«بهرغم پیگیریها، هنوز به دانشگاه بازنگشتهایم»
سعیده علیپور
ماشین خالصسازی و اخراج اساتید دانشگاهها بهرغم انتقادات بسیار، تا آخرین روز فعالیت دولت ناکام سیزدهم بیوقفه در حرکت بود تا اینکه رئیس دولت چهاردهم وعده داد که این روند را متوقف میکند و اساتید اخراجی را به دانشگاهها برمیگرداند.
بازگشت اساتید اخراجی که عمدتاً به دلایل سیاسی و عقیدتی در سه سال دوران رئیسی و بعد از اعتراضات ۱۴۰۱ از تدریس محروم شدند یکی از مهمترین وعدههای پزشکیان در انتخابات اخیر ریاست جمهوری بود. او حتی با یکی از همین اساتید اخراجی در نشست انتخاباتی تلویزیون در خصوص موضوعات فرهنگی حاضر شد و در مراسم معارفه وزیر علوم هم صریحا دستور بازبینی احکام این اساتید را ابلاغ کرد. علاوه بر او، محمدرضا عارف، معاون اول دولت و همچنین حسین سیمایی صراف، وزیر علوم در هفتهها و ماههای اخیر بارها از بازگشت اساتید اخراجی یا تعلیق شده سخن گفتند و در آخرین مورد هم یعنی 12 آذر ماه، رئیسجمهور خیال همه را راحت کرد و در دومین گفتوگوی تلویزیونی خود اعلام کرد بسیاری از دانشجویان و اساتیدی که مشکل قضایی نداشتند، به دانشگاه بازگشتند. اما به نظر میرسد اوضاع چنین هم که رئیس دولت به تصویر کشیده بر وفق مراد نیست. چراکه شماری از اساتید اعلام کردند نه تنها به دانشگاه بازنگشتهاند که حتی به واسطه همین اخراج برای آنها هم شکل گرفته است.
برخی از استادان اخراجی، قطع همکاریشده، تعلیقی و بازنشسته، جمعه 16 آذر در نامهای خطاب به رئیسجمهور نوشتند «بهرغم وعدههای او و «علیرغم پیگیریهای فردی و جمعی» هنوز به دانشگاه بازنگشتهاند.» این افراد افزودهاند که به علت دفاع از آزادی آکادمیک از حضور در دانشگاه منع شده و هنوز به دانشگاه برنگشتهاند
نامه استادان اخراجی و تعلیق شده به پزشکیان
جمعی از اساتید دانشگاه که در سالهای اخیر از دانشگاه اخراج شدهاند، روز جمعه 16 آذر در نامهای خطاب به رئیسجمهور نوشتند بهرغم وعدههای او و «علیرغم پیگیریهای فردی و جمعی» هنوز به دانشگاه بازنگشتهاند.
برخی از اساتید اخراجی، قطع همکاریشده، تعلیقی و بازنشسته در این نامه افزودهاند که به علت دفاع از آزادی آکادمیک از حضور در دانشگاه منع شده و هنوز به دانشگاه برنگشتهاند.
این نامه که به امضای ۲۰ استاد دانشگاه از دانشگاههای فردوسی مشهد، گیلان، اصفهان، شیراز، بیرجند، مؤسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، صنعتی همدان، حکیم سبزواری، باهنر کرمان، دانشگاه فنی منتظری، چمران اهواز، جهرم علم و صنعت و خلیج فارس رسیده؛ تنها امضای بخش اندکی از اساتید اخراجی را پای خود دارد و شمار اخراجیهای دانشگاه که احتمالا از پیگیری کار خود و نامهنگاری به رئیسجمهور هم ناامید شدهاند از این تعداد بیشتر است. در بخشی از این نامه همچنین آمده است: «تا آنجا که اطلاعات ما از وضعیت همکارانی که در شرایط مشابه هستند نشان میدهد، اگرچه در مواردی اقداماتی برای بررسی پروندههای آنان آغاز شده است، اما «اکثر» آنان هنوز موفق به بازگشت به دانشگاه نشدهاند. اطلاعرسانی وزارت عتف درخصوص فهرست افرادی که موفق به بازگشت به کار شدهاند میتواند در این زمینه روشنگر باشد».
12 آذرماه، رئیس جمهور خیال همه را راحت کرد و در دومین گفتوگوی تلویزیونی خود اعلام کرد بسیاری از دانشجویان و اساتیدی که مشکل قضایی نداشتند، به دانشگاه بازگشتند. اما به نظر میرسد اوضاع چنین هم که رئیس دولت به تصویر کشیده بر وفق مراد نیست
اقدام موثری در این مورد صورت نگرفته است»!
جدای از تاکید رئیسجمهور در خصوص بازگرداندن اساتید اخراجی به دانشگاهها، در همین رابطه محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت هم بدون آنکه آماری از اساتید بازگردانده شده به دانشگاه دهد، دهم آذر ماه گفته بود که موضوع آنهایی که بازنشستگی اجباری داشتند و خودشان هم مایل به بازگشت به دانشگاه بودند را پیگیری کردیم.
در این میان البته افراد صاحب نامی چون؛ محسن برهانی، استاد حقوق دانشگاه تهران و علی شریفی زارچی، استاد انفورماتیک دانشگاه صنعتی شریف هم که اسامی آنها در یکسال اخیر فراوان رسانهای شده بود به دانشگاه بازگشتند و بسیاری را به حل مشکل امیدوار کردند. با این حال این تمام داستان نبود. چرا که بسیاری دیگر هم هستند که چنین شانسی نصیب آنها نشده است.
حتی ۱۲ استاد اخراجی یا تعلیقی دانشگاه، اول مهرماه امسال، نیز در نامهای خطاب به مسعود پزشکیان اعلام کرده بودند که بهرغم اظهارنظرهای او درباره بازگشت اساتید اخراجی به دانشگاهها هیچ «اقدام موثری در این مورد صورت نگرفته است».
در همین حال نگار ذیلابی، استاد تاریخ دانشکده الهیات دانشگاه بهشتی، که از اساتید تعلیقشده پس از اعتراضهای سال ۱۴۰۱ است، ابتدای آذر امسال با انتشار متنی در شبکه اجتماعی تلگرام نوشت: «با وجود اینکه دادگاه بدوی و تجدیدنظر دیوان عدالت به نفع او رأی داده، اما رئیس دانشگاه، بهدلیل فشار بازجوی پرونده او، از اجرای حکم بازگشت به کارش خودداری کرده است.»
دنده عقب ماشین خالصسازی
هر چند ماشین تصفیه دانشگاهها همیشه روشن بوده است اما، پس از ماجرای جانباختن مهسا امینی و گسترش موج اعتراضات در دانشگاهها برخی از اساتید نیز به دلیل حمایت از اعتراضات دانشجویان، نامههای قطع همکاری خود را دریافت کردند. البته مسئولان دانشگاه هیچ گاه دلایل سیاسی را برای این حذفهای سیتماتیک نپذیرفتند و مثلا علی مقیمی، رئیس وقت دانشگاه تهران مدعی شد که برخی استادان به علت «مشکلات اخلاقی و داشتن شاکی» از کار منع شدند. بسیاری در این اظهارات به وضوح رد پای تلاش برای اقناع رسانهها را دیده و هدف از بیان آن را آزمون و خطا برای کاهش فشار افکار عمومی دانستند. در حالی که افکار عمومی حتی ذرهای در خصوص این اقدامات بحثبرانگیز حاکمیت که به تعبیری «انقلاب فرهنگی جدید» بود، قانع نشد، ناامید و نگران از موج یکدستسازی معتقد بود که درهایی که برای نخبگان کارنامهدار بسته میشود، برای چند هزار نیروی خودی با عناوین نیروی انقلابی و وفادار و به کمک سهمیه باز میشود. افرادی که کارنامه علمی مورد وثوقی نداشتند و آینده علمی دانشگاهها و دورنمای توسعه کشور را به شدت تحتالشعاع قرار میدهند. چهرههایی همچون امیرحسین ثابتی، مجری عضو جبهه پایداری و عباس موزون مجری برنامه «زندگی پس از زندگی» که با وجود تغییر دولت و تغییر روسای دانشگاهها، همچنان محکم و استوار! در دانشگاهها هستند.
ابهامات در بازگشت اساتید ادامه دارد
در این میان در حالی که فراوان از بازگشت اساتید سخن به میان میآید، اما اساتید اخراج شده نظر دیگری دارند.
مثلا، مهدی خویی استاد اخراج شده دانشگاه علامه طباطبایی به رویداد۲۴ گفته اشت: «غیر از آنچه در رسانهها و اظهارات پزشکیان در مورد بازنگری در پروندههای اساتید اخراجی مطرح شده، هیچ تحولی رخ نداده و تماسی با ما گرفته نشده است».
استاد سابق رشته جامعه شناسی دانشگاه علامه ادامه داده است: «دانشگاهها هنوز کمیتهای برای بازنگری پروندهها تشکیل ندادهاند و هر موقع در این باره از آنها سوال میکنیم میگویند دلیلش این است که هنوز تیم قبلی نرفته و تیم جدید نیامده است.»
در حالی که اغلب این اخراجها به اعتراضات سال 1401 مربوط میشده است اما دانشگاه در نامه قطع همکاری خود از دلایل محکمهپسند استفاده میکرد تا این اخراجها سیاسی جلوه نکند.
البته اخراج اداری، آموزشی و بازنشسته کردن اساتیدی که با حاکمیت همسویی ندارند، ترفند جدیدی نیست. اخراج عقیدتی و سیاسی اساتید در دهه ۸۰ با اسم رمز «بازنشستگی اجباری» انجام میشد. در سه سال ریاست جمهوری رئیسی روند بازنشستگیهای پیش از موعد متوقف نشد، اما ترفندهای جدید آموزشی و اداری هم به آن افزوده شد.
در این میان اما به نظر میرسد مساله اساتید تا همین جا از دست دولت بر میآمده و پس از این امیدی نمیتوان به حل مسئله داشت. مثلا چندی پیش سیمایی صراف، وزیر علوم، اذعان کرد که بعید میداند قوه قضاییه مجدد پروندهها را بررسی کند هرچند سعی کرده امیدش را از دست ندهد.
با این حال بسیاری از صاحبنظران معتقدند؛ حتی در صورت برگشت این اساتید هم باید به صورت کلی طرحریزی صورت گیرد تا همیشه تمدید قرارداد مثل چوب بالای سر استادان نباشد و استقلال رای را از آنها نگیرد. چرا که استقلال رای لازمه زنده بودن دانشگاههاست موضوعی که سالهاست نظام حاکم در پی حذف آن است.