روزنو : تردیدی نیست که مذاکرات بین قدرتهای بزرگ و ایران در مورد برنامه هستهای ایران، مفید بوده است. به نظر میرسد تمام کشورهایی که در این مذاکرات حضور داشتهاند، یعنی آمریکا، انگلستان، فرانسه، چین، آلمان، ایران و حتی روسیه، عزم این را دارند که فراتر از توافق ۶ماهه ماه نوامبر بروند و به توافق نهایی برسند. روز چهارشنبه مذاکرهکنندگان ارشد، سومین دور مذاکرات را در وین به پایان رساندند و قرار است دور تازه مذاکرات را در روز سیزدهم ماه می آغاز کنند. انتظار میرود پس از این تاریخ طرفهای مذاکرات آمادهسازی پیشنویس توافق نهایی را آغاز کنند. آنها امیدوارند تا روز بیستم جولای تمام مراحل رسیدن به توافق نهایی طی شود.
با اینکه این روند بسیار مثبت و امیدوارکننده به نظر میرسد، اما درک درست دشواریهای موضوع جلوگیری از دست یافتن ایران به سلاح اتمی و آغاز بهبود روابط تهران و واشنگتن پس از سه دهه دشمنی، کار بسیار سختی است. مذاکرهکنندگان که جزییات بسیار کمی در مورد چانهزنیهاشان منتشر میکنند، این هفته گفتند همچنان شکافهای قابل توجهی بر سر مسائل اصلی باقی مانده است. در نوامبر گذشته، طرفهای درگیر به توافقی ۶ ماهه دست یافتند که مطابق با آن ایران قسمتی از فعالیتهای هستهای خود را تعلیق کرد و در برابر بخشی از تحریمهای ایران برداشته شد. به نظر میرسد ایران و گروه ۱+۵، مشغول عملکردن به تعهداتشان در توافق ۶ماهه هستند.
خواسته قدرتهای بزرگ در توافق نهایی این است که ایران در فعالیتهای هستهای خود تا حدی عقبنشینی کند که قادر نباشد به سرعت بمب هستهای تولید کند. معنای این خواسته این است که ایران باید تعداد سانتریفیوژهایش را کاهش دهد و فعالیتهایش را درمراکزی که برای تولید سوخت هستهای طراحی شدهاند، محدود کند. در برابر تحریمهای بیشتری از ایران برداشته خواهد شد.
در این میان، برخی تندروها، تلاش میکنند از رسیدن به هرگونه توافقی جلوگیری کنند. اسراییل و برخی از اعضای کنگره اصرار دارند که ایران باید تمام فعالیتهای مربوط به غنیسازی، حتی فعالیتهای غیرنظامی را متوقف کند. چنین کاری ایدهآل است، اما واقعگرایانه نیست. پافشاریکردن بر این موضوع، شانس رسیدن به هرگونه توافقی را از بین میبرد. تندروها این موضوع را میدانند و با برپاکردن سروصدای سیاسی در مورد مسأله هستهای ایران میخواهند از هرگونه راهحل دیپلماتیک واقعگرایانهای جلوگیری کنند. این موضوع میتواند برای اوباما که میخواهد این مذاکرات روندی رو به جلو داشته باشد، مشکلآفرین باشد.
آخرین مورد این کارشکنیها، به موضوع معرفی حمید ابوطالبی بهعنوان نماینده ایران در سازمان ملل مربوط میشود. گفته میشود حمید ابوطالبی در بیستوچندسالگی مترجم دانشجویانی بوده است که سفارت آمریکا را در سال ۱۹۷۹ اشغال کردند. حمید ابوطالبی در داخل ایران چهرهای میانهرو است و در برابر تندروهای داخلی موضعی مخالف دارد. در آمریکا سناتور تد کروز، جمهوریخواهی از تگزاس، ابوطالبی را تروریست خوانده است. تد کروز به همراه سناتور چارلز شومر، نماینده دموکرات نیویورک، به دنبال رأی کنگره برای جلوگیری از صدور ویزای ابوطالبی هستند. اوباما در روز دوشنبه، بدون امضا کردن لایحه مربوطه که قانونی بودن آن دقیقا مشخص نیست، گفت که بههرحال با صدور ویزا برای حمید ابوطالبی موافقت نخواهد کرد.
آمریکا بهعنوان کشوری که سازمان ملل در آن واقع است، باید هر شخصی را که یک کشور بهعنوان فرستادهاش در سازمان ملل معرفی میکند، بپذیرد، مگر اینکه پذیرفتن آن شخص خطر امنیتی مستقیمی برای آمریکا داشته باشد. معمر قذافی، یاسر عرفات و محمود احمدینژاد همگی اجازه یافتهاند که در سازمان ملل حضور پیدا کنند. با تمام این احوال به نظر میرسد حسن روحانی با معرفی حمید ابوطالبی بهعنوان نماینده ایران در سازمان ملل، قدم اشتباهی برداشته باشد. تصورش سخت است که روحانی از حساسیت موضوع اشغال سفارت آمریکا در ایران برای آمریکاییها خبر نداشته باشد و نادانسته بهانهای تازه در اختیار تندروهای آمریکایی گذاشته باشد. اما چنین مسائلی نباید طرفهای مذاکرهکننده را از تلاش برای رسیدن به توافق نهایی باز دارد.
اگر اعضای گروه ۱+۵ و ایران به چنین توافقی برسند، راه را برای رسیدن به توافق بر سر مسائل مهم دیگری چون مسأله افغانستان، قاچاق موادمخدر و بحران سوریه باز خواهند کرد. پیامدهای شکست این مذاکرات نیز به شدت فاجعهبار خواهد بود.
منبع: نیویورکتایمز