منابع اعتباری جهانی بهره ببریم. بنابراین در حال حاضر، فرصت بکری در اقتصاد ما وجود دارد که میتوان با تکیه بر آن، سرمایهگذاریهای خوبی در شرکتها انجام داد و بهدنبالش شاهد رشد سودآوریشان بود.» وی با گلایه از عدم تعامل مسوولان و بازیگران بازار در تصمیمگیریها توضیح داد: «متاسفانه بهدلیل عملکرد ضعیف چندوقت اخیر، دیدگاه سرمایهگذاران به بازار سرمایه منفی شده است. بهعنوان مثال محدودیت فروش که سال گذشته شاهد اجرای موقتش بودیم، خود موجب کاهش نقدشوندگی بازار شد. سرمایهگذاران شاهد این بودند که قادر به فروش سهامشان نیستند. به نظر من گرفتن نقدشوندگی از بازار بهمثابه این است که اکسیژن را از یک موجود زنده دریغ کنیم. در حال حاضر، سرمایهگذاران نگرانی بالایی نسبت به عدم نقدشوندگی سهامشان در بازار دارند که این امر توجیهشان را برای سرمایهگذاری در این بازار کاهش میدهد. به نظر من در چنین شرایطی مسوولان نباید پشت درهای بسته مذاکره و تصمیمگیری کرده و نسخه دلخواهشان را به بازار تجویز کنند. بلکه صلاح در این است که مسوولان و بازیگران بازار اعم از کارگزاران و سرمایهگذاران و... در تعامل با یکدیگر باشند تا مشکلات همه نقشآفرینان در بازار شنیده شده و حلوفصل شود.
کاهش تولید گریبانگیر بورس شد
محمدابراهیم قربانیفرید با اشاره به اینکه تولید، اساسیترین مشکل اقتصاد کشور است، عنوان کرد: «متاسفانه تولید در چندسال اخیر بهشدت کاهش یافته و بسیاری از شرکتها زیر ظرفیتشان تولید میکنند چراکه در این چندسال با حدود سهبرابرشدن نرخ ارز، بهای تمامشده شرکتها افزایش یافته است. از سوی دیگر بانکها نیز منابع کافی برای در اختیارگذاشتن بخش تولید نداشتهاند. همچنین بهدلیل بالابودن حجم نقدینگی در کشور، تورم افزایش یافته است. اما در مقابل همین تورم، سود برخی شرکتها را افزایشی نشان داده است. در حالی که این سود، واقعی نبوده و ناشی از تورم است. بنابراین اگر شرکتها این سود را تقسیم کنند، قدرت تولید خود را از دست میدهند چراکه برای تولیدات آیندهشان، با مشکل مواجه خواهند شد.»
وی ادامه داد: «به این ترتیب شرکتهایی که با کمک تورم سود بالایی شناسایی و آن را بین سهامدارانشان تقسیم کردند، در حال حاضر با مشکل مواجهند زیرا به احتمال زیاد، سال آینده با کاهش سودآوری شدیدی مواجهند که از ارزش سهامشان میکاهد.» قربانیفرید با اشاره به اینکه اعتماد سرمایهگذاران به بورس کاهش یافته است، گفت: ورود مجلس، دولت یا بانکها به بورس و حمایتشان از بازار موقتی است. بنابراین آنچه سبب رونق یا رکود در بورس میشود، افزایش یا کاهش سودآوری شرکتهای بورسی است. وی ادامه داد: «امید به سودآوری، در آینده در کنار اعتماد به بازار، مسیر صعود را هموار میکند و تزریق نقدینگی و حمایت سایر بازارها جملگی موقتی است. بنابراین اگر بهدنبال تداوم رشد در بازار سرمایه هستیم، باید با تکیه بر افزایش تولید، سودآوری شرکتها را دایمی کنیم.»


منبع: شرق