در قرن شانزدهم، رنه دکارت، فیلسوف و ریاضیدان، گفت که حیوانات مثل ماشینهای خودکار هستند یعنی ماشینهایی که خون در رگهایشان جاریست، بدون فکر یا تمایل و آرزو !
آیا آقای دکارت هرگز این حیوانات را از نزدیک دیده، آیا هرگز شاهد چنین رویداد هایی بوده!؟
بدون شک اگر با یکی از این صحنه ها مواجه میشد ، در ابراز نظر های فیلسوفانه اش تجدید نظر می کرد!
وقتی یکی از اعضای گروه فیلها می میرد، بقیه ی فیل ها جسد او را با برگ و علف می پوشانند و چندین روز بالای سرش سوگواری می کنند، درست مانند آدم ها که بر سر مزار عزیزان از دست رفته خود می روند، فیلها هم تا سالها بر سر استخوان های فیل های مرده می روند....جالب است نه!؟
آیا یک ماشین خودکار می تواند چنین حس عاطفی عمیقی داشته باشد؟
این هم تصویر آشنایی ست که شاید قبلن دیده باشید...دلفین مادر غمگینی که روزها، جسد فرزندش را با خود حمل می کند.
طبق گزارشهای ثبت شده دلفینها تا شش روز جسدها را با خود حمل میكنند.
بعضی از پرنده ها نسبت به مرگ جفت خود حساسیت زیادی دارند و تا مدت ها دچار افسردگی می شوند.
بعضی ها هم وقتی یک همنوع مرده خودشان را می بینند با سر وصدا کردن به سایر پرندگان خبر می دهند و با جمع شدن در کنار پرنده مرده به نوعی سوگواری میکنند.
وقتی کلاغی می میرد ، بقیه ی کلاغ ها در یک چشم بر هم زدن ، یکدیگر را خبر کرده ، دور او جمع می شوند و غوغایی به راه می اندازند!
این تصاویر دردناک هم که آنقدر گویا هستند که نیاز به هیچ توضیحی ندارند ...
اما سرما و یخبندان هم نمی تواند چیزی از مهر مادری کم کند ...فرق نمی کند مادری که فرزندش را از دست داده در قطب شمال باشد یا قطب جنوب ...
سوگواری برای همنوع تاکنون در بین حیوانات مختلفی دیده شده...از حیواناتی که نام بردیم تا غاز ها و گوزن ها و بابون ها و ... تا سگ ها و گربه ها که عواطفشان فقط شامل حال فرزندان و یا هم نوعانشان نمی شود.کسانی که تجربه ی نگهداری از این حیوانات را دارند بهتر می دانند که این حیوانات با وفا و دوست داشتنی اگر اندکی محبت و توجه ببینند این محبت را با حق شناسی به صاحبشان باز می گردانند.
حتما شما هم داستان های واقعی زیادی از فداکاری این حیوانات خانگی شنیده اید. چه در نجات جان اعضای خانواده و چه در غم از دست دادن صاحبشان و سوگواری برای او...
بررسي هاي جديد جانور شناسان نشان مي دهد که برخورد با مرگ در بين حيوانات بسيار پيچيده تر و توسعه يافته تر از آن چيزي است که تا بحال تصور مي شد. هر روز گوشه ای از دنیای شگفت انگیز حیوانات کشف می شود و به ما یادآوری می کند که دانسته هایمان در مقابل ناشناخته ها خیلی خیلی اندک است.
شاید بهتر باشد که از این پس در مقابل این همزیستان دوست داشتنی و بی نظیرمان کمی تواضع به خرج دهیم و اینقدر آن ها را دست کم نگیریم.
هر موجودی توانایی های منحصر به فردی دارد که پازل هستی را کامل می کند. شاید اگر نوع نگاه ما آدم ها تغییر کند ، دیگر این حق را به خود ندهیم که همسایگانمان در این سیاره را اینگونه به بند کشیده و مورد سوء استفاده قرار دهیم.