رخنه تندروها در اردوگاه اصولگراها
بعد از تضادها و آشکارشدن اختلافات در کارزار انتخابات مجلس 1402، شکاف در اردوگاه اصولگرایی هر روز بیشتر میشود و برای بیشتر فهمیدن این فاصلهها باید به دوقطبی تندروها و اصولگراها در بهارستان اشاره کنیم.
در بین معدود نمایندگانی که با پرچم اصلاحطلبان وارد بهارستان شدند همچنان مجلس را باید یکدست اصولگرا بدانیم. این یکدستی همانطور که پیشبینی میشد در غیاب رقیب سنتی اصولگراها یعنی اصلاحطلبان فضا را در اختیار تندروهایی قرار داد که بنا بهگفته تحلیلگران در حال سوءاستفاده از نام اصولگرایان هستند. بررسیها از رخته تندروها در لایههای اصولگراها خبر میدهند و این نگرانی وجود دارد که در ادامه استراتژی تندروها به اردوگاه آسیب بیشتری بزند همانطوری این چالشها در انتخابات سال گذشته گریبان اصولگراها را گرفت. در این مورد با یکی از تحلیلگران اصولگرا مصاحبه کردهایم. ایمانی معتقد است که اصولگراها باید اهتمام جدای از تندروها را داشته باشند و هرچه زودتر باید این خطکشیها انجام شود.
تندروها و حاشیهسازی
ناصر ایمانی، تحلیلگر مسائل سیاسی در پاسخ به اینکه چرا اصولگراها در مجلس با گذشتن از خطوط قرمز درون اردوگاهی، به لجبازی رسیدهاند به خبرنگار «آرمان ملی» میگوید: «بحث برسر لجبازی نیست. در چند سال گذشته طیفی در داخل اصولگراها حضور یافتند که تفاوتهایی از نظر فکری و استراتژیکی با دیگر شاخههای اصولگرایی دارند و مخالفتهایی را مطرح میکردند. این داستان جدیدی نیست و سالهاست که این حاشیهها در ارودگاه اصولگراها وجود دارد. اگر بخواهیم انتخابات سالهای اخیر را آسیبشناسی کنیم میبینیم که اختلافات بین اصولگراها رو به افزایش است و نیاز به آسیبشناسی دارد.» او در همین مورد و با تذکری به رسانههای اصلاحطلب ادامه میدهد: «این طیف تندرو از نظر تعداد در اقلیت هستند ولی چون سروصدای زیادی دارند متاسفانه هرچه میکنند به پای اصولگراها نوشته میشود. داخل اردوگاه اهتمامی برای اینکه خطوط سیاسی را جدا کنند وجود ندارند و بنابراین جریان اصولگرایی در حال آسیبدیدن است. توجه داشته باشید که جریان مقابل یعنی اصلاحطلبان هم تلاش دارند تا صدای اقلیت اصولگرایی را بزرگنمایی کنند و به پای کل جریان اصولگرایی بنویستند که این هم کار خطایی است که رسانههای اصلاحطلب انجام میدهند چون سودی برایشان نخواهد داشت. در این زمینه هم اصولگراها و هم اصلاحطلبان در حال اشتباهات سیاسی هستند.» ایمانی در پاسخ به اینکه آیا احتمال دارد اصولگراها و تندروها از هم جدا شوند یا درهمتنیدگی آنقدر زیاد است که اصولا جدایی ممکن نخواهد بود، ادامه میدهد: «شخصا اعتقاد دارم که جداسازی باید زودتر از اینها و در گذشته انجام میگرفت و این یکی از اشتباهات استراتژیک اصواگرایان بود که تلاش کردند بهنوعی مماشات سیاسی انجام دهند. اکنون آسیب این تعامل و مماشات را در بدنه اصولگرایی مشاهده میکنیم.» این تحلیلگر سیاسی در پاسخ به سوال دیگری که در انتخابات 1402 تهران نفراتی چون حمید رسایی، امیرحسین ثابتی و محمود نبویان از جریان اقلیت، بالاتر از محمدباقر قالیباف که مورد وثوق اکثریت اصولگراهاست قرار گرفتند، اصولگراها با چه تکنیکی باید به صدر جدول باز گردند؟ اضافه میکند: «در این زمینه مقصر اصلی مجموعه اردوگاه اصولگرایی است. اصولگراها در این زمینه استراتژی روشنی از خود در مقابل تندروهایی که خودشان را اصولگرا مینامند ندارند و هرگز تلاش نکردند که یکبار برای همیشه این جداسازیها و خطکشیها را انجام دهند. باید اعلام کنند که اختلافنظرها، جدا شدن در زمان انتخابها و همینطور تغییرات در اسامی کسانیکه باید در لیست انتخاباتی قرار بگیرند نشانه چیست و چرا نباید در ادامه بازهم تکرار شود.» او در پاسخ به اینکه در ادوار انتخابات مشاهده کردیم با ردصلاحیت گسترده اصلاحطلبان، رقیب اصلی و سنتی اصولگراها از میدان خارج و تندروها رقیب اصولگراها شدند. این افراد تندرو همواره برای همه جریانها حاشیهسازی میکنند، آیا در اینجا نباید به نظارت استصوابی انتقاد داشته باشیم، میگوید: «این موضوع پاسخهای متعددی دارد و نمیتوانم در یک جمله پاسخ دهم. رویه شورای محترم نگهبان در روند بررسی صلاحیتها، صرفنظر از خطوط سیاسی نیاز به بازنگری دارد. در مورد اصولگراهایی که در انتخابات رد صلاحیت شدند هم گلایههایی وجود دارد. در انتخابات 1402 مجلس، تعداد کمتری از اصلاحطلبان حاضر به شرکت و نامنویسی شدند که این را نباید به پای ردصلاحیتها نوشت. درست است که به رویهها در این موضوع انتقاد وجود دارد ولی این بدان معنا نیست که حضور کمرنگ اصلاحطلبان در انتخابات اخیر بهدلیل ردصلاحیتها بود. در انتخابات گذشته ردصلاحیتها باعث بیرقیب شدن انتخابات و مشارکت پایین شد. ردصلاحیت برخی از چهرههای اصلاحطلب و اصولگرا مانند علی لاریجانی برای انتخابات ریاست جمهوری میتوانست رقم نخورد و موجب نشاط در انتخابات شود.»
اصولگراها و تندروها
حمید رسایی، نماینده تندرو تهران با انتقاد از روند اجرایی قانون حجاب از نمایندگان خواست تا مجلس را تعطیل کنند. رسایی در این مورد گفت: «من شمردهام حدود ۴۵۰ نورافکن در صحن علنی مجلس روشن است. وا... اگر مجلس را تعطیل کنیم به برق کشور کمک میکنیم. اینکه مجلس نشد. کسی دیگر برای ما تره خرد نمیکند. خودتان هم دارید مینالید. قانون در این کشور حرمت دارد یا ندارد؟ تکلیف ما را معلوم کنید. اگر قرار است قانون تصویب شود و اجرا نشود و کسی نتواند چیزی بگوید، واقعا چه قدرتی برای ما باقی میگذارد. قانون را عمل نمیکنند و همه ما اینجا نشستهایم و داریم نگاه میکنیم. این وضعیت را تمام کنیم.» در همین مورد حسن نتاجصلحدار، یکی دیگر از نمایندههای اصولگرا که با حمایت شورای ائتلاف نیروهای انقلاب (شانا) از حوزه بابل وارد بهارستان شده است در تذکری که تندروها را مخاطب داشت، اظهارکرد: «مجلس باید در راس امور باشد اما در حال حاضر مجلس کجا قرار دارد؟ معیشت مردم در خطر است، چرخ تولید در حال خردشدن است. نمایندگان مجلس چه نقشی دارند و جایگاه آنها کجاست و در کجای پازل انقلاب اسلامی قرار داریم. چرا اولویتهای جامعه را جابهجا میکنند. در شرایطی که مردم درگیر معیشت و نان شب خود هستند، وقت دولت را فقط صرف دوگانگی حجاب و عفاف و مسائل این چنینی میکنند، حال دل مردم خوش نیست و گلههای بسیار دارند، کسب و کارها تعطیل و یا نیمه تعطیل است فقط حواسها را پرت و زندگی را سخت میکنند.»
منبع : آرمان ملی