مراجع خانمی ۳۸ ساله با قد و اندامی متوسط و با پوستی سفید و ظاهری نسبتا آراسته با ناراحتی و بغض وارد اتاق مشاوره شد و بعد از سلام و تعارف من روی صندلی نشست ،چنان ناراحت بود که بعد از آهی بلند شروع به صحبت کرد...

12 سال است که ازدواج کرده ایم و دو فرزند پسر ۱۰ و دختر۸ساله داریم ،اوایل زندگیمان همه چیزبه نسبت خوب بود،همسرم مغازه ی تولیدی پوشاک داشت،اما این خوشبختی زیاد دوام نیاورد،از وقتی همسرم پای بساط موادمخدر با دوستانش نشست تمام دارایی مان به تاراج رفت او دیگر سرکار نمیرفت و رفته رفته تمام سرمایه مان را از دست دادیم و من مجبورشدم برای تامین مخارج زندگی مان به سرکار بروم و در یک شرکت بسته بندی مواد غذایی مشغول به کار شدم.

دراین مدت که سرکار می‌رفتم بامردی به نام مجید که در قسمت انبار داری شرکت مشغول به کار بود آشنا شدم و رفته رفته و با ابراز محبت های مجیدو قرار ملاقات های پی در پی شدیداً به او وابسته شدم، 10 ماه از دوستی ما گذشته بود و رابطه ما دیگر فراتر از یک دوستی بود،بارها با هم روابط نزدیکی داشتیم و بیشتر اوقات با هم بودیم،بعد از گذشت این مدت متوجه شدم که مجید یک سری مسائل را از من پنهان کرده است و او متاهل است و زن و یک فرزند دارد.

این موضوع باعث شدکه دیگر از این رابطه پنهانی پشیمان شوم،مجید7 سالی از من کوچکتربود،دیگرنمیتوانستم با این شرایط به رابطه ام ادامه بدهم پشیمانی تمام وجود مرا احاطه کرده بود ولی مجید با تصمیم من مخالف بود و مرا تهدید میکرد که اگرادامه ندهم آبروی مرا خواهد برد، دیگر نمیدانم چند بارهم با هم درگیر شدیم که همسرم متوجه ارتباط من با مجید شد و من مجبور شدم که به همسرم دروغ بگویم و مدعی شدم که به او بدهکارم تا ماجرا فاش نشود...

از کارم بسیار پشیمان شدم،وقتی فهمیدم که مجید زن و بچه دارد عذاب وجدان گرفتم و متوجه شدم که چه گناه بزرگی مرتکب شدم،از طرفی هم شدیداً به او وابسته شده ام و سردر گم هستم و نمی دانم چه کار کنم؟

نظرکارشناسی 

سهیلا فارجی کارشناس ارشد مشاور خانواده

کیس مورد نظر به علت عدم ارضا روابط عاطفی از سوی همسر،عدم صمیمیت زناشویی و روابط سرد و خشک،تعارض های ارتباطی مزمن ،عدم برخورداری از روابط جنسی مطلوب و رضایت بخش بین زوجین،اعتیاد همسر و عدم اعتماد به نفس و توجه طلبی رو به برقراری روابط فرازناشویی و خیانت کرده و به خاطر عذاب وجدانی که بعد از مطلع شدن از واقعیت زندگی پارتنر خود داشته، تصمیم به رها کردن رابطه داشته که با تهدیدهای پارتنر خود مواجهه شده است و به بخاطرترس از دست دادن آبروی خود و خانواده بر سر دوراهی مانده، و به علت ضعف در اعتماد به نفس و عدم آگاهی به مهارت های زندگی از جمله مدیریت بحران در زندگی و حل مسئله، قادر به تصمیم گیری و مدیریت اوضاع نمی باشد.

دراین نوع پرونده ها مسله ای بسیار حائز اهمیت است این است که ایت گونه افراد پس از خیانت در بیان انگیزه های متفاوتی که مطرح می کنند  باید بدانند که هیچ زن ومرد لزوما قانونا و شرعا حق ندارند علی رغم ناکامی های زناشویی و هر علت دیگری دست به خیانت بزنند در پرونده فوق این زن بهتر بود برای حل مشکلاتی که در روابط،با همسرش دارد به دنبال چاره باشد تا اینکه  وارد رابطه نامشروع و خیانت به همسرش شود. متاسفانه بسیاری ازمردان وزنان هستند که با بیان چنین انگیزه هایی سعی دارند خیانت خود را توجیه کنند .بنابراین به همه همسران توصیه می‌شود مشکلات خود با همسرتان را می‌توانید به راحتی با بهرگیری از مشاوران رفع کنید.

مرادپور