تهران درمورد ترامپ دو دل است؛ توافق یا عدم توافق، انتخابی مهم است
با وجود تمام توجهی که به انتصابهای ترامپ در وزارت دفاع، وزارت خارجه و کاخ سفید شده است، شاید در مورد ایران بیشتر بتوان از کسانی که کنار گذاشته شدهاند نتیجه گرفت: مایک پمپئو، جان بولتون و برایان هوک، نماینده پیشین ترامپ در امور ایران، که همگی بهشدت ضدایران بودند و تلاش داشتند ترامپ را به اتخاذ سیاست خاصی در قبال تهران وادار کنند. آنها تاوان سرسختی خود را دادهاند.
چارلی گمل تاریخدان و دیپلمات سابق انگلیسی که در میز ایران در وزارت خارجه بریتانیا فعالیت داشته، در نشریه بریتانیایی «اسپکتیتور» نوشت: صحبت کنیم یا نکنیم؟ این پرسش، این روزها میان سیاستمداران جمهوری اسلامی ایران، از تندرو تا اصلاحطلب، مطرح است. دونالد ترامپ بهوضوح اعلام کرده که امیدوار است ایران از برنامه هستهای خود از طریق توافقی با واشنگتن دست بکشد.
ر نهایت ایران تصمیم نهایی را در مورد اینکه آیا مذاکره ای صورت خواهد گرفت و اینکه چنین مذاکره ای چگونه باید باشد اتخاذ خواهد کرد. در دوره نخست ترامپ، تهران پذیرای مذاکره با وی نبود. اکنون ممکن است این رویکرد تغییر کند. اگر ایران در جلوگیری از جنگ و پیگیری دیپلماسی جدی است، باید مایل به آزمودن این گزاره باشد که آیا ترامپ میتواند اقداماتی را که دیگران قادر نبودند محقق کند یا خیر. ملاقات با نماینده ترامپ، ایلان ماسک، تنها یک هفته بعد از انتخابات آمریکا نشان می دهد که ایران ممکن است آماده انجام این کار باشد.
به گزارش سرویس بینالملل انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: با وجود تمام توجهی که به انتصابهای ترامپ در وزارت دفاع، وزارت خارجه و کاخ سفید شده است، شاید در مورد ایران بیشتر بتوان از کسانی که کنار گذاشته شدهاند نتیجه گرفت: مایک پمپئو، جان بولتون و برایان هوک، نماینده پیشین ترامپ در امور ایران، که همگی بهشدت ضدایران بودند و تلاش داشتند ترامپ را به اتخاذ سیاست خاصی در قبال تهران وادار کنند. آنها تاوان سرسختی خود را دادهاند.
ترکیب کنونی مشاوران ترامپ در خاورمیانه، از پنتاگون تا کاخ سفید و وزارت خارجه، طیفی از صلحطلب تا جنگطلب را در بر میگیرد، که نشان میدهد ترامپ، بیش از هر چیز، میخواهد گزینههای خود را باز نگه دارد و به مذاکره تمایل اولیه دارد.
جریاناتی در تهران به دنبال راهی برای خروج از این چرخه بیپایان تورم، بیکاری و انزوای جهانی هستند.
تنها چیزی که تاکنون از صحبتها دریافت کردهایم این است که یک توافق مطلوب است. اما مانند هر توافقی، باید برای همه طرفها کارآمد باشد؛ و هنگامی که از ایران صحبت میکنیم، از اسرائیل نیز صحبت میکنیم.
بنیامین نتانیاهو نخستین رهبر خارجی خواهد بود که از کاخ سفید دیدار میکند. در صدر برنامههای او، به احتمال زیاد، جمهوری اسلامی ایران، برنامه هستهای آن، وضعیت «محور مقاومت» تهران و ثبات داخلی در ایران قرار دارد.
نتانیاهو در طول سالها، تلاش بسیاری از دولتهای کاخ سفید را برای مذاکره با جمهوری اسلامی ایران خنثی کرده است، از نمایش تصاویر بمبها و ساعتهای شمارش معکوس گرفته تا ژست گرفتن در کنار اسناد سرقتشده هستهای از انبارهای تهران. بهطور خلاصه، او از هرگونه نشانهای از تنشزدایی یا مذاکره با تهران وحشت خواهد داشت و تصویری از یک دولت متزلزل در تهران را به ترامپ ارائه خواهد کرد.
نتانیاهو خواهد گفت که اکنون زمان افزایش فشار بر تهران است تا ببینیم به کجا خواهد انجامید.
با توجه به تمایل اعلامشده ترامپ برای یک توافق (و فرصتی برای عکس یادگاری، مانند نشست کیم جونگ اون در سنگاپور)، دیدن چگونگی پیشرفت این روند جالب خواهد بود.
اقتصاد ایران در وضعیت خوبی نیست. تهران با چالشهای شدیدی مواجه است، از جمله در حوزه برق. ایران، یکی از کشورهای غنی از انرژی در جهان، در حال حاضر قادر به گرم کردن مدارس، مغازهها و ساختمانهای دولتی خود نیست.
در تهران صداهایی شنیده میشود که خواهان خروج از این چرخه بیپایان تورم، بیکاری و انزوای جهانی هستند. برخی از این صداها از داخل نهاد قدرت برخاستهاند. اقتصاد ایران از سرمایهگذاری خارجی، لغو تحریمها و امکان مشارکت در اقتصاد دلاری به شدت سود خواهد برد. اما چین و روسیه از این موضوع ناخشنود خواهند شد. چین از طریق خرید ارزان انرژی ایران از تحریمهای اقتصادی این کشور بهرهمند میشود. روسیه نیز به کمک ایران در توازن ژئوپلیتیکی خود نیاز دارد..
پس، صحبت کنیم یا نکنیم؟ تهران با انتخابهای دشواری روبهروست. هر تصمیمی که بگیرد، سال ۲۰۲۵ سالی سرنوشتساز برای ایران و همچنین متحدانش خواهد بود.