معنای حذف ایران از «نشست آینده» و تاکید الجولانی بر پایان حضور ایران در سوریه به چه معناست؟
سفارت ترکیه که از مارس 2012 و همزمان با آغاز بحران داخلی در سوریه، فعالیتش را در این کشور متوقف کرده بود، ابتدای هفته پس از 12 سال تعطیلی، فعالیت خود را از سر گرفت.
از گفتههای وزیر دفاع ترکیه نیز چنین برمیآید که این بازگشت صرفا در قالب سیاسی و دیپلماتیک نیست. پس از بازگشت سفارتخانه، یاشار گولر طی اظهاراتی از آمادگی کشورش برای ارائه آموزشهای نظامی در صورت درخواست دولت انتقالی جدید در سوریه خبر داده است.
او در پاسخ به اینکه آیا ترکیه در حال بررسی همکاری نظامی با حاکمیت جدید سوریه است یا خیر، به خبرنگاران گفته که آنکارا قبلا با بسیاری از کشورها موافقتنامههای آموزشی و همکاری نظامی داشته و اکنون نیز ممکن است موضوع حضور نظامی ترکیه در سوریه را با حاکمیت جدید این کشور «در صورت ایجاد شرایط لازم» مورد بحث و ارزیابی مجدد قرار دهد.
ترکیه سالهاست که در سوریه تحرک نظامی و امنیتی دارد؛ آنچنانکه گولر نیز اشاره کرده «ما از ابتدای سال جاری میلادی در عملیاتهای خود از جمله در شمال سوریه و عراق 2939 تروریست را خنثی کردهایم.» او همچنین اضافه کرده که «دیر یا زود سوریه را از گروه تروریستی (پ.ک.ک/ی.پ.گ) پاکسازی خواهیم کرد و این چیزی است که حاکمیت جدید در سوریه و ما خواهان آن هستیم.»
در شرایطی که ایران تحت محاصره ژئوپلیتیکی است، حذف آن از سوریه، این محاصره را برای ایران تنگتر خواهد کرد. از این رو تهران میکوشد که از تحریک و هرگونه موضعگیری خصمانه نسبت به حکام تازه دمشق بپرهیزد و در پی یافتن و تقویت کانالهای ارتباطی با آنهاست
آنچه وزیر دفاع ترکیه تحت عنوان حضور نظامی در صورت درخواست دولت جدید سوریه به آن اشاره کرده، حضور مستشاری با توجیه درخواست دولت سوریه است؛ شبیه به حضور نظامی که ایران پیش از این در سوریه داشت.
ایران همواره تاکید داشته که حضور نیروهای نظامی ایران در سوریه در واقع مستشاری و به خواست دولت مستقر در سوریه است. ایران البته از این حضور در راستای مقاصد مورد نظر از جمله تقویت جبهه مقاومت استفاده کرده است.
با روندی که طی میشود اما به نظر میرسد که به زودی این ترکیه است که چنین حضوری را در سوریه خواهد داشت؛ البته آن هم در جهت اهداف آنکارا که مهمترینش سرکوب گروههای کُردی است که علیه دولت ترکیه مبارزه میکنند.
از ابتکار «آستانه» تا غیبت در «نشست آینده»
حذف ایران از سوریه اما به همین جا ختم نمیشود. بهمن 1395 به دنبال آتشبسی که میان دولت سوریه و گروههای مسلح پس از چندین سال درگیری داخلی برقرار شد، مذاکرات آستانه به ابتکار ایران شکل گرفت.
از آن زمان «مذاکرات صلح سوریه در آستانه» با دستور کار بررسی تعیین سازوکارهایی برای خروج سوریه از بحران و روند صلح میان دولت و مخالفان برگزار شده و تهران نیز همواره در آن حضور داشته است. در واقع مذاکرات آستانه با محوریت تهران، مسکو و آنکارا برگزار میشد.
به نظر نمیرسد فعلا مسیری برای بازیابی قدرت ایران در سوریه وجود داشته باشد. آنچه این بنبست را برای تهران خطرناک میکند، پر شدن جای خالی ایران با رقبای منطقهای آن به ویژه ترکیه است
با پیشروی نیروهای مخالف اسد به سوی دمشق، اما عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران نسبت به فروپاشی مذاکرات آستانه اظهار نگرانی کرد. او که تنها چند روز پیش از سقوط دولت اسد در تور منطقهای به سر میبُرد، در گفتگویی با رسانه قطری «العربی الجدید» گفت که «سه کشور ایران، روسیه و ترکیه در طول مذاکرات آستانه تعهد دادند جناحهای نزدیک به خود را مهار کنند و من به شدت نسبت به فروپاشی روند آستانه نگران هستم که شکست در تحقق اهداف آن موجب فروپاشیاش شود، در حالی که یافتن جایگزینی برای این روند آسان نیست.»
عراقچی البته ادامه داده بود: «پس از رایزنیهایم با آقای فیدان توافق کردیم هرچه سریعتر نشستی برای روند آستانه برگزار شود و این میتواند اقدام خوبی باشد.»
علیرغم تلاش وزیر خارجه برای فعال نگه داشتن مذاکرات آستانه، آنچه در این مقطع در حال رخ دادن «غیبت ایران» از جلسات و مذاکرات مربوط به سوریه و تحولات آن است.
ابتدای هفته، یعنی روز شنبه 14 دسامبر «نشست آینده سوریه» با حضور وزرای خارجه کشورهای عربی، ترکیه، آمریکا و نماینده اتحادیه اروپا در اردن برگزار شد. گفته میشود که این نشست از سوی ترکیه، یکی از سه عضو مذاکرات آستانه برگزار شده، اما از دو عضو دیگر یعنی ایران و روسیه برای شرکت در آن دعوت نشده است.
این غیبت به زعم بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان نشانه واضح دیگری دال بر محدود شدن هر چه بیشتر ایران برای حضور و اثرگذاری در جریان تحولات منطقه و آینده سوریه است.
پازل حذف کامل ایران از معادلات منطقهای
در عین حال کارشناسان تاکید میکنند که این موضوع بخش دیگری از پازل محاصره ژئوپلیتیکی ایران و حذف کامل آن از معادلات منطقهای است. نکته قابل توجه اینکه ترکیه در چیدن این پازل سهم بسزایی دارد. ایران در شمال عملا موقعیت خود را در منطقه قفقاز از دست داده و تاکید باکو -آنکارا بر پروژههایی مانند دالان زنگزور به شدت آن را تهدید میکند.
همان انفعالی که ایران در مورد تحولات قفقاز جنوبی نشان داد، در مورد عراق نیز در حال تکرار است. ترکیه در عراق نیز در حال پیشبرد پروژه «مسیر توسعه» است که طی آن با اتصالات ریلی میان دو کشور، کشورهای حوزه خلیج فارس و حتی چین و هند از طریق این مسیر به بازارهای اوراسیا دسترسی پیدا خواهند کرد و نقش کریدوری ایران در این مسیر نیز از بین خواهد رفت.
ایران در نشست «آینده سوریه» که ابتدای هفته برگزار شد، غایب بود و به نظر میرسد به عنوان مبتکر مذاکرات آستانه و به عنوان یکی از سه کشوری که سالها در مذاکرات خروج سوریه از بحران حضور داشت، اکنون از تصمیمات و جلسات پیرامون آینده سوریه کنار گذاشته شده است
نمونههای متعدد دیگری این محاصره ژئوپلیتیک ایران وجود دارد. در این شرایط حذف از سوریه، این محاصره را برای ایران تنگتر خواهد کرد.
از این رو همانگونه که پس از سقوط دولت اسد دیده شده، ایران میکوشد که از تحریک و هرگونه موضعگیری خصمانه نسبت به حکام تازه دمشق بپرهیزد و در پی یافتن و تقویت کانالهای ارتباطی با آنهاست. این رویه اما چقدر میتواند ایران را در مورد بازیابی موقعیتش در سوریه، هرچند اندک، امیدوار کند؟
مردی که ایران را «آتشفشانی در شُرف انفجار» میخواند
اظهارات محمد الجولانی دست کم در این مقطع میتواند پاسخی برای این سوال باشد. مصاحبهای از او مربوط به سالهای قبل در فضای مجازی بازنشر شده که در آن به صراحت میگوید: «ما قصد داریم دستهای ایران را از منطقه قطع کنیم و اگر بیشتر لازم باشد، جنگ را به داخل ایران میبریم.»
وی با بیان اینکه «ایران روی یک آتشفشان قرار دارد که درشُرف انفجار است»، به جمعیت هشت میلیونی کُردها در ایران، عربهای اهوازی که به گفته او به حاشیه رانده شده و مورد آزار و اذیت هستند، قبایل بلوچستان و همچنین چهار میلیون تُرک و سنی بودن اکثر آنها به عنوان پتانسیلی برای ناآرامی اشاره میکند.
اکنون که او و نیروهایش قدرت را در دمشق دست گرفتهاند، گفته است که با «جامعه ایران» هیچ خصومتی ندارد. او همچنین در گفتوگو با خبرنگاران عربی خبرها مبنی بر تماسها با ایران برای تضمین دادن نسبت به امنیت سفارت ایران و اماکن مقدسه شیعیان را تایید کرده است.
در عین حال اما او در مدت کوتاهی که بر دمشق مسلط شده، بر پایان حضور ایران در سوریه به عنوان یک دستاورد بزرگ تاکید کرده است. الجولانی حتی در شرایطی که اسرائیل زیرساختهای سوریه را زیر حملات مکرر هوایی گرفته است، درباره این حملات اظهار کرده که «کشور به سمت توسعه و بازسازی حرکت میکند و به سمت ثبات پیش میرود، کشور آمادگی جنگ دیگری را ندارد و درگیر جنگ دیگری نخواهد شد. منبع اصلی ترس ما از شبه نظامیان ایران، حزبالله و رژیم (دولت اسد) بود.»
با این مواضع به نظر نمیرسد فعلا مسیری برای بازیابی قدرت ایران در سوریه وجود داشته باشد. آنچه این بنبست را برای تهران خطرناک میکند اما پر شدن جای خالی ایران با رقبای منطقهای آن به ویژه ترکیه است. آمریکا، اروپا و اعراب نیز به سهم خود این جای خالی را پُر خواهند کرد و بیم آن میرود که ایران از جبههای جدید تحت انزوای بیشتر سیاسی و اقتصادی قرار بگیرد.