روزنو : با همکاری و مشارکت هم میتوانستند کاری زیبا و یکپارچه خلق کنند تا به هدف نهایی خود که تبلیغِ کارساز و فروش بیشتر است، دست یابند ولی حیف که چنین نشد و اصولا جای تاسف است که اینگونه سوءمدیریتها، هرگز گریبان سینمای مهجورِ ما را رها نمیکند.
فیلم سینمایی «نخودی» که برداشتی آزاد از یکی از داستانهای فولکلور ادبیات ایران است پنج سال بعد از ساخته شدن در حالی فروردین ماه امسال سر از شبکه نمایش خانگی درآورد که طراحی پوستر این فیلم که صابر ابر را چادربسر (!) نشان میداد به شدت با واکنش این بازیگر و بعدتر واکنش فرشته طائرپور تهیه کننده کار مواجه شد.
اینکه تهیه کننده فیلم هم از چگونگی طراحی پوسترش آگاهی نداشته هم از آن موارد عجیب است اما گویا رایت فیلم در اختیار بنیاد سینمایی فارابی بوده و آنها بودهاند که رایت فیلم را در اختیار شرکت ریزموج قرار دادهاند بدون اینکه بندی یا تبصرهای را درباره چگونگی طراحی پوستر در متن این قرارداد واگذاری بگنجانند. از آن سو ریزموج هم محصول را در اختیار شرکت پارسیان قرار داده و در نهایت فیلم با پوستری که ربطی چندان به محتوایش ندارد به بازار عرضه شده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا جلال فاطمی کارگردان این فیلم که در ماههای اخیر بیش از هر چیز او را به واسطه ایفای نقشاش در درام جادهای «خسته نباشید» میشناسیم با نگارش یادداشتی سعی کرده به نوبه خود نسبت به این نوع توزیع فیلمش واکنش نشان دهد. متن کامل یادداشت این کارگردان شرح زیر است:
خیانت در امانت
در اینکه شرکت توزیع کننده شبکه خانگیِ فیلم «نخودی» در امانت خیانت کرده، شکی نیست. امانتی که با خونِ دل و صبر و وسواسِ گروهی هنرمند و متخصص تهیه و برنده جایزه بهترین فیلم جشنواره کودک و نوجوان شده، با افتخار به اکران درآمده و دهها نقد مثبت و تشویق گرمِ تماشاگران را از آن خود کرده. آن وقت، فیلم پس از یک غیبتِ طولانی و کلی شانه خالی کردن از تعهد نمایشش در جشنوارههای فیلم کودک و نوجوان دنیا، دست بدست گردد و بالاخره بدست توزیع کنندهای برسد که با کمترین دانش طراحی و تبلیغات پوستر و خبر رسانی، به شکلی نازل و سخیف، برای نمایش خانگی آمادهاش کند.
طراح پوستر مبتذل فیلم (که به احتمال زیاد هیچ نوع آشنایی با فلکلور جذاب و قدیمی «نخودی» نداشته و ممکن است حتی فیلم را ندیده باشد) با کج سلیقگی و بیحوصلگی کامل، از یکی از عکسهای پشت صحنه صابر ابر، بازیگر خلاق و مستعد سینمای ایران استفاده کرده تا برای فروش بیشتر دی وی دی جلب نظر کند. عکسی که کوچکترین ارتباطی با داستان فیلم نداشته و بیشتر بصورت ضد تبلیغ عمل میکند و چه بسا حتی باعث ایجاد سوءتفاهم گردد اما سؤال غم انگیز اینجاست که این عکس با مسئولیت چه کسی در اختیار موسسه توزیع کننده قرار گرفته؟
سوء مدیریتها ما را رها نمیکند
کسی که الفبای توزیع فیلم در شبکه خانگی را می داند، خوب میداند فیلمِ اکران شده معمولا پوستر دارد. پس با یک ارتباط ناقابل با سازندگان فیلم، به راحتی گرافیک آن میشد در اختیارش قرار بگیرد و یا چنانچه نیاز به اصلاح یا طراحی مجدد میداشت، با همکاری و مشارکت هم میتوانستند کاری زیبا و یکپارچه خلق کنند تا به هدف نهایی خود که تبلیغِ کارساز و فروش بیشتر است، دست یابند ولی حیف که چنین نشد و اصولا جای تاسف است که اینگونه سوءمدیریتها، هرگز گریبان سینمای مهجورِ ما را رها نمیکند.
همچون قهرمان معروف و کلاسیک «نخودی» که با جثهای کوچک ولی دلی بزرگ به مصاف زورگویان میرود تا از خانواده مهجورش اعاده حیثیت کند، تاریخچه این فیلم هم مملو از فراز و نشیبهای بسیاری است. قصه شکست است و پیروزی اراده؛ افول ارزشهاست و پیروزی اخلاق. من بعنوان یک مدرس دانشگاهی، از تجربیات خوب و بَدم در این کار، برای دانشجویانم خیلی نقل کردهام. این اتفاق ناخوشایند هم مثالی است بجا در رابطه با نبایدها که امیدوارم منجر به آبدیدگیشان شود و آنها را در برابر واقعیتهای تلخ سینمای ایران رویین تن کند.
وقتی دانشجویانم اعلام آمادگی میکنند تا...
اکنون اجازه بدهید به نکتهای اشاره کنم -که اقرار میکنم باعث خجالتم شد- و آن این بود که دانشجویانم اعلام آمادگی کردند، تا آنجا که میتوانند، با برقراریِ دیالوگ در وبلاگها و سایتهای اینترنتی، همچنین با تکثیر پوسترهای اورژینالِ فیلم در بقالیها و سوپرمارکتها و یا اصولا در جاهایی که از این پوستر مبتذل و سخیف استفاده شده، مردم را از ماهیت واقعی فیلم آگاه کنند تا بلکه این مرهمی باشد بر زخمی که بر ذهن و روانِ سازندگان فیلم «نخودی» وارد شده؛ نکتهای که قاعدتا میبایست باعث خجالت مسئولین توزیع خانگی فیلم شود!
کافیست پوستر سخیف و نازل فیلم را تماشا کنید و به مقایسه آن با پوسترهای اصلی فیلم بپردازید تا به کنه اعتراضم پی ببرید.
منبع: ایلنا