![قیمت دلار امروز جمعه ۲۶ بهمن](/files/fa/news/1403/11/26/477820_383.jpg)
آزمون دولت برای رفع چالش کمبود معلم
«مهرماه امسال خبری از کمبود معلم نیست.» این خبری بود که چند روز پیش علی فرهادی، سخنگوی آموزش وپرورش آن را اعلام کرده و گفته که قرار است امسال ۹۰هزار معلم جدید به کارگیری شوند. البته بحران کمبود معلم، معضل جدیدی نیست و چند سالی است که این وزارتخانه با آن دست وپنجه نرم می کند. سیستم آموزشی کشور در این سال ها و در یک دهه اخیر، بیشتر با بحران کمبود معلم مواجه بوده و این موضوع به یک چالش اساسی تبدیل شده است. بااین حال علیرضا کاظمی، وزیر آموزش وپرورش با بیان این که کمبود نیروی انسانی برابر با استانداردهای موجود و کمبود کلاس و معلم اولویت اول نظام آموزش وپرورش است، وعده داده که به بهترین شکل ممکن حتی در استان هایی که با مشکل مواجهند، مدیریت و برنامه ریزی لازم انجام خواهد شد. حالا بماند که این وزارتخانه طی همین یک سال و با وجود برگزاری آزمون های استخدامی مختلف، چندماه پیش برای رفع بحران کمبود معلم دست به دامان بازنشستگان فرهنگی شده بود. اما گویا وزیر پس از دیدن نارضایتی ها نسبت به این بخشنامه،آن رالغوکردوحالا معضل کمبودمعلم نیازمند چاره اندیشی وبرداشتن گامی موثر است.
پرورش دانشآموزان با معلمان پروشیافته
«نگاه نوینی در آموزشوپرورش شکل گرفته که با آموزشوپرورش سنتی فاصله دارد، چرا که در آموزشوپرورش سنتی نمره، معدل، کنکور، تست، نکته و … حرف اول را میزنند. این در حالی است که رویکرد کلی آموزش در جهان کیفی است و ما به این سمت نیز پیش میرویم» این اظهارنظرات محمدرضا نیکنژاد، فعالصنفی معلمان به خبرنگار «آرمان امروز» است. به گفته او ما باید به دنبال پرورش فردیواجتماعی دانشآموزان باشیم. چنین رویکردی نیاز به برنامهریزی و معلم پرورشیافته دارد. اگرچه نمیتوان قطعی گفت که عملکرد وزارت آموزش و پرورش به اینجا ختم میشود، اما میتواند اولین گام باشد. نیکنژاد بیان میکند: چنین گامهایی باید محکم برداشته شوند تا بتوانند در مقابل مخالفتها مقاومت کنند. از سوی دیگر، دولتها ماندگار و ابدی نیستند. بنابراین باید این نهال طوری کاشته شود که اگر تیم وزارت آموزشوپرورش تغییر یافت؛ کسی نتواند این نهال را از جا در بیاورد و آن را به باد بسپارد. این کارشناسآموزشی معتقد است: پرورش فردیو اجتماعی دانشآموزان نیاز به زمینهسازیهای مناسبی دارد. بنابراین باید وزارت آموزشوپرورش گفتمانآموزشی در جامعه را به این سمت و سو ببرد. آنچنان که خانوادهها به دنبال این باشند که فرزندانشان پرورشاجتماعی و فردی پیدا کنند. او بیان میکند: بازتاب بخشی از این آموزشها میتواند آموزشهای شهروندی در مدارس باشد.
فرمول جبران کمبود معلم
این که بالاخره باید منتظر رفع چالش کمبود معلم باشیم یا اصلا راهکاری برای آن وجود دارد یا نه، سوالی است که ما از کاظمی جویا شدیم. به گفته کاظمی، ورودی دانش آموزان به دوره ابتدایی از سال گذشته کاهش پیدا کرده و این موضوع در دوره متوسطه هم رو به افزایش است و تا هشت سال دیگر هم این روند در دوره متوسطه افزایشی خواهد بود. او راهکار این مساله را این گونه عنوان می کند: «اگر ما برای نیاز سال گذشته مان و به همان تعداد نیرو جذب می کردیم طبیعتا تا چند سال دیگر با مازاد نیرو مواجه خواهیم شد. همیشه به همین شکل است. نیرو را با ضریب یک به کارگیری نمی کنند. ضریب استاندارد ما برای نیروی انسانی ۱.۲۵است، یعنی فرد ۲۴ساعت خود و ۲۵درصد ۲۴ساعت را که همان ۳۰ساعت است آموزش دهد. اگر ما ضریب اشتغال ۱.۲۵را داشته باشیم و این عدد تا ۱.۲۸یا ۱.۳هم افزایش پیدا کند، همین کمبود نیروی انسانی با همین نیروهای موجود رفع می شود.»
حق تحصیلی کودکان دارای معلولیت
مونیکا نادی / فعال حقوق کودک: از حیث قوانین و مقررات تا حدودی بسیار زیادی به حقوق کودکان دارای معلولیت پرداخته شده و حقوق اولیه از جمله آموزش برای آنها به رسمیت شناخته شده است. کودکان دارای معلولیت از حقوق شهروندی برخوردار هستند، بنابراین چه از منظر حقوق بینالمللی، چه از منظر حقوق و قوانین داخلی و چه از منظر حقوق شهروندی این کودکان مثل سایر کودکان میتوانند از امکانات تحصیلی رایگان و مناسب دولت با شرایط و ویژگیهای خاص خودشان بدون تبعیض بهرهمند باشند و این وظیفه دولتهاست که این کار را انجام دهند و این امکانات را فراهم کنند، ولی آنچه در عمل اتفاق میافتد با قوانین موجود متفاوت است. با توجه به توضیحات داده شده دو سیستم آموزشی برای کودکان دارای معلولیت وجود دارد. مورد اول سیستم آموزشی تلفیقی است که در این سیستم کودکان دارای معلولیت در کنار کودکان بدون معلولیت قرار میگیرند و با هم تحصیل میکنند. هدف از این تلفیق ایجاد یکپارچگی و رسیدن به جامعهای است که در آن افراد بتوانند در کنار هم زندگی کنند. در واقع باید افراد دارای معلولیت زندگی مشابه با سایر افراد جامعه داشته باشند و موانع و تبعیضهای اجتماعی از سر راه آنها برداشته شود. مورد بعدی سیستم آموزش استثنایی است که در این سیستم کودکان دارای معلولیت امکان بهرهگیری از آموزشهای خاص، برنامههای درسی مخصوص با نیازهای ویژه، تجهیزات تخصصی و مربیان تعیلم دیده استثنایی را دارند، اما این سیستم معایبی دارد، چرا که جامعه کودک و والدین او را متفاوت قلمداد میکنند و به آنها برچسب میزنند. این گونه مدارس اگر به صورت دولتی باشند امکانات کمتری دارند. حتی خیلی اوقات شاهد هستیم که کلاس دو پایه با هم برگزار میشوند و امکانات محدود است. از سوی دیگر، اگر کلاسها به صورت خصوصی برگزار شود بسیار پر هزینه هستند و بسیاری از مناطق در کشور از این مدارس بهرهمند نیستند و اگر کودکان دارای معلولیت قصد رفتن به مدارس استثنایی را داشته باشند باید مسیر زیادی را طی کنند و در بسیاری از مناطق کم جمعیت و فقیر هم اصلا چنین مدارسی وجود ندارند.