قانونی که سه ستاره پرسپولیس را محروم میکند!/ سهمیه خارجی و حدنصاب عجیب شصت درصدی
فوتبال ایران در سالهای گذشته درگیر قوانین و مقررات مختلف نقل و انتقالاتی بوده که اغلب آنها محدودیتهای عجیبی را برای تیمها و البته بازیکنان به همراه داشتهاند؛ از ممنوعیت خرید دروازهبان خارجی و سقف قرارداد 350 میلیون تومانی تا محرومیت کامل از خرید بازیکنان غیرایرانی و حالا اعمال سقف بودجه. در این بین دستورالعملهای نقل و انتقالاتی دست و پا گیر دیگری هم وضع شدند که با ایرادات کارشناسی بسیاری همراه بودند و دیری نپایید که تصمیمگیران فوتبال نیز به آن پی بردند.
اما در کشمکش برای تغییرات و اصلاحات این قوانین و دستورالعملها این فوتبال ایران بود که با مشکلات مختلف دست و پنجه نرم کرد و فرصتهای زیادی را از دست داد. یکی از این موارد بازگشت امکان خرید بازیکن خارجی و سپس افزایش سهمیه بازیکن غیرایرانی بود که با محدودیتهای عجیب همراه شد.
در سال 1400 ممنوعیت خرید بازیکن خارجی در حالی برداشته شد که محدودیت دیگری روی دوش باشگاهها قرار گرفت. به عنوان مثال خرید بازیکن آفریقایی تنها در صورتی امکانپذیر است که او در دو سال گذشته حداقل دو بازی ملی داشته باشد. به عنوان مثال بازیکنی نظیر ایوب العملود که کیفیت قابل قبولی دارد، حالا به دلیل عدم دعوت به تیم ملی، شامل این قانون نمیشود!
با این حال اما قوانین سازمان لیگ به این موارد محدود نشد و سال گذشته قانون دیگری پیرامون افزایش سهمیه بازیکنان خارجی وضع شد که اگرچه امکان خرید 5+1 بازیکن را به وجود آورد اما بازیکنان لژیونر ایرانی را هم در زمره لیست خارجی قرار داد که در نوع خود عجیب، بی سابقه و باورنکردنی بود. اما در کنار این، سازمان لیگ اعلام کرد که اگر نفرات خارجی کمتر از 60 درصد از زمان مسابقه را در زمین سپری کنند، سهمیه باشگاه سوخته و برای فصل آینده قابل استفاده نخواهد بود.
به عبارتی اگر هر فصل 30 بازی لیگ برتر معادل 2700 دقیقه (بدون احتساب جام حذفی و آسیا) باشد، هر بازیکن باید 1620 دقیقه در زمین حضور میداشت تا سهمیه تیم خود را برای فصل آینده نسوزاند. اتفاقی که البته برای نبیل باهویی رخ داد تا پرسپولیس برای فصل جدید امکان خرید یک بازیکن خارجی را از دست بدهد.
اگرچه سازمان لیگ خیلی زود به اشتباه خود پی برد و قانون را از دقایق به تعداد بازی برد (که در درستی این هم شک و تردید وجود دارد) اما به هر حال پرسپولیس یک سهمیه خارجی خود را از دست داد. شاید برایتان جالب باشد که بدانید در فصل حتی تعدادی از بازیکنان سرشناس پرسپولیس هم هستند که کمتر از 60 درصد دقایق بازی را در ترکیب تیم خود سپری کردند.
پرسپولیس در این فصل 19 بازی انجام داده که شصت درصد آن معادل 648 دقیقه است که تعداد زیادی از شاگردان اسماعیل کارتال به آن نرسیدهاند:
سعید مهری 383 دقیقه
امید عالیشاه 504 دقیقه
ایوب العملود 679 دقیقه
خدا بنده لو 682 دقیقه
میلاد سرلک 484 دقیقه
لوکاس ژوائو 166 دقیقه
البته ممکن است این موضوع عنوان شود که بازیکنی نظیر عالیشاه دچار مصدومیت شده اما جالب اینکه سازمان لیگ حتی اسناد مصدومیت در مورد نبیل را هم نپذیرفته است.
نکته عجیب در مورد قانون مذکور این است که عملا دست بالا را به بازیکنان خارجی میدهد و باشگاهها برای جلوگیری از سوختن سهمیه، ترجیح میدهند بازیکنان خارجی را به جای بازیکنان داخلی در ترکیب خود استفاده کنند.
به عنوان مثال الکسیس گندوز دروازهبان سرشناس و توانمند است که از الجزایر به ایران آمده، تصور کنید او در بخشی از فصل دچار افت شود و پرسپولیس به امیررضا رفیعی میدان دهد. رفیعی هم در درون دروازه پرسپولیس بدرخشد اما در نهایت پرسپولیس برای جلوگیری از سوختن سهمیه خود مجبور است از الکسیس استفاده کند و به این شکل تبعیض آشکار علیه بازیکن ایرانی انجام میشود.
از سوی دیگر این محدودیت در تضاد آشکار با قانون سقف بودجه است. سقف بودجه اجازه هزینه بیشتر برای بازیکنان را میگیرد و طبیعتا باتوجه به افزایش روزانه نرخ ارز، امکان خرید بازیکن خارجی طراز اول از باشگاهها سلب میشود و آنها به ناچار سراغ بازیکنانی میروند که چه بسا از بازیکنان ایرانی ارزانتر هم باشند.
به عنوان مثال نبیل باهویی در مقایسه با شهاب زاهدی مهاجمی ارزانتر به شمار میرود و زاهدی حتی در بازار خارجی هم دستمزدی در حدود دو برابر باهویی میگیرد و طبیعتا در چنین شرایطی طبیعی است که سرمربی هم استفاده از زاهدی را در اولویت خود قرار دهد.
حالا تصور کنید باشگاه در انتخاب بازیکن خارجی دچار تردید شود و یک خرید اشتباه را انجام دهد. حالا برای آنکه سهمیه فصل آینده نسوزد، مجبور است ۱۸ بازی در یک فصل به این بازیمن فرصت دهد.
همین موضوع سبب میشود تا او باتوجه به حضور در اکثریت بازیهای تیمش، احتمالا پیشنهاد دیگری را هم از لیگ برتر ایران به دست بیاورد و به این شکل حضور خود به عنوان بازیکنی ناکارآمد را در لیگ برتر تداوم بخشد و این علتی جز یک قانون اشتباه نداشته است.
به هر حال وضع چنین دستورالعملهایی در فوتبال ایران تعجب چندانی ندارد و هر ساله تکرار میشود اما شاید زمان آن رسیده باشد که فدراسیون فوتبال یک بار به صورت کارشناسی مقررات نقل و انتقالات را از نو وضع کند تا فوتبال ایران از این وضعیت پیچیده و سردرگم خارج شود.
نکته مهم این است که عموما این مقررات به شدت تاثیرگذار، پشت درهای بسته و در جلسات غیرعلنی وضع میشد و ناگهان به اطلاع هواداران فوتبال میرسید اما انتظار میرود در آینده این اتفاق با کارشناسی بیشتر رخ دهد.