روایت ثریا از شب عروسیاش با شاه پهلوی
قسمتی از خاطرات ثریا اسفندیاری، همسر دوم محمدرضا پهلوی، را از زبان خودش میبینید و می شنوید. دختری که عروسی رویایی اش را تجربه میکند در شرایطی که مردم ایران بدلیل اوضاع نابه سامان اقتصادی حتی فرصت اندیشیدن به رویاهایشان را نیز نداشتند.
ویدیویی که دیدید قسمتی از خاطرات ثریا از روز عروسی اش بود که در کتابش به نگارش درآورده است و همانطور که شنیدید در حالیکه شرایط اقتصادی و رفاهی مردم خوب نبود کاخ نشینان فقط درصدد ساختن رویاهای شخصی خودشان بودند و بس. در آن بحبوحه که مردم ایران به نان شب محتاج بودند تنها دغدغه ی پهلوی ها برگزاری جشن های مجلل بود برای به خوشی گذراندن اوقات خودشان و بیگانگانی که زیر سایه ی رضا و محمدرضا پهلوی،؛ ایران را تفرجگاه امنشان میدانستند. چاپلوسی و تملق در این نوشته ها موج میزند. پهلوی ها که حتی نسبت به سرنوشت اعضای خانواده خود بی تفاوت بودند می شنوید که چطور در ظاهر چگونه همدیگر را با عناوین متملقانه مورد خطاب قرار میدادند. و در شرایطی که مردم از فقر می نامیدند خاندان پهلوی به کاخ هایی که از جیب مردم ساخته بودند فخر میورزیدند.
اما بشنوید از همسر دوم محمدرضا پهلوی ، ثریا اسفندیاری بختیاری متولد 1 تیر 1311 در فاصله سالهای 1329 تا 1336 ملکه ایران بود. وی دومین همسر محمدرضاشاه بهشمار میآمد. او فرزند خلیل خان اسفندیاری و نوه اسفندیار خان سردار اسعد بود. ثریا دختر خلیل اسفندیاری و اوا کارل آلمانی در اول تیرماه 1311 در یک خانواده سرشناس بختیاری در اصفهان زاده شد. او یک برادر و خواهر کوچکتر به نامهای بیژن و لعیا داشت. ثریا تا هشت ماهگی در ایران بود و پس از آن خانوادهاش به دلیل وضعیت نامطلوب بهداشتی در ایران و شیوع آبله برای دوری از خطر بیماری او را با خود به برلین بردند.
وی کودکی را در برلین گذراند و در پاییز 1316 بهاتفاق خانوادهاش به ایران بازگشت. در اصفهان وارد مدرسه آلمانیهای مقیم اصفهان شد و زبان فارسی را نزد معلم خصوصی فرا گرفت. تا 1320 در آن مدرسه به تحصیل پرداخت؛ ولی پس از اشغال ایران در جریان جنگ جهانی دوم مدارس آلمانها تعطیل شد. او در 1323 وارد مدرسه مُبلغ (میسیونر)های انگلیسی شد و تا پانزده سالگی در این مدرسه به تحصیلاتش ادامه داد تا اینکه در 1326 بههمراه خانوادهاش به سوئیس رفت. در آنجا زبان فرانسه آموخت و انگلیسی را نیز بعدها در مؤسسهای در لندن تکمیل کرد. ثریا به زبانهای آلمانی، فارسی، انگلیسی و فرانسوی مسلط بود و بهدلیل زیبایی مورد توجه شاه قرار گرفت. به وی پرنسسی با چشمان زمردین نیز گفته شدهاست.
انتخاب ثریا برای همسری محمدرضا به وسیلهٔ خواهر بزرگتر شاه، شمس انجام گرفت. شمس در یک مجلس مهمانی در سفارت ایران در لندن که ثریا هم دعوت شده بود، در همان نظر اول او را پسندید و مسئله را با خلیل خان اسفندیاری در میان گذارد. ثریا با آمادگی قبلی برای روبهرو شدن با شاه به تهران آمد. ثریا در خاطرات خود مینویسد که بزرگترین آرزوی او پیش از اینکه ملکهٔ ایران بشود، هنرپیشگی سینما بوده و پیش از اینکه برای اولین دیدار با شاه به کاخ سلطنتی برود، با پدرش شرط کرده بود که اگر شاه او را نپسندید یا او از شاه خوشش نیامد، او را به هالیوود بفرستد.
ولی پهلوی دوم هم مثل خواهرش در اولین نظر او را پسندید و ثریا هم تمایل به این ازدواج پیدا کرد و مراسم نامزدی آنها روز 6 دی 1329 در نظر گرفته شد. امیدواری آنها این بود که مراسم ازدواج بهزودی برگزار شود، ولی ثریا ناگهان دچار بیماری حصبه شد و روزبهروز هم بیماریاش شدت یافت و همه را دچار نگرانی کرد. ناگزیر مراسم ازدواج بهتعویق افتاد. پس از طی دوران نقاهت، تشریفات عقد و ازدواج در 23 بهمن برگزار شد.
عکسی تاریخی از لباس عروس ثریا اسفندیاری، همسر دوم محمدرضا پهلوی آخرین پادشاه ایران در شبکههای اجتماعی منتشر شده است که عظمت آن را به خوبی نشان میدهد.
این عکس که در سال 1951 در پاریس گرفته شده، خیاطان فرانسوی را نشان میدهد که بر روی لباس عروس عجیب ثریا اسفندیاری همسر دوم محمدرضاشاه کار میکنند.
گفته میشود این لباس عروس 30 کیلو وزن داشته و در روز عروسی، ثریا به سختی راه میرفته است. زمانی که لباس عروس سفارش داده میشده ثریا بیمار بوده بنابراین این لباس به سلیقه ی ثریا سفارش داده شده بود طبق گفته های ثریا، وی فقط عکس لباس را دیده و پسندیده بود.