روزنو : پنج مرد که با رویای یکشبه پولدار شدن به خانه پیرزنی تنها دستبرد زدند و وی را کشتند، دیروز در دادگاه کیفری استان تهران از خود دفاع کردند.
در نشست رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی اصغرزاده و با حضور چهار مستشار تشکیل شد ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند. وی اظهار کرد: 26 شهریور91 حسین، مهدی، شهرام، مهران و محمود که همگی 20 تا 30 سالهاند باانگیزه دستبرد، به خانه معصومه 60 ساله در خیابان شمشیری رفتند و پس از دستبرد وی را کشتند. اکنون با توجه به مدرکهای موجود در پرونده برای حسین به اتهام قتل و برای مهدی به اتهام معاونت در جنایت اشد مجازات میخواهم. برای متهمان ردیفهای دوم تا پنجم نیز به جرم مشارکت در سرقت تقاضای تعیین کیفر دارم.
سپس وکیل اولیایدم در جایگاه ویژه ایستاد و برای عاملان جنایت حکم قصاص خواست.
تشریح جنایت در دادگاه
نوبت دفاع به متهم ردیف نخست که رسید به کشتن پیرزن اعتراف کرد. حسین 28ساله گفت: کار درست و حسابی نداشتم به همین خاطر دوستم شهرام که در همسایگی پیرزن زندگی میکرد پیشنهاد سرقت از خانه پیرزن تنها را مطرح کرد. من هم موضوع را با دوستانم در میان گذاشتم. نیمه شب بیست و پنجم شهریور طبق نقشه از پیش طراحی شده همگی به خانه شهرام رفتیم. اما چون همسایهها شهرام را میشناختند او در خانهاش ماند و من و دوستانم از پشت بام وارد خانه پیرزن شدیم. او خواب بود اما به محض ورود ما بیدار شد. به همین خاطر مهدی دست و پایش را نگه داشت و من دست و پا و دهانش را با چسب بستم. در آن بین هم دوستانم کمدهای خانه را گشتند و شش میلیون تومان پول و یک انگشتر و کارت عابربانک به دست آوردند. ما از خانه خارج شدیم و پولها را میان خودمان تقسیم کردیم تا اینکه مهدی هنگام استفاده از کارت عابربانک پیرزن ردیابی و بازداشت شد.
انکار معاونت در قتل
نوبت دفاع به مهدی که رسید منکر معاونت در قتل شد. وی گفت: وقتی پیرزن بیدار شد، داد و فریاد راه انداخت و من برای ساکت کردن او دهان و دست و پایش را نگه داشتم تا حسین چسب را دور دهان او چسباند. من وقتی در حال خارج شدن از خانه پیرزن بودم متوجه شدم او مرده است.
سپس شهرام روبهروی پنج قاضی ایستاد و گفت: وقتی دیدم دوستانم کار درست و حسابی ندارند پیشنهاد سرقت از خانه همسایهام را مطرح کردم، اما قرار نبود آنان پیرزن تنها را بکشند. دوستانم پس از سرقت، یک میلیون تومان را به من دادند.
متهمان ردیفهای چهارم و پنجم نیز به ترتیب از خود دفاع و به مشارکت در دزدی از خانه پیرزن اعتراف کردند. در پایان این نشست هیات قضایی با اعلام تنفس وارد شور شد تا رای صادر کند.
ماجرا از کجا آغاز شد
بیست وششم شهریور 91 زن جوانی با کلانتری 119 مهرآباد تماس گرفت و از کشته شدن مادر 60 سالهاش به نام معصومه خبر داد. این زن که بهشدت گریه میکرد، گفت: مادرم پس از مرگ پدرم به تنهایی در خانهای ویلایی در خیابان شمشیری زندگی میکرد. من هر روز با او تلفنی تماس میگرفتم و حالش را میپرسیدم. امروز اما هر چه به مادرم زنگ زدم کسی پاسخ نداد. دلشوره به جانم افتاد و به خانه مادرم رفتم، اما او در را باز نکرد. به همین خاطر با کلید یدک در را باز کردم و با صحنه وحشتناکی روبه رو شدم. دست و پا و دهان مادرم با چسب بسته شده و او به قتل رسیده بود.
به دنبال اظهارات این زن بازپرس کشیک وقت دادسرای امور جنایی به همراه افسران اداره آگاهی به خانه پیرزن رفتند و تحقیقات خود را آغاز کردند.
نخستین سرنخ
بررسیها نشان میداد به خانه پیرزن تنها دستبرد زدهاند و پول و طلاهایش را دزدیدهاند.
در حالی که فرضیه جنایت باانگیزه دستبرد قوت گرفته بود در ادامه تحقیقات مشخص شد قاتل یا قاتلان بدون شکستن در وارد خانه شده و نقشه شومشان را اجرا کردهاند. وقتی پلیس در تحقیق میدانی دریافت که مردی در همسایگی مقتول زندگی میکرده که همزمان با کشته شدن «معصومه» ناپدید شده است. ردیابی مرد همسایه به نام شهرام آغاز شد، اما پلیس ردی از وی به دست نیاورد. یک ماه از این جنایت گذشته بود که پلیس دریافت پسر جوانی با کارت عابربانک قربانی از یک دستگاه خودپرداز پول دریافت کرده است. به این ترتیب تصویر به دست آمده از دوربین مداربسته بانک تحت بررسی قرار گرفت و مهدی 20 ساله بازداشت شد و چهار همدستش را لو داد.
منبع: فرهیختگان