ترامپ، مثل بازگشت طالبان
محمود صادقي: از ايران صداي تنشزدايي بايد به جهان ارسال شود
مهدي بيك اوغلي
«بازگشت ترامپ مثل بازگشت طالبان است. همان اهداف قبلي را با تاكتيكهاي جديد دنبال ميكند.» اين عباراتي است كه حشمتالله فلاحتپيشه با استفاده از آنها تلاش ميكند تفسيري از پيروزي ترامپ در انتخابات رياستجمهوري امريكا ارايه كند؛ بازگشتي با اهداف قديمي اما با رويكردهاي نوين. اينگونه شد كه خورشيد سحرگاهي روز چهارشنبه در شرايطي براي ايرانيان طلوع كرد كه موضوع انتخاب ترامپ، فكر و ذهن بسياري از ايرانيان را به خود معطوف داشته بود. نوبت قبلي انتخاب ترامپ براي مردم ايران يادآور فشارهاي فزاينده اقتصادي و معيشتي بود.
خروج ترامپ از برجام، فشار فزاينده به چين و ساير شركاي نفتي ايران براي عدم خريد نفت از ايران، شهادت سردار سليماني و... بخشي از رخدادهايي كه ناخودآگاه جمع ايرانيان از حضور ترامپ را شكل ميدهد.
اما تبعات پيروزي ترامپ در عرصه داخلي ايران چگونه خواهد بود؟ آيا ايران ميتواند از زير بار فشار حضور ترامپ و دار و دستهاش به سلامت عبور كند؟ دولت چهاردهم چه راهبردي را بايد براي اين دوران تازه در پيش بگيرد؟ فلاحتپيشه معتقد است ترامپ در ابتداي جلوس در صندلي رياستجمهوري در كاخ سفيد، پيامي براي ايران ارسال ميكند و وعده مذاكره ميدهد اما در عين حال فشارهاي فزايندهاي را نيز متوجه ايران ميكند. او از همه فرصتهاي از دست رفته قبلي (سال 99 و 1400) براي مذاكره و توافق ياد ميكند و كساني را كه باعث از دست رفتن اين فرصتها شدند را مسوول مشكلات مردم ايران معرفي ميكند. در نقطه مقابل محمود صادقي، فعال سياسي اصلاحطلب هم از ضرورت ارسال صداي واحد از درون ايران در مواجهه با ترامپ سخن ميگويد و از دولت چهاردهم ميخواهد كه سياست تنشزدايي را در عاليترين سطح دنبال كند. در يك چنين شرايطي اما برخي طيفهاي راديكال در ايران، اظهارات و صحبتهايي را درخصوص مقابله با ترامپ و حملات منطقهاي مطرح ميكنند كه دلسوزان كشور را نگران ميكند. اظهاراتي كه تحليلگران معتقدند بايد در بيان آن نهايت دقت را به خرج داد.
محمود صادقي، فعال سياسي اصلاحطلب و مدرس دانشگاه در گفتوگو با «اعتماد» درخصوص ارزيابي عملكرد احتمالي ترامپ ميگويد: «فعلا براي ارزيابي عملكرد ترامپ زود است، چراكه ترامپ برخلاف نظرسنجيها و پيشبينيها پيروز انتخابات امريكا لقب گرفته است. بهتزدگي از نتيجه انتخابات امريكا مختص ايران نيست و در اروپا و ساير كشورهاي جهان و حتي در داخل امريكا هم مردم نسبت به اين نتيجه بهت زدهاند.
پيروزي ترامپ اما تاثيراتي در عرصه بينالمللي، منطقهاي و عرصه داخلي كشورهاي مختلف ازجمله ايران خواهد داشت. دوره اول رياستجمهوري ترامپ نشان داد كه رفتارهاي او غيرقابل پيشبيني است و ترامپ بسياري از هنجارهاي پذيرفته شده بينالمللي را در راستاي بلندپروازيها و جاهطلبيهايش زير پا ميگذارد.
ازجمله خروج امريكا از كنوانسيون آب و هوايي پاريس كه اثرات مخربي براي محيطزيست جهاني داشت در همين دوره رخ داد. البته بياعتنايي به هنجارها و ساختارهاي بينالمللي با اين بهانه كه امريكا اولويت اول است، صورت ميگرفت. بنابراين در سطح بينالمللي انتظار اين است كه باز هم اين هنجارشكنيها ادامه پيدا كند.»
صادقي در ادامه يادآور ميشود: «در سطح منطقهاي نيز دو بحران روسيه-اوكراين و بعد بحران جنايات رژيم صهيونيستي در غزه و لبنان و حتي ايران وجود دارد. مشخص نيست ترامپ با چه گاردي درخصوص اين بحرانهاي منطقهاي ورود ميكند. گونهاي تمايل ترامپ به حمايت از جناح حاكم در اسراييل و همراستايي با طيف راست حاكم بر اسراييل محتمل است. در اين صورت نتانياهو بر جنگطلبي و جنايت خود ميافزايد. در مورد اوكراين و روسيه هم ميتوان پيشبيني كرد باتوجه به رويكردهاي اقتصادي و تجاري كه ترامپ در روسيه دارد، حمايتهاي امريكا از اوكراين را كاهش دهد. اين رويكرد ترامپ بدون ترديد تبعاتي در نبرد روسيه و اوكراين، مناسبات ارتباطي روسيه با اروپا و حتي روابط اروپا با امريكا بهجا ميگذارد.»
به اعتقاد صادقي اما: «براي ايرانيان مهمترين موضوع اثراتي است كه انتخاب ترامپ در عرصه داخلي كشورمان بهجاي ميگذارد. در نوبت قبلي انتخاب ترامپ حوادث ناخوشايندي براي ايران شكل گرفت كه مهمترين آنها، شهادت سردار سليماني بود.
اين فعال سياسي در پاسخ به اين پرسش «اعتماد» كه آيا ممكن است ترامپ دوباره دست به اقدامات غيرمتعارفي چون فشار حداكثري بر ايران بزند؟ ميگويد: «احتمال اينكه ترامپ دوباره دست به يك چنين اقدامات ديوانهواري بزند، بعيد و منتفي نيست. بحث فشار حداكثري بر ايران موضوعي است كه تقريبا هر دو حزب دموكرات و جمهوريخواه روي آن توافق دارند. در دوران اوباما بود كه زنجيره تحريمها عليه ايران اعمال شد، هر چند برجام و توافق هستهاي هم در همان دوره امضا و اجرا شد. در دوران ترامپ هم با خروج از برجام فشار زيادي روي دولت وقت ايران وارد شد كه اين فشارها با شكست ترامپ از بايدن كمي كاهش پيدا كرد. اما باز هم ترامپ ممكن است اين فشارها را وارد سازد. ميتوان پيشبيني كرد كه اين نوع سختگيريها با انتخاب دوباره ترامپ دوباره برقرار شوند.»
صادقي درخصوص رويكردي كه مقامات ايراني بايد در پيش گيرند، ميگويد: «سياستمداران ايراني در سطوح عاليه نظام و ساير سطوح نيازمند نوعي همگرايي و همافزايي با دولت پزشكيان هستند تا وعدههاي مطرح شده، محقق شود. تا جايي كه ممكن است بايد اقداماتي انجام شود تا دست دولت بازتر گذاشته شود. از سوي ديگر نبايد در حوزه بينالمللي دچار خودتحريمي شويم. مثلا در بحثهايي چون فيلترينگ، FATF و... خودتحريمي وجود دارد. در سياستهاي منطقهاي هم دولت بايد هوشيارانهتر عمل كند تا در زمين نتانياهو و ترامپ بازي نكنيم. از حداقل روزنهها و فرصتهاي منطقهاي و بينالمللي نبايد به سادگي عبور كرد و بايد از كمترين فرصتها بيشترين بهرهبرداري را داشته باشيم.»
حشمتالله فلاحتپيشه:
پزشكيان براي مقابله با ترامپ بايد ادبيات تنشزدايانه داشته باشد
نماينده ادوار مجلس با اشاره به اينكه بازگشت ترامپ به عنوان رييسجمهور امريكا به نوعي شبيه بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان است، ميگويد: «با همان اهداف قبل آمده اما ممكن است روشهاي تازهاي را براي پيشبرد اهدافش ابداع كند.
مانند رويكرد طالبان كه در مرحله نخست بولدوزروار وارد شدند و زماني كه به اهدافشان دست پيدا نكردند در فرصت بعدي با روشهاي جديدي روي كار آمدند. در مورد ترامپ هم همين وضع حاكم است. ترامپ جديد، ترامپي است كه همان اهداف قديمي را با روشهاي جديدي دنبال ميكند.»
فلاحتپيشه در پاسخ به اين پرسش «اعتماد» كه نحوه مواجهه ترامپ با پرونده ايران چگونه خواهد بود؟ ميگويد: «ترامپ در گام نخست پيامي به ايران خواهد داد و در اين پيام براي رفع اختلافات خود با ايران اعلام آمادگي ميكند، اما در عين حال به سمت سياست فشار حداكثري هم حركت خواهد كرد.
جدا از اينكه نبايد از افراد و جرياناتي كه طي سالهاي گذشته فرصتهاي حوزه سياست خارجي كشور را يكييكي هدر دادند، بگذريم، اما بايد از فرصتهايي كه در آينده شكل ميگيرد نهايت استفاده را ببريم.
شنيدن عباراتي از اين دست كه دموكراتها با جمهوريخواهان تفاوتي ندارند يك تعارف محض است. حداقل از زمان برجام اين فرضيه كه تفاوتي ميان قدرت گرفتن دو حزب اصلي امريكا وجود ندارد، رنگ باخت. اگر هيلاري كلينتون در سال 2016 روي كار آمده بود، كليت مناسبات منطقهاي، سياست خارجي و اقتصاد سياسي ايران متفاوت از شرايط فعلي بود. امروز هم آمدن ترامپ به معناي محدود شدن بسياري از فرصتهاي مانور ايران در منطقه و جهان و عرصههاي اقتصادي است.»
اين تحليلگر حوزه سياسي ادامه ميدهد: «ترامپ اگرچه در ظاهر اعلام ميكند تنها با برنامههاي هستهاي ايران كار دارد و آماده مذاكره با ايران است، اما بايد توجه داشت در عرصه تصميمسازيهاي ايالاتمتحده تنها رييسجمهور اثرگذار نخواهد بود. در ادامه چهرههايي مانند پمپئو هم روي كار ميآيند و گروهها و لابيهاي قوي ضد ايران در كنگره امريكا وارد عمل ميشوند تا سياست حداكثر ترامپ را عليه ايران در قالب طرح 12 مادهاي پمپئو پيش ببرند. بايد قبول كنيم كه روي كار آمدن ترامپ يعني از بين رفتن بسياري از فرصتها و ايجاد تنگناهاي جديد در عرصه سياست خارجي ايران.»
فلاحتپيشه يادآور ميشود: «دولت پزشكيان و ساير مقامات جمهوري اسلامي بايد مراقب باشند به محل تباني قدرتهاي شرقي با ترامپ بدل نشود. در واقع چين و روسيه نبايد فرصت پيدا كنند با كارت بازي ايران با ترامپ معامله كنند. در گذشته هم شاهد بوديم كه روسيه و چين براي اينكه از فشارهاي ترامپ عليه خود بكاهند با ترامپ براي فشار بر ايران همكاري ميكنند. بدون همكاري چين و روسيه ترامپ به هيچوجه نميتوانست در سال 2018 فروش نفت ايران را به 300 هزار بشكه در روز برساند. در آينده هم روسيه و چين سعي خواهند كرد با برگ ايران بازي كرده و منافع خود را تامين كنند.»
اين تحليلگر مسائل سياسي در پاسخ به پرسش ديگر «اعتماد» كه دولت ايران چگونه ميتواند در دوره ترامپ منافع ملي ايرانيان را محقق كند؟ ميگويد: «ايران بايد از خلأهاي ايجاد شده به خصوص از خلأ به وجود آمده ميان امريكا و اروپا نهايت استفاده را ببرد. به نظرم ترامپ كه در سال سوم دولت گذشته خود نتوانست از مكانيسم ماشه عليه ايران استفاده كند، امروز تلاش ميكند مكانيسم ماشه را از طريق مذاكره با انگليس يا حتي آلمان بر سر ايران برافراشته نگه دارد. اين موضوع خطرناكي است.»
فلاحتپيشه با تاكيد بر ضرورت مهار برخي تحركات راديكالهاي ايراني يادآور ميشود: «در عرصه داخلي سياست دشمنسازي حداكثري بايد كنار گذاشته شود. استفاده از سازوكارهاي بينالمللي هم ميتواند مانعي در برابر ترامپ باشد و هم نقش صيانتي را براي ايران بازي كند. در زمان بايدن فرصتهاي زيادي براي احياي برجام ايجاد شد كه در دولت گذشته از دست رفتند. در آينده مشخص ميشود كه اين فرصتسوزيها تا چه اندازه به ضرر ايران بوده است. پزشكيان اما نبايد فرصتسوزي كند.»
او در پايان خاطرنشان ميكند: «پزشكيان بايد با مانيفست جديدي وارد فضاي سياست خارجي ميشد. پزشكيان بايد نماينده مطالبه مردم درخصوص تنشزدايي باشد. در جهاني كه ترامپ نه تنها تنشي را كاهش نميدهد، بلكه مدام تنشهاي تازهاي ميآفريند، دولت پزشكيان بايد با مانيفست تنشزدايانه به ميدان بيايد. رفتن به سمت تنشزدايي حتي در قالب گفتاري، براي ايران فرصت مناسبي است.»