دسترسي سريع به فيلمها و سريالهاي روز جهان به صورت مرتب در سطح شهرهاي بزرگ ايران و به طور خاص در تهران، جزو اتفاقات غيرقابل انکار و بسيار گستردهاي است که تجارتهاي غيررسمي، کوچک و سودآور را نيز شکل داده است. اما چگونه آخرين محصولات سينمايي روز جهان که برخي از آنها هنوز روي پرده سينماهاي آمريکا و اروپا هستند، همزمان در سينماهاي خانگي پايتختنشينان نيز پخش ميشود؟
مشتري به محصولي که ميخواهد ميرسد و هر محصولي که مشتري داشته باشد، فروشندهاي خواهد داشت و اگر تکثر مشتري قابل توجه باشد، فروشندهها رو به افزايش ميگذارند و بازاري شکل ميگيرد که البته ممکن است اين بازار غيررسمي و غيرقانوني باشد. اين قاعده تجارت درباره محصولات فرهنگي و هنري نيز صادق است و آنچه در شبکه رسمي توزيع به واسطه عدم مميزي نميتوان عرضه کرد، بازاري زيرزميني خواهد يافت. در کشورمان به واسطه آنکه ايجاد شبکه زيرزميني وسيع توزيع براي هر محصولي با توجه به سيستم امنيتي به سرعت لو ميرود، اين تجارتها معمولا به تجارتهاي کوچک مبدل ميشود. يک شخص اقدام به دانلود آخرين سريالها و فيلمها، چسباندن زيرنويس فارسي، تبديل به فرمت ديويدي و رايت در تيراژ حداکثر چند صد نسخه ميکند و يک شخص يا حداکثر چند نفر اقدام به توزيع اين محصولات ميکنند. در اين ميان به صورت چهره به چهره توسط مشتريانشان به هم معرفي ميشوند و بازارشان در فضايي که «اسرار عمومي / public secret» يک قاعده است، توسعه مييابد.
با اين قاعده شاهد توسعه بازار توزيع آخرين موسيقيها، فيلمها و سريالهاي روز جهان بدون کوچکترين سانسور و با بالاترين کيفيت در سطح شبکه خانگي هستيم. کافي است در نقطهاي از اين معرفي، خطايي رخ دهد تا يکي از اين شبکههاي کوچک توزيع به پايان راه برسد اما چون تعداد اين شبکههاي توليد و توزيع خانگي بسيار بيش از حد تصور است، هيچ خلل جدي در توزيع رخ نميدهد و مشتري به محصولش ميرسد. بخش محدودي از اين بازار را در کنار خيابانها نيز ميتوان مشاهده کرد اما بخش اصلي حرفهايتر عمل ميکند.
توزيعکنندگان چمداني، با يک کيف سامسونت يا چمدان مطابق با يک زمانبندي مشخص و همچنين در خارج از اين زمانبندي به درخواست مشتريان، مراجعه کرده و سفارشهاي مشتريان که در مراجعات پيشين درخواست شده به همراه آخرين فيلمها و سريالها و آلبومهاي موسيقي و کنسرتها و ... را يکجا ميآورند. با توسعه اينترنت اساسا ديگر قاچاق فيلم به داخل ايران معنا ندارد و به راحتي ميتوان اين محصولات را از اينترنت دانلود و حتي پيش از توزيع در شبکه خانگي کشورهايي اروپايي و آمريکايي در ايران تماشا کرد و طبيعتا با اين قاعده، سفارشها خيلي زود دست مشتريهاي داخلي ميرسد! قيمتها و کيفيتها کاملا نسبتي مستقيم دارند و از فيلمهاي سه بعدي روي ديويدي بلو-ري با حجم چند 10 گيگابيتي تا ديويديهاي به اصطلاح کيفيت پردهاي را در بازار فيلم و از کالکشن موسيقي کلاسيک جهان در يک سيدي با کيفيت 64 مگابيت تا ديويديهاي بلو-ري خوانندههاي مطرح جهان با کيفيت «فلک / Flac» و همچنين نادرترينها را در اين بازار ميتوان يافت و طبيعتا نوسان قيمت نيز متناسب با اين سفارشها بسيار قابل توجه است و جنسي نيز مشتري خودش را دارد؛ از ديويدي سه هزار توماني تا ديويدي بلو-ري 40 هزار توماني.
مسدودسازي سايتهاي دانلود غيرقانوني خارجي نيز نتوانسته اين فضا را محدود سازد چرا که نسل تازه نرمافزارها که در دو سال گذشته در دسترس قرار گرفته و در حال گسترش است، عملا فيلترينگ را بيمعنا ساخته و حتي براي کشورهاي غربي نيز بسيار دردسرساز شده چرا که برخلاف سايتهاي ميزباني دانلود، اين نرمافزارها بر مبناي يک نشاني اينترنتي واحد فعاليت نميکنند که با مسدودسازي اين نشاني بتوان روند بارگذاري (آپلود) و بارگيري (دانلود) آخرين نرمافزارها، فيلمها، سريالها، موسيقيها و ... را روي اين نرمافزارها متوقف کرد.
ساختار پيچيده اين نرمافزارها که اتفاقا بخش وسيعي از فيلمها و سريالهاي قرار گرفته روي آنها روسي و چيني است، به گونهاي طراحي شده که هر دانلودکننده همزمان در حال آپلود همان فايلها نيز بوده و در واقع عملا گروهي ديگر از کاربران نيز از اين امکاني که توسط کاربر ايجاد شده استفاده ميکنند و در مقابل، خود نيز در اين زمينه نقش متقابل را در بارگذاري ايفا ميکنند و بدين ترتيب به تعداد آيپي آدرسهاي متنوع کاربران نشاني دانلود وجود دارد که مقابله با آن را ناممکن ميسازد. اين تازه ابتداي ايجاد ساختارهايي است که برخوردهايي نظير فيلترينگ با آنها ناممکن يا بسيار دشوار است. اين فضاها البته هنوز آنچنان عموميت نيافته و هنوز تجارت توزيعکنندگان چمداني رونق دارد و تا توسعه بيشتر اينترنت و رسيدن سرعت بالاي اينترنت به همه خانهها، گردش مالي ميلياردي اين بازار زيرزميني پابرجا خواهد بود و چمدانها هر روز صبح به قصد خانهها و دفاتر کار خصوصي حرکت ميکنند و شب براي پر شدن به مبدأشان باز ميگردند و اگر برخوردها نيز نتيجهبخش بود، اين گسترش را شاهد نبوديم. قاعده ذکرشده در ابتدا غيرقابل انکار است که بازار داراي مشتري و مشتري تشنه هميشه فروشندگاني دارد و تنها پرريسک شدن بازار، به بالا بردن قيمت توسط فروشنده کمک ميکند! دلمان بخواهد يا نخواهد، در فضاي کنوني پيش از آنکه يک فيلم يا سريال مراحل دريافت مجوزش طي شود و بسيار قبل از ورود به مرحله ترجمه براي دوبله، توسط بخش قابل توجهي از مردم، به خصوص ساکنين شهرهاي بزرگ کشور تماشا شده و بسياري از موسيقيهايي که هيچگاه امکان ورود به بازار رسمي موسيقي را ندارد، سريعتر از اين فيلمها و سريالها دست به دست ميشود، شايد تنها چند روز پس از انتشار در فروشگاههاي بينالمللي! و چاره به جز توليد وسيع محصولات فرهنگي با کيفيت و قابل رقابت ايراني در سطح بينالمللي در تمام اين حوزهها و اشباع بازار داخلي با اين محصولات، چيست؟