مخالفان امروز اسد قربانیان فردای سوریه
احسان انصاری: سقوط یک شبه دولت بشار اسد همه معادلات خاورمیانه را به هم ریخته است. این موضوع را به راحتی میتوان از نحوه موضعگیری رهبران کشورهای مختلف مشاهده کرد.
برخی تلاش میکنند با علم به بحران عمیق در خاورمیانه شرایط را عادی جلوه بدهند و در مقابل برخی به هراس افتادهاند که مبادا پیامدهای درگیری داخلی در سوریه به کشورهای دیگر نیز سرایت و معادلات را پیچیدهتر از گذشته کند. در چنین شرایطی است که نقش بازیگران مهم خاورمیانه مانند ایران، ترکیه، روسیه و عربستان بیشتر به چشم خواهد آمد. این در حالی است که به نظر میرسد هر چهار کشور مذکور روند متفاوتی را نسبت به اتفاقات رخ داده در پیش خواهند گرفت. پیچیدگی وضعیت در شرایطی بیشتر خواهد شد که در هفتههای آینده دونالد ترامپ نیز کار خود را به صورت رسمی در کاخ سفید آغاز خواهد کرد. ترامپی که تاکنون برنامههای آینده خود را افشا نکرده و مشخص نیست در مقابل تحولات خاورمیانه که این روزها سریعتر از هر زمانی رخ میدهد چه رویکردی در پیش خواهد گرفت. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این وضعیت با دکتر ابراهیم فیاض استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
*مهمترین دلایل و پیامدهای سقوط دولت بشار اسد در سوریه چه بود؟
هوش مصنوعی در تغییرات اجتماعی در دنیای امروز نقش مهمی پیدا کرده و به همین دلیل من معتقدم این وضعیت در سوریه نیز وجود داشته است. آنچه در سوریه اتفاق افتاد در واقع وضعیت تراژیکی بود که برای بشار اسد به وجود آمد که در نهایت به سقوط دولت وی منجر شد. من سقوط دولت اسد در سوریه را آغاز سلسله بحرانهای آینده در این کشور میدانم و معتقدم گروههای بنیادگرایی که موفق شدند دولت اسد را ساقط کنند پس از مدتی با هم درگیر میشوند و این کشور در آینده با بحرانهای عمیقتری مواجه خواهد شد. از سوی دیگر به دلیل اینکه گروههای بنیادگرایی که در سوریه به قدرت رسیدند دیدگاه فرامرزی دارند این احتمال وجود دارد که پس از درگیریهایی که با هم پیدا میکنند این درگیری را به سمت کشورهای دیگر خاورمیانه مانند اردن، عراق، عربستان و حتی ترکیه نیز بکشانند. در واقع آنچه در شرایط کنونی در خاورمیانه رخ داده نوعی دوگانگی بین بنیادگرایی و سرمایهداری است که در کشورهای خاورمیانه وجود دارد. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که چین از دولت بشار اسد حمایت اقتصادی میکرد و نباید نقش این کشور را نیز در معادلات آینده در نظر نگرفت. این در حالی است که احتمال اینکه ترکیه نیز وارد بحران شود زیاد است. در شرایط کنونی احتمال اتحاد علویهای سوریه و علویهای ترکیه وجود دارد.
*در چنین شرایطی خاورمیانه با چه چالشهای جدی مواجه خواهد شد؟
آنچه میتوان درباره چشمانداز آینده ترسیم کرد این است که فاندامنتالیسم سنی که به نوعی پان عربیسم نیز آغشته است قدرتمند میشود اما پان عربیسم به دلیل اینکه فرقههای زیادی در آن وجود دارد و با هم اتحاد ندارند، در نهایت شکست خواهد خورد. اتفاق مهمی که رخ داده این است که کشورهایی مانند ایران، روسیه و چین به دلیل سقوط اسد هوش مصنوعی را بیشتر جدی میگیرند و خود را آماده مراحل بعدی میکنند. در این بین حتی کشورهایی مانند عربستان و مصر نیز ممکن است با چالش مواجه شوند. از سوی دیگر نوعی فاندامنتالیسم اسرائیلی نیز وجود دارد که در مقابل انتولوژیکالهایی قرار دارند که به دنبال همزیستی مسالمتآمیز به فلسطینیها هستند. اگر جریان انتولوژیکال بر جریان فاندامنتالیکال فشار وارد کند این احتمال وجود دارد که کشورهای دیگر خاورمیانه نیز وارد درگیری و چالش شوند. بدون تردید اگر بنیادگرایان در شرایطی قرار بگیرند که در سوریه مورد حمله قرار بگیرند ترجیح میدهند به کشورهایی مانند اردن حمله کنند. این در حالی است که جریان فاندامنتالیسم یا بنیادگرایی در اردن بسیار قوی است. عمق بنیادگرایی سنی در کشوری مانند عربستان، توسط بن لادن و در اردن نیز توسط امثال الزرقاوی شکل گرفته است. جولانی رهبر مخالفن اسد نیز در اردن بزرگ شده است. در غرب عراق نیز سنیهای الانبار قرار دارند که بیابانگرد هستند و به همین دلیل میتوانند در کنار بنیادگرایان اردن جبههای قوی را تشکیل بدهند. ایران، روسیه و چین نیز یاد گرفتهاند که از دور ماجرا را دنبال کنند. به این معنی که در امور تا جایی که میتوانند دخالت نکنند تا آسیب کمتری ببینند اما ترکیه با توجه به شرایط موجود، در وضعیت شکنندهای قرار گرفته است.
*چرا ترکیه در وضعیت شکنندهای قرار گرفته است؟
ترکیه از وضعیت اقتصادی مناسبی برخوردار نیست و در این زمینه با چالشهای جدی است. به همین دلیل نیز من معتقدم سوریه در نهایت به باتلاق ترکیه تبدیل خواهد شد. اینکه بنیادگرایان از اردن و غرب عراق به سمت عربستان حرکت کنند نیز از احتمال بالایی برخوردار است. اتفاق مهمی که در خاورمیانه در حال رخ دادن است این است که تغییرات مهمی با سرعت بالا در حال وقوع است که میتواند بسیاری از معادلات موجود را بههم بزند. زمینههای این اتفاق نیز به خوبی فراهم شده است. حزب بعث در سوریه از سالها قبل قابلیتهای خود را از دست داده و میتوان گفت که دیگر مرده بود و تنها یک فسیل از آن مانده بود. در واقع حزب بعث موجب عقب ماندگی سوریه شده بود. ابن خلدون تعبیری دارد که عنوان میکند: «تمدن از جایی آغاز میشود که منطقهای آباد است و در کنار منطقهای قرار دارد که آباد نیست. در جدالی که بین این دو منطقه صورت میگیرد تمدن پدید میآید.» من تلاش میکنم از منظر علوم اجتماعی به مسأله نگاه کنم چون معتقدم علوم اجتماعی زیربنای علوم سیاسی است. در گذشته تاریخ روسها همواره مورد حمله تاتارها یا ترکها قرار داشته و تاتارها تا کییف پایتخت اوکراین نیز پیشروی کردهاند. این وضعیت امروز نیز توسط اردوغان به شکل دیگری دنبال میشود. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که ایران دولت بشار اسد را تحمل کرد تا زمینههای حمایت لجستیک از حزبا... لبنان فراهم باشد، اما بشار اسد در سالها و ماههای اخیر تلاش میکرد از ایران فاصله بگیرد.
من سقوط دولت اسد در سوریه را آغاز سلسله بحرانهای آینده در این کشور میدانم و معتقدم گروههای بنیادگرایی که موفق شدند دولت اسد را ساقط کنند پس از مدتی با هم درگیر میشوند
*چرا اسد از ایران فاصله گرفت؟
اسد از ایران فاصله گرفت و به سمت امارات متمایل شد تا به این وسیله بتواند کشور خود را بازسازی کند. این وضعیت باعث ناامیدی ایران و حتی روسیه از دولت اسد شد. کار حتی به جایی رسیده بود که این اواخر برخی در سوریه میگفتند دشمنی اسرائیل با سوریه به دلیل همراهی اسد با ایران است و باید ایرانیها را از سوریه بیرون کرد. اسد این رویکرد را در پیش گرفت و روسیه هم حمایت کرد. روسیه از این رویکرد حمایت میکرد تا خود به قدرت مطلق در سوریه تبدیل شود و رقیبی به نام ایران در این کشور نداشته باشد. به همین دلیل بود که پس از سقوط دولت اسد گمانهزنیهای متعددی درباره احتمال معامله روسیه بر سر سوریه مطرح شد. همه این اتفاقات در حالی رخ میدهد که در هفتههای آینده دونالد ترامپ به صورت رسمی به عنوان رئیسجمهور آمریکا کار خود را آغاز خواهد کرد. چین نیز خود را از ماجرا دور نگه داشته و دلیل آن نیز این است که قدرت اقتصادی این کشور در حال اوج گرفتن است و رهبران این کشور نمیخواهند این روند متوقف شود. چین کمکهای اقتصادی زیادی به سوریه میکرد اما با سقوط بشار اسد دیگر پولی به سوریه نمیدهد و خود را از ماجرا خارج میکند.
*با توجه به شرایط موجود احتمال اینکه حکومت آینده در سوریه یک حکومت سکولار باشد بیشتر است یا یک حکومت رادیکال اسلام گرا؟
بدون تردید احتمال شکلگیری یک حکومت سکولار در سوریه بیشتر خواهد بود. گروههای مخالف اسد که قدرت را در سوریه به دست گرفتهاند دیر یا زود با هم درگیر میشوند و این درگیریها به بحرانهای بزرگ اجتماعی و سیاسی منجر خواهد شد و حتی برخی کشورها ناچار میشوند علیه گروه حاکم در سوریه اقدام و به آنها حمله نظامی کنند. این احتمال نیز قوی است که درگیریهای داخلی سوریه ادامه پیدا کند و پس از مدتی از طریق اردن و غرب عراق به سمت عربستان کشیده شود و این کشور را نیز دچار بحران کند. در واقع گروههایی که امروز به جای دولت اسد در سوریه قرار دارند قربانیان آینده خواهند بود و اغلب آنها در جنگهای درون گروهی کشته خواهند شد.
منبع : آرمان ملی