پزشکیان در برابر تعهداتش
آرزو بخشنده: برای حل وفصل موضوعات همیشه لازم نیست با مقدمهچینیهای طولانی به آغاز برسیم؛ گاهی لازم است از انتهای یک مسیر مشخص را پیشبینی کرد، جایی که در بدبینانهترین حالت، ممکن است همه چیدهمان سیاست در الگوی جدید، نتیجهای به بار نیاورد. این بدبینی البته نقد بیدارباش است و نه زائل کردن امیدهای شکل گرفته، بنابراین مخاطب آن دولت است بیشاز آنکه مردم را خطاب قرار دهد. در شماره گذشته تحلیلی بر اظهارات سیاسیون و حرکت دولت در یک ماه گذشته داشتیم که در آن آسیبشناسی وضعیت موجود و توصیهها و نقدهای هواداران دولت پزشکیان با چاشنی انتقاد و راهکار مورد توجه قرار گرفت. آنچه که از کل بحث برآمد، تمرکز دولت بود بر تامین منابع مالی و جراحی اقتصادی که در تعارض با سیاستهای اعلام شده پزشکیان، ممکن است فقرا و کمدرآمدها را به زیر چرخهای تغییر بکشد.
آیا دولت وعدهای نداده؟
اما راهکار اصلی برای دولت پزشکیان را چه میدانیم؟ نسخه نجات دولت چهاردهم در میانه انبوه مطالبه متعدد و متنوع چیست؟ اگر دور اول رقابتهای انتخاباتی مرحله شناخت نسبی پزشکیان بود، مرحله دوم رقابت او و سعیدجلیلی به دلیل دوقطبی شدن رقابت وجه تمایزهای مشخصی را به صحنه سیاست آورد که بدون شعار مشخص هم، دولت و کابینه پزشکیان را به گواه افکارعمومی در قبال برخی وعدههای ذهنی ایجاد شده در مقام پاسخگویی قرار میدهد. در سیاست هزاران مولفه برای ایجاد خاستگاه و ذهنیت وجود دارد. شناخت مردم از سیاستمداران فقط به مواضعی که گرفتهاند خلاصه نشده، بلکه گاهی مواضعی که بیان نمیشود و یا واکنشهایی که به افکارعمومی صادر نشده هم پیریزی و اسکلتبندی سیاسی دولتها را نشان میدهد.
آنچه که در نهایت ساختمان اقتصادی و سیاسی کابینه را تزئین میکند اطلاعرسانی بولتن ریاست جمهوری نیست، بلکه دریافت کلی مردم از بستههای عملیاتی و ذهنیتهای شکل گرفته از ابتدای کار دولتهاست. بنابراین امروز کابینه پزشکیان در برابر شعارها و وعدههایی که نداده هم در قبال مردم مسئول است. در چند صباح گذشته چندینبار این موضوع از سمت پزشکیان و کابینهاش بیان شده. او هیچ وعدهای به مردم نداده است. اما افکار عمومی دقیقا عکس این موضوع را تحلیل میکند. اغراق نیست اگر بگوییم بیشترین وعده و نوترین وعدههای در چند دهه گذشته توسط دولت چهاردهم به مردم داده شده است. مخالفت با برخوردهای خشن با زنان در خیابان و سیاهی خواندن طرحنور را اگر در رده موضعگیری یک نامزد در رقابتهای انتخاباتی بدانیم، حالا دیگر یک موضع نیست بلکه این موضع تبدیل به وعده و شعار یک دولت شده است. اختیارات رئیسجمهور در شوراهای فرهنگی و مسئولیتهایش در قانون اساسی حکم میکند مواضع خود را در سطوح مختلف به اجرا نزدیک کند، مخصوصا اینکه این مواضع خاستگاه اجتماعی مشخص و گستردهای هم دارد.
درباره فیلترینگ و مشکلات ناشی از آن و سرعت اینترنت هم دقیقا همین طور است. پزشکیان و حلقه نزدیک به او ساعتها در رقابت انتخاباتی در اینباره سخن گفتهاند. اختیارات ریاست جمهوری در شورایعالی فضای مجازی و حتی اشاره رئیس قوه قضائیه به این موضوع در هنگامه برگزاری دور دوم انتخابات ریاست جمهوری گواه است که او باید بتواند و اگر نتواند به شعار رفع فیلترینگ را به سرانجام برساند و قانونمندسازی این فضا را تامین کند به یکی از مهمترین وعدههایش عمل نکرده. درباره عدالت و رفع تبعیض که کلیدواژه محوری پزشکیان بوده و نیز اوضاع به همین ترتیب است، همانگونه که گشایش در سیاستخارجی و کوتاه کردن دست ذینفعان تحریم از سیاست مورد توجه قرار میگیرد.
خوانده شدههایی که نوشته نمیشوند
از این جهت همه ناگفتههای خوانده شده در فضای سیاسی یکی- دو ماه گذشته چه در هواداران دولت جدید و چه در آرای خاموشی که با سکوت و نظاره کردن، راه سوم را مقابل تردیدهای خود نسبت به شعارهای مسعود پزشکیان در پیش گرفتند، به زودی در فضای مطالبه عمومی قرار خواهد گرفت. چنانکه ممکن است بخشی از آرای خاموش به این نتیجه برسند که روزنههای موجود در فضای سیاسی و اقتصادی کشور به کار نیامده و عدم حضور آنها از تشخیص درست و تحلیل آیندهنگرانه آنها نشئت گرفته یا حداقل در شرایط فعلی کابینه پزشکیان از ابتکار عمل لازم برای تحقق خواستهها برخوردار نیست.
تعدیل نارضایتیها به جای راهحلهای موضعی
اگر بپذیریم که راهکارها همیشه به رضایت مطلق ختم نمیشود و نوعی ایجاد تعادل و تعدیل در نارضایتیهای عمومی میتواند هدفگذاری اولیه دولت چهاردهم باشد، این دولت با طیف متنوعی از خواستهها رو به روست. اگر این موضوع را درک کنیم که طیفهای مختلف اجتماعی با گرایشهای سیاسی متنوع فصل مشترک مشخصی از خواستهها دارند آن نقطه، نقطه تمرکز است، نه اولویت اصلی یک دولت. در موضوع اولویتگذاری معیشت از سمت دولت چهاردهم که طبقات مختلف اجتماعی را در بر میگیرد اولین نکتهای که به ذهن میرسد انتخاب هوشیارانه تیم اقتصادی و سیاسی پزشکیان است، اما این ذکاوت همانقدر که فریبنده نشان میدهد، شکننده خواهد بود. انتخاب معیشت به عنوان اولویت کارکرد دولت چهاردهم به رغم انتخاب هوشیارانه با مصائب بسیار زیادی رو به روست. یک سر موضوع معیشت در تحریمها و گشایش در سیاست خارجی نهفته، سر دیگر آن در کسری بودجه و خلق نقدینگی دولت در شرایطی که به ابزارهای حمایتی گسترده خود را مجهز کرده است. تعارض هدفگذاری در این زمینه چنان است که هر عملی از سوی دولت با عکسالعمل تخریبی در اقتصاد مواجه میشود. تجربه سال 1401 و حذف ارز ترجیحی همراستا با جراحی اقتصادی پزشکیان نشان داده هرگونه تغییر در شرایط تحریمی آسیبزاست، چنانکه سیاستهای جبرانی دولت سیزدهم در یک تعارض معنایی و محتوایی بخش زیادی از بودجه هدفمندی یارانهها را بلعید و جراحی دولت، کسری بودجه وتورم زایید. از این رو باید گفت در شرایط قفل شدگی اقتصاد ایران هر عملکرد بدون ملاحظهای برای دولتها شکننده خواهد بود و برای مردم فشارهای فزاینده به بار خواهد آورد.
همارزی امید و انتظارات در اقتصاد
هم ارزی میان امید مردم، مسئولیتهای اجتماعی و سیاسی آنها با اقتصاد و معیشت، تناسب و قرابت بسیار معناداری دارد. چنانکه آمارهای اقتصادی چند دهه گذشته نشان میدهد، هر بار که گشایشهای سیاست داخلی یا خارجی رخ داده بسیاری از مشکلات ساختاری اقتصاد رو به افول گذاشته است. آمارهای بررسی شده در چند سال گذشته نشان داده است، در دوران ریاست جمهوری خاتمی به واسطه افزایش مشارکت مدنی و گفتوگوهای سیاسی و فضای باز آزاداندیشی در کشور حتی التهابات اقتصادی منجر به افزایش تورم شدید و شکننده نشده و یا در دوران روحانی، سیاستهای برجامی و توافقات بینالمللی موجب شد در یک دوره کوتاه تا خروج ترامپ از برجام اقتصاد تنفس کوتاهی داشته باشد. اگر این آمارها را مبنای تحلیل قرار دهیم دولت چهاردهم نیازمند اولویتگذاری در یک موضوع مشخص نیست، بلکه پزشکیان و تیم اقتصادی و سیاسی او باید در قالب یک بسته راهبردی در حوزههای مختلف، سیاستگذاریهای خود را برنامهریزی و اعلام کنند.
انتهایی که باید از حالا برایش چارهاندیشی کرد
اینکه گاهی باید از انتها آغاز کرد و تحلیل نهایی یک موضوع را دریافت، مصداق بارز عملکرد حال حاضر دولت چهاردهم است که میتوان از امروز، آینده آن را پیشبینی کرد. سه رئیسجمهور گذشته، سیاست اصلی خود را ایجاد عدالت و بهبود معیشت در نظر گرفتند. از احمدینژاد که با شعارهای پوپولیستی به کارزار سیاست آمد تا روحانی که کاریزمای امنیتی و درون قدرت خود را به میدان آورد تا مسعود پزشکیان که میخواهد از جنس مردم بودنش را برجسته کند. اما نتیجه هیچ ارتباطی با کاریزما یا اتوریته سیاسی روسای جمهور نداشت و نحوه تشخیص و نسخه دادن آنها بود که میتوانست تغییرات را رقم بزند. دولت جدید اگر نخواهد راههای رفته را تکرار کند نیازمند تعریف یک بسته راهبردی و نقشه راه است که با شناخت دقیق مسئله طراحی شود. این بسته سیاسی- اقتصادی و اجتماعی باید بتواند همه موضوعات و خواستههای مردمی را در قبال شعارها و وعدههای دولت به جلو ببرد.
شنبه(پریروز) محمدجواد ظریف بعد از یک دوره سکوت در گفتوگویی عنوان کرد؛ وزرای کابینه چهاردهم و دولت جدید باید به سمت مسئلهگرایی به جای راهحل محوری کند. این نکته گرچه در نگاه اول فرافکنی ادواری دولتها را به ذهن میآورد اما در شرایط سیاسی امروز کشور مفهوم منطبق با وضعیتی دارد. او بر شناخت دقیق مسائل و تعریف آنها تاکید کرده و در ادامه به پرهیز از راهحل محوری اشاره کرده است. چند جمله کوتاه و مختصر ظریف بیان دقیقی است از آنچه که در این تحلیل به آن اشاره شده است.
دولت در قدم اول باید بسته راهبردی و نقشه راه خود را در تحقق شعارهایش ارائه دهد. این بسته بدون تردید مسائل مهم و به روز کشور را در بر خواهد گرفت. از سیاست خارجی تا مسئله حجاب و فیلترینگ باید در این بسته سیاستی مورد آسیبشناسی قرار گیرد و راهحلهای زمانبندی شده برای آنها ارائه شود. در این صورت دولت چهاردهم نمیتواند در عینحال که از بهبود معیشت مردم سخن میگوید و مطالبات معوقه پرستاران ، کارگران و معلمان را برجسته میکند، همزمان سخن از یک شوک قیمتی در حوزه انرژی سخن بگوید. و در حالیکه سیاست خارجی مورد نظر دولت در حد ارتباط با همسایگان مطرح شده از گشایش در سیاستخارجی حرف بزند. بستههای سیاستی یا برنامههای اجرایی اینگونه عمل میکنند که بدون اولویتدهی به یک شاخص، ترتیب عملکرد دولت را در راستای کاهش مسئله یا از بین بردن نقایص مورد نظر قرار میدهد. رونمایی از این بسته همه جانبه و فراگیر در گام اول نشان خواهد داد که دولت پزشکیان همه ابعاد مطالبه در کشور را مورد توجه قرار داده است و تعدیل نارضایتیها از همین جا آغاز خواهد شد.