
چرا سیبیل بـابـام نمیچرخه!
* محمد لقمانیان، به همراه عروسکگردانی «فامیل دور» صداپیشگی «بچه فامیل دور» را هم بر عهده دارد
هر یک از عروسکهای مجموعه کلاهقرمزی شیرینیهای ویژه خودشان را دارند، اما بسیاری از مخاطبان مجموعه با وجود اضافهشدن شخصیتهای دیگر و حضور عروسکهای پیشین، بیشتر دل در گروی «فامیل دور» دارند؛ عروسکی که مهرش بر دل همه نشسته و از خردسال تا کهنسال تکیهکلامهایش را تکرار میکنند و به تجزیه و تحلیل شخصیتش مینشینند. مرد میانسالی که در تخیل فانتزی رودست ندارد و با قرارگرفتن در موقعیتهای مختلف، با توجه به همان موقعیت از تخیلش سود میجوید و ما را شگفتزده میکند. تفاوت عمدهای که فامیل دور 93 با سال گذشته داشت این بود که امسال باید خودش را علاوه بر کاراکتر عاشقپیشه و دور از «دور» و «دوره»، به عنوان پدر هم محک میزد. او که صاحب فرزندپسری - گویا بچگی های خودش-شده بود ،حالا خود را در وضعیت مخاطرهآمیز پدر ـ مربی میدید و اغلب در تربیت پسرش به استیصال میرسید. اتفاقا خلق همین موقعیت یکی از جذابترین لحظات کلاهقرمزی 93 را رقم زد. محمد لقمانیان که عروسکگردانی فامیل دور را برعهده داشت، صداپیشه بچه فامیل هم بود؛ با این اوصاف، ما با هنرمندی به گفتوگو نشستهایم که انگار نیمی از فامیل دور و نیمی از بچه فامیل دور را جلوی چشمهای میلیونها مخاطب نوروزی مجموعه کلاهقرمزی به تصویر کشیده است.
پیش از نوروز طی گفتوگویی که در «فرهیختگان» با شما داشتیم، از نگرانیتان بابت تغییرات احتمالی عروسک فامیل دور پس از بازسازیاش گفتید و اینکه ممکن است تا مدتی با عروسک تازه احساس راحتی نکنید. لطمهای به رفاقتتان با فامیل دور جدید، وارد نشد؟
نه، اصلا. هرچند همانگونه که پیشبینی کرده بودم، بازسازی عروسک «فامیل دور» تا حدودی برای من غریبی نسبت به او ایجاد کرد و کمی کار کردن با او سخت شده بود، چون علاوه بر اینکه صورتش بشاشتر شده بود، سنگینتر هم شده بود و تکاندادنش به راحتی قبلها نبود. مساله دیگر، به تکاندادن سبیلهایش مربوط میشد که در سریهای پیشین چشمگیرتر اتفاق میافتاد اما چون اسفنج عروسک جدید، تازه و سفت بود و انعطاف کمتری داشت، تکاندادن سبیلهایش سخت شده بود. به هر حال این سختیها بهزودی رفع شد و با او راحت بودم مثل قبلها. عروسک جدید بسیار خوشدست است و کارکردن با آن برای من به عنوان عروسکگردان همچنان لذتبخش. در این رابطه باید باز هم از خانم مرضیه محبوب تشکر کرد.
چطور شد که شما علاوهبر عروسکگردانی فامیل دور، صداپیشگی بچهاش را هم برعهده گرفتید؟
بچه فامیل قرار بود به مجموعه اضافه شود. وقتی عروسکش از زیر دست خانم محبوب درآمد و او را دیدم با آن قیافه جذاب و دوستداشتنیاش، عاشقش شدم و تصمیم گرفتم برای برعهدهگرفتن صداپیشگیاش تلاش کنم. در گوشه و کنار تمرینها صدا و لحنی را همینطور برای خودم تمرین میکردم. آقای طهماسب هم پی برده بود به علاقه وافر من به بچه فامیل، در عین حال که داشت از چندین نفر برای صداپیشگی او تست میگرفت وقتی دید من ولکن قضیه نیستم و چطور در او غرق شدهام گفت چرا اینقدر در شخصیت این عروسک فرو رفتهای، برو سراغ فامیل و حواست را به او جمع کن. حقیقتش این است که چون بچه فامیل کاراکتری نزدیک به فامیل دور دارد و کسی که قرار بود صدای او باشد باید با حرکات فامیل دور آشنایی کامل میداشت، من حس میکردم درک درستتری نسبت به او دارم چون قلقهای فامیل دور را به دلیل چندسال عروسکگردانی او میدانستم و میتوانستم هماهنگی لازم را بین پدر و پسر ایجاد کنم. آقای طهماسب نهایتا به تیپی که در تمرینها برای صدای او درآوردیم راضی شد و با تستی که از من گرفت کار را به من سپرد، اما تا آخرین لحظات به صورت قطعی به من نگفت که صداپیشه بچه فامیل خواهم بود. تا چند روز، عیسی یوسفپور (عروسکگردان جیگر) در تمرینها فامیل را به جای من بر دست میگرفت تا من برای صدای بچه فامیل تمرین کنم. نهایتا تصمیم بر این شد که بچه فامیل زیاد حرف نزند و دیالوگهایش نزدیک به فامیل باشد. این آقای طهماسب بود که تکیهکلامها را ساخت و به بچه فامیل جان داد و آن را به من سپرد.
تنها چند دقیقه پس از تولد بچه فامیل و حضورش در مجموعه، این عروسک با استقبال چشمگیر مخاطبان در شبکههای اجتماعی مواجه شد. و این در حالی است که همیشه برای ایجاد ارتباط بین شخصیتهای تازه و مخاطبان نگرانیهای اولیه وجود دارد. شاید این استقبال مربوط به این میشد که بچه فامیل، کاراکتری در سایه فامیل دور داشت و بسیاری از ویژگیهای شخصیتش پیشتر در فامیل دور ساخته شده بود. چنانچه میبینیم بچه فامیل در مواضعش و حتی در تکیهکلامهایش شباهت بسیاری به پدرش دارد...
بچه فامیل دور درست است که خیلی شبیه کاراکتر فامیل است و این پیش زمینه موجود، به ارتباط مخاطب با او کمک چشمگیری کرده، اما شما ببینید عروسکی مثل «عزیزم ببخشید» هم که جزء عروسکهای تازهوارد بود و سابقهای در کلاهقرمزی نداشت، بهسرعت محبوب شد.
ویژگی اصلی بچه فامیل به نظر شما در چیست؟
علاوه بر نکات دیگر، باید به خود عروسک بچه فامیل اشاره کنم. وقتی او را دیدم به خانم محبوب گفتم مطمئن باشید عروسک بچه فامیل آنقدر زیبا و جذاب ساخته شده که بدون بازی و صدا و به صورت دکوری هم کلی مخاطب خواهد داشت و مردم را خواهد خنداند.
وقتی فامیل و بچهاش با هم روی صحنه میآمدند، با توجه به اینکه شما باید یکی را به دست میگرفتید و به جای دیگری حرف میزدید، دچار مشکل نشدید؟
وقتی فامیل و بچهاش در صحنهای با هم تلاقی داشتند کار برایم سخت میشد که عروسکگردانی پدر و صداپیشگی بچهاش را برعهده داشته باشم. گاهی در اینگونه موارد عروسکگردان دیگری به من کمک میکرد. برخی اوقات هم که قرار بود بچه فامیل وارد شود، من سریع از فامیل جدا میشدم تا به صدای او برسم. سخت بود و تمرکز زیادی میطلبید.
در کل، ماجرای عروسکگردانی و صداپیشگی عروسکها در مجموعه کلاهقرمزی چطور اتفاق میافتد؟ کار بعضی اوقات باید خیلی سخت شود؛ هم در مواقعی که عروسکگردانی یا صداپیشگی برخی شخصیتها با یکنفر است، هم در مواقعی که باید چندین نفر از عروسکگردانها یکجا در صحنه حضور داشته باشند.
صداها همه مربوط به سر صحنه و همزمان با عروسکگردانی است. بهخصوص این دردسر برای آقای حمید جبلی بیشتر نمود دارد که صداپیشگی تعداد بیشتری از عروسکها را برعهده داد. واقعا در اینگونه صحنهها به تمرکز بالا نیاز است و جز این باید بداههگوی ماهری باشید تا کار خراب نشود.
با هر یک از عوامل کلاهقرمزی که صحبت میکنیم، از تمرینهای متفاوت و جدی در کلاهقرمزی میگویند. این تمرینها چه ویژگیهایی دارد؟
اصلا باید گفت رمز موفقیت مجموعه کلاهقرمزی در نوع تمرینهای گروه است. همه این دیالوگهایی که میشنوید در تمرینهای گاه طاقتفرسا از آب درمیآید که نقش آقای طهماسب در آن بسیار چشمگیر است. شاید جالب باشد بدانید ما پیش از اینکه در تمرینها عروسکها را به دست بگیریم و کار با آنها را شروع کنیم، تمرین بازیگری بدون عروسکها داریم و سپس بازی را روی عروسکها منتقل میکنیم. در پشت صحنه کلاهقرمزی جدیت موج میزند و هیچچیز سرسری گرفته نمیشود. بر سر کار عروسکی دیگری که بودم به من میگفتند میخواهیم عروسکهایی بسازیم که مثل عروسکهای مجموعه کلاهقرمزی محبوب و ماندگار شوند. من به آنها گفتم چنین چیزی ممکن نیست چون شما برای تمرینها وقت نمیگذارید و کار را جدی نمیگیرید. نهایتا چند روز مانده به ضبط میآیید سر تمرین، اما عروسک و کاراکترش که در این یکی دو روز محبوب و ماندگار نمیشود نیاز به تمرکز، صبر و هوش فراوان دارد.
ایرج طهماسب با موفقیتی که امسال هم با کلاهقرمزی به دست آورد، به نظر میرسد به اوج پختگی در تولید فانتزیهای کودکانه رسیده است؛ فانتزیهایی که با نهایت تخیل همراه است و مخاطب بزرگسال هم تا دلتان بخواهد، دارد. نقش او را در موفقیت مجموعه کلاهقرمزی چهطور میبینید؟
آقای طهماسب بهواقع نوعی فیلسوف است. امیدوارم متوجه منظورم از این صفت شده باشید. او در کار خودش یک استاد بهتماممعناست؛ کسی که فیلسوف است در کار خودش میتواند در لحظه تجزیه و تحلیل کند و با ادراک به نتیجه برسد. مثلا گاهی که تمرینهای ما پیش نمیرفت او میگفت اینجای کار را میسپرم به خودتان. ما میدیدیم که بدون او امکان ندارد پیش برود و میرفتیم سراغش و او با یک تز کوچک و جزئی کار را به شکل شگفت آوری پیش میبرد. هر وقت او هست هیچ مشکلی نداریم. حلال همه مشکلات تمرینهاست.
تا به حال اکثر اظهار نظرها که درباره کلاهقرمزی93 منتشر شده، ستایشآمیز بوده و هر کسی به نوعی آن را تحسین کرده است. آیا انتقاد هم به گوش شما رسیده است؟
همه نسبت به ما لطف دارند. حقیقتش این است که بیطرفها که مجموعه را ستایش میکنند انرژی بیشتری میگیریم. انتقادهایی هم که به گوش ما میرسد معدود و کلی است که البته به آنها هم احترام میگذاریم.
مثلا به صورت بسیار کلی میگویند که کلاهقرمزی پارسال بهتر بود اما دلایلی برای این انتقادشان برنمیشمارند و نهایتا میگویند اینقدر عروسک نباید اضافه شود، اما میبینید که عروسکهای جدید هم بین مخاطبان کلاهقرمزی جا باز کردهاند. همان ابتدا هم که این حرفها را میشنیدیم میگفتیم صبور باشید، عروسکهای تازه هم جا میافتند.
منبع: فرهیختگان
هر یک از عروسکهای مجموعه کلاهقرمزی شیرینیهای ویژه خودشان را دارند، اما بسیاری از مخاطبان مجموعه با وجود اضافهشدن شخصیتهای دیگر و حضور عروسکهای پیشین، بیشتر دل در گروی «فامیل دور» دارند؛ عروسکی که مهرش بر دل همه نشسته و از خردسال تا کهنسال تکیهکلامهایش را تکرار میکنند و به تجزیه و تحلیل شخصیتش مینشینند. مرد میانسالی که در تخیل فانتزی رودست ندارد و با قرارگرفتن در موقعیتهای مختلف، با توجه به همان موقعیت از تخیلش سود میجوید و ما را شگفتزده میکند. تفاوت عمدهای که فامیل دور 93 با سال گذشته داشت این بود که امسال باید خودش را علاوه بر کاراکتر عاشقپیشه و دور از «دور» و «دوره»، به عنوان پدر هم محک میزد. او که صاحب فرزندپسری - گویا بچگی های خودش-شده بود ،حالا خود را در وضعیت مخاطرهآمیز پدر ـ مربی میدید و اغلب در تربیت پسرش به استیصال میرسید. اتفاقا خلق همین موقعیت یکی از جذابترین لحظات کلاهقرمزی 93 را رقم زد. محمد لقمانیان که عروسکگردانی فامیل دور را برعهده داشت، صداپیشه بچه فامیل هم بود؛ با این اوصاف، ما با هنرمندی به گفتوگو نشستهایم که انگار نیمی از فامیل دور و نیمی از بچه فامیل دور را جلوی چشمهای میلیونها مخاطب نوروزی مجموعه کلاهقرمزی به تصویر کشیده است.
پیش از نوروز طی گفتوگویی که در «فرهیختگان» با شما داشتیم، از نگرانیتان بابت تغییرات احتمالی عروسک فامیل دور پس از بازسازیاش گفتید و اینکه ممکن است تا مدتی با عروسک تازه احساس راحتی نکنید. لطمهای به رفاقتتان با فامیل دور جدید، وارد نشد؟
نه، اصلا. هرچند همانگونه که پیشبینی کرده بودم، بازسازی عروسک «فامیل دور» تا حدودی برای من غریبی نسبت به او ایجاد کرد و کمی کار کردن با او سخت شده بود، چون علاوه بر اینکه صورتش بشاشتر شده بود، سنگینتر هم شده بود و تکاندادنش به راحتی قبلها نبود. مساله دیگر، به تکاندادن سبیلهایش مربوط میشد که در سریهای پیشین چشمگیرتر اتفاق میافتاد اما چون اسفنج عروسک جدید، تازه و سفت بود و انعطاف کمتری داشت، تکاندادن سبیلهایش سخت شده بود. به هر حال این سختیها بهزودی رفع شد و با او راحت بودم مثل قبلها. عروسک جدید بسیار خوشدست است و کارکردن با آن برای من به عنوان عروسکگردان همچنان لذتبخش. در این رابطه باید باز هم از خانم مرضیه محبوب تشکر کرد.
چطور شد که شما علاوهبر عروسکگردانی فامیل دور، صداپیشگی بچهاش را هم برعهده گرفتید؟
بچه فامیل قرار بود به مجموعه اضافه شود. وقتی عروسکش از زیر دست خانم محبوب درآمد و او را دیدم با آن قیافه جذاب و دوستداشتنیاش، عاشقش شدم و تصمیم گرفتم برای برعهدهگرفتن صداپیشگیاش تلاش کنم. در گوشه و کنار تمرینها صدا و لحنی را همینطور برای خودم تمرین میکردم. آقای طهماسب هم پی برده بود به علاقه وافر من به بچه فامیل، در عین حال که داشت از چندین نفر برای صداپیشگی او تست میگرفت وقتی دید من ولکن قضیه نیستم و چطور در او غرق شدهام گفت چرا اینقدر در شخصیت این عروسک فرو رفتهای، برو سراغ فامیل و حواست را به او جمع کن. حقیقتش این است که چون بچه فامیل کاراکتری نزدیک به فامیل دور دارد و کسی که قرار بود صدای او باشد باید با حرکات فامیل دور آشنایی کامل میداشت، من حس میکردم درک درستتری نسبت به او دارم چون قلقهای فامیل دور را به دلیل چندسال عروسکگردانی او میدانستم و میتوانستم هماهنگی لازم را بین پدر و پسر ایجاد کنم. آقای طهماسب نهایتا به تیپی که در تمرینها برای صدای او درآوردیم راضی شد و با تستی که از من گرفت کار را به من سپرد، اما تا آخرین لحظات به صورت قطعی به من نگفت که صداپیشه بچه فامیل خواهم بود. تا چند روز، عیسی یوسفپور (عروسکگردان جیگر) در تمرینها فامیل را به جای من بر دست میگرفت تا من برای صدای بچه فامیل تمرین کنم. نهایتا تصمیم بر این شد که بچه فامیل زیاد حرف نزند و دیالوگهایش نزدیک به فامیل باشد. این آقای طهماسب بود که تکیهکلامها را ساخت و به بچه فامیل جان داد و آن را به من سپرد.
تنها چند دقیقه پس از تولد بچه فامیل و حضورش در مجموعه، این عروسک با استقبال چشمگیر مخاطبان در شبکههای اجتماعی مواجه شد. و این در حالی است که همیشه برای ایجاد ارتباط بین شخصیتهای تازه و مخاطبان نگرانیهای اولیه وجود دارد. شاید این استقبال مربوط به این میشد که بچه فامیل، کاراکتری در سایه فامیل دور داشت و بسیاری از ویژگیهای شخصیتش پیشتر در فامیل دور ساخته شده بود. چنانچه میبینیم بچه فامیل در مواضعش و حتی در تکیهکلامهایش شباهت بسیاری به پدرش دارد...
بچه فامیل دور درست است که خیلی شبیه کاراکتر فامیل است و این پیش زمینه موجود، به ارتباط مخاطب با او کمک چشمگیری کرده، اما شما ببینید عروسکی مثل «عزیزم ببخشید» هم که جزء عروسکهای تازهوارد بود و سابقهای در کلاهقرمزی نداشت، بهسرعت محبوب شد.
ویژگی اصلی بچه فامیل به نظر شما در چیست؟
علاوه بر نکات دیگر، باید به خود عروسک بچه فامیل اشاره کنم. وقتی او را دیدم به خانم محبوب گفتم مطمئن باشید عروسک بچه فامیل آنقدر زیبا و جذاب ساخته شده که بدون بازی و صدا و به صورت دکوری هم کلی مخاطب خواهد داشت و مردم را خواهد خنداند.
وقتی فامیل و بچهاش با هم روی صحنه میآمدند، با توجه به اینکه شما باید یکی را به دست میگرفتید و به جای دیگری حرف میزدید، دچار مشکل نشدید؟
وقتی فامیل و بچهاش در صحنهای با هم تلاقی داشتند کار برایم سخت میشد که عروسکگردانی پدر و صداپیشگی بچهاش را برعهده داشته باشم. گاهی در اینگونه موارد عروسکگردان دیگری به من کمک میکرد. برخی اوقات هم که قرار بود بچه فامیل وارد شود، من سریع از فامیل جدا میشدم تا به صدای او برسم. سخت بود و تمرکز زیادی میطلبید.
در کل، ماجرای عروسکگردانی و صداپیشگی عروسکها در مجموعه کلاهقرمزی چطور اتفاق میافتد؟ کار بعضی اوقات باید خیلی سخت شود؛ هم در مواقعی که عروسکگردانی یا صداپیشگی برخی شخصیتها با یکنفر است، هم در مواقعی که باید چندین نفر از عروسکگردانها یکجا در صحنه حضور داشته باشند.
صداها همه مربوط به سر صحنه و همزمان با عروسکگردانی است. بهخصوص این دردسر برای آقای حمید جبلی بیشتر نمود دارد که صداپیشگی تعداد بیشتری از عروسکها را برعهده داد. واقعا در اینگونه صحنهها به تمرکز بالا نیاز است و جز این باید بداههگوی ماهری باشید تا کار خراب نشود.
با هر یک از عوامل کلاهقرمزی که صحبت میکنیم، از تمرینهای متفاوت و جدی در کلاهقرمزی میگویند. این تمرینها چه ویژگیهایی دارد؟
اصلا باید گفت رمز موفقیت مجموعه کلاهقرمزی در نوع تمرینهای گروه است. همه این دیالوگهایی که میشنوید در تمرینهای گاه طاقتفرسا از آب درمیآید که نقش آقای طهماسب در آن بسیار چشمگیر است. شاید جالب باشد بدانید ما پیش از اینکه در تمرینها عروسکها را به دست بگیریم و کار با آنها را شروع کنیم، تمرین بازیگری بدون عروسکها داریم و سپس بازی را روی عروسکها منتقل میکنیم. در پشت صحنه کلاهقرمزی جدیت موج میزند و هیچچیز سرسری گرفته نمیشود. بر سر کار عروسکی دیگری که بودم به من میگفتند میخواهیم عروسکهایی بسازیم که مثل عروسکهای مجموعه کلاهقرمزی محبوب و ماندگار شوند. من به آنها گفتم چنین چیزی ممکن نیست چون شما برای تمرینها وقت نمیگذارید و کار را جدی نمیگیرید. نهایتا چند روز مانده به ضبط میآیید سر تمرین، اما عروسک و کاراکترش که در این یکی دو روز محبوب و ماندگار نمیشود نیاز به تمرکز، صبر و هوش فراوان دارد.
ایرج طهماسب با موفقیتی که امسال هم با کلاهقرمزی به دست آورد، به نظر میرسد به اوج پختگی در تولید فانتزیهای کودکانه رسیده است؛ فانتزیهایی که با نهایت تخیل همراه است و مخاطب بزرگسال هم تا دلتان بخواهد، دارد. نقش او را در موفقیت مجموعه کلاهقرمزی چهطور میبینید؟
آقای طهماسب بهواقع نوعی فیلسوف است. امیدوارم متوجه منظورم از این صفت شده باشید. او در کار خودش یک استاد بهتماممعناست؛ کسی که فیلسوف است در کار خودش میتواند در لحظه تجزیه و تحلیل کند و با ادراک به نتیجه برسد. مثلا گاهی که تمرینهای ما پیش نمیرفت او میگفت اینجای کار را میسپرم به خودتان. ما میدیدیم که بدون او امکان ندارد پیش برود و میرفتیم سراغش و او با یک تز کوچک و جزئی کار را به شکل شگفت آوری پیش میبرد. هر وقت او هست هیچ مشکلی نداریم. حلال همه مشکلات تمرینهاست.
تا به حال اکثر اظهار نظرها که درباره کلاهقرمزی93 منتشر شده، ستایشآمیز بوده و هر کسی به نوعی آن را تحسین کرده است. آیا انتقاد هم به گوش شما رسیده است؟
همه نسبت به ما لطف دارند. حقیقتش این است که بیطرفها که مجموعه را ستایش میکنند انرژی بیشتری میگیریم. انتقادهایی هم که به گوش ما میرسد معدود و کلی است که البته به آنها هم احترام میگذاریم.
مثلا به صورت بسیار کلی میگویند که کلاهقرمزی پارسال بهتر بود اما دلایلی برای این انتقادشان برنمیشمارند و نهایتا میگویند اینقدر عروسک نباید اضافه شود، اما میبینید که عروسکهای جدید هم بین مخاطبان کلاهقرمزی جا باز کردهاند. همان ابتدا هم که این حرفها را میشنیدیم میگفتیم صبور باشید، عروسکهای تازه هم جا میافتند.
منبع: فرهیختگان