پیشنهاد ۶۰ میلیاردی استقلال را رد کردم چون ...

جمعه ۲۲ آذرماه گذشته، علی علیپور به همراه پسرش " شنتیا" به استودیوی " خبرورزشی" آمد و حدود دو ساعت مهمان ما بود.

در این گپ و گفت دوستانه، از هردری صحبت شد؛ از تست دادن در تمرینات استقلال به سفارش میثم بائو بگیرید تا پرسپولیسی شدن به کمک محسن بنگر و ۴ سال حضور در لیگ پرتغال، خوان کارلوس گاریدو و...

آنچه در زیر می بینید و می خوانید ماحصل همین نشست عصرانه، یک جمعه پاییزی است. مصاحبه علی علیپور مهاجم پرسپولیس را با این توضیح بخوانید که این پایان کار نیست و " خبرورزشی" یک سورپرایز دیگر هم برای شما مخاطبان عزیز دارد که در روزهای آتی تقدیم شما می شود.

امروز درحالی به عنوان بازیکن پرسپولیس در خدمت تو هستیم که اگر سرنوشت علی علیپور را به سمت دیگری سوق داده بود، چه بسا الان به عنوان بازیکن استقلال در خدمت تو بودیم. درست است؟ ۲ مرتبه این پیشنهاد به تو رسید؛ بار اول میثم بائو تو را به استقلالی ها معرفی کرده بود. توضیحی می دهی؟

بله، از آنجایی که من فوتبال حرفه ای را شروع نکرده بودم در یکی از بازی های دوستانه در مازندران، آقای میثم بائو از بازی بنده خوشش آمد و این تصمیم را گرفت که با آقای امیر قلعه نویی سرمربی وقت استقلال صحبت کند تا در تمرینات این تیم حاضر شوم و او مرا ببیند. این اتفاق هم افتاد و نظر مثبت آقای قلعه نویی را به همراه داشت و... حالا بنا به دلایلی نشد!

تا مرحله عقد قرارداد با استقلال هم پیش رفتی؟

عقد قرارداد هم انجام شد ولی بعد که امضاء کردیم با دوستانم مشورت کردم. قرارداد آن سال ۱۰ میلیون تومان ثبت شده بود و بعد که با دوستانم صحبت کردم متوجه شدم اگر با آن مبلغ ثبت می کردیم شرایط سخت می شد. آن زمان ۱۴ ساله بودم!

۱۴ یا ۱۶ ساله!؟

۱۶ سال که نه! به خاطر اینکه بلافاصله بعد از آن در سنگ آهن بافق بودم. بعد یک فصل و نیم در راه آهن بودم و بعد آمدم پرسپولیس!

شنیدیم امیر قلعه نویی در دفاع راست از تو استفاده می کرد و قرار بود جانشین خسرو حیدری شوی! درست است؟

نه! در تمرینات مهاجم بازی می کردم و درآن تیم مهاجمان زیادی هم مثل امین منوچهری، میلاد میداوودی و ... هم بودند. همان طور که گفتم، مبلغ قرارداد ۱۰ میلیون تومان بود و پس از مشورت با دوستان و آشنایان، تصمیم گرفتم که این اتفاق نیفتد! آن عزیزی که در باشگاه استقلال بود خیلی کمک کرد و ظاهرا مشابه چنین اتفاقی برای پسرش هم افتاده و خیلی ضرر کرده بود. آنجا لطف و محبت اش شامل حال من شد و جلوی خودم آن قرارداد را پاره کرد.

استقلال کات! تابستان امسال اما باز هم از باشگاه استقلال و کادرفنی این تیم با تو تماس گرفتند. درست است؟

صحبت های اولیه با مدیربرنامه های بنده شد اما بعد از اینکه صحبت ها انجام شد، به من زنگ زدند و بحث کردند که ارتباط مستقیم هم با کادرفنی استقلال برقرار شد.

مشخصا با سرمربی وقت تیم استقلال صحبت کردی؟

با آقا جواد (نکونام) صحبت کرد. بله، با خود آقای نکونام صحبت کردیم از جهت آن اهمیت و جایگاهی که در پرسپولیس داشتم واقعا شرایط سختی بود و...

(به شوخی) یاغی بودن هم به تو نمی آید!؟

(با لبخند) بله! سخت بود و همه این صحبت ها شد ولی در نهایت در تنهایی خودت که فکر می کنی یا با خانواده که صحبت می کنی، تصور رقم خوردن این شرایط (پوشیدن پیراهن استقلال) این اتفاق را سخت تر هم می کند.

یک جورهایی جواب سئوال بعدی ما را هم دادی! خانواده و همسرت و همین طور فرزندت چه می گفتند؟ نرو یا برو؟

شنتیا (پسر علی علیپور) خیلی دوست داشت به پرسپولیس برگردم.  

پیشنهاد استقلال را می گویم؟

نه! در ۴ سالی که پرتغال بودیم شنتیا بازی های پرسپولیس را می دید و خیلی اصرار داشت برگردم پرسپولیس. خانم بنده و خانواده ام هم همین طور و با توجه به شرایطی هم که وجود داشت ترجیح خانواده ام این بود استقلالی نشوم.  

مبلغی که باشگاه استقلال به تو پیشنهاد داد، بیشتر از پرسپولیس بود؟

واقعا خیلی بیشتر از پرسپولیس بود!

می توانی بگویی؟

می توانم بگویم که... (مکث می کند)

ایرادی ندارد چون گذشته است و می توانی بگویی؟

تمام شد ولی یک مقدار اصولی یا جوانمردان شاید نباشد ... (بعد از اصرار ما راضی شده و می گوید) حداقل ۳ برابر!

۳ برابر قرارداد با پرسپولیس، استقلالی ها به تو پول می دادند!؟ من نمی توانم باور کنم. یعنی چی!؟

چرا!؟

ببینید به فرض که تو سقف قرارداد پرسپولیس که می گویند ۲۰ میلیارد تومان است را گرفته ای و آن وقت استقلال پیشنهاد ۶۰ میلیارد تومانی داده است. برای یک سال یا دو سال!؟

برای یک یا دوسال؟ نه همان یک سال و بیشتر از آن هم می دادند!

برای یک سال باشگاه استقلال حاضر بوده بیشتر از ۶۰ میلیارد تومان به علی علیپور دستمزد بدهد و تو گفتی نه! درویش این موضوع را می دانست؟

از این موضوع اطلاعی ندارم اما دیگر این موضوع...

می خواهم یک فلاش بک بزنم به گذشته و روز ۱۷ فروردین سال ۱۳۹۳ که با گلزنی در تیم راه آهن جلوی قهرمانی تیم پرسپولیس را گرفتی. درست می گویم؟

نمی شود گفت جلوی قهرمانی پرسپولیس را گرفتم در شرایطی که امروز در باشگاه پرسپولیس بازی می کنم.

به هرحال آن زمان بازیکن راه آهن بودی و باید برای آن تیم تلاش می کردی؟

شاید خیلی چیزها باشد ولی پیراهن هر تیمی را که می پوشم ۱۰۰ درصد برای آن تیم تلاش می کنم و آن گل هم جوری رقم خورد که...

بعد از آن علی دایی (سرمربی همان تیم پرسپولیس) را ندیدی؟

این افتخار را نداشتم که در زمان بازی آقای علی دایی را ببینم و یک بار  همین چند وقت پیش به صورت تصویری با ایشان گپ و گفت کوتاهی داشتیم.

حدود یک سال بعد، همراه راه آهن در هتل المپیک بودی و به صورت اتفاقی محسن بنگر را دیدی که منجر به پوشیدن پیراهن تیم پرسپولیس شد. خودت تعریف می کنی؟

بعدها من همراه راه آهن در هتل المپیک بودیم و پرسپولیس هم شب قبل بازی در این هتل اردو زده بود. بعد که آقا محسن متوجه شد من در هتل هستم از یکی از بچه ها خواست صدایم بزند که به اتاقش بروم و صحبتی داشته باشیم. من هم واقعا شوکه شدم که چه کاری می تواند داشته باشد و رفتم. اتفاقا هادی خدابیامرز(هادی نوروزی) هم بود و پرسیدند که دوست داری به پرسپولیس بیایی؟ من واقعا دیگر شوکه شدم! گفتم نکند صدایم زده اند که ایستگاه مرا بگیرند! یک دقیقه فکر کردم و بعد گفتم " مگر می شود دوست نداشته باشم؟ " همین اتفاق برای هرکسی رقم بخورد، دیوانگی است که نه بگوید! گفتم بله اما با راه آهن قرارداد دارم و... آقا محسن هم گفت که آن را من نمی دانم و دیگر خودت می دانی. فقط یادم است که دوباره گفت " دوست داری بیایی؟ " گفتم که آره! و ادامه داد که بقیه کارهایش را پس خودت انجام بده. آن زمان راه آهن شرایط خاصی داشت و بعد از ماجرای بابک زنجانی، بحث واگذاری باشگاه به قوه قضاییه مطرح بود اما قانون ۳۰ درصد هم وجود داشت. همان قانونی که اگر یک باشگاه تا ۳۰ درصد پول قرارداد بازیکن را در نیم فصل ندهد، آن بازیکن می تواند قراردادش را یک طرفه فسخ کند. شکر خدا ۳۰ درصد من پُر نشده بود و توانستم رضایتنامه ام را بگیرم و در سازمان لیگ یک طرفه قراردادم را فسخ کنم.

پس توانستی فسخ کنی؟

خیلی فسخ کردن کار سختی بود چون وحید طالب لو و بهنام برزای هم قبل من فسخ کرده بودند. اما این پایان ماجرا نبود و باید در هیئت فوتبال تهران هم آن را ثبت می کردیم. هیئت فوتبال هم در مرکز شهر تهران قرار دارد و مسیر ۵۵ دقیقه ای را در ۲۵ دقیقه طی کردیم تا رسیدیم هیئت فوتبال و خوشحال بودم که می توانم پرسپولیسی شوم. همین که آمدم امضاء کنم و انگشت بزنم ناگهان از دادستانی تماس گرفتند با هیئت فوتبال که قرارداد هیچ یک از بازیکنان راه آهن نباید ثبت شود!

به هرحال پروسه واگذاری باشگاه از بابک زنجانی به قوه قضائیه وسط بود؟

بله و این پروسه کمی مرا اذیت کرد اما لطف خدا شامل حالم شد تا اتفاقی بزرگ رقم بخورد و پیراهن تیم پرسپولیس را بپوشم.

با چه مبلغی پیراهن پرسپولیس را پوشیدی؟

سال اول ۸۰ میلیون تومان!

برخی ها شاید تصور کنند که فوتبالیست ها از همان اول قراردادهای کلان می بندند اما علی علیپور خیلی اذیت شد. در یک انباری در نازی آباد زندگی می کردی و... خودت توضیح بدهی بهتر است؟

سال اول بازی در پرسپولیس در یک مکان ۵۰، ۶۰ متری در یاخچی آباد تهران ساکن شدم که اول با خانواده بودم و بعد همسرم هم آمد. شرایط خیلی سختی بود و...

خوب به یاد دارم که همسرت را عقد کرده و می خواستی مراسم عروسی بگیری و پول نداشتی؟

بله، پول نداشتم!

رفتی باشگاه پرسپولیس تا با محمدعلی ترکاشوند معاون این باشگاه صحبت کنی و یک قرارداد جدید ۵ ساله جلوی تو گذاشت!

ترکاشوند به من گفت که بیا و من با آقای طاهری (مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس) صحبت کردم، جوان هستی و می خواهیم به تو کمک کنیم قراردادت اضافه شود که درنهایت یک چیز دیگر شد! البته خدا را صدهزار مرتبه شکرکه قراردادم ۵ سال دیگر تمدید شد. من می خواستم مراسم عروسی خودم را برگزار کنم و آقای طاهری هم گروکشی کرد که اگر تمدید ۵ ساله را امضاء نکنی، ۶۰ میلیون تومان اضافه نمی کنم تا عروسی بگیری و...

(به شوخی) محمدعلی ترکاشوند یکی از زبل ترین و قوی ترین مدیران ورزشی این سال ها در عقد قرارداد بوده است. شاید اگر او در فدراسیون فوتبال بود هرگز کار فوتبال ایران با مارک ویلموتس به اینجا کشیده نمی شد!

بله!

پس ۵ سال دیگر هم بستی؟

از نظر طول مدت قراردادم خیلی خوشحالم ولی از لحاظ مبلغ و مالی خیلی اذیت شدم. شاید آن دوستان مدیر در باشگاه فکر کردند زرنگی است و توانسته اند از شرایط من استفاده کنند.

اگر اشتباه نکنم کریم باقری هم برای تو مصاحبه کرد و گفت که این بچه شرایط سختی دارد و کمک اش کنید؟

درست است، به هرحال از بابت مدت زمان قراردادم خدا را شکر می کنم.

و البته مراسم عروسی ات هم برگزار شد؟

درست است اما در ادامه هر فصل به دلیل شرایط مالی من و اینکه کمترین دستمزد را داشتم، ازدواج هم کرده بودم و نیازهای مالی ام تأمین نمی شد باید هرماه به باشگاه رفته و مذاکره می کردم. به هر حال لطف خدا بود که آن اتفاقات را پشت سر گذاشتم.

اگر موافق باشی یک مقدار به گفت وگوی خودمان ریتم تندتری بدهیم. اولین گل دربی خودت را سال اول حضورت در پرسپولیس در ۱۹ سالگی زدی؟

نه ۱۸ سالگی!

سن و سال فوتبالیست ها هم مثل سن و سال خانم هاست و کمتر و کمتر می شود! ۱۸ ساله بودی و بعد از زدن گل دربی یک شبه ره صدساله را طی کردی و برای مصاحبه به دعوت خبرورزشی به تحریریه ما هم آمدی. علی جان! نان آن گل دربی را خوردی؟

(با تعجب) از چه بابت!؟

مثلا پاداش خوبی گرفته باشی یا قراردادت به اندازه کافی زیاد شد یا اینکه امتیاز خاصی گرفتی؟

نه! من آن گل را لطف خدا می دانم که شامل حالم شد. شرایط سختی را پشت سر می گذاشتم و به دلیل مشکلات مالی، مسکن و ... که داشتم، شب ها تا صبح خوابم نمی برد و حتی گاهی با گریه می خوابیدم اما با توجه به گلی که در دربی به استقلال زدم و اتفاقی که برایم در پرسپولیس افتاد، توانستم خودم را سرپا نگه دارم. موضوع دیگر هواداران پرسپولیس بودند که از آن روز جوردیگری مرا تشویق کردند و دلگرمی دادند.

یک اتفاق مثبت دیگر هم به همراه داشت و در ادامه با ۳ گل بعدی که در دربی زدی و با ۴ گل در این جدال مهم، به یکی از چهره های تاریخ ساز دربی تبدیل شدی. خودت را دربی باز می دانی؟

دربی همیشه سخت است و من واقعا نمی دانم چه بگویم؟

چه شکلی خودت را برای دربی آماده می کنی چون یکی از بازیکنان ریلکس و خونسرد در این دیدار مهم هستی؟

استرس را همه دارند اما سعی می کنم بیشتر با خانواده و آشنایان صحبت کنم اما نکته مهم شاید این باشد که خودم را به خدا می سپارم. می گویم خدایا کمک کن شرمنده هواداران پرسپولیس نشوم و این جمله را مرتب قبل دربی با خودم تکرار می کنم.  

دربی بازترین بازیکن تیم رقیب (استقلال) که خودت دیدی و روبروی او بازی کردی؟

خیلی حضور ذهن ندارم اما فکر کنم ارسلان مطهری خوب و دربی باز بوده است. برای ارسلان هرجایی که هست آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.

روز دربی و قبل از بازی در اتوبوس تیم معمولا چه آهنگ هایی گوش می کنی؟ شمالی یا اینکه...؟

معمولا آهنگی گوش نمی کنم و سعی می کنم با جو تیم همراه شوم. البته تصویرسازی می کنم که اگر فلان اتفاق افتاد چه کنم و پیش بینی یکسری از موقعیت و لحظه ها و از این حرف ها... که بتوانم بهترین واکنش را نشان دهم اما آهنگ گوش نمی کنم!

می دانیم تا دربی بعدی خیلی مانده است اما اگر دوست داری همین هفته آینده جلوی استقلال موسیمانه که متحول هم شده بازی کنید؟

بله، واقعا دوست داشتم چون الان همه از استقلال تعریف و تمجید می کنند. دوست داشتم این اتفاق می افتاد تا خودمان را ثابت می کردیم و پرسپولیس هم همیشه حرفش را داخل زمین زده و بازیکنانش با عشق کار می کنند.  

راستی بهمن سال ۱۳۹۸ وقتی به استقلال گل زدی، شادی گل شیخ دیاباته را تقلید کردی و حاشیه ساز شدی.  

تنها اشتباهی بود که انجام دادم و خود شما می دانید من اصلا در فوتبال اهل حاشیه نبودم.

کُری هم با دیاباته و استقلالی ها داشتی!؟

کُری هم داشتیم ولی اشتباه کردم. می خواستم بگویم اگر قرار است کسی ادای ببر و پلنگ در بیاورد، بازیکنان پرسپولیس باید این کار را کنند اما اشتباه کردم.  

اگر زمان به عقب برگردد باز همان شادی دیاباته ای (!) را تکرار می کنی؟

نه، اشتباه است و دیگر تکرار نمی کنم.

و یک مرتبه چشمت به فرهاد مجیدی افتاد و عذرخواهی کردی. توضیح بیشتری می دهی؟ به سرمربی استقلال چه گفتی؟

گفتم که آقا فرهاد من اصلا قصد بی ادبی نداشتم و اهانتی نکردم و واقعا نمی خواستم کسی را ناراحت کنم. بعد از آن اتفاق صلاح دیدیم از سرمربی حریف عذرخواهی کنم.

و فرهاد مجیدی چه گفت؟

اصلا برایت مهم نباشد و تمام شد و رفت! فرهاد مجیدی خیلی برخورد خوبی داشت.

می خواهیم برویم به زمان جدایی تو از پرسپولیس! تو در پرسپولیس، به همه عناوین تیمی و فردی رسیدی؛ ۴ قهرمانی در لیگ برتر، یک قهرمانی جام حذفی، ۳ سوپرجام، نایب قهرمانی آسیا و آقای گلی لیگ برتر، بهترین مهاجم لیگ برتر و بهترین گلزن تاریخ پرسپولیس و عناوین فردی دیگر که به دست آوردی. یک جورهایی اشباع شده بودی! درست است؟

اشباع نشده بودم اما دوست داشتم به اروپا بروم و فوتبال در آن سوی مرزها را تجربه کنم. این آرزوی بچگی من بود اما واقعا میلی هم برای تمدید قرارداد من از طرف باشگاه نبود!

یک نقطه اینجا بگذاریم! همان زمان می گفتند علی علیپور از سه، چهار  ماه قبل از جدایی از پرسپولیس با باشگاه پرتغالی ماریتیمو قرارداد هم بسته بود!؟

نه این طور نبود. خودم هم این موضوع و حرف ها را شنیدم که علی پور آن طرف تمام کرده است. می خواستند من را روبروی هواداران پرسپولیس بگذارند.

یک بحث دیگری هم مطرح شد و اینکه به خاطر از دست دادن ضربه پنالتی در بازی با ماشین سازی با کادرفنی پرسپولیس هم به مشکل خورده بودی؟

نه اصلا! می دانم آن صحبت ها از کجا سرچشمه می گرفت و دوستان وقتی دیدند نمی توانند یا نمی خواهند قراردادم را تمدید کنند، خواستند به این شکل مرا تحت فشار گذاشته و با احساسات هواداران بازی کنند یا درواقع مرا جلوی هواداران گذاشتند!  

واقعا مسئله دیگری نبود؟

نه، چنین چیزی نبود و من هم دو، سه جلسه با باشگاه صحبت کردم که تمدید کنم. یک مبلغی خواستم و گفتم ۷ یا ۸ میلیارد تومان اما گفتند فقط ۵ میلیون تومان!  

شاید هم علی جان، یک چیزی گفتی که مخالفت کنند؟

نه، اگر آن مبلغ درخواستی را جلویم می گذاشتند امضا نمی کردم!؟ خیلی مسائل وجود داشت که شاید خیلی ها ندانند.

اینکه بازیکنانی آن روز بودند که نیمکت نشین بودند اما از علی علیپور مبلغ بالاتری می گرفتند؟

دقیقا این همان چیزی بود که هرگز درباره آن صحبتی نکردم. قسم خوردن هم ندارد اما می توانید به راحتی قراردادهای آن سال را در بیاورید و حتی قراردادهای ۸ و ۹ میلیارد تومانی هم در پرسپولیس ثبت شد!

نکته ای که حضور ذهن دارم و حتی در آن مقطع با یحیی گل محمدی هم صحبت کردم این است که شخصا با تو تماس گرفت تا از رفتن به پرتغال منصرف شوی. معمولا یحیی گل محمدی با بازیکنان تماس نمی گیرد اما...

زنگ زد و گفت که عجله نکن! بعد از جام حذفی صحبت کردیم که آقا یحیی بعد از دو، سه روز تماس گرفت و گفت می خواهی چه کار کنی؟ من هم گفتم اگر شما می مانید و نظرتان هم روی من مثبت استT دوست دارم در پرسپولیس بمانم و قرار شد با باشگاه صحبت کند. باشگاه و مدیرانش اما به نظر می رسید تمایلی به تمدید قراردادم نداشتند.

پشیمان نیستی که ۴ سال از عمر خودت را در لیگ پرتغال سپری کردی؟ شاید می توانستی در این ۴ سال خیلی از رکوردها را در تیم پرسپولیس بشکنی؟

پشیمان نیستم! شاید ناراحت شده و غصه هم خورده باشم اما پشیمان نیستم چون یکی از اهدافم این بود که در اروپا بازی کنم و به آن چیزهایی که دنبالش بودم، برسم.

ببخشید وسط حرفت می آیم اما موفقیت مهدی طارمی چقدر در این تصمیم تو تأثیرگذار بود؟

صددرصد! وقتی می بینی یک ایرانی که زوج و همبازی ات هم بوده آن طور در اروپا و لیگ پرتغال می درخشد هم افتخار می کنی و هم می خواهی تو هم امتحان کنی. عملکرد طارمی را می دیدم هیجان زده می شدم و یکی از عوامل اصلی رفتن من به لیگ پرتغال بود. قبل از رفتنم هم به مهدی زنگ زدم و از او مشورت گرفتم. از مهدی طارمی هم ممنونم که خیلی راهنمایی کرد و به من دلگرمی داد.  می خواستم اتفاق خوبی را برای خودم و فوتبال ایران رقم بزنم اما یکسری مسائل دست به دست هم داد که آن طور خودم دوست داشتم شاید کار پیش نرود.

دوست داری بیشتر صحبت کنی؟

بحث مفصلی را می طلبد اما همین قدر بدانید که در بدو حضورم در ماریتیمو و کشور پرتغال مشکل ویزا پیش آمد. سرمربی تیم دوست داشت زودتر مرا در ترکیب تیمش داشته باشد اما ویزای کار نداشتم و به همین خاطر یک مهاجم دیگر را در ترکیب اصلی گذاشت که از شانس من در چهار، پنج هفته اول طرف خیلی خوب کار کرد و فیکس شد. در سال دوم واقعا شرایط خوبی داشتم و ...
(حرفش را قطع می کنیم) بی تعارف منهای سه تیم پورتو، بنفیکا و اسپورتینگ لیسبون، بقیه تیم های لیگ پرتغال در یک سطح و پایین تر هستند؟

چهارتا تیم و براگا را نگفتید!

براگا تازه مطرح شده و آن سه تیم در پرتغال مشهور و پرافتخار محسوب می شوند.

سطح لیگ برتر پرتغال از سطح لیگ ما چقدر بالاتر است؟

می گویند سطح لیگ پرتغال در سطح لیگ برتر ماست اما اگر بخواهم مقایسه کنم ممکن است یک خرده سوء تفاهم به وجود بیاورد. به هرحال رنکینگ فیفا مشخص است و لیگ پرتغال جزو لیگ های پنجم یا ششم اروپاست. من هم سال دوم حضورم خیلی خوب کار کردم و ۹ گل هم زدم. پاس گل هایی هم دادم و آن قدر خدا را شکر خوب کار کردم که پیشنهاد اسپورتینگ لیسبون از راه رسید!

جدا!؟

بله، اسلام سلیمانی مهاجم معروف و الجزایری اسپورتینگ پا به سن گذاشته و حاضر نبود با دستمزد پیشنهادی اسپورتینگ بماند. مدیران اسپورتینگ لیسبون هم به مدیربرنامه هایم گفتند همه چیز بستگی به اسلام سلیمانی دارد و قرارداد با علیپور مستلزم این است که این مهاجم الجزایری با ما به توافق نرسد. پیشنهاد ویکتوریا گیمارش هم وسط بود که به خاطر تعلل خودم برای تیم اسپورتینگ لیسبون به هم خورد و من به مدیربرنامه هایم گفتم می خواهم برای اسپورتینگ صبر کنم. کمی گذشت و مدیربرنامه هایم اطلاع داد باشگاه ژیل ویسنته پیشنهاد خوبی داده و اگر قبول نکنی ممکن است از دست برود. من هم جواب دادم که عواقب آن پای خودت است و نمی خواستم شانس بازی در تیم بزرگ اسپورتینگ را از دست بدهم و ... بعد یک موجی راه افتاد و مدیربرنامه هایم زنگ زد که باید با ژیل ویسنته امضا کنی و من هم این کار را کردم. من در اردوی تیم ملی زمان آقای اسکوچیچ بودم و ژیل ویسنته هم چیزی را رسانه ای نکرده بود و جالب است به محض اینکه با ژیل ویسنته امضاء کردم، مدیران اسپورتینگ تماس گرفتند که اسلام سلیمانی توافق نکردیم و بیا امضاء کن!

این موضوع هیچ وقت رسانه ای نشد؟

به پژمان راهبر(همکار نازنین ما و سردبیر سایت ورزش سه) گفته بودم...

وای! یعنی به همین راحتی شانس بازی در اسپورتینگ لیسبون را از دست دادی؟

واقعا وقتی ماجرای اسلام سلیمانی و پیشنهاد دوباره اسپورتینگ لیسبون پیش آمد، خیلی حرص خوردم و بلافاصله هم ژیل ویسنته ماجرا را رسانه کرد و همه چیز تمام شد!

توضیح مبسوطی دادی و نمی دانستیم پیشنهاد باشگاه سرشناس اسپورتینگ این طور هوا شد و به هر حال از لیگ پرتغال بگذریم! بعد از ۴ سال به پرسپولیس برگشتی و می خواهیم بدانیم، این پرسپولیس با پرسپولیسی که تو در آن بازی می کردی چه فرقی کرده است؟ بازیکنان پرسپولیس از تو استقبال کردند؟ درواقع فضای آن زمان با الان چه فرقی کرده است؟

خیلی فضای خوب و دوستانه ای در تیم پرسپولیس حاکم است. دوستان قدیمی مثل امید عالیشاه، وحید امیری، سروش رفیعی، فرشاد احمدزاده و... که شناخت خوبی از هم داشتیم و استقبال گرمی هم از من شد. این فضای پرسپولیس واقعا جای خوشحالی دارد.

از فضای رختکن پرسپولیس بگو؟ آن زمان بیشتر چه کسی در رختکن حرف می زد و الان چه کسی؟

کسی حرف رختکن را بیرون نمی برد و حرف نمی زند!

نه، منظور من این بود که آن دوره کدام بازیکن بزرگ تر رختکن را مدیریت می کرد مثلا سید جلال حسینی و الان چه کسی؟

بله، آقا سید و آقا کریم هنوز هم هستند و با آقا افشین پیروانی به جوان ترها کمک می کنند. الان وحید، امید، سروش و بازیکنان بزرگ تر خیلی خوبی داریم که در رختکن به تیم انرژی و روحیه مضاعف می دهند.

جای کدام بازیکن آن دوره پرسپولیس، در این پرسپولیس خالی است؟

نمی توانم اسم یک نفر را بیاورم و ...

مثلا مهدی طارمی چه طوراست؟

من مهدی را دوست دارم و خودش هم این موضوع را می داند. زوج خوبی بودیم و ... اگر بخواهم اسم یک نفر را بیاورم شاید به کسی بربخورد اما اگر دست من بود دوست داشتم همه بازیکنان را داشته باشیم. البته تیم فعلی هم فوق العاده است و همه را دوست دارم.

البته ما می دانیم اما خودت بگو که شوخ ترین بازیکن آن دوره پرسپولیس؟

شوخ ترین بازیکن آن دوره، این دوره و حتی دوره بعدی، فرشاد احمدزاده هم اتاقی خودم است!

فرشاد احمدزاده را در ۳۰ ثانیه تعریف کن؟

فرشاد یک بازیکن خوش قلب و مهربان است که به عنوان یک رفیق همیشه می توانید روی او حساب کنید.

راستی حال امید عالیشاه چه طور است؟

بعد از بازی ملوان زنگ زدم و حالش بهتر شده بود. واقعا به خیر گذشت و...

وقتی روی هوا بلند شد و بعد از برخورد با بازیکن حریف زمین خورد، چه احساسی داشتی؟

آن لحظه متوجه نشدیم و اصلا فکرش را نمی کردیم وضعیت آن قدر وخیم باشد ولی بعد که فیلم را دیدیم واقعا ترسیدیم. بعضی از بچه ها از ترس نتوانستند فیلم عالیشاه را ببینند و خیلی دلخراش بود. ما تازه وقتی به هتل برگشتیم متوجه وخامت اوضاع شدیم. خدا را شکر به خیر گذشت و الان خوشالم از این بابت که امید سلامتی اش را به دست آورده و به زودی سر تمرینات پرسپولیس حاضر می شود.

وحید امیری آچار فرانسه و ترمیناتور تیم پرسپولیس است. فکر می توانی بتوانی در سن و سال وحید امیری هم مثل او بدوی و بازی کنی؟

حالا یک خوبی یا بدی که من دارم این است که جلوجلو چیزی را پیش بینی نمی کنم ولی همیشه از خودم انتظار دارم و هر روز هم سر تمرین با خودم تکرار می کنم که از بهترین روزم بهتر باشم.  

با سرمربی اسپانیایی پرسپولیس پرتغالی صحبت می کنی یا انگلیسی؟

اوایل یک مقدار پرتغالی و اسپانیایی را هم متوجه می شوم اما الان انگلیسی حرف می زنیم.

اگر بخواهی خوان کارلوس گاریدو را در یکی دو جمله تعریف کنی؟

من آدم خوش قلب تر از گاریدو سراغ ندارم. خیلی خوش قلب و مهربان است.

بحث استفاده از تو در پُست وینگر همیشه بحث جذاب خبرنگاران و گاریدو بوده است. خودت توضیح بیشتری نمی دهی؟

فکر می کنم آقای گاریدو پس از آمدن به ایران و جدی شدن بحث حضور من در پرسپولیس، فیلم بازی هایم در پرتغال را سرچ کرده و متوجه شد هم مهاجم نوک و هم وینگر بازی می کنم. اسن تصمیم ایشان بود و من هم همیشه احترام گذاشته و خواهم گذاشت. هدف کمک به موفقیت تیم است و...

اگر بگوید در خط دفاع بازی کن؟

اگر آقای گاریدو بگوید حاضرم در خط دفاع هم بازی کنم!

بی تعارف چند درصد شانس برای قهرمانی پرسپولیس در لیگ برتر، قائل هستی؟

 ۱۰۰ درصد! این پرسپولیس پتانسیل بالایی دارد و این صحبتی است که ما بازیکنان همیشه با خودمان انجام می دهیم. اگر همیشه مثل بازی با آلومینیوم اراک یا نیمه دوم دیدار با ملوان در انزلی باشیم قهرمان می شویم.

و لیگ نخبگان آسیا؟ می دانی که دو بازی سنگین با الهلال و النصر عربستان دارید؟

متأسفانه آن چیزی که می خواستیم و انتظار اشتیم در آسیا برای ما پیش نیامده است. خوب بازی کردیم اما ... حالا خدا را شکر الشرطه عراق را بردیم و جایگاه پرسپولیس در این رقابت ها بهتر شد. فوتبال قابل پیش بینی نیست و هزار رو دارد اما امیدوارم انتظارات هواداران را برآورده کنیم.

در هفته یا روز چند بار به آقای گلی فکر می کنی؟

آقای گلی برای هر بازیکنی باعث افتخار است اما برای من خوشحالی هوادار و موفقیت پرسپولیس مهم تر است.

چند سئوال خاص داریم که دوست هم داریم با ریتم تندتری جواب بدهی؟

بفرمایید!

آرزو داشتی با کدام بازیکن همبازی شوی و نشد؟

ایرانی یا خارجی؟

فرقی نمی کند؟

کریس رونالدو!

اگر هزار میلیارد تومان پول داشتی با آن چه کار می کردی؟

سعی می کنم تا جایی که بشود دست کسانی که نیازمند هستند را بگیرم!

یک استادیوم هم در روستای زادگاه خودت قراخیل بسازی! درست است؟ اسم روستای قراخیل را از این جهت آوردم کمه می دانم چقدر دوستش داری و در هر مصاحبه ای تأکید می کنی، اسمی از آن بیاوری؟

(با خوشحالی) حتما استادیوم می سازم در زادگاه خودم و ممنونم از شما!

اگر می توانستی یک قانون فوتبالی را عوض کنی؟ مثلا آفساید را برداری یا کرنر را جلو تر بیاوری، کدام قانون را عوض می کردی؟

VAR را از فوتبال ایران برمی داشتم!

چرا!؟

چون به نظر خودم بعد از ۴ سال بازی در پرتغال، این چیزی که در فوتبال ایران استفاده می شود  VAR نیست.  در سطح اول فوتبال جهان دوربین ها به خوبی برای تماشاگران تلویزیونی و همه نشان داده و توضیح می دهند که دلیل تصمیم نهایی داور و اتاق کمک داوران ویدئویی چیست اما اینجا با شرایطی که وجود دارد آن را حذف می کردم!

اگر این قدرت را داشتی که برای راحت تر شدن زندگی یک وسیله اختراع کنی یا به ایران بیاوری؟

(باخنده) تاکسی هوایی را راه می انداختم چون فاصله محل تمرین تذ منزلم خیلی زیاد است و همیشه در ترافیک می مانم.  

بچه که بودی دوست داشتی جای کدام شخصیت کارتونی باشی؟

سوباسا در کارتون فوتبالیست ها که یکی از دلایل فوتبالیست شدن من بود!

خنده دارترین اتفاقی که در یک هفته گذشته برایت افتاده را تعریف می کنی؟

(بعد از کمی تأمل و درنگ) حضور ذهن ندارم!

باشد تا آخر این مصاحبه اگر به یاد آوردی بگو! اگردرخیابان ببینی شخصی مورد سرقت و زورگیری قرار گرفته و مظلوم واقع شده است، آن لحظه چه کار می کنی؟  

اگر زورم برسد ۱۰۰ درصد دریغ نمی کنم!

به هر حال ورزشکار هم هستی؟

هر انسانی موظف است که از همنوع خود و مظلوم دفاع کند.

اگر قرار باشد ۲۴ ساعت با یک آدم معروف و ترجیحا غیرفوتبالی باشی، دوست داشتی با چه کسی باشی؟

هنرپیشه که زیاد است و نمی توانم اسم بیاورم ولی علی آقا دایی و حسن یزدانی!

نه، فقط یک نفر!؟

آقای علی دایی و دوست دارم ۲۴ ساعت را با ایشان سپری کنم.

سئوالات ما به اتمام رسید و هنوز خنده دارترین اتفاق یک هفته گذشته خودت را به یاد نیاوردی!؟

نه متأسفانه!