به روز شده در: ۰۹ دی ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۵
کد خبر: ۶۶۷۴۱۴
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۰ - ۰۸ دی ۱۴۰۳

ممانعت از شادی جمعی، شکاف حاکمیت و مردم را تعمیق می‌کند

یک جامعه‌شناس: نبود فضاهای عمومی برای این نوع شادی‌ها به نوعی شکاف عمیق‌تری میان حاکمیت و مردم ایجاد می‌کند. مردم احساس می‌کنند که حاکمیت از شادی آن‌ها ناخشنود است و بیشتر بر گریه و سوگواری تأکید دارد. در نتیجه، برعکس تبلیغاتی که حاکمیت برای مجالس عزا و ماتم دارد، تمایل مردم به شادی و برگزاری مجالس شاداب‌تر افزایش می‌یابد
روزنو :

ممانعت از شادی جمعی، شکاف حاکمیت و مردم را تعمیق می‌کند

یک جامعه‌شناس گفت: «در جامعه ما، افراد اغلب با غم و اندوه مواجه هستند و فضاهای اجتماعی بیشتر به مجالس دعا و گریه اختصاص داده می‌شود. برخی معتقدند که گریه و دعا کارکردهای بیشتری نسبت به مجالس شادی دارند. اما ذات انسان‌ها به‌طور طبیعی طالب شادی و شور و اشتیاق است. جامعه ما در مواجهه با این پارادوکس در سردرگمی به سر می‌برد و در برخی مواقع مجوزهایی برای فعالیت‌های شاد صادر می‌کند و در مواردی دیگر مانع از آن می‌شود. این رویه متأسفانه می‌تواند به تخریب جامعه منجر شده و زمینه‌های خشونت را افزایش دهد و امید به آینده را از بین ببرد.»

    سعید معیدفر در گفت و گو با «توسعه ایرانی»: اگرچه بسیاری از افراد تلاش می‌کنند در زندگی خصوصی خود با ایجاد فضاهای شاد، مصائب اجتماعی که جامعه برای آن‌ها فراهم کرده است را جبران کنند، اما در عرصه عمومی جوانان میان خانواده و جامعه شاهد پارادوکس هستند. اینکه ابراز شادی در جامعه با محدودیت‌هایی مواجه است، یکی از معضلات مهم کشور است 

 به گزارش گروه شهرنوشت «توسعه ایرانی»، در هفته گذشته با انتشار ویدئویی از رقص دانش‌آموزان دبستانی در فضای مجازی، مجددا بحث شادی کودکان، نوجوانان و جوانان در مدارس و دانشگاه‌ها به موضوع روز جامعه تبدیل شد؛ از رقص یکی، دو دقیقه‌ای دانشجویان در جشن یلدای دانشگاه علامه گرفته تا رقص چند روز پیش تعدادی از دانش‌آموزان پسر در دبستانی در بابل. اگرچه حسین صادقی، رئیس مرکز اطلاع‌رسانی آموزش و پرورش در شبکه ایکس، اعلام کرد «با ایجاد حواشی بی‌ارتباط به فضاهای آموزشی-تربیتی، شور و نشاط کودکانه را از فرزندانمان دریغ نکنیم». وی که شخصاً با مدیر مدرسه فرزانه بابل، گفت‌وگو کرده در ادامه این پیام توییتری نوشت: «شادی دانش‌آموزان در جشن میلاد حضرت فاطمه(س)، هیچ پیوندی با حاشیه‌سازی‌های برخی کاربران در فضای مجازی نداشت.»

اگرچه این دو اتفاق یعنی رقص و شادی دانش‌آموزان در بابل و شادی دانشجویان در دانشگاه علامه با واکنش تند از سوی برخی گروههای خاص سیاسی و رسانه‌های مرتبط با آنها مواجه شده است؛ اما شاهد هستیم که این روزها اکثر فیلم‌هایی که روی پرده سینما هستند مضمون شاد داشته و با موسیقی و رقص شخصیت‌های مرد فیلم همراه است و اتفاقا مجوز انتشار هم دریافت کرده‌اند؛ گویا شادی در سینما و برای فروش بیشتر فیلم ها آزاد و در مدرسه ممنوع است. 

در نظام‌های اسلامی، موسیقی به‌طور کلی جایگاه قابل‌توجهی ندارد

سعید معیدفر، جامعه‌شناس در گفت‌و‌گو با «توسعه ایرانی» درباره اعتراض به رقص و شادی دانش‌آموزان در مدرسه از سوی برخی افراد در پی انتشار فیلم یک دبستان در بابل گفت: می‌توان گفت که از سال ۱۳۵۷ وارد مرحله‌ای شده‌ایم آن هم در واقع فاز انقلاب اسلامی است. این انقلاب به تأسیس حکومتی انجامید که در نهایت یک پارادوکس در دنیای کنونی و دنیایی که در آن قرار داریم، به شمار می‌آید. وقتی از یک نظام اسلامی سخن می‌گوییم، باید به تابوهایی که این نظام به همراه دارد نیز اشاره کنیم. این تابوها مشابه نظام‌های اسلامی دیگری هستند که در نقاط مختلف جهان شکل گرفته‌اند، مانند طالبان در افغانستان یا داعش که مدت کوتاهی در شمال عراق و سوریه حضور داشت، و همچنین گروه‌هایی مانند بوکوحرام در نیجریه. این‌ها عموما اشتراکاتی دارند و اشتراک آنها این است که در این نظام‌های اسلامی، موسیقی به‌طور کلی جایگاه قابل‌توجهی ندارد.

وی ادامه داد: به‌عنوان مثال، طالبان در حال حاضر تمامی وسایل موسیقی را از بین می‌برد و هر نوع خواندن، شادی و طربی تقریباً به عنوان امری حرام تلقی می‌شود. این وضعیت در اکثر کشورهایی که به عنوان نظام اسلامی شناخته می‌شوند و حکومتی دینی دارند، مشهود است. مسأله‌ای که مطرح است، این است که در جوامع اسلامی، به‌ویژه در کشور ما، چالش‌هایی در ارتباط با موسیقی و ابراز شادی وجود دارد البته موسیقی در تلویزیون ما وجود دارد. در واقع شاهد نوساناتی در پذیرش موسیقی هستیم؛ به‌عنوان مثال، موسیقی رپ زمانی غیرمجاز تلقی می‌شد، اما در حال حاضر به‌نوعی رواج یافته است. این وضعیت در بسیاری از کشورهایی که با نظام‌های اسلامی شناخته می‌شوند، مشاهده می‌شود و این پارادوکس وجود دارد و نمی‌دانند با شادی، طرب و رقص چه کار کنند و چطور کنار بیایند. در واقع در برخی کشورها این اتفاق می‌افتد و در برخی دیگر این اجازه داده نمی‌شود.

این جامعه‌شناس با اشاره به آموزش و پرورش گفت: از سوی دیگر تاکید می‌شود که نظام‌ تعلیم و تربیت یک نظام جدی است که باید بیشتر از هر جای دیگری کنترل صورت بگیرد و اگر حتی بیرون از این نظام تعلیم و تربیت فرصت‌هایی فراهم شود اما نظام تعلیم و تربیت باید خیلی محکم باشد و به هیچ وجه در آن، اجازه و مجال هر نوع طرب، موسیقی و شادی داده نشود. در واقع این‌ها تعاریفی است من‌درآوردی و اگر به دنبال منطق این تفاوت‌ها باشیم که چرا شادی و طرب در مدرسه باشد اعتراض می‌شود و اگر در جای دیگری باشد ممکن است اعتراضی نباشد، در واقع باید گفت که این موضوع ناشی از پارادوکسی است که میان نظام‌های اسلامی و دنیای معاصر وجود دارد. در دنیای امروز، شاهد وجود شادی و انواع مجالس رقص و سرگرمی هستیم که به‌طور مؤثری می‌توانند در جوامع خشونت‌زده نه تنها آثار مثبت بر روحیه افراد داشته باشند، بلکه در کاهش تنش‌ها و خشونت‌ها نیز مؤثر باشند.

شادی، نقش مهمی در تلطیف جوامع خشونت‌زده ایفا می‌کند

معیدفر تصریح کرد: در شرایطی که انسان‌ها ممکن است در برابر یکدیگر شورش کنند و به رنج و درد یکدیگر بیفزایند، وجود صحنه‌های شادی، کنسرت‌ها و مجالس شاد می‌تواند فضایی از آرامش و همدلی ایجاد کند. این مجالس با ایجاد احساسات مثبت و مشارکت افراد در شادی، نقش مهمی در تلطیف جوامع خشونت‌زده ایفا می‌کنند. متأسفانه، در دنیای پرتنش و پر از مشکلاتی که زمینه‌های جنگ و درگیری همواره وجود دارد، در نظام‌های اسلامی به‌طور معمول زمینه‌هایی برای گریز از خشونت نیست در این شرایط، عرصه‌هایی که امکان شادی و نشاط را برای جامعه فراهم می‌آورند، به دلایل مختلف، به‌ویژه تفسیرهای متفاوت از دین، محدود شده‌اند.

    شادی و نشاط در جامعه، به دلایل مختلف، به‌ویژه تفسیرهای متفاوت از دین، محدود شده‌اند. نگرش ایدئولوژیک به شادی، به هر دلیلی، به‌طور عمومی پذیرفته شده نیست. در برخی موارد مثل دبستان بابل این نوع نگاه غلبه می‌کند و در موارد دیگر، مثل فیلم‌های سینمایی که در اکران عمومی است و شاهد رقص ستاره‌های آن هستیم، مورد قبول واقع نمی‌شود  و این پارادوکس در حال حاضر منجر به بروز مسائلی می‌شود که شاهد آن هستیم

وی ادامه داد: نگرش ایدئولوژیک به شادی، به هر دلیلی، به‌طور عمومی پذیرفته شده نیست. در برخی موارد مثل دبستان بابل این نوع نگاه پذیرفته می‌شود و در موارد دیگر، مثل فیلم‌های سینمایی که در اکران عمومی است و شاهد رقص ستاره‌های آن هستیم، مورد قبول واقع نمی‌شود  و این پارادوکس در حال حاضر منجر به بروز مسائلی می‌شود که شاهد آن هستیم. 

نظام آموزشی ما به طور قابل توجهی  بسته است

این جامعه‌شناس گفت: نظام آموزشی ما به طور قابل توجهی بسته است. به‌عنوان مثال، در اردوهایی که برای دانشجویان ترتیب داده می‌شود، مشاهده می‌کنیم که در سطح کشور اعلام می‌شود که این اردوها به عنوان مکان‌هایی برای فسق و فساد تلقی شده و باید از آن‌ها جلوگیری شود. در حالی که این اردوها می‌تواند فرصتی برای شادی و نشاط دانشجویان فراهم کند، فشارهای موجود در درس و کلاس مانع از تجربه این لحظات می‌شود. در سال‌های گذشته، برخوردهای مختلفی با این موضوع صورت گرفته است که نشان‌دهنده این محدودیت‌ها است

    یک جامعه‌شناس: نبود فضاهای عمومی برای این نوع شادی‌ها به نوعی شکاف عمیق‌تری میان حاکمیت و مردم ایجاد می‌کند. مردم احساس می‌کنند که حاکمیت از شادی آن‌ها ناخشنود است و بیشتر بر گریه و سوگواری تأکید دارد. در نتیجه، برعکس تبلیغاتی که حاکمیت برای مجالس عزا و ماتم دارد، تمایل مردم به شادی و برگزاری مجالس شاداب‌تر افزایش می‌یابد

معیدفر تصریح کرد: در برخی اردوها و مکان‌هایی که امکان شادی و نشاط فراهم می‌شود، به شدت با این موضوع برخورد می‌شود. این برخوردها منطق خاصی ندارند و عمدتاً کارکردهای منفی به همراه دارند. این نوع رفتارها می‌تواند به روح و روان افراد آسیب برساند، به‌ویژه در دنیایی که در آن، شادی و نشاط به وضوح وجود دارد. متأسفانه، در جامعه ما، افراد اغلب با غم و اندوه مواجه هستند و فضاهای اجتماعی بیشتر به مجالس دعا و گریه اختصاص داده می‌شود. برخی معتقدند که گریه و دعا کارکردهای بیشتری نسبت به مجالس شادی دارند. اما ذات انسان‌ها به‌طور طبیعی طالب شادی و شور و اشتیاق است. جامعه ما در مواجهه با این پارادوکس در سردرگمی به سر می‌برد و در برخی مواقع مجوزهایی برای فعالیت‌های شاد صادر می‌کند و در مواردی دیگر مانع از آن می‌شود. این رویه متأسفانه می‌تواند به تخریب جامعه منجر شده و زمینه‌های خشونت را افزایش دهد و امید به آینده را از بین ببرد.

وی خاطرنشان کرد: اگرچه بسیاری از افراد تلاش می‌کنند در زندگی خصوصی خود، با ایجاد فضاهای شاد، مصائب اجتماعی که جامعه برای آن‌ها فراهم کرده است را جبران کنند، اما در عرصه عمومی این معانی کمتر دیده می‌شود. جالب است که جوانان ما نیز دچار چنین پارادوکسی میان خانواده و جامعه هستند. در عرصه خانوادگی، زمینه‌های شادی و موسیقی به‌طور نسبی فراهم است. با این حال، ابراز این شادی‌ها در جامعه ما با محدودیت‌هایی مواجه است. این موضوع یکی از معضلات مهمی است که کشور ما با آن روبروست.

این جامعه‌شناس تصریح کرد: در حالی که جامعه ما در عرصه عمومی با این مسائل روبروست، در عرصه خصوصی، افراد تلاش می‌کنند تا شادی‌های خود را تجربه کنند. به‌عنوان مثال، در مناسبت‌هایی مانند شب یلدا، مردم به هر نحو ممکن سعی می‌کنند زمینه‌های شادی خانوادگی را فراهم آورند. اما نبود فضاهای عمومی برای این نوع شادی‌ها به نوعی شکاف عمیق‌تری میان حاکمیت و مردم ایجاد می‌کند. مردم احساس می‌کنند که حاکمیت از شادی آن‌ها ناخشنود است و بیشتر بر گریه و سوگواری تأکید دارد. در نتیجه، این شکاف عمیق میان مردم و حاکمیت روز به روز بیشتر می‌شود و برعکس تبلیغاتی که حاکمیت برای مجالس عزا و ماتم دارد، تمایل مردم به شادی و برگزاری مجالس شاداب‌تر افزایش می‌یابد.

عرصه عمومی برای شادی مردم تنگ است

معیدفر گفت: در حالی که ما می‌دانیم در تاریخ و فرهنگ جامعه ما، شادی و غم به‌طور همزمان وجود داشته‌اند، مردم همواره مجالس عزاداری را برگزار کرده‌اند و این نیز بخشی از فرهنگ آن‌ها بوده است. در کنار این مجالس، جشن‌ها و مراسم شاداب نیز رواج داشته و مردم با شور و نشاط در عرصه عمومی به برگزاری این مراسم می‌پرداخته‌اند. اما متأسفانه، حاکمیت به‌طور غیرمناسبی زمینه‌های شادی را نمی‌پذیرد و بیشتر بر غم، اندوه، عزاداری و دعا تأکید دارد. این رویکرد، شکاف عمیقی میان مردم و حاکمیت ایجاد می‌کند و در نتیجه، گرایش مردم به سمت شادی و نشاط، حتی در عرصه خصوصی، به شدت افزایش می‌یابد. برعکس، عدم رغبت مردم به آنچه حاکمیت تهدید می‌کند، بیشتر می‌شود و میل آن‌ها به جنبه‌هایی که قبلاً بخشی از فرهنگ‌شان بوده، کاهش می‌یابد.

وی خاطرنشان کرد. این نحوه مواجهه می‌تواند به عدم تعادل فرهنگی منجر شود و نیازهای جامعه ایرانی به سوگواری و شادی را تحت تأثیر قرار دهد. انسان‌ها به هر دو جنبه نیاز دارند: نیایش و دعا و همچنین شادی و نشاط. وقتی حاکمیت بیشتر بر جنبه‌های غم و دعا تأکید و هر نوع شادی و نشاط در عرصه عمومی را سرکوب می‌کند یا نادیده می‌گیرد، این امر به عدم تعادل فرهنگی منجر می‌شود. مهم است که توجه داشته باشیم، مردم از کوچک‌ترین فرصت‌ها برای بروز شادی استفاده می‌کنند و به محض فراهم شدن تعطیلات، به دنبال شادی و نشاط هستند اما عرصه عمومی برای آنها تنگ است.

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز