آقای ثابتی! کاش با یک خداحافظی خوشحالمان کنید
برترینها: روز گذشته امیر حسین ثابتی با رفتارها و اظهاراتش تبدیل به تیتر یک رسانهها شد. البته که او با توجه به موقعیت سیاسیای که برای خود دست و پا کرده تریبونهای متعددی هم دارد. رسانههای نزدیک به سعید جلیلی هم از کانال تلگرامی ثابتی به نوعی تغذیه میکنند و اکتهای او در جلسات علنی را مو به مو بازنشر میکنند.
البته امیرحسین ثابتی در اوایل ورودش به مجلس تلاش کرد با رفتارهایی مشابه رفقایش نظیر با موتور رفتن به نمایشگاه تهران ثابت کند که مردمی است اما خب در بزنگاههایی نظیر انتخابات مجلس ثابت کرده که هر جایی منافع خود و رفقایش به خطر بیافتد با مردم و در نگاه کلیتر حتی با ایران هم کاری ندارد و به نظر میرسد هدف دیگری را دنبال میکند. مثل همان حضورش به جای همسر سعید جلیلی در صداوسیما که ضدزن بودن جریان نزدیک به سعید جلیلی را بیش از پیش آشکار کرد.
استراتژی راه بنداز؛ جا بنداز
جنجال اصلی او، مخالف عباس عراقچی و برجام بود: تقریبا هیچ توصیف من و امثال من درباره برجام نبود بلکه این جمله را دکتر سیف رئیس کل بانک مرکزی در دولت روحانی مطرح کرد. بسیاری از کسانی که در برجام نقش داشتند خودشان بعدا گفتند یا اشتباه کردیم یا سادگی کردیم یا هر چیز دیگر.
خبرآنلاین درباره رفتار دیروز ثابتی نوشت: جماعت تندروها یک روال سنتی دارند؛ یک ادعا را دست و پا میکنند و روی همان مانور میدهند؛ آنقدر مانور میدهند تا در ناخودآگاه افکار عمومی این ادعای آنها بنشیند و دیگر کسی هم دنبال واقعیت ماجرا نرود، مانند تلاش روز گذشته نو نماینده تهران در نطق مخالفتش با عباس عراقچی.
اما ثابتی دو ادعایی را مطرح کرد که بارها تکذیب شدهاند. نخستین آنها، ادعای نابودی راکتور اراک بود؛ ادعایی که دوستان ثابتی در کیهان و رجانیوز و سایر رسانههای تندرو منتشر و همچنین دیگر چهرههای سیاسی تندرو بیان کردهاند. این جریانات سیاسی از زمان انعقاد برجام، با استفاده از شیوه راه بنداز؛ جا بنداز، سعی در القای این مساله داشته و دارند که با اجرایی شدن تعهدات ایران در برجام، راکتور آب سنگین اراک از بین رفته است.
ثابتی، مخالف بدون مرز
البته ادعاهای دولت در سایه که از زبان ثابتی و جریان رادیکال بیرون میآمد، بدون پاسخ نماند و عراقچی خطاب به ثابتی گفت: «آقای ثابتی من نمیگویم مرگ بر وطنی که هموطنم عراقچی است؛ من احترام میگذارم به وطنی که منتقد آن بدون لکنت صحبت میکند و حتی ولایتپذیری مجلس را زیر سؤال میبرد».
در همین زمان، انتشار توئیتی از امیرحسین ثابتی درباره حضور پناهجویان افغان در ایران که مربوط به سال ۲۰۱۹ (حدود ۵سال پیش) بوده، به تازگی در فضای مجازی با واکنشهای متفاوتی مواجه شده است. از زمان ظهور دوباره طالبان در افغانستان از ۴ سال پیش تاکنون، موج مهاجرت غیرقانونی افغانها به ایران شدت گرفته تا جایی که نیروی انتظامی مجبور به دخالت شده و اعلام کرده تا پایان سال، مهاجران غیرقانونی باید به کشورشان بازگردند.
در واقع این توئیت و آن اظهارات از ثابتی بوی خوبی نمیدهد. انگار او سویهای ضدمیهنی را هر روز در خود تقویت میکند و مشخص نیست در مسلک او و رفقایش وطن در چه نقطهای قرار گرفته؟
انتقاد تند رسانه اصولگرا به ثابتی و همدستان سیاسیاش
در واقع آش اینقدر شور شده که رسانه نزدیک به تفکرات جریان ثابتی هم به مواضع اخیر او انتقاد کرده است.
روزنامه فرهیختگان نوشت: اگر واقعا عدهای از نمایندگان مجلس یا هر کس دیگری از رهبر انقلاب برای رایآوری وزیر پیشنهادی خارجه استفاده کردهاند حتما این کار مذموم است. فارغ از موضع سیاسی عراقچی و اینکه آیا او را لایق وزارت میدانیم یا خیر، مایه گذاشتن از رهبری برای رای به وزارت یک نفر غیرعقلانی است. حتما دولت محترم و شخص رئیسجمهور میداند رهبری به سیاق همه دولتها از دستگاه اجرایی کشور که بار اصلی را بر دوش میکشد حمایت میکنند اما این به معنای توصیه یا دستور برای رای نمایندگان نیست.
با این فرض هم جناب نماینده موضع خوبی نگرفت، چون در پاسخ به دفاع بد عدهای (که من آنها را نمیشناسم) مخالفت بدی کرد. چون ترکیب جملات اینگونه بود که دفاع رهبری از عراقچی واقعیت دارد اما من دلایل دیگری دارم و صلاح را در رای اعتماد نمیدانم. این موضع از سوی فردی مثل ثابتی که سابقه سیاسی خاصی دارد، تعجببرانگیز بود. او میتوانست استدلالهای خودش در مخالفت با عراقچی را تشریح کند ولی تعریضی به اینکه مجلس مستقل از نظرات دیگری است نداشته باشد.
تصویری که این موضع نماینده محترم مجلس از خودش و همدستان سیاسیاش ساخت اینگونه است که ما نظرات خودمان را داریم و کاری با حرفهای دیگر نداریم. اینکه نمایندگان مجلس به وظیفه شرعی و قانونی خودشان بر اساس تشخیص خودشان عمل کنند یک امر است، اینکه از چه زاویهای این تشخیص را تبیین کنند یک موضوع دیگر است.
افکار عمومی شاید با استدلالهای مخالفت با عراقچی همدل باشند و شاید نه. نکتهای که زیاد در ذهنها باقی نمیماند. اما این موضع که ما در مجلس تشخیصی داریم و مستقل از دیگری تصمیم میگیریم حتما در ذهنها حک میشود. حالا مشکل کجاست؟ مشکل آنجاست که رفتار متناقض داشته باشیم. زمانی برای تبلیغ خودمان از یک جلسه روایتهای حماسی بیرون بدهیم و هرکسی را که به ما نقدی داشته باشد با تیغ مخالفت با آن حماسه گردن بزنیم و جایی دیگر از دیوار استقلال نماینده مجلس بالا برویم! خوب است اگر یک ملاک و معیار بر رفتار و کنش سیاسی افراد حاکم باشد، بالاخره یا زیر سایه روایتهای شورانگیز «ایتایی» بنشینید یا استقلال خودتان را حفظ کنید. احتمالا همینقدر تشریح ماجرا کافی است.