تندروها و راه سخت پزشکیان
تندروها با اقدامات جناحی و افراطگرایانه خود تنها مصلحت خویش را ر نظر میگیرند و منافع ملی را فدای اهداف جناحی- سیاسی خود میکنند.
آنها که نسبت به ادوار گذشته قدرتمندتر شدهاند، در نهادهای سیاسی مختلف در حد توان خود به اطرافیان پزشکان نیز ارهای گستردهای وارد میکنند. به عنوان مثال بحث برکناری محمد جواد ظریف معاون راهبری رئیس جمهوری، یکی از این نمونههاست که هنوز که هنوز است توسط برخی از رههای تندروی سیاسی در مجلس مطرح میشود. این موضوع حتی باعث اعتراض دیگر نمایندگان مجلس شد آنها عنوان کردند که موضوعات بسیار مهمتری به غیر از محمد جواد ظریف وجود دارد.
از اعتراض به رفع فیلترینگ تا مانعتراشی
یکی از سنگ پراکنیهای تندروها در خصوص رفع فیلترینگ بود. آنها با مانعتراشیهای خود مسیر رفع فیلترینگ را دشوارتر از آنچه که بود، کردند.
حتی بعد از اینکه واتساپ و گوگل پلی توسط شورای عالی فضای مجازی رفع فیلتر شد، تندروها دست به اقداماتی علیه دولت چهاردهم زدند. حامیان آنها نیز حتی ه خیابانها آمدند و به رفع فیلترینگ این دو برنامه اعتراض کردند، این در حالیست که موافقان رفع فیلترینگ میدانی برای حمایت از این تصمیم دولت ندارند.
همچنین در دوره مسعود پزشکیان که تنش میان ایران و اسرائیل بالا گرفت تندروها با افراطگرایی و هیجان طلبی بر طبل جنگ کوبیدند و منافع ملی را در نظر نگرفتند و کار دولت وفاق ملی را دشوار کردند.
موارد از این دست بسیار است حتی اخیراً تندروهای خارجی و داخلی بر شایعه عجیب استعفای مسعود پزشکیان دامن زدند و از این موضوع به عنوان جنگ روانی علیه دولت چهاردهم استفاده کردند.
آنها حتی احساسات جریحهدار شده رئیس جمهور در یک همایش را نیز یک فرصت برای ضربه زدن به پیکر دولت وفاق ملی دانستند و از این موضوع به عنوان ضعف مسعود پزشکیان علیه وی استفاده کردند.
تندروهای مجلس که بدون در نظر گرفتن همراهی مردم و جامعه قصد داشتند قانون عفاف و حجاب را ابلاغ کنند و در این مسیر مسعود پزشکیان صلاح جامعه را در نظر گرفته بود و مانع از انجام این کار شد اما با این حال تندروها باز از این موضوع استفادههای جناحی کردند و علیه دولت وفاق ملی و رئیسش تاختند.
پیمان خواجوی، فعال سیاسی به روزنامه آرمان امروز گفت: در گذشته گروههای تندرو به اقداماتی نظیر تخریب اجتماعات، حمله به سینماها، و حتی کتک زدن وزرا در نماز جمعه مشهور بودند. مثالهایی مانند حمله به فیلم «آدم برفی» یا ماجرای حمله به عبدالله نوری در اذهان عمومی همچنان زنده است. اما این گروهها دیگر صرفاً محدود به اقدامات خیابانی نیستند. آنها اکنون وارد عرصههای کلان سیاستگذاری، قانونگذاری، و حتی برنامهریزیهای اجرایی شدهاند و با ایجاد بحران، سنگاندازی در مسیر دولتها، و هدایت سیاستها به نفع منافع شخصی و گروهی خود، عملکرد کلان کشور را مختل کردهاند.
وی ادامه داد: نمونه بارز این مداخلات، بحثهایی مانند فیلترینگ و محدودیتهای اینترنت است. سیاستهایی که نهتنها کارآمدی ندارند، بلکه با افزایش هزینهها، زمینهساز فساد و تجارتهای زیرزمینی مانند فروش فیلترشکن شدهاند. این در حالی است که دستگاههای امنیتی سالها پیش هشدار داده بودند که استفاده گسترده از ابزارهای دور زدن فیلتر به مشکلات امنیتی منجر خواهد شد. گروههای فشار، برخلاف ادعاهای مذهبی یا امنیتی، در واقع درگیر یک تجارت بزرگ و سودآور هستند که حول محور منابع ملی و سیاستهای کلان شکل گرفته است.
تهدید تندروها و تبدیل به فرصت
این فعال سیاسی اظهار کرد: این جریانها با ادبیات تند و رادیکال و اتخاذ مواضع افراطی، بهطور مداوم بحران ایجاد میکنند و برای دولتها و نهادهای اجرایی چالش میآفرینند. سیاستمدارانی مانند مسعود پزشکیان، با سابقه طولانی در مجلس و شناخت دقیق از ساختارهای قدرت، ممکن است بتوانند این تهدیدها را مدیریت کنند. رویکرد پزشکیان احتمالاً شامل تلاش برای جذب و تعامل با بدنه این گروهها و وارد کردن آنها به فرآیندهای حل مسائل کشور خواهد بود. با این حال، این رویکرد باید با احتیاط و شفافیت همراه باشد تا از سوءاستفادههای احتمالی جلوگیری شود.
وی افزود: اقدامات تندروها تبدیل به فساد نیز میشود و این فساد تنها به یک یا دو حوزه محدود نمیشود و باید بهعنوان یک تهدید بزرگ ملی مورد بررسی و مقابله جدی قرار گیرد. نقش نهادهایی مانند شورای نگهبان در این ساختار نیز باید بهطور دقیق ارزیابی شود. شفافیت، نظارت عمومی، و اصلاحات ساختاری میتواند گامی مؤثر برای کاهش نفوذ این گروهها و بازگرداندن اعتماد عمومی به نظام سیاسی باشد.
خواجوی بیان کرد: رد صلاحیت گسترده نمایندگان و حذف نیروهای تکنوکرات به یکی از معضلات اصلی کشور تبدیل شده است. این روند، علاوه بر تضعیف نمایندگی واقعی مردم، عملاً جریانهای تندرو را تقویت کرده است. این جریانها که تنها درصد کمی از جامعه را نمایندگی میکنند، با ورود به مجلس و دیگر نهادهای تصمیمگیری، فضایی انحصاری برای خود ایجاد کردهاند.
وی گفت: با این حال، تندروها همچنان تلاش میکنند با تحمیل سیاستهای خود، شرایط را به نفع خود تغییر دهند. واقعیت این است که زیرساختهای کشور دیگر ظرفیت ادامه این روند را ندارند. از صنعت گرفته تا انرژی، بسیاری از بخشهای کشور در آستانه فروپاشی قرار گرفتهاند.
این فعال سیاسی توضیح داد: در همین حال، تنشهای داخلی و خارجی نیز شدت یافته است. سیاستهای تندروها در عرصه بینالمللی باعث انزوای کشور شده و فرصتهای تعامل با دنیا را از بین برده است. در عرصه داخلی نیز، این سیاستها به شکافهای عمیقتر اجتماعی و اقتصادی دامن زده است. تندروها با نادیده گرفتن واقعیتهای کشور و پافشاری بر سیاستهای شکستخورده، بحرانهای موجود را تشدید کردهاند.
وی در نهایت خاطر نشان کرد: در این شرایط، آینده کشور پرتنش و مبهم به نظر میرسد. منابع محدود شده و فرصتهای توسعه از دست رفتهاند. اما این وضعیت فرصتی نیز ایجاد کرده است. اگر سیاستهای تندروها کنار گذاشته شود و مسیر جدیدی در پیش گرفته شود، میتوان از این بحران عبور کرد. تنها با بازنگری در سیاستها، شفافسازی و پایان دادن به نفوذ جریانهای تندرو، میتوان امید به بهبود شرایط داشت.