پس از چراغ سبز مشکوک در داخل، افغان ها به ایران سرازیر شدند/از حکومتی مانند طالبان هر گونه رفتار نابهنجاری قابل انتظار است/ فرد توهین کننده اخراج شود
نماینده طالبان که به اجلاس بین المللی وحدت اسلامی در تهران دعوت شده بود، در آغاز این مراسم و هنگام نواخته شدن سرود ملی ایران، در حالی که همه حاضران طبق عرف، به احترام آن ایستاده بودند، برنخاست و روی صندلی خود نشست و به صورت علنی به نماد ملی ایرانیان، توهین کرد.
به روایت عصر ایران، چند روز قبل نیز نماینده دیگر طالبان در پاکستان در همایشی به هنگام نواخته شدن سرود ملی پاکستان، نایستاده بود. طالبان درباره آن بی احترامی گفتند که چون موسیقی نواخته می شده، نماینده شان نایستاده است و اگر سرود ملی بدون موسیقی یا توسط کودکان اجرا می شود، نماینده شان بر می خاست و دست به سینه می گذاشت!
در این باره نکات زیر قابل توجه است:
۱ - با توجه به این که چند روز قبل نیز چنین اتفاقی در پاکستان افتاده بود و ظاهراً روش معمول طالبان است که به احترام سرود ملی کشورها از جای بر نخیزند، اساساً چرا نماینده طالبان به این اجلاس دعوت شده بود؟ اگر هم به هر علتی، حضورش نیاز بود، چرا تمهیدی نکردند که او هنگام نواخته شدن سرود در سالن نباشد تا این گونه وقیحانه و آشکار به کشور میزبان توهین کند؟!
کوتاهی وزارت امور خارجه در این باره محرز است.
۲ - توجیه طالبان درباره این رفتار، بسیار نابخردانه و ناشی از نگرش سطحی آنها به اسلام است. اگر واقعاً موسیقی پخش شده، دارای حرمت شرعی بوده، نماینده طالبان نباید به آن گوش می داده است چرا که گوش دادن به موسیقی حرام، چه در حال ایستاده و چه در وضعیت نشسته حرام است. این نشان می دهد که طالبان مدعی دین، دچار آشفتگی در فهم دین است و بدا به ملت افغانستان که چنین کج فهمانی به نام دین بر آنها حکومت می کنند.
۳ - نماینده طالبان در اجلاسی این رفتار را مرتکب شد که شرکت کنندگان در آن، علمای اسلام از همه مذاهب و از کشورهای مختلف جهان بودند و همه شان نیز هنگام نواخته شدن سرود ملی ایستادند؛ یعنی آن همه روحانی شیعه و سنی در سراسر دنیا دین را نمی فهمند و این وسط، فقط طالبان است که می فهمد؟!
یکی از نشانه های حکومت های متوهم این است که فکر می کنند تمام حقیقت نزد آنهاست و دیگران بهره ای از آن ندارند.
۴ - تا لحظه نگارش این متن، واکنشی از سوی جمهوری اسلامی نسبت به این اهانت آشکار صورت نگرفته و تنها حسن کاظمی قمی نماینده ویژه رییس جمهور در امور افغانستان در متن کوتاهی نوشته است: «عدم احترام به اصول دیپلماتیک با بهانه ممنوعیت نواختن موسیقی از مبادی شریعت معنا و مصداقی ندارد، چه اگر این بود استماع را نیز شامل می گردید.»
انتظار می رود دولت جمهوری اسلامی، برای حفظ احترام کشور، واکنشی فراتر از این نوشته ملایم داشته باشد و دستکم به اخراج فرد توهین کننده از کشور، اقدام کند. این مایه شرمساری ملی است که نماینده کشور دیگری در یک اجلاس بین المللی و روی آنتن زنده تلویزیون به میزبان توهین کند و همچنان در کشور میزبان بماند، گو این که نه خانی آمده و نه خانی رفته است!
حفظ حرمت امامزاده با متولی آن است و اگر دولت واکنشی منطبق بر عزت ملی نشان ندهد، مقصر حوادث مشابه بعدی است.
۵ - کسانی که در دوران دولت قبل، توجیه گر روابط صمیمانه با طالبان بودند و ساده لوحانه می گفتند طالبان عوض شده اند و حتی از ایران تقاضا کرده اند که کتاب های شهید مطهری برایشان فرستاده شود و ... حالا باید فهمیده باشند که مار در آستین این ملت پرورش داده اند.
۶ - در ماجرای انفجار پیجرها در لبنان گفته شده که اسرائیل برای رقم زدن این اتفاق ۱۵ سال برنامه ریزی کرده است. برنامه ریزی خاموش و بلند مدت، یکی از راهبردهای تقابل است و این اصل، می تواند درباره حضور گسترده و بی ضابطه افغان ها در خاک ایران نیز صدق کند.
بعد از استقرار حکومت طالبان در افغانستان و چراغ سبز مشکوکی که در داخل روشن شد، شاهد سرازیر شدن عجیب افغان ها به ایران شدیم. برخی تحلیل ها حاکی از آن است که عناصر مسلح طالبان در بین این مهاجران حضور دارند و هر کدام شان به مثابه بمب های زنده ای که خطرناک تر از پیجرهای لبنان هستند، در میان مردم ایران می چرخند؛ آنها خطرات بالقوه ای هستند که منتظر فعال شدن ماشه از مرکز و بالفعل شدن اند.
از حکومتی مانند طالبان که مبتنی بر ایدئولوژی انحرافی است، به باور بسیاری با آمریکا هماهنگ است، کشتار شیعیان در افغانستان و به شهادت رساندن دیپلمات ها و خبرنگار ایرانی در مزار شریف را در کارنامه اش دارد و آنقدر از آداب بین المللی دور است که حتی کار ساده ای مانند برخاستن به احترام سرود ملی میزبان را انجام نمی دهد، هر گونه رفتار نابهنجاری قابل انتظار است. لذا باید به مهار چند وجهی این کانون بحران منطقه ای پرداخت و در گام اول، مهاجران افغان به ویژه آنهایی که در سال های اخیر به ایران آمده اند را به کشورشان بازگرداند چرا که در وقایع احتمالی آینده نمی توان با بمب های پرشمار متحرکی که در سراسر ایران پراکنده اند، به راحتی مقابله کرد؛ بمب هایی که فکر می کنند اگر انتحار کنند و کسانی که قرائت آنها از دین را قبول ندارند، بکشند، یکراست به بهشت می روند و با حوری ها ملاقات می کنند!