فرمول مذاکره ترامپ با ایران
برای دو دهه، صداهای جنگطلب در واشنگتن خواستار حمله ایالات متحده به برنامه هستهای ایران بودهاند و برای دو دهه، این درخواستها رد شدهاند. دلیلش این بود که در بیشتر این مدت، استدلال علیه اقدام نظامی قوی و واضح بود. قابلیتهای هستهای ایران هنوز در مراحل اولیه قرار داشت، جامعه بینالمللی بر نیاز تهران به اثبات اینکه اهداف هستهای آن کاملاً صلحآمیز است، اتفاق نظر داشت و در نتیجه، هنگامی که مشخص شد چنین نیست، در تحریم این کشور نسبتاً متحد بود.
دیپلماسی، بادوام ترین راه حل
هنوز دلایل زیادی برای عدم حمله به تأسیسات هسته ای ایران وجود دارد. حمله به این کشور، بیثباتی و آشفتگی بیشتری را در خاورمیانه ایجاد میکند. این اقدام منابع قابل توجهی از ایالات متحده را در زمانی که واشنگتن میخواهد بر مناطق دیگر تمرکز کند، مصرف خواهد کرد. اگر حملات موفقیتآمیز نباشند، ممکن است اعتبار ایالات متحده را نیز تضعیف کند. علاوه بر این، احتمال شکست بالاست: حتی دقیقترین حملات هم ممکن است فقط روند هستهای شدن ایران را به تأخیر بیندازند. بهترین و بادوامترین راهحل این مسأله همچنان یک توافق دیپلماتیک است.
برنامه هستهای ایران دیگر در مراحل ابتدایی نیست؛ در واقع، این کشور تقریباً تمام آنچه را برای ساخت سلاح نیاز دارد در اختیار دارد. در همین حال، تهران بیش از پیش به یک عامل بازدارنده جدید نیاز دارد. جامعه بینالمللی نیز اکنون بر سر اعمال فشار بر ایران دچار تفرقه شده است. همچنان تحریمهای شدیدی علیه ایران وجود دارد، اما این تحریمها به طور مداوم توسط چین، هند و روسیه نقض میشوند. اجرای کامل تحریمها نیازمند همکاری چین است، بویژه در زمانی که پکن با خصومت دوحزبی از سوی واشنگتن روبهروست. روابط روسیه با ایران نیز قویتر از چند دهه گذشته است و پیوندهای دفاعی متقابل آنها تقویت شده است. انگیزههای تهران برای هستهای شدن هرگز تا این حد بالا نبوده و هزینههای پیشبینیشده آن احتمالاً کاهش یافته است. با توجه به خطرات اقدام نظامی، ایالات متحده باید تلاش نهایی و صادقانهای برای مذاکره با هدف توقف برنامه هستهای تهران در اوایل دولت ترامپ انجام دهد.
معایب درگیری
دلایل بسیاری برای دادن آخرین فرصت به دیپلماسی وجود دارد. مهمتر از همه، مقامات امریکایی نمیدانند که آیا یک حمله نظامی موفق خواهد بود یا خیر. ایالات متحده و شرکای آن ممکن است ابزار لازم برای نابودی تمام تأسیسات اصلی هستهای ایران را در اختیار داشته باشند. اما این تضمینی برای از بین بردن تمامی مواد هستهای یا تجهیزات هستهای این کشور نیست. بخشی از این تجهیزات ممکن است در انبارهای بسیار عمیق و مخفی پنهان شده باشد. تهران میتواند چه در پیشبینی حملات امریکا و چه در واکنش سریع به آنها، بخشی از اورانیوم غنیشده خود را به مکانهای مخفی منتقل کند و به این ترتیب، مواد کافی برای تولید چندین بمب را به سرعت حفظ کند.
اگر ایران مورد حمله یک قدرت هستهای اعلامشده - که شامل ایالات متحده میشود - قرار گیرد، انگیزه تازهای برای توسعه بازدارندگی خود پیدا خواهد کرد و ممکن است تصور کند که مشروعیت بینالمللی بیشتری برای این اقدام دارد و با در دست داشتن اورانیوم غنیشده، عنصر اصلی مورد نیاز را در اختیار دارد. ایران عناصر ضروری برای ساخت بمب را میداند و بنابراین در موقعیتی قرار میگیرد که بهسرعت آن را مونتاژ کند. به همین دلیل بود که توافق هستهای ۲۰۱۵، یا برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، بر جلوگیری از دستیابی به مواد هستهای تمرکز داشت، نه بر تجهیزات تسلیحاتی یا موشکها.
در واقع، توسعه چندین دههای تخصص هستهای توسط ایران به این معناست که حتی اگر حملات نظامی تمامی تجهیزات و مواد موجود را غیرقابلاستفاده کند، این کشور همچنان میتواند سلاح بسازد. بازسازی برنامه هستهای ایران زمان خواهد برد، اما حملهای که تأسیسات نطنز و دیگر مکانها را نابود کند، پایان مشکل نخواهد بود.
بدون توجه به نتیجه، حملات به ایران منابع ایالات متحده را تحت فشار قرار خواهد داد. گزارشهای نگرانکنندهای درباره کمبود مهمات و سامانههای رهگیری دفاع موشکی ایالات متحده وجود دارد. هزینههای اضافی در زمانی برای واشنگتن پیش میآید که شرایط دشوار است. اوضاع بینالمللی امروز پیچیده است. روسیه همچنان به جنگ علیه اوکراین ادامه میدهد. خطر حمله چین به تایوان وجود دارد و تقریباً تمام خاورمیانه در وضعیت ناآرامی قرار دارد.یک کارزار نظامی جدید علیه ایران در صورتی فشار بیشتری به ایالات متحده وارد خواهد کرد که اروپا، کشورهای جنوب جهانی و شرکای عرب واشنگتن مخالف یا در بهترین حالت نسبت به اقدام نظامی امریکا بدبین باشند و این احتمال وجود دارد که همه آنها چنین موضعی داشته باشند.
هزینه هنگفت اقدام نظامی
هزینههای بالای حمله به ایران نشان میدهد که ایالات متحده باید بار دیگر دیپلماسی را امتحان کند. دلایلی برای خوشبینی وجود دارد که علیرغم شرایط پرتنش، دو کشور میتوانند به توافقی دست یابند. دیپلماسی در نهایت، در کند کردن آرزوهای هستهای ایران سابقه موفقی داشته است. ابتکارات اروپایی اوایل دهه ۲۰۰۰ منجر به تعلیق کوتاهمدت فعالیتهای هستهای ایران شد و وقتی این تلاشها در درازمدت موفق نبودند، روسیه و چین را وادار کرد تا از تحریمهای سازمان ملل حمایت کنند. در سال ۲۰۱۳، آغاز گفتوگوها پیشرفتهای هستهای ایران را متوقف کرد و دو سال مذاکراتی را امکانپذیر ساخت که به برجام انجامید. برجام بخشهای قابلتوجهی از برنامه هستهای ایران را بهطور کامل متوقف کرد و آن را تحت نظارت بینالمللی سختگیرانهتری قرار داد.
هرچند این ابتکارات در نهایت شکست خوردند اما تهران به برجام پایبند ماند؛ امری که حتی دولت اول ترامپ نیز در گزارشهای اجباری خود به کنگره بر آن صحه گذاشت. اما اگر خود ترامپ با توافق جدیدی موافقت کند، ایران ممکن است باور کند که این توافق پایدار خواهد بود. بیشتر دموکراتها از دیپلماسی حمایت کردهاند و اگر ترامپ نیز موافقت کند، احتمالاً جمهوریخواهان هم مخالفتی نخواهند داشت.
ترامپ علاقه خود را به آنچه او یک توافق «ساده» برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاحهای هستهای توصیف کرده، نشان داده است. اما شرایط هر توافقی باید پیچیده باشد تا تأثیر معناداری داشته باشد. تهران و واشنگتن باید درباره محدودیتهای برنامه هستهای ایران، قوانین مربوط به رفتار منطقهای این کشور و میزان کاهش تحریمها و تضمینهای امنیتی که ایران ممکن است دریافت کند، به توافق برسند. حل این مسائل نیازمند مذاکرات گستردهای است بهویژه برای اطمینان از اینکه توافق پایدار، قابل راستیآزمایی و اجرایی است.
اگر مسائل منطقهای محور باشند، نیازمند مشارکت بازیگران بیشتری است. مذاکرات چندجانبه حتی در بهترین شرایط نیز دشوار هستند. جنگ روسیه در اوکراین و تنشها بین پکن و واشنگتن تنها دو مانع هستند که این فرآیند را در شرایط کنونی بسیار دشوار میکنند.
توافق امکان پذیر است
بااینحال، دلایلی وجود دارد که امید داشته باشیم با زمان و خلاقیت کافی، تهران و واشنگتن بتوانند به نوعی توافق دست یابند. پیشرفت هستهای ایران زمان را به منبعی محدود تبدیل کرده است. اگر ایالات متحده رویکرد «فشار حداکثری» را برای نرم کردن ایران جهت مذاکرات بعدی دنبال کند، ایران ممکن است با مخفی کردن مواد هستهای، ساخت بمب، خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT)، یا هر سه مورد واکنش نشان دهد. در صورت شکست تلاشها برای دستیابی به توافق، ایالات متحده باید آماده استفاده از نیروی نظامی باشد.
سلاحهای هستهای ایران در کوتاه مدت تهدیدی وجودی برای ایالات متحده ایجاد نمیکنند. تسلیحات هستهای واشنگتن بسیار بیشتر از هر ذخیره احتمالی ایران خواهد بود و ایران هنوز در حال توسعه توانایی موشکهای بالستیک قارهپیما است. اما اگر ایران به سلاحهای هستهای دست یابد، دیگر کشورها در خاورمیانه نیز تشویق خواهند شد که به این مسیر بروند و رقابتهای تسلیحاتی ایجاد کنند که خطر جنگ هستهای را افزایش میدهد. علاوه بر این، بسیاری از شرکای ایالات متحده و منابع قابل توجه انرژی جهان در برد موشکهای ایران قرار خواهند گرفت. بنابراین، جهانی که ایران در آن سلاح هستهای داشته باشد، برای ایالات متحده و شرکایش بسیار خطرناکتر خواهد بود.
یک بحران خاموش
آرامش نسبی بحران هستهای کنونی بین ایران و ایالات متحده بیشتر ناشی از درگیریهای شدید در مناطق دیگر جهان است تا خودداری تهران یا دیپلماسی مؤثر واشنگتن. هیچ تضمینی وجود ندارد که این بحران برای مدت طولانی آرام بماند. این واقعیت که ممکن است استفاده از نیروی نظامی برای جلوگیری از گریز هستهای ایران ضروری باشد، باید بهعنوان یک شکست سیاست دوحزبی دیده شود. پیامدهای یک حمله بسیار سنگین است بنابراین مسیر امنتر تلاش دوباره برای مذاکره است.
«ریچارد نفیو» یکی از طراحان تحریمهای امریکا علیه ایران در دوران ریاستجمهوری اوباما که در ایران به خاطر کتاب «هنر تحریمها» شناخته میشود در یادداشت مبسوطی درباره برنامه هستهای ایران به دولت ترامپ توصیه کرده برای آخرین بار به دیپلماسی شانس بدهد.
نفیو که در دولت بایدن به عنوان معاون «رابرت مالی» نماینده ویژه امریکا در امور ایران انتخاب شد و البته در میانه مذاکرات احیای برجام به دلیل اختلاف نظر با تیم مذاکرهکننده امریکایی کنارهگیری کرد، با اشاره به زمزمههایی نسبت به حمله به تأسیسات هستهای ایران، این اقدام را ناکارآمد میداند که میتواند به شکست انجامیده و اعتبار ایالات متحده را در جهان بیشتر تضعیف کند.این کارشناس مسائل خاورمیانه در انستیتوی مطالعاتی واشنگتن، برنامه غنیسازی ایران را ریشه دارتر از آن چیزی میبیند که با حملات زیرساختی از بین رود. با ین حال نفیو معتقد است که اگر دیپلماسی شکست بخورد آنگاه باید منتظر اقدام احتمالی نظامی بود. متن یادداشت ریچارد نفیو در «فارن افرز» در ادامه آمده است.