
سیاست ترامپ و فرصت بازگشت ایرانیان
فرهیختگان: موضوع مهاجرت ایرانیان به کشورهای غربی در سالهای اخیر، به یکی از مسائل پربحث تبدیل شده است. درحالیکه برخی افراد، با انگیزههای اقتصادی، تحصیلی یا شخصی راهی خارج از کشور شدهاند، روایتهای مختلفی از تجربه این مهاجران به گوش میرسد؛ از نخبگانی که به دنبال رشد و توسعه علمی رفتهاند تا کسانی که فریب تبلیغات رسانهای را خورده و در شرایط نامناسبی گرفتار شدهاند.
اما در این میان، سیاستهای مهاجرتی کشورهای غربی، بهویژه ایالات متحده، چهره واقعی خود را در برخوردهای غیرانسانی و نژادپرستانه نشان داده است. در روزهای اخیر، یک ویدئو از تعدادی از ایرانیانی منتشر شده که به گفته خودشان به صورت قانونی وارد آمریکا شده و اکنون دولت آمریکا آنها را به پاناما دیپورت کرده است.
این گروه که برای اخذ اقامت به هر قیمتی در آمریکا خود را دارای پرونده سیاسی معرفی میکنند، اکنون وضعیت خود را اینگونه توصیف میکنند: «حتی یک دلار هم نداریم. مأموران آمریکایی دستانمان را با سه لایه زنجیر بستند و سپس به بازداشتگاه ارتش منتقل شدیم و ما را با یک هواپیمای ارتش به پاناما تحویل دادند. ما هیچ سیمکارتی نداریم و با هک وای فای هتل توانستیم از اینترنت استفاده کنیم. هر 10 نفر در یک اتاق هتل هستند. ما نمیتوانیم از این هتل خارج شویم و تحت فشاریم که اثر انگشت بدهیم تا ما را به اجبار دیپورت کنند.
اثر انگشتهای ما را از سیستم آمریکا حذف کردهاند تا وانمود کنند ما هرگز وارد این کشور نشدهایم.» بسیاری از مهاجرانی که با امید به زندگی بهتر راهی آمریکا شده بودند، با چالشهای پیشبینینشدهای مواجه شدهاند. افرادی که تصور میکردند در کشورهای غربی آینده درخشانی خواهند داشت، بهدلیل تبعیضهای سیستماتیک و سختیهای زندگی، با مشکلات جدی روبهرو شدهاند. زمانی مهاجرت مختص به قشر خاصی از نخبگان بود که به سودای کسب علم، سرزمینشان را ترک میکردند، اما اکنون دامنه این پدیده به حدی گسترده شده که برخی افراد بدون هیچ چشمانداز روشنی، آن را برگزیده و سرنوشتی همچون ایرانیان در پاناما پیدا میکنند.
ماجرای پاناما شبیه زمانی است که برخی به سودای سکونت در اروپا سر از اردوگاههای یونان درمیآوردند. برای مواجهه با پدیده مهاجرت، ایران باید سیاستهایی را مدنظر قرار دهد تا اگر آن دسته از ایرانیان خارج از کشور که اقدامی علیه کشور انجام ندادهاند، قصد بازگشت دارند، شرایط برایشان مهیا شود و از ظرفیتهای آنها در داخل بهره برده شود که البته الزاماتی نیز برای این امر وجود دارد.
رؤیای خام یک دنیای آزاد خارج از خانه
اتفاقی که اخیراً برای چند مهاجر ایرانی رخ داده در ادامه همان سیاستهایی است که دونالد ترامپ در زمان دولت اول خود در تقابل با مهاجران چند کشور مسلمان ازجمله ایران در پیش گرفته بود. این اتفاق آشکارا نشاندهنده سیاستهای دوگانه آمریکا در قبال مهاجران است؛ کشوری که مدعی آزادی و حقوق بشر است، اما در واقعیت، مهاجران را بدون هیچگونه توجه به حقوق اولیهشان سرکوب و اخراج میکند.
در این میان، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران ضمن محکوم کردن این اقدامات غیرانسانی، بر حمایت از حقوق اتباع ایرانی تأکید کرده است. سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، اسماعیل بقائی، ضمن تقبیح رفتار ضدبشری آمریکا، از حمایت قوی جمهوری اسلامی از حقوق مهاجران ایرانی در خارج از کشور سخن گفت. او بر اهمیت رعایت حقوق بشر و کرامت انسانی تأکید و اعلام کرد دولت ایران در راستای وظایف خود برای حمایت از هموطنان ایرانی، دستورالعملهایی به نمایندگیهای دیپلماتیک ایران در آمریکای جنوبی ارسال کرده است.
با روی کار آمدن مجدد دونالد ترامپ که سابقه پررنگی در مواجهه با مهاجران به ویژه مهاجران چند کشور مسلمان ازجمله ایران دارد، سیاستهای تبعیض نژادی او نیز از سر گرفته شده تا تصور دنیای آزاد خارج از ایران بیشتر از گذشته رنگ ببازد.
دو لبه قیچی که ایرانیان را از خاکشان میبُرد
مهاجرت یکی از پدیدههای پیچیده اجتماعی است که نمیتوان آن را تنها از یک زاویه دید. در سالهای اخیر با افزایش مهاجرت ایرانیان، شاهد واکنشهای متفاوتی از سوی گروههای مختلفیم. برخی بهدنبال سیاهنمایی اوضاع داخلی کشورند و مهاجرت را بهعنوان تنها راه نجات معرفی میکنند، درحالیکه گروهی دیگر نیز مهاجرت را مورد تمسخر قرار داده و مشکلات واقعی را نادیده میگیرند.
هر دو دیدگاه، اگرچه ظاهراً در تضاد با یکدیگرند، اما درواقع هر دو به پدیده مهاجرت نگاه سطحی و افراطی دارند. دسته اول، کسانی هستند که از هر فرصتی برای ایجاد تصویری سیاه از ایران استفاده میکنند. آنها تلاش میکنند هر نارضایتی یا چالشی را دلیلی بر ترک کشور معرفی کنند و مهاجرت را تنها راهحل مشکلات بدانند.
این جریان که عمدتاً از سوی رسانههای خارجی هدایت میشود، در مواقعی مانند تجمعات دانشگاهی اخیر فرصت را مهیا میبیند تا دانشجویان و جوانان را به سمت خروج از کشور سوق دهد. آنها بدون در نظر گرفتن مشکلات مهاجرت، چالشهای زندگی در غرب و برخوردهای تحقیرآمیز کشورهای مقصد با مهاجران، فقط بر ترک کشور تأکید میکنند.
این درحالی است که تجربه بسیاری از مهاجران نشان داده که زندگی در غرب، برخلاف تبلیغات رسانهای، مملو از دشواریها و موانع است. در مقابل، دسته دوم کسانی هستند که مهاجرت را بهطور کامل رد کرده و آن را به تمسخر میگیرند.
افرادی مانند محمدحسن قدیریابیانه، سفیر پیشین ایران در ایتالیا، ازجمله کسانی هستند که با اظهاراتی مانند «مغزهایی که رفتند، حالا در غرب ظرف میشویند و توالت تمیز میکنند» تلاش دارند تصویری تحقیرآمیز از مهاجران ارائه دهند. این نوع نگاه، اگرچه ممکن است از سر دلسوزی باشد، اما در عمل نتیجه معکوس دارد و موجب تشدید فاصله میان جامعه و نخبگان میشود.
در میان مهاجران، هم افراد موفق و نخبه وجود دارند و هم کسانی که به دلایل مختلف نتوانستهاند به جایگاه مناسبی برسند. بنابراین، برخورد کلیشهای و توهینآمیز با این مسئله، بهجای حل مشکل، تنها بر دوقطبیسازی و افزایش نارضایتی دامن میزند.
راه مواجهه با مهاجرت، نه سیاهنمایی و تشویق به خروج است و نه تمسخر و انکار مشکلات. بلکه باید با اتخاذ سیاستهای منطقی و واقعبینانه، ریشههای این پدیده را شناخت و برای آن راهحلهای عملی ارائه کرد. مسئله مهاجرت یک چالش ملی است که نیازمند رویکردی متعادل و منطقی است.
ایجاد فرصتهای اقتصادی، بهبود شرایط اجتماعی، حمایت از نخبگان و ایجاد امید در نسل جوان، ازجمله اقداماتی است که میتواند روند مهاجرت را کنترل کند. علاوه بر این، باید از طریق رسانههای داخلی، تصویر واقعی مهاجرت را برای مردم ترسیم کرد و آنها را از چالشهای زندگی در خارج از کشور آگاه ساخت. البته این فرایند آگاهسازی زمانی کارآمد است که روایتی یکجانبه و مملو از اغراق و واژگان تمسخرآمیز ارائه ندهد.