جوانان در مسیر زندگی مجردی!
«آرمان امروز» از افزایش ۲.۵ میلیونی مجردها در سال ۱۴۳۰ گزارش میدهد
آرمان امروز- محمدسعید رضایی: «چه کسی با این شرایط گرانی ازدواج می کنه؟» شاید این جمله را بارها از افراد مجرد شنیده باشید. پسرهای مجرد و حتی شاغل، توان مالی برای شروع یک زندگی مالی ندارند و دخترها در آرزوی یک خواستگار رویایی و سوار بر اسب سفید، هر روز از سن ازدواج دورتر میشوند. در این شرایط ایران است که به سمت «سالخوردگی جمعیت» پیش میرود، بدون اینکه مسئولان به این واقعیت پی ببرند که مشکل اصلی ازدواج و افزایش سن جوانان در مشکلات ریشهای اقتصادی است تا محرکهای تشویقی مانند وام ازدواج که بیشتر جوانان را بدهکار میکند تا اینکه یک زندگی عادی برای زوجها فراهم کند. در این شرایط بسیاری از جوانان وقتی به پدر و مادرشان نگاه می کنیم که با وجود کار کردن در چند شیفت بازهم از پس مخارج زندگی روزمره شان بر نمی آیند، انگیزه ای برای ازدواج ندارند.
آمارهای جهانی نیز به این سمت پیش می روند، اما در بسیاری از کشورها این متغییرها بیشتر فرهنگی است تا اقتصادی. مثلا همین چند روز پیش بود که ازدواج «جانلوئیجی بوفون» دروازه بان سابق تیم ملی ایتالیا، با همسرش که ۴ فرزند مشترک هم دارند، باعث تعجب مردم ایران شد. اما این موضوع یک امر فرهنگی در کشور ایتالیا است، اما در ایران شرایط متفاوت است. در ایران بهدلیل چالشهای اقتصادهای نوظهور و سیاستهای جمعیتی که در دهه ۶۰ برای تحدید جمعیت کشور اتخاذ شد، کاهش چشمگیر نرخ باروری و همچنین کاهش نرخهای مرگومیر، ساختار سنی طی چند دهه تغییر کرده است و این امر، کشور را مجبور به یک واکنش سریع به نیازها و تقاضاهای متفاوت گروههای سنی کرده است. این تغییرات جمعیتی تأثیرات بسیار زیادی بر مسائلی نظیر اشتغال، ساختار خانوادهها، تقاضای خدمات بهداشتی و درمانی، مسکن و حملونقل و… خواهد داشت و این مسائل باعث شده است سالمند شدن جمعیت در آینده، نگرانی بسیاری از کارشناسان را برانگیزد، زیرا برآوردها نشان میدهد که احتمالاً با پیر شدن بخش عمده جامعه، سیستمهای اقتصادی و نظامهای سلامت دچار فروپاشی شوند، زیرا جمعیت افراد سالمندی که نیازمند خدمات بهداشتی و درمانی میشوند افزایش مییابد و جمعیت نیروی مولدی که بتواند چرخه اقتصادی را به حرکت درآورد کاهش مییابد.
پیشبینی جمعیت ۲.۵ میلیون سالمندان
آمار تجرد در دهه سوم زندگی در ایران در سالهای گذشته افزایش یافته و این افزایش بر روی نامتوازنبودن نسبت جنسی در برخی مناطق کشور تأثیر گذاشته است. در این شرایط دکتر احمد دلبری، رئیس مرکز تحقیقات سالمندی بهمناسبت روز جهانی سالمندان در زمینه سالمندی اشاره و به تسنیم گفته است: «در زمان حاضر نزدیک به ۱۰ میلیون نفر سالمند در کشور داریم و پیشبینی میشود که جمعیت سالمندان در سال ۱۴۳۰ به بیش از ۲.۵ میلیون نفر خواهد رسید. در زمان حاضر ۴۰ درصد از خانوادهها، تک فرزند و ۴۰ درصد دیگر نیز دارای دو فرزند هستند و به عبارت دیگر نزدیک به ۸۰ درصد از خانوادهها، تنها یک یا دو فرزند دارند! این یعنی در آینده زوجین (عروس و دامادها) تک فرزند خواهند بود و خواهر و برداری نخواهند داشت در حالی که مادر و پدر هر کدام از این افراد، به سن سالمندی خواهند رسید و مسئولیت چهار نفر (پدر و مادر عروس و پدر و مادر داماد) تنها برعهده دو نفر (عروس و داماد) خواهد بود! این در حالی است که وقتی یک سالمند به بیماری مزمن یا مشکلات و ناتوانیها دچار شود نیاز به چندین نفر برای مراقبت دارد.»
سن ازدواج را جدی بگیریم
چندی پیش موسسه تحقیقات جمعیتی کشور اعلام کرد که: «میانگین سن در اولین ازدواج زنان و مردان کشور به ترتیب به میزان ۵.۵ و ۳.۵ سال افزایش یافته است. در این شرایط سال ۱۳۹۰ به مرور تعداد ازدواجها کاهش یافت به گونهای که در سال ۱۳۹۰ به ۸۷۴ هزار و ۷۹۲ ازدواج، در سال ۱۳۹۱ به ۸۲۹ هزار و ۹۶۸ ازدواج، در سال ۱۳۹۲ به ۷۹۵ هزار و ۷۰۰ ازدواج، در سال ۱۳۹۳ به ۷۵۳ هزار و ۳۷۸ ازدواج، در سال ۱۳۹۴ به ۷۰۱ هزار و ۷۱۰ ازدواج، در سال ۱۳۹۵ به ۶۷۱ هزار و ۶۱۷ ازدواج، در سال ۱۳۹۶ به ۶۱۱ هزار و۱۹۲ ازدواج، در سال ۱۳۹۷ به ۵۵۵ هزار و ۶۴۴ ازدواج ، در سال ۱۳۹۸ به ۵۳۵ هزار و ۸۴۹ ازدواج، در سال ۱۳۹۹ به ۵۶۲ هزار و ۲۱۷ ازدواج، در سال ۱۴۰۰ به ۵۷۲ هزار و ۱۱ ازدواج، در سال ۱۴۰۱ به ۵۲۶ هزار و ۹۲۵ ازدواج و در سال ۱۴۰۲ ۴۸۰ هزار و ۸۶۸ ازدواج ثبت شده است. برای بررسی این آمار، بهرام بیات، جامعه شناس به «آرمان امروز» در رابطه با افزایش سن ازدواج میگوید: «در دهه ۸۰ رشد اقتصادی منفی داشته و سن ازدواج افزایش یافت. میانگین سن ازدواج تا اواخر این دهه در مردان ۲۸ سال و در زنان ۲۴ سال بود. دلایل اجتماعی و طبقه افراد در ازدواجها مهم است. یکی از اساسیترین مشکلات مشکل تامین هزینه برای جوانان است و جوانان امنیت شغلی ندارند و ازدواجهای خود را به تعویق میاندازند. تحصیلات باعث افزایش توقعات افراد میشود. جوانان خود هزینههای ازدواج را سنگینتر میکنند با عروسیهای نامتعارف و توقعات بسیار بالا. سن ازدواج در جامعه ما برای دختران به ۲۸ سال و برای پسران به ۳۲ سال رسیده است. جوانان به دنبال سطح رفاه بسیار بالا در همان بدو ازدواج هستند.» وی در ادامه میافزاید: «همچنین بالا بودن آمار طلاق خود مانعی برای ازدواج است و نسبت طلاق به ازدواج در حال افزایش است و چون افراد شاهد طلاقهای زیادی هستند تمایلی به ازدواج ندارند. در مناطق مرفه از هر سه ازدواج حتما یکی از آنها به طلاق منجر میشود. در سوی دیگر ملاک درستی برای افراد وجود ندارد و توجه به ظواهر بسیار زیاد است. افراد باید به همدلی و اهمیت خانواده آگاه شوند. همچنین آمار طلاق عاطفی در کشور ما بسیار بالا است یعنی افراد با یکدیگر زندگی میکنند ولی دائما در حال نزاع و درگیری با یکدیگر هستند.»
وی در بخش دیگری از سخنانش میافزاید: «نگرش افراد با قانون نسبت به این پدیده عوض نمیشود باید بدانیم چرا برای جوانان ازدواج کنش خردمندانهای نیست؟ ما از ازدواج تنها مسئولیت ساختهایم در صورتی که باید به مزایای آن بپردازیم. باید کارکردهای اجتماعی پیوند زوجها فراهم شود. الان هم با اجبار قرار نیست این مشکل حل شود این یک مسئله فرهنگی است که ما باید بسنجیم کجای فرهنگ ما دچار افراط و تفریط شده که این چنین نتیجهای را به وجود آورده است.»