چرا ارتشیهای سوریه نمیجنگند و به راحتی میدان نبرد را ترک میکنند؟
وقتی حقوق کارمند سوریهای ۳۰ تا ۴۰ دلار است، این یعنی توان تاب آوری نداری و دشمن به راحتی میتواند خیلی از نیروهای شما (سوریه) را بخرد، که همین کار را هم کردند. خیلی از ارتشیهای سوریه برای دشمن کار میکردند و به راحتی پست هایشان را تحویل دادند/ اگر ایران یا سوریه از کارت کٌردها علیه ترکیه استفاده کنند، ترکیه دستش خیلی خالی است و کاری نمیتواند بکند، هم جمعیت کٌرد ترکیه زیاد است و هم آنها در نوار جنوبی کاملاً مستقر هستند.
تحولات سوریه چنان برق آسا بود که همه را شگفت زده کرد، ابو محمد الجولانی رهبر گروه تروریستی هیئت تحریر الشام تنها چند روز پس از آغاز جنگ وارد حلب شد.
وی که خود از اعضای پیشین القاعده است، این سازمان را از ادغام گروههای تروریستی مانند؛ جبهه فتح شام، جبهه انصار الدین، جیش السنه، لواء الحق و جنبش نورالدین زنکی، سازماندهی کرده است. برخی نیروهای تحریر الشام در هنگام ورود به حلب، پرچمهای داعش و القاعده را حمل میکردند.
حلب پایتخت اقتصادی سوریه و دومین شهر بزرگ این کشور است و علی رغم تکذیب رسمی ترکیه، گفته میشود، نیروهای تحریر الشام توسط ترکیه آموزش و تجهیز شده اند.
عطا بهرامی عضو ستاد بازسازی سوریه و کارشناس مسائل این کشور در اینباره به آفتابنیوز گفت: تحولات سوریه به نوعی ادامه جنگ غزه است، اسرائیل در غزه نتوانست به تمام اهدافش برسد و آتشبس لبنان نیز بر ناکامیهای این رژیم افزود، اینها بلافاصله به سراغ سوریه آمدند و گروههای تکفیری که در این چند سال ادلب را در اختیار داشتند به حلب حمله کردند، یکی از اشتباهات ارتش سوریه این بود که در این چند سال ادلب را کاملاً به حال خود رها کرده بود. تکفیریها در این چند سال توانستند بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار نفر نیرو در ادلب سازماندهی کنند و لجستیک سنگینی نیز از طرف ترکیه و اسرائیل در اختیار آنها قرار گرفت.
وی افزود: این گروهها توانستند برخلاف جنگ قبلی، حلب را تنها در چند روز تصرف کنند و پیروزی عجیبی به دست آورند. متاسفانه ارتش سوریه در حلب آنچنان نجنگید، اگر مقابله میکردند، محال بود اینگونه شود، عقبنشینی ارتش سوریه ۲ دلیل عمده داشت؛ اول اینکه در ارتباطات واحدهای ارتش اختلالات گستردهای ایجاد شده بود، دوم اینکه کلیه زیرساختهای دولتی و حکمرانی سوریه پس از جنگ فرسوده و کلنگی شد. ایران باید پس از بازسازی اقتصاد خودش، به سراغ اقتصاد سوریه میرفت و اقتصاد این کشور را در اقتصاد کشورمان ادغام میکرد. وقتی حقوق کارمند سوریهای ۳۰ تا ۴۰ دلار است، این یعنی توان تابآوری نداری و دشمن به راحتی میتواند خیلی از نیروهای شما (سوریه) را بخرد، که همین کار را هم کردند. خیلی از ارتشیهای سوریه برای دشمن کار میکردند و به راحتی پستهایشان را تحویل دادند. ما ریشهها را به درستی شناسایی نکردیم، با درست کردن ارز ترجیحی و رانت و فروش خام نفت، و دیگر مشکلات، دیگر رمقی نداشتیم که نیروهای نظامی سوریه را به شکلی صحیح تقویت و سازماندهی کنیم، به عنوان مثال ما میرویم از ترکیه منسوجات میخریم، در حالی که سوریه نساجی بسیار خوب و ارزانی دارد و حتی به ترکیه هم صادرات دارد، در حالی که ترکیه دشمن ما است، یا میرویم با واسطه از اسپانیا روغن زیتون میخریم در حالی که سوریه روغن زیتون بسیار با کیفیتی دارد. حتی بازار خودمان را هم در اختیار سوریه قرار ندادیم یا تلاش نکردیم بخش خصوصی خودمان را در سوریه فعال کنیم، سوریه برای بازسازی مثلاً فقط ۱۲ میلیون درب منزل نیاز داشتند، این میتوانست برای اقتصاد ما بسیار مفید باشد.
بهرامی در ادامه گفت: وقتی به سرهنگ سوریه ۵۰ دلار حقوق داده میشود یا تیمسار آن کشور تنها ۲۸۰ دلار حقوق میگیرد که برابر با حقوق عادی یک کارمند در ایران است، انتظار داریم چه معجزهای رخ دهد، خوب دشمن ۱۰ هزار دلار خرج میکند و یارگیری مینمایید، متاسفانه نه دولت ۱۲ و نه دولت سیزدهم کار خاصی در سوریه انجام ندادند. قطری ها، ترکیه و اسرائیل پولهای کلانی در سوریه خرج کردند.
وی در خصوص مطامع ترکیه در سوریه اظهار کرد: ترکیه یک نظام روادار ندارد و ساختار فکری آنها فاشیستی است و این مسئله حتی در نام کشورشان نیز بازتاب یافته است، کشورهایی هم که چنین ساختارهای دارند، هرگز نمیتوانند تمدنسازی کنند (مانند ژاپن و آلمان دوره جنگ جهانی دوم) و عاقبت خوبی نیز نخواهند داشت، جمعیت کردهای ترکیه نیز که مناطق محروم هستند به شدت افزایش یافته و در حال حاضر تقریباً نصف جمعیت ترکیه کٌرد هستند، این کشور به دلیل بدهیهای سنگینی که دارد و همچنین مسئله کردهای سوریه، گروههای تکفیری را تقویت میکند، جریان کرٌدها در سوریه با تحریرالشام در حال جنگ هستند، چون به ترکیه وابستهاند و با ارتش سوریه در یک حالت نه جنگ نه صلح قرار دارند، آمریکاییها آنها را جذب کردند و نیروهای کرٌد در سوریه (قسد) توسط آمریکا حمایت میشوند، در حالی که ایران باید اینها را جذب میکرد، اگر ایران یا سوریه از کارت کٌردها علیه ترکیه استفاده کنند، ترکیه دستش خیلی خالی است و کاری نمیتواند بکند، هم جمعیت کٌرد ترکیه زیاد است و هم آنها در نوار جنوبی کاملاً مستقر هستند.
این کارشناس در ادامه گفت: البته کٌردها در سوریه سابقه چندان جالبی نداشتند، چون به شهروندی پذیرفته نشده بودند و شناسنامه هم نداشتند، دولت اسد فکر کنم در سال ۲۰۱۲ به آنها شناسنامه داد تا در کنار دولت قرار بگیرند، آنها هم معمولاً بینابین میچرخند و اغلب مواضع روشنی ندارند که البته زیان هم کردند و به سودشان نبوده، و نتوانستند در قالب واحدهای سیاسی منطقه کار کنند، کٌردهای سوریه هم میخواهند کشور شوند و هم توان کشور شدن ندارند، اگر میپذیرفتند که با توجه به امتیازاتی که گرفتهاند تقریباً به یک حالت فدرالیطور به دولت سوریه وفادار باشند، اتفاقات جالبی میتوانست رخ دهد. اگر دولت سوریه و ایران بتوانند آنها را قانع کنند که اینگونه کار کنند و مانند اقلیم کردستان در ساختار سیاسی سوریه تعریف شوند، آن وقت است که اوضاع بسیار به ضرر ترکیه خواهد شد.