بابک حمیدیان وارد میشود؛ پادشاه نقشهای دیوانهوار
برترینها - آیدا فلاحیان: این هم از عجایب سینمای ایران است که بازیگری مثل بابک حمیدیان در بسیاری از ارزیابیها ناشناخته باقی مانده و اصطلاحا به او به اندازه کافی توجه نمیشود. اما شاید باید بدانید این بازیگر، در طی سالهای فعالیتش نه تنها کارنامه درخشانی برای خود ساخته بلکه شاید میتواند بهترین گزینه برای بازسازی شخصیتهای روان پریش هالیوودی باشد چرا که در طی این سالها، در اجرای روان پریشی کاملا کارکشته شده است!
نقش آفرینیهای پرخطر
در دنیای سینما، کاهش محبوبیت یک بازیگر به سبب ایفای یک نقش منفور، بسیار طبیعی و پرتکرار است. بازیگران بسیار محدودی هستند که ریسک بازی در این نقشها را به جان میخرند و از افت محبوبیت ترسی ندارند. بابک حمیدیان یکی از این نمونههای خاص است که به میزان منفور بودن کاراکترش چندان اهمیت نمیدهد و با تمام قوای بازیگریاش به مورد تنفر قرار گرفتن کاراکتر کمک میکند. نقش آفرینی او در فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنند، به عنوان یک کودک آزار، میتوانست آینده شغلی حمیدیان را کاملا تحت تاثیر قرار دهد اما با این حال او با درخشش بسیار زیادی، این کاراکتر را به تصویر کشید. در واقع او برای ایفای نقش یک کودکآزارِ منفور که ریشههایی از جنون بیمارگونه دارد، یک بازی به اندازه در نظر گرفت و توانست هم منفور بودن کاراکتر را به نمایش بگذارد و هم محبوبیت خود را حفظ کنید.
اما این آخرین تجربهی حمیدیان در ایفای نقش کاراکتر منفور نبود. همین چند سال پیش او با گریم یک افسر روسی در سریال خاتون، مخاطبان را شگفت زده کرد و بار دیگر خود را به چالش کشید. کمیسر رجب اف سریال خاتون، دقیقا همان تاریکترین کاراکتر سریال بود که اساسا نمیشد او را دوست داشت. یک جانی وطن فروش که چیزی برای باختن ندارد. او از آن کاراکترهای مجنونی است که احتمالا برای تمام جنایتهایش یک دلیل و راهکار منطقی دارد.البته اگر نیاز باشد دلیل جنایاتش را توضیح دهد! چنین کاراکتری اما با بازی بابک حمدیان مورد بحث و توجه قرار میگیرد چرا که او برای رجباف زحمتی بیش از قرمز رنگ کردن موها و ریشهایش کشیده و او را طوری طراحی کرده که هم منفور باشد هم مورد تحسین.
به وقت دیوانگی
اگر روزی به دنبال جایگزین خوبی برای جک نیکلسون دیوانه از قفس پرید باشیم، بعد از گذر از اسامی به ظاهر مشهور سینمای ایران، میتوانیم به بابک حمیدیان فکر کنیم. به تصویر کشیدن دیوانهای که نه آنقدر غریب است که آن را نشناسیم و نه آنقدر آشناست که برایمان تکراری و خسته کننده باشد، یکی از تخصصهای حمیدیان است. فیلم من دیه گو مارادونا هستم، میزبان یکی از خاصترین مجنونهای سینمای ایران است که بابک حمیدیان وظیفه نقش آفرینی آن را برعهده داشت. دیوانهای در قفس با نبوغی بسیار ستودنی که دائما در حال بازگویی دیالوگهای مشهور است. با توجه به اینکه کاراکتر پیمان در این فیلم چندان تاثیرگذار نیست اما بازی بابک حمیدیان باعث میشود او در میان دیگر کاراکترها بسیار درخشان و ماندگار باشد.
البته بعد از این تجربه، بازی در نقشهای خاص و سورئال برای حمیدیان ادامه داشت و او این تم از بازی را در فیلم خرگیوش به اوج خود رساند. البته جنون او در این فیلم حاصل یک جنون ذاتی نیست و به پاس مخدر شکل گرفته است اما با این حال او با حفظ چهرهی منطقی خود حتی زمانی که تنها چند قدم با اوردوز فاصله دارد بسیار دوست داشتنی و ستودنیست!
در انتظار یک موفقیت دیگر
تازهترین هدف بابک حمیدیان برای شگفتزده کردن مخاطبان حضور در سریال ازازیل است. حضوری که به نظر قرار است مثل همیشه خاص و دور از انتظار باشد. در یک قسمتی که از این سریال پخش شده میتوان متوجه شد که کاراکتر مانی با بازی بابک حمیدیان، یک جامعهگریز خاص است که فرم تازهای از خودشیفتگی را درون خود دارد. این فرم تازه باعث میشود کاراکتر علاوه بر عجیب بودن، حس کنجکاوی مخاطب را نیز تحریک کند و به طبع مورد علاقه و توجه او قرار گیرد. طبیعی است که بعد از پخش یک قسمت نمیتوان کیفیت سریال و یا کاراکتر حمیدیان را مورد بررسی و نقد قرار داد اما نکته واضح این است که بابک حمیدیان بعد از چندین تجربه موفق در ایفای نقشهای خاص و نامتعارف، دیگر هیچ ترسی از ایفای نقش این کاراکترها ندارد. امیدواریم درخشش او فعلا ادامه دار باشد و شاید که چراغ نمایش خانگی را دوباره روشن کند.