به روز شده در: ۰۹ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱:۵۵
کد خبر: ۶۵۱۹۹۷
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۲ - ۲۳ مهر ۱۴۰۳

ادعای عجیب معاون دانشگاه آزاد درباره دوستی دانشجویان با جنس مخالف

معاون دانشگاه آزاد درباره دانشجویان این دانشگاه عنوان کرد: در رابطه با ازدواج، اکثریت قاطعی اعلام کرده‌اند که مایلند‌‌ ازدواج‌شان شرعی و ثبت‌شده باشد. اما درصد قابل‌توجهی هم گفتند که دوست‌ جنس مخالف دارند.
روزنو :
ادعای عجیب معاون دانشگاه آزاد درباره دوستی دانشجویان  با جنس مخالف

 وجوه مختلف فعالیت‌های دانشگاه آزاد در دوره جدید نقاط مشترکی دارد که موجب تمایز آن از اغلب مجموعه‌های آموزش عالی می‌شود. حرکت‌های جدید تحولی دانشگاه از حوزه آموزش و پژوهش گرفته تا فرهنگ و فناوری همگی از پشتوانه‌های نظری مشخصی برخوردارند که پیگیری اهداف بزرگ را از طریق پیاده‌سازی یک مدل مشخص ممکن می‌کنند. بررسی اقدامات تحولی دانشگاه نشان می‌دهد هرکدام، مطالعه دقیق و ادبیات مشخص خودشان را دارند که با نگاه و رویکردی متفاوت تغییر و تحول در دانشگاه را ممکن می‌کند.

شاهد مثال آن اجرای مدل باغبانی فرهنگ در حوزه فرهنگی دانشگاه آزاد است که برپایه قطب‌های اثرگذار و توجه به مؤلفه‌های کلیدی رویه متفاوتی نسبت به گذشته در بستر فرهنگی دانشگاه رقم زده است. اجزای مدل باغبانی فرهنگی با حضور فرزاد جهان‌بین در کسوت معاونت فرهنگی و دانشجویی دانشگاه آزاد رقم خورد و از حدود چهار سال گذشته تاکنون محور برنامه‌ریزی فرهنگی دانشگاه بوده و نتایج مختلفی هم داشته است. در آغاز سال کاری و تحصیلی جدید دانشگاه دقایقی با معاونت فرهنگی دانشگاه به گفت‌وگو نشستیم و از آخرین نتایج اجرای مدل باغبانی فرهنگ سوال کردیم. جهان‌بین در گفت‌وگو با «فرهیختگان» ابعاد مختلف عملکرد حوزه فرهنگ دانشگاه را تشریح کرده که مشروح آن را در ادامه از نظر می‌گذرانید.

گفت‌وگوی ما در آغاز سال کاری جدید دانشگاه و سال تحصیلی جدید صورت می‌گیرد. برای شروع مروری کوتاهی بر آنچه در سال تحصیلی و کاری گذشته در حوزه معاونت فرهنگی و دانشجویی رقم‌خورده داشته باشیم. در سال سوم سند تحول و چهارمین سال حضورتان در فضای دانشگاه آزاد تمرکز شما بر چه بود؟

از همان ابتدای پذیرش مسئولیت معاونت فرهنگی و دانشجویی، مدلی را تحت‌عنوان «باغبانی فرهنگ» داشتیم و براساس آن پیش ‌‌رفتیم. الان این مدل غنی‌تر شده و در چاپ پنجم کتاب «باغبانی فرهنگ» که موسسه حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب درحال چاپ آن است؛ تغییراتی متأثر از تجربه این مدل در فضای دانشگاه آزاد رقم خورده است. این مدل بر این باور است که مدیریت و اعتلای فرهنگ با مهندسی اتفاق نمی‌افتد و شیوه‌ای که توان مدیریت فرهنگ را دارد باغبانی است. به این معنا که ظرفیت و قابلیت‌ اعتلا در دانشجو وجود دارد که ما باید مثل باغبان از یک‌سو زمینه‌های مؤثر بر رشد آن ظرفیت‌ها و قابلیت‌ها را فراهم و تمهید کنیم و از سوی دیگر موانعی را برطرف کنیم که در این راه وجود دارند. بنابراین کار ما از جنس تصدی‌گری نیست، بلکه از جنس تمهید مقدمات و رفع موانع است. دراین‌بین عواملی وجود دارند که بیشترین و گسترده‌ترین تأثیر را روی دانشجویان دارند و ما از آنها به‌عنوان اقطاب اثرگذار یاد می‌کنیم. این اقطاب در سند تحول و تعالی دانشگاه در قالب هفت راهکنش در بسته دوم کاری آمده که با احتساب صنایع خلاق و فناوری‌های فرهنگی هشت قطب اثرگذار در حوزه فرهنگ دانشگاه وجود دارد. 

این مورد اخیرا اضافه شده است؟

در ویرایش اول در بحث سند همان هفت مورد است. امیدواریم در برنامه پنج سال بعدی بتوان این تغییرات را نیز اعمال کرد. در تمام این سال‌ها به سه‌مسئله توجه داشتیم؛ اول اینکه براساس آنچه در سند تحول و تعالی، هدف ما این است که مؤلفه‌های کلیدی را در نهاد دانشجو بتوانیم محقق کنیم یا اگر هست، تثبیت کرده و ارتقا بدهیم؛ البته با درنظر گرفتن همه محدودیت‌هایی که در مدیریت فرهنگ وجود دارد، چون ما تنها بازیگر نیستیم. خردورزی، اعتمادبه‌نفس ملی، کرامت، روحیه مجاهدت، افق تمدنی داشتن و... مؤلفه‌هایی‌اند که در سند تحول و تعالی آمده است. نکته دوم برای اینکه این اتفاق بیفتد به‌عنوان باغبان باید شرایط اقدام مؤثر اقطاب اثرگذار را فراهم کنیم و موانع نیز از بین بروند. آن اقطاب مدیریت، اساتید، نهادهای دانشجویی، خانواده، فضای مجازی، صنایع خلاق و فناوری‌های فرهنگی و محیط و... را شامل می‌شوند و بیشترین تأثیر را دارند. در فضای مجازی، اقداماتی انجام داده و می‌دهیم اما عملا در اختیار ما نیست. در صنایع خلاق علی‌رغم تلاش‌ها در کشور، سهم ما کمرنگ است. الان تمرکز ما روی بحث مدیریت، اساتید و نهادهای دانشجویی است. البته این به آن معنی نیست که مثلا حوزه فضای مجازی را رها کنیم. در حوزه فضای مجازی باید متخصصان امر را گردهم آوریم و روی آن بحث کنیم. برای مدتی کمیته‌ای تحت‌عنوان فرهنگ و فضای مجازی نیز راه انداختیم که با تشکیل شورای‌ فضای مجازی دانشگاه، عملا ادغام شد و بعد از آن ادامه پیدا نکرد. اکنون نسبت به این موضوع دغدغه وجود دارد. در حوزه فضای مجازی بخش مهمی به ‌کلان حاکمیت بازمی‌گردد. باید دید نقش ما در این بین چیست و چگونه تعریف می‌شود؟ باید آن نقش را فهم کنیم، به‌صورت اجمالی آگاهی داریم ولی شکلی قوام‌مند پیدا نکرده است. 

نکته سوم «برنامه‌ریزی یکپارچه توزیع‌شده» است. باید همه را به‌سمتی سوق دهیم که به‌عنوان‌مثال معاونت فرهنگی یا نهادی که می‌خواهد کار فرهنگی انجام دهد، تمهید مقدمات کنش اقطاب برایش فراهم شده باشد و بتواند مؤلفه‌ها را محقق کند. از طرفی سعی کنیم اقطاب را به همین سمت سوق دهیم. درواقع در دولایه، یعنی هم باید مدیریت تلاش کند و در ‌لایه دیگر اقطاب درگیر و متوجه مؤلفه‌ها شوند. بخش مهم کار ما راهبری این دولایه است. منظور از توزیع‌شدگی توجه به آمایش است، برای نمونه امید را در سیستان‌وبلوچستان باید یک‌جور بالا برد و در آذربایجان شرقی یک‌جور دیگر. اقتضائات محلی- منطقه‌ای متفاوت نیز تأثیر دارد، لذا در تقسیم‌بندی برنامه‌ها، چهارمدل برنامه دیده می‌شود. برنامه‌های موضوع‌محور که ناظر به مؤلفه‌هایند و از طریق کنش اقطاب دنبال می‌شوند. برنامه‌های ثابت سالیانه که به جهت اهمیت هرسال تکرار می‌شوند مثل راهیان نور یا ۱۶ آذر و برنامه‌های اقتضایی که در مواقع خاص انجام خواهد شد که نیاز به کنش دیده می‌شود. نکته چهارم، برنامه‌های زیست‌بوم محلی و منطقه‌ای است. ۷۰ درصد وقت، انرژی و امکانات واحدها باید معطوف به مؤلفه‌های کلیدی شود که در سند آمده است. منتها در ۳۰ درصد باقی‌مانده مسائل خاص زیست‌بوم هر استان باید موردتوجه قرار بگیرد. در آن ۷۰ درصد هم عرض کردم باید آمایش موردتوجه قرار گیرد. این کلیت کار ماست. در مقام ارزیابی هم باید تحلیل‌هایمان بر این ‌اساس باشد که ما چقدر توانستیم این مدل را «علی‌الارض» محقق کنیم؟ بررسی تعداد برنامه یا میزان بودجه، رهزن یا به‌بیان‌ دیگر گول زدن خودمان است. به نظر من دو مسئله وجود دارد؛ یک مورد این است که چقدر توانستیم تصدی‌گری را کاهش دهیم و به تعبیر دیگر میدان را برای کنش مؤثر اقطاب بازکنیم. دو، چقدر توانستیم درصحنه و میدان عمل مؤثر باشیم؟ یعنی وقتی نگاه راهبردی است باید ارزیابی نیز از جنس راهبردی باشد وگرنه اینکه من بگویم این تعداد برنامه داشتیم و شده این تعداد، ارزیابی را شکلی و فرمی می‌کند. 

بررسی روند فعالیت‌های معاونت فرهنگی نشان می‌دهد در هرکدام از چهار سال گذشته چه موضوع یا مسئله‌ای بیشتر در فضای دانشگاه به‌عنوان یک اولویت دنبال شده است. مثلا در سال اول تشکیل جشنواره‌ها و رویدادها و خلق اتفاقات جدید را شاهد بودیم؛ در سال دوم تغییر آیین‌نامه‌ها خیلی پررنگ است. کنار آن نیز یک‌سری نهادسازی‌های جدید در معاونت فرهنگی و مجموعه فرهنگی دانشگاه داشتیم. فکر می‌کنم سال گذشته در حوزه استادی تمرکز کردید و پیش رفتید تا سهم اساتید در حوزه فرهنگی افزایش پیدا کند. می‌توان گفت در سال چهارم فعالیت شما نقش‌آفرینی یا زمینه‌سازی نقش‌آفرینی اساتید بیشتر اولویت پیدا کرد؛ جمع‌بندی ما از سال گذشته تا چه میزان به واقعیت نزدیک است؟

کاملا درست است. لازمه مدلی که مطرح کردیم، ایجاد تغییر در چند سطح است. اول از همه توجه به فرهنگ به‌عنوان یک بعد مهم و جدی در دانشگاه است. انصافا در این زمینه سخنرانی‌ها، سیاستگذاری‌ها و حمایت‌های ریاست محترم دانشگاه، بسیار مؤثر بوده‌اند. ایشان براساس منطق قرآنی معتقدند بدون اصلاح بینش و تنظیم گرایش، بستر برای کسب علم و دانش فراهم نمی‌شود. غیر از اینکه تربیت عالم ربانی، اصل است و مطالعه پدیده‌ها باید نشانگر و دلالت بر رب‌العالمین باشد، اساسا در فضا و وجود غیرچهارچوب‌مند، کسب دانش با چالش مواجه است، لذا توجه به معاونت فرهنگی و دانشجویی به‌عنوان یک معاونت رکنی در این سال‌ها، حائز اهمیت است. استفاده از دستیاران آموزشی به‌عنوان‌مثال یک کنش آموزشی است اما درواقع اثر فرهنگی عمیق دارد. دوم اینکه فرهنگ فوق‌برنامه نیست و اساسا تحول فرهنگی از درون تعلیم می‌گذرد که در بحث قطب اثرگذار استاد اشاره کردم. 

بر این اساس لازم بود در سطح قوه عاقله و تصمیم‌گیری تحول ایجاد شود، مثلا هیئت نظارت یا شورای فرهنگی باید تغییرات جدی پیدا می‌کردند. البته هنوز هم مشکلات زیادی دارند. در حوزه مدیریت یک بحث، تغییر نوع نگاه مدیران و بحث دیگر، تغییر آیین‌نامه‌ها بود. حکمرانی از طریق همین آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌ها انجام می‌شود؛ البته تغییر نگاه مدیران هم خیلی مهم است. بحث دیگر باز کردن فضا و ایجاد اعتماد بود تا اقطاب پای کار بیایند که مقدمات آن را در آیین‌نامه‌ها فراهم کردیم. منتها فقط آیین‌نامه نیست؛ بعضا حمایت‌های لازم از سوی مدیریت لحاظ نمی‌شود، مثلا شورای تعامل دانشگاه و دانشجو به‌عنوان نسخه ارتقایافته شورای صنفی تشکیل شد. بعضی از واحدها این را نمی‌پذیرند، چون نمی‌خواهند دانشجو مزاحم آنها شود! باید برای آن هم جنگید. از طرفی در دانشجویان و اساتید بی‌رغبتی دیده می‌شود. سال اول کاری من کرونا آغاز شد. خط دیگری که پیگیری کردیم این بود که مجموعه عظیم دانشگاه را هدایت، مدیریت و نظارت کنیم که در چهارچوب این مدل حرکت کند. این هنر نیست که در حرکت قطار، لوکوموتیو جدا از واگن‌ها حرکت کند؛ گاهی اوقات ستاد فعالیت‌هایی را انجام می‌دهد، درحالی‌که صف هیچ‌ربطی با آن ندارد. ستاد به صفی بزرگ تبدیل می‌شود و صف هم کار خودش را می‌کند. مباحث شورای راهبردی را که در زمان دکتر طه هاشمی برگزار می‌شد مطالعه می‌کردم، بحث نقش استاد وجود داشت. اما مسئله این است که تا چه حد روی این اتفاق تمرکز کرده‌ایم و ۲۷۶ واحد و مرکز به چه صورت در این مسیر راهبری می‌شوند؟ این موارد بحث‌های اصلی بود که در سال‌های اخیر پیگیری کرده‌ایم؛ اصلاح آیین‌نامه‌ها و طراحی جشنواره‌ها که به‌جز کرسی‌ها بقیه از جنس ستادی‌اند. مثلا وقتی کانون‌ها فعال شد، محصول آنها باید درجایی ارزیابی و رتبه‌بندی می‌شد و اینجا جشنواره رشد پدید آمد و جشنواره در رشد کانون‌ها خودش نقش فزاینده داشته است. مشق امید و جشنواره قلم به همین صورت است. کار دیگری که دنبال کردیم این بود که زیست‌بوم را در هر بخش، ایجاد و تکمیل کنیم، مثلا در حوزه نشریات، قلم تقویت واستعدادها شناسایی شده‌اند، همچنین دوره‌های آموزشی جدی برگزار می‌شود. منتخبان در نشریه «الماس‌فرهیختگان» می‌نویسند و برگزیده‌ها در «فرهیختگان» تزریق خواهند شد. در حوزه هنری، باشگاه رشد استعدادهای هنری ادبی جوان را راه‌اندازی کردیم، برای مثال نفر اول جشنواره کاریکاتور پارسال، دبیر جشنواره امسال است. با سازمان سینمایی، فارابی و ده‌ها جای دیگر برای ایجاد فضا برای به‌کارگیری این استعدادها در عرصه عینی، مذاکره کردیم و تلاش ما این است که این افراد را به زیست‌بوم وارد کنیم. در حوزه ورزش موفق‌تر از بقیه حوزه‌ها بودیم و توانستیم افراد زیادی را در ورزش قهرمانی شناسایی و آنها را به تیم‌های باشگاهی تزریق کنیم. باشگاه دانشگاه آزاد ۲۱ تیم دارد که در لیگ‌ها شرکت می‌کنند، ۱۹ تیم روی سکو رفته‌اند و ۱۵ تیم به مقام اول دست پیدا کرده‌اند. درحالی‌که بعضا هزینه‌های ما در یک‌سری رشته‌ها مثل کبدی و کشتی یک‌دهم هزینه‌های رقبا ماست ولی توانسته‌ایم نتایج درخشانی به‌دست آوریم. یکی از دلایل موفقیت، شناسایی و تزریق جوانان به تیم‌ها و اعتماد کردن به آنهاست. بنیامین فرجی یکی از خروجی‌هاست. در سال اول من هشت‌هزار و ۹۰۰نفر/ ساعت با خیلی از گروه‌ها جلسه گذاشتم. اصلاح آیین‌نامه‌ها و راه‌اندازی جشنواره‌ها متأثر از همین دیدارها و گفت‌وگوها بود. الان با وجود ضعف‌ها، نهادهای دانشجویی روی ریل افتادند. اتحادیه مجمع اسلامی دانشجویان الان به یک مجموعه فاخر تبدیل‌شده که درحال کنش است و اعتمادبه‌نفس خیلی‌خوبی پیدا کرده و دنبال این است که سراسری شود. بعضی درخواست‌ها مبتنی‌بر تشکیل دفتر مجمع اسلامی در بعضی از دانشگاه‌های دولتی داده شده است. در واحد علوم‌وتحقیقات نسل دوم شورای مرکزی انجمن مستقل به وجود آمد. ۴۰ سال بود که این واحد تشکل نداشت. تشکل‌های بسیاری زیرنظر اتحادیه‌های سراسری در واحدها شکل‌ گرفته است. اما الان درصد زمان من و تمرکز اصلی روی قطب اثرگذار استاد است. 

برای سال جدید ایده خاصی  را پیگیری می‌کنید؟ 

تربیت مربی تدریس با جهت‌گیری الهی - فرهنگی را دنبال می‌کنیم. دوره مقدماتی آن برگزار شده و دوره تکمیلی برگزار خواهد شد. خروجی‌های موفق این دوره‌ها قرار است به استان‌ها بروند و دوره برگزار کنند. این کار تاکنون محدود به نفرات خاصی بوده است. این دوره در نهاد یزد شروع‌ شده بود. ما برای استادهایی که در دوره تکمیلی‌اند، فرصت‌های مطالعاتی در نظر می‌گیریم. ترفیع سالیانه موضوع دیگر درحال پیگیری است. بقیه مسیرهای حوزه فرهنگی نیز ادامه‌ دارند؛ خصوصا شبکه‌سازی اساتید. تقویت شوراهای فرهنگی و رتبه‌بندی آنها و نیز هیئت نظارت‌ها جزء موارد اولویت‌دار است. مورد دیگر باشگاه رشد استعدادهای هنری ادبی است...

که جزء اولویت‌های سال جدید محسوب می‌شود؟ 

بله، از دوسال قبل کار باشگاه آغاز شده اما به لحاظ میزان توجه جزء اولویت‌های سال جدید است. مسئله ما این است که بعد از شناسایی استعدادهای هنری بتوانیم مانند ورزش آنها را درگیر کنیم. 

به نظر شما حرکت باشگاه کمی کند نیست؟ سال گذشته چند ایده را مطرح کردید؛ یکی سینما شدن بعضی از سالن‌های دانشگاه و دیگری جشنواره تئاتر دانشجویان بود. بحث درگیر شدن دانشجوهای هنری در فضای باشگاه هم مطرح بود، آیا مطابق انتظار محقق شده‌اند؟ 

مورد آخر انجام ‌شده است. تعداد زیادی از بچه‌ها با فضای باشگاه درگیر شده‌اند. ذکر کردم که نفر اول جشنواره کاریکاتور دو سال پیش، دبیر جشنواره امسال است. این اتفاقات و معرفی شدن چهره‌ها خیلی مهمند. 

در بحث تأثیر، فاکتورهای خاصی برای ارزیابی استفاده می‌کنید؟ پیمایش ویژه‌ای دارید؟

سیمای زندگی پروژه بسیار مهمی است که اخیرا توسط کادا انجام شد. در سال ۹۴ موج اول این پیمایش توسط یکی از اعضای هیئت‌علمی یکی از دانشگاه‌های دولتی انجام شد. ما این پروژه را تماما با استفاده از ظرفیت‌های داخلی دانشگاه انجام دادیم. دانش فنی این کار نیز در دانشگاه ماند و تقویت شد. نقش سامانه بافر هم در این زمینه بسیار مهم است. تحلیل آن داده‌های جدیدی به ما خواهد داد؛ اما لازمه آن این است که فعالیت‌های همه به سامانه بافر بیاید تا بتوانیم داده‌های بزرگ پیدا کنیم و براساس آن تحلیل انجام دهیم. موارد دیگری هم هست، مثلا همین انتخابات اخیر مهم بود. وقتی جوانان ۱۸ تا ۲۵ سال در دور اول حدود ۲۴درصد مشارکت داشته‌اند، این عدد در دانشگاه آزاد ۴۸ درصد بوده است. این از کجا اتفاق افتاده است؟ این خیلی مهم است. یکی از دلایل مهم این موضوع، درگیرکردن اساتید در موضوعات فرهنگی است. فرهنگ از جنس تربیت نیست، بلکه از جنس کلان و گفتمان است باید در اتمسفر و فضای فرهنگ امیدواری غلبه داشته باشد. کارهایی که در فضای تربیتی انجام می‌شود لزوما در فضای فرهنگ موفق نمی‌شود. یکی از مواردی که توانست در مقیاس وسیع اثر بگذارد، بحث استادان است. نهادهای دانشجویی هم نمی‌توانستند در این حد مؤثر باشند. 

مبتنی‌بر پیمایش سیمای زندگی به‌عنوان یک کار پژوهشی دقیق، چه تصویری می‌توان از دانشجوی دانشگاه آزادی ساخت؟

نتایج محرمانه است. اما به‌عنوان‌مثال ۵۲ درصد دانشجویان اعلام کرده‌اند که در کلاس حاضر شده و پس از آن دانشگاه را ترک می‌کنند. ۳۰ درصد از دانشجویان اعلام کرده‌اند که اندکی در دانشگاه می‌مانند. یعنی به ۸۲ درصد از دانشجویان مطلقا در خارج از کلاس دسترسی ندارید. دلیل تأکید من بر تقویت اساتید همین است. راه دسترسی به حدود ۸۲ درصد دانشجویان، فقط در زمان کلاس‌هاست. اگر قرار باشد کاری انجام شود، از طریق فضای کلاس است. در رابطه با مهاجرت حدود ۵۲ درصد از دانشجویان اعلام کرده‌اند که به هیچ نحو‌ از کشور خارج نمی‌شوند. اما حدود ۴۸ درصد اعلام کرده‌اند که اگر مجبور بشوند می‌روند و با تغییراتی می‌مانند یا مایل به مهاجرتند. 

در رابطه با ازدواج، اکثریت قاطعی اعلام کرده‌اند که مایلند‌‌ ازدواج‌شان شرعی و ثبت‌شده باشد. اما درصد قابل‌توجهی هم گفتند که دوست‌ جنس مخالف دارند. سؤال اینجاست که در این شرایط او مقصر است یا ما مقصریم؟ نمی‌خواهم بگویم او تقصیری ندارد اما بخش عمده از تقصیرات به مسئولان برمی‌گردد. «وانکحوا الایامی منکم والیتامی» دستور صریح خداست. از آیات مدنی هم است. خداوند به پیامبر می‌فرماید به‌عنوان حاکم زمینه ازدواج آنها را فراهم کن. اگر آن اکثریت بالایی که اعلام کردند قائل به ازدواج با ثبت رسمی و شرعی‌اند‌ -اگر نتوانیم برایشان فضای ازدواج را فراهم کنیم- بالاخره او باید به نحوی نیازهای عاطفی و جنسی خود را تأمین کند. موضوعات جالبی در این پیمایش وجود دارد. مثلا حدود ۶۰ درصد دانشجویان اعلام کرده‌اند دانشگاه آزاد را انتخاب کردند. عدد قابل‌توجهی است. در مقابل حدود ۴۰ درصد هم گفتند اگر می‌توانستند به دانشگاه دولتی یا خارج از کشور می‌رفتند. این مسئولیت ما را سنگین می‌کند. 

وضعیت امید بین دانشجویان دانشگاه آزاد خوب است؟

حدود ۲۲ درصد هیچ‌گاه احساس ناامیدی نمی‌کنند. ۲۷.۱ ‌درصد به‌ندرت احساس ناامیدی می‌کنند.۳۲.۲ درصد گاهی اوقات، ‌ ۱۳.۳ درصد اکثر اوقات و ۵.۵ درصد همیشه ناامیدند. بر این اساس، از سویی ۲۲ درصد داریم که همواره امیدوارند و ۱۸.۸ درصد داریم که همیشه یا اکثر اوقات ناامیدند و طیفی که این وسطند.

اوضاع اعتقادات مذهبی دانشجویان چگونه است؟

اعتقادات مذهبی دانشجویان بالاست اما مانند خود ما، وقت عمل کردن شکافی بین اعتقادات و عمل است. در رابطه با نماز و روزه درصد بالایی اعلام کرده‌اند که همیشه یا گاهی اوقات به‌جا می‌آورند. اما تغییری که پیدا کرده این است که برخی دانشجویان بین دین‌داری با برخی رفتارهای دیگر جمع کرده‌اند! یعنی هم به مناسک و موضوعات دینی عمل می‌کنند، هم کارهای دیگری را انجام می‌دهند. این هم خودش ‌‌نکته‌ای است. بعضا بچه‌ها جمع کردن بعضی موارد را خلاف دین نمی‌دانند؛ هم نماز و روزه‌اش را دارد هم برخی کارهای دیگر را انجام می‌دهد. اما درمجموع، بدنه دانشگاه متدین است و دانشجویان خوبی داریم. 

اخیرا در نشست معاونان دانشجویی دانشگاه‌های دولتی موضوع رشد برخی از آسیب‌های اجتماعی در فضای دانشگاه دولتی مطرح شد. به‌صورت جزئی عدد مشخصی از این آمار نداریم، اما آنچه مشخص است برخی اتفاقات منفی در فضای دانشگاه‌ها و خوابگاه‌ها چه در بحث آسیب‌های اجتماعی و چه موضوعاتی نظیر خودکشی یا استفاده از مواد مخدر در حال رشد است. در فضای دانشگاه آزاد هم دراین‌باره مطالعه‌ای داشته‌اید؟

همه این موضوعات به‌صورت کامل در سیمای زندگی مطرح شده است. زمانی که معاون دانشجویی دانشگاه دولتی بودم، اشکالی را به برخی از دوستان وارد می‌دانستم. شما باید جنبه‌های منفی را با جنبه‌های مثبت ببینید. برجسته کردن هرکدام از این موارد به‌تنهایی، آفت‌های زیادی در پی دارد. در دانشگاه آزاد سعی می‌کنیم این موضوعات را با هم ببینیم. سیمای زندگی به‌صورت کامل این موارد را به ما نشان می‌دهد. 

در جایی احساس خطر داشته‌اید؟ یعنی موضوعی که شما تا قبل از سیمای زندگی متوجه آن نبوده‌اید یا فکر نمی‌کردید در این حد گسترده باشد؟

ببینید مثلا بحث اینکه ۸۰ درصد دانشجویان ارتباط‌شان با دانشگاه در حد حضور در کلاس و آزمایشگاه و... است، نکته مهمی است که نشان‌ می‌دهد روی استاد و محیط کلاس باید تمرکز کنیم؛ یا بالاخره وقتی می‌گوییم امید به آینده، مهاجرت یعنی چه؟ یعنی ممکن است امید فرد نسبت به کشور کم شده است که می‌خواهد برود. این موارد دقیق تحلیل نمی‌شود. هم نگاه دقیق و نه تخیل باید داشته باشیم و هم جوانب مثبت و منفی را تحلیل و بسته مداخله‌ای ارائه کنیم. 

 
 
عکس روز
خبر های روز