انتقاد از حاشیه سازان دیدار جنتی-خاتمی
روزنو :
«دستاویز فشار به دولت»؛ این تعبیر برخی روزنامه ها در نقد حاشیه سازی های تازه درباره ی دیدار نوروزی «علی جنتی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت اعتدال با «سید محمد خاتمی» رییس دولت اصلاحات بود.
این گزارش نگاهی به سرخط اصلی خبرها و همچنین نوشته های سرمقاله نویسان و نویسندگان روزنامه های امروز دوشنبه 18 اسفند ماه 1393 خورشیدی انداخته و مهم ترین موضوع های مورد توجه این روزنامه ها را بررسی کرده است.
*** حاشیه سازی برای دیدار جنتی و خاتمی
«حمله به وزیر ارشاد به خاطر دیدار نوروزی» عنوان نخست روزنامه ی «قانون» بود. این روزنامه حمله به جنتی را چندان عجیب ندانست و نوشت: پس از نامگذاری سال 1393 با عنوان اقتصاد و فرهنگ، بسیاری از کارشناسان پیش بینی کردند که برخی اصولگرایان به بهانه این نامگذاری، با دولت وارد رویارویی خواهند شد.
روزنامه ی «ابتکار» هم با انتشار عکس بزرگی از علی جنتی و سید محمد خاتمی در صفحه ی نخست و گزارشی با عنوان «تذکر به جنتی برای دیدار با خاتمی» از آنچه فرصت طلبی برخی نمایندگان برای فشار به دولت خواند، انتقاد کرد و نوشت: برخی از نمایندگان مخالف دولت حتی از یک دیدار غیر رسمی و دوستانه میان یک وزیر و رئیس جمهور اسبق هم بهانه ای برای انتقاد و برخورد با دولت پیدا می کنند و در اعتراض به این دیدار سوالی بر سوال های مطرح شده مجلسیان از وزرای دولت یازدهم اضافه کنند.
«هجمه به دولت به بهانه یک دیدار» هم عنوان یکی از یادداشت های صفحه ی نخست روزنامه ی «آرمان» به قلم «آذر منصوری» فعال سیاسی بود که دیدارها با فعالان سیاسی و اجتماعی را رسم هر ساله و اتفاقی طبیعی و مرسوم دانست و نوشت: در مورد تذکری که مجلس به دلیل دیدار وزیر ارشاد با آقای خاتمی به ایشان داده است، باید اذعان داشت این دیدارها در قالب دیدارهای نوروزی انجام می شود اما اینکه طیفی از نمایندگان مجلس هر اتفاق و رویدادی را دستاویزی قرار می دهند و علیه دولت آقای روحانی حاشیه سازی کرده و به عنوان ابزاری علیه آن استفاده می کنند، همان موضوعی است که آقای روحانی هم در روزهای گذشته به آن اشاره کرد؛ اینکه گروهی در تلاش هستند تا با حاشیه سازی و پرداختن به امور اینچنینی دولت را از بطن برنامه هایی که در پی دارد دور نگه دارند. در این راستا به نظر می رسد مخالفان دولت آقای روحانی تنها هدفی که برای خود مدنظر قرار داده اند، استفاده از هر موضوع و بهانه است برای تضعیف دولت آقای روحانی.
***اشک شوق، آه حسرت
بازگشت مرزبانان و نگهبانان کیان کشور که به شکلی ناجوانمردانه و غیرانسانی به اسارات گروه تروریستی «جیش العدل» گرفتار شدند، پس از حدود دو ماه اضطراب و تشویش، بن مایه ی بسیاری از گزارش ها و تحلیل های روزنامه های امروز بود که با تیترهای خواندنی و عکس های بزرگ در صفحه ی نخست نقش بست.
برخی طعم شیرین خبر آزادی چهار مرزبان را در گزارش های خود بازتاب دادند و برخی دیگر، طعم تلخ بی خبری از سرنوشت نفر پنجم را یادآور شدند.
روزنامه ی قانون با عنوان «مرزبانان بالاخره بازگشتند» و عکسی از لحظه ی ورود آنان به کشور در صفحه ی نخست نوشت: چهار مرزبان ایرانی گروگان گرفته شده توسط گروه جیش العدل با تلاش های دستگاه های مربوط و همکاری معتمدان محلی و روحانیون بلند پایه اهل سنت منطقه ی سیستان و بلوچستان روز گذشته با استقبال مقامات محلی وارد خاک کشورمان شدند.
همین روزنامه در ستون «یادداشت میهمان» خود با عنوان «همه می خواهند در پیروزی آزادی سهیم باشند» به قلم «حشمت الله فلاحت پیشه» نماینده ی پیشین مجلس شورای اسلامی، از دلایل ضد و نقیض گویی های مسوولان درباره ی آخرین وضعیت مرزبانان در خاک پاکستان سخن به میان آورد و نوشت: اعتقاد دارم در زمینه اختلاف نظرها برای اعلام وضعیت مرزبانان دو دلیل عمده وجود دارد؛ دلیل اول که کلی است، مربوط می شود به اینکه در حوزه های مدیریتی، شکست همیشه یتیم است اما پیروزی صاحبان زیادی دارد. در موضوع کوتاهی هایی که منجر به ربودن مرزبانان در مرز سیستان و بلوچستان شد، مسوولان و مقامات کشور سکوت اختیار کردند و هیچ کدام موضع خاصی اتخاد نکردند. اما زمانی که خبر آزادی آنان منتشر شد، دیدیم خیلی از افراد شروع به مصاحبه در این زمینه کردند. اما دلیل دوم مربوط به مسوولان اصلی است. تصور می کنم دغدغه ی دوم و عدم اطلاع رسانی از سوی این مسوولان قابل پذیرش است. دغدغه ی مسوولان اصلی این بود که سعی کردند خبر دقیقی ندهند به این دلیل که تکلیف آزادی مشخص نبود. با این حال اعتقاد دارم زمانی می توانیم آزادی مرزبانان را پیروزی تلقی کنیم که مسوولان بتوانند این قول را به مردم ایران بدهند تا در آینده اتفاق مشابهی نمی افتد که متاسفانه این قول را هیچ کدام از مسوولان نتوانستند و نمی توانند بدهند.
روزنامه ی آرمان هم در بخشی از گزارش خود با عنوان «اشک شوق، آه حسرت» به واکنش رییس جمهوری و وزارت اطلاعات به آزادسازی مرزبان اشاره کرد و نوشت: رییس جمهوری کشورمان به محض تایید ورود سربازان به خاک کشور در پیامی توئیتری و کوتاه ضمن اعلام خشنودی، آزادی این مرزبانان را به تمام مردم کشور تبریک و تهنیت گفت. وزارت اطلاعات نیز طی پیامی اعلام داشت که وظیفه خود می داند از همه مسوولان، نهادها و دستگاه های اجرایی و به ویژه همکاری مدیران، علما و بزرگان استان مقاوم سیستان و بلوچستان که در ارتباط با آزادی این مرزبانان عزیز کمال همکاری را به عمل آورده اند، صمیمانه تشکر و قدردانی نماید.
روزنامه ی «شرق» هم در سرمقاله ی خود با عنوان «آموزه های آزادی مرزبانان» به قلم «داوود محمدی» سردبیر، از نکات و آموزه های آغاز و پایان این گروگانگیری، سخن به میان آورد و نوشت: از همان ابتدای انتشار خبر گروگانگیری، فضای مجازی و به ویژه «شبکه های اجتماعی»، در بازتاب دادن خشم عمومی از اقدام گروگانگیرها، نقش بسزایی ایفا کردند که این نکته مهر تایید مجددی بود بر نقش آفرینی جدی ابزارهای نوین ارتباطی در گستره داخل و خارج کشور. دومین آموزه، سکوت خبری مقام های امنیتی، نظامی و دیپلمات ها و تحمل انتقادهای تند برخی عجول ها و در نهایت پیگیری مداوم و نتیجه بخش راهکارهای غیرنظامی، کارنامه ی قابل توجهی از آنان برجای گذاشت. سومین نکته، رویکرد هوشیارانه هموطنان و علمای اهل سنت به ماجرای گروگانگیری بود که تلاش جیش العدل را برای ایجاد شکاف میان ایرانیان شیعه و سنی خنثی کرد و نشان داد در چارچوب منافع ملی و الزامات اخلاقی، ایرانیان، فارغ از گرایش مذهبی شان، در همدوشی و همگامی با یکدیگر، تردیدی به دل راه نمی دهند.
«4 تا بود، یکی نبود» عنوان گزارش روزنامه ی «سیاست روز» بود که با اشاره به بازگشت چهار مرزبان، از غیبت مرزبان پنجم یاد کرد و نوشت: در میان شیرینی و شادی وصف ناپذیر بازگشت، غمی تلخ، گوشه دلمان را از آن خود کرده است. جمشید دانایی فر با یارانش نیامد و هنوز هم خبری از او نیست. کاش شایعه شهادت وی دروغ باشد و همین چند روز دیگر آن یکی که نیامده نیز پای به ایران بگذارد و کاش خانواده چشم انتظار او هم حال و هوایی شبیه به مادران و پدران این چهار سرباز را به زودی تجربه کنند.
*** بیم و امیدها درباره ی فاز دوم یارانه ها
همزمان با نزدیک شدن به آغاز ثبت نام برای دریافت یارانه ی نقدی، بار دیگر تب یارانه بالا گرفت و در روزنامه ها بازتاب گسترده یی داشت. برخی روزنامه ها در کنار انتشار خبر نحوه ی ثبت نام مجدد، به ارایه ی پیشنهاد برای اجرای بهتر فاز دوم قانون هدفمندی یارانه ها پرداختند و برخی دیگر از بیم و امید خود در کارآمد بودن فاز دوم نوشتند.
«5 سقف درآمدی برای پرداخت یارانه» عنوان گزارش امروز روزنامه ی «جهان صنعت» بود که از جزییات اجرای فاز دوم هدفمندی خبر داد و به نقل از «محمدباقر نوبخت» معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی رییس جمهوری در مورد برخی گمانه زنی ها درباره ی تعیین سقف درآمدی از طرف دولت نوشت: تا اینجا تقسیم گروه های درآمدی جامعه به پنج قسمت- درآمد زیر 600 هزار تومان، از 600 هزار تا یک میلیون تومان، از یک میلیون تا دو میلیون تومان، دو تا دو و نیم میلیون تومان و بیش از دو و نیم میلیون تومان- همچنین ضریب افزایش چند حامل سوخت مهم برای صنعت و تولید تعیین تکلیف شده است.
روزنامه ی «دنیای اقتصاد» هم با گزارشی تحت عنوان «سه سوال اصلی از متقاضیان یارانه نقدی» به بازتاب خبر انتشار فرم های سه گانه ثبت نام مجدد برای دریافت یارانه پرداخت و نوشت: سازمان هدفمندی یارانه ها فرم ثبت نام مجدد برای دریافت یارانه را منتشر کرد که در این فرم که روی خروجی سایت «رفاهی» قرار داده شده، سه سوال اصلی را پیش روی سرپرست خانوار گذاشته تا با پاسخ به آن برای دریافت یارانه در فاز دوم هدفمندی ثبت نام شوند.
این روزنامه در سرمقاله ی خود با عنوان «سه الزام توفیق بیشتر فاز دوم» به قلم «میثم هاشم خانی» که سه هدف اصلی برنامه ثبت نام مجدد برای دریافت یارانه نقدی را زمینه سازی برای کاهش «جمعیت زیر خط فقر»، تحکیم «سرمایه اجتماعی» از طریق تشویق شهروندان متمول به انصراف داوطلبانه از یارانه نقدی به نفع گروه های نیازمندتر و بالاخره افزایش دقت بانک اطلاعاتی خانوارهای متقاضی دریافت یارانه خواند هم به این مطلب اشاره کرد که برخی از کلیدی ترین مسایلی که می تواند در همین فرصت اندک مد نظر مدیران ارشد فاز دوم یارانه نقدی قرار گیرد، عبارت است از نخست اقناع مناسب تر افکار عمومی،سپس «تعهد شفاف» در زمینه «شفافیت مالی» و در آخر، توجه به هزینه ی فرصت بالای ثبت نام مجدد، برای دهک های پایین.
در این میان اما عنوان نخست روزنامه ی «کیهان» به همراه عکس بزرگی از وضعیت میادین میوه و تره بار خبر از نواختن دوباره ی ساز مخالف این روزنامه در آستانه ی اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه ها داد.
«نظارت را رها کردند قیمت ها سر به فلک کشید» عنوان گزارش این روزنامه بود که بر طبل بی توجهی به نقش نظارت در کنترل قیمت ها و تنظیم بازار کوبید و نوشت: علیرغم وعده وزارت صنعت مبنی بر نظارت بر بازار نوروزی مردم در ایام عید شاهد افزایش قیمت برخی کالاهای ضروری نظیر مرغ و میوه بودند در همین حال و در آستانه اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه ها این سوال در افکار عمومی مطرح است که آیا وعده های دولت مبنی بر کنترل بازار و مقابله با گرانی های افسارگسیخته نتایجی همانند وعده های نوروزی خواهد داشت؟آیا سازمان حمایتی که نتیجه عملکردش در ایام عید افزایش بیش از هزار تومانی مرغ بوده است می تواند با گرانی های ناگهانی فاز دوم هدفمندی یارانه ها مقابله کند؟
*** مورخی که «بیهقی زمان» لقب گرفت
شخصیت علمی و فرهنگی دکتر «ابراهیم باستانی پاریزی» که در روزهای نخست سال نو درگذشت، جایگاه ویژه یی در ایران زمین دارد و ابعاد این شخصیت فرهنگی و فرهیخته در برخی موارد ناشناخته مانده است. در کمتر جایی مطرح شده که از اطلاعات تاریخی این فرهیخته در ساخت سریال های تاریخی بهره گرفته شده است.
به بهانه ی شناخت شخصیت و جایگاه علمی پاریزی، روزنامه ی «ایران» به گفت و گو با «هوشنگ مرادی کرمانی» نویسنده و «رضا داوری اردکانی» رییس فرهنگستان علوم که از نزدیکان وی بودند پرداخت.
پاریزی از نگاه هوشنگ مرادی کرمانی، روایت کننده ی تاریخ تلخ با طعم طنز و شیرین بود به همین دلیل کتاب هایی که نوشت مشتاقان بسیاری داشت.
او تصریح می کند: پاریزی با فیلمسازها نیز همکاری داشت. یکی از نکاتی که در مورد او کمتر به آن اشاره شده است مشاوره های او به آثار نمایشی تاریخی است، خصوصاً که از دوره های قاجاریه و صفویه اطلاعات خوبی داشت.
رضا داوری اردکانی هم پاریزی را نویسنده، شاعر، ادیب و مورخ بزرگ معاصر خطاب می کند و او را به اعتباری بیهقی این زمان می خواند و یادآور می شود که همه آثار دکتر باستانی پاریزی به یک اندازه شایستگی عنوان تاریخ و ادب را دارد. او تاریخ را با نگاه طنز می دید و حوادث و وقایع را به زبان طنز می نوشت.
اردکانی با اشاره به این که طنز دکتر باستانی پاریزی هرگز تلخ نبود، ادامه می دهد: هر چند به عنوان مورخ نظر انتقادی نسبت به گذشته و اکنون داشت، اما همواره خوشبین بود. این خوشبینی و خوش سخنی و خوش محضری و ثبات و وفاداریش در دوستی پیدا بود. من و دکتر باستانی بیش از 40 سال در یک دانشکده همکار بودیم. او هرگز طالب هیچ منصب و مقامی نبود و گمان نمی کنم از کسی برای خود چیزی خواسته باشد، اما اگر دوستانش مشکلی پیدا می کردند او هر کاری که می توانست برای رفع مشکلشان انجام می داد. مرگ دکتر باستانی پاریزی ضایعه و دریغی بزرگ برای علم و ادب و فرهنگ ایرانی است.
ابراهیم باستانی پاریزی تاریخدان، نویسنده، پژوهشگر، شاعر، موسیقی پژوه و استاد دانشگاه در سوم دی ماه 1304 خورشیدی در پاریز، از توابع شهرستان سیرجان در استان کرمان متولد شد و صبح روز سه شنبه پنجم فروردین 1393 پس از یک ماه بیماری کبد در بیمارستان مهر تهران دیده از جهان فرو بست.
از «پاریز تا پاریس، کلاه گوشه نوشین روان، حضورستان، ماه و خورشید فلک، سایه های کنگره، آفتابه زرین فرشتگان، نوح هزار توفان، در شهر نی سواران، شمعی در توفان، محبوب سیاه و طوطی سبز، درخت جواهر گذار زن از گدار تاریخ، کاسه کوزه تمدن، پوست پلنگ، حصیرستان بارگاه خانقاه، هواخوری در باغ با گوهر شب چراغ، گرگ پالان دیده» از کتاب های مرحوم پاریزی هستند.
این گزارش نگاهی به سرخط اصلی خبرها و همچنین نوشته های سرمقاله نویسان و نویسندگان روزنامه های امروز دوشنبه 18 اسفند ماه 1393 خورشیدی انداخته و مهم ترین موضوع های مورد توجه این روزنامه ها را بررسی کرده است.
*** حاشیه سازی برای دیدار جنتی و خاتمی
«حمله به وزیر ارشاد به خاطر دیدار نوروزی» عنوان نخست روزنامه ی «قانون» بود. این روزنامه حمله به جنتی را چندان عجیب ندانست و نوشت: پس از نامگذاری سال 1393 با عنوان اقتصاد و فرهنگ، بسیاری از کارشناسان پیش بینی کردند که برخی اصولگرایان به بهانه این نامگذاری، با دولت وارد رویارویی خواهند شد.
روزنامه ی «ابتکار» هم با انتشار عکس بزرگی از علی جنتی و سید محمد خاتمی در صفحه ی نخست و گزارشی با عنوان «تذکر به جنتی برای دیدار با خاتمی» از آنچه فرصت طلبی برخی نمایندگان برای فشار به دولت خواند، انتقاد کرد و نوشت: برخی از نمایندگان مخالف دولت حتی از یک دیدار غیر رسمی و دوستانه میان یک وزیر و رئیس جمهور اسبق هم بهانه ای برای انتقاد و برخورد با دولت پیدا می کنند و در اعتراض به این دیدار سوالی بر سوال های مطرح شده مجلسیان از وزرای دولت یازدهم اضافه کنند.
«هجمه به دولت به بهانه یک دیدار» هم عنوان یکی از یادداشت های صفحه ی نخست روزنامه ی «آرمان» به قلم «آذر منصوری» فعال سیاسی بود که دیدارها با فعالان سیاسی و اجتماعی را رسم هر ساله و اتفاقی طبیعی و مرسوم دانست و نوشت: در مورد تذکری که مجلس به دلیل دیدار وزیر ارشاد با آقای خاتمی به ایشان داده است، باید اذعان داشت این دیدارها در قالب دیدارهای نوروزی انجام می شود اما اینکه طیفی از نمایندگان مجلس هر اتفاق و رویدادی را دستاویزی قرار می دهند و علیه دولت آقای روحانی حاشیه سازی کرده و به عنوان ابزاری علیه آن استفاده می کنند، همان موضوعی است که آقای روحانی هم در روزهای گذشته به آن اشاره کرد؛ اینکه گروهی در تلاش هستند تا با حاشیه سازی و پرداختن به امور اینچنینی دولت را از بطن برنامه هایی که در پی دارد دور نگه دارند. در این راستا به نظر می رسد مخالفان دولت آقای روحانی تنها هدفی که برای خود مدنظر قرار داده اند، استفاده از هر موضوع و بهانه است برای تضعیف دولت آقای روحانی.
***اشک شوق، آه حسرت
بازگشت مرزبانان و نگهبانان کیان کشور که به شکلی ناجوانمردانه و غیرانسانی به اسارات گروه تروریستی «جیش العدل» گرفتار شدند، پس از حدود دو ماه اضطراب و تشویش، بن مایه ی بسیاری از گزارش ها و تحلیل های روزنامه های امروز بود که با تیترهای خواندنی و عکس های بزرگ در صفحه ی نخست نقش بست.
برخی طعم شیرین خبر آزادی چهار مرزبان را در گزارش های خود بازتاب دادند و برخی دیگر، طعم تلخ بی خبری از سرنوشت نفر پنجم را یادآور شدند.
روزنامه ی قانون با عنوان «مرزبانان بالاخره بازگشتند» و عکسی از لحظه ی ورود آنان به کشور در صفحه ی نخست نوشت: چهار مرزبان ایرانی گروگان گرفته شده توسط گروه جیش العدل با تلاش های دستگاه های مربوط و همکاری معتمدان محلی و روحانیون بلند پایه اهل سنت منطقه ی سیستان و بلوچستان روز گذشته با استقبال مقامات محلی وارد خاک کشورمان شدند.
همین روزنامه در ستون «یادداشت میهمان» خود با عنوان «همه می خواهند در پیروزی آزادی سهیم باشند» به قلم «حشمت الله فلاحت پیشه» نماینده ی پیشین مجلس شورای اسلامی، از دلایل ضد و نقیض گویی های مسوولان درباره ی آخرین وضعیت مرزبانان در خاک پاکستان سخن به میان آورد و نوشت: اعتقاد دارم در زمینه اختلاف نظرها برای اعلام وضعیت مرزبانان دو دلیل عمده وجود دارد؛ دلیل اول که کلی است، مربوط می شود به اینکه در حوزه های مدیریتی، شکست همیشه یتیم است اما پیروزی صاحبان زیادی دارد. در موضوع کوتاهی هایی که منجر به ربودن مرزبانان در مرز سیستان و بلوچستان شد، مسوولان و مقامات کشور سکوت اختیار کردند و هیچ کدام موضع خاصی اتخاد نکردند. اما زمانی که خبر آزادی آنان منتشر شد، دیدیم خیلی از افراد شروع به مصاحبه در این زمینه کردند. اما دلیل دوم مربوط به مسوولان اصلی است. تصور می کنم دغدغه ی دوم و عدم اطلاع رسانی از سوی این مسوولان قابل پذیرش است. دغدغه ی مسوولان اصلی این بود که سعی کردند خبر دقیقی ندهند به این دلیل که تکلیف آزادی مشخص نبود. با این حال اعتقاد دارم زمانی می توانیم آزادی مرزبانان را پیروزی تلقی کنیم که مسوولان بتوانند این قول را به مردم ایران بدهند تا در آینده اتفاق مشابهی نمی افتد که متاسفانه این قول را هیچ کدام از مسوولان نتوانستند و نمی توانند بدهند.
روزنامه ی آرمان هم در بخشی از گزارش خود با عنوان «اشک شوق، آه حسرت» به واکنش رییس جمهوری و وزارت اطلاعات به آزادسازی مرزبان اشاره کرد و نوشت: رییس جمهوری کشورمان به محض تایید ورود سربازان به خاک کشور در پیامی توئیتری و کوتاه ضمن اعلام خشنودی، آزادی این مرزبانان را به تمام مردم کشور تبریک و تهنیت گفت. وزارت اطلاعات نیز طی پیامی اعلام داشت که وظیفه خود می داند از همه مسوولان، نهادها و دستگاه های اجرایی و به ویژه همکاری مدیران، علما و بزرگان استان مقاوم سیستان و بلوچستان که در ارتباط با آزادی این مرزبانان عزیز کمال همکاری را به عمل آورده اند، صمیمانه تشکر و قدردانی نماید.
روزنامه ی «شرق» هم در سرمقاله ی خود با عنوان «آموزه های آزادی مرزبانان» به قلم «داوود محمدی» سردبیر، از نکات و آموزه های آغاز و پایان این گروگانگیری، سخن به میان آورد و نوشت: از همان ابتدای انتشار خبر گروگانگیری، فضای مجازی و به ویژه «شبکه های اجتماعی»، در بازتاب دادن خشم عمومی از اقدام گروگانگیرها، نقش بسزایی ایفا کردند که این نکته مهر تایید مجددی بود بر نقش آفرینی جدی ابزارهای نوین ارتباطی در گستره داخل و خارج کشور. دومین آموزه، سکوت خبری مقام های امنیتی، نظامی و دیپلمات ها و تحمل انتقادهای تند برخی عجول ها و در نهایت پیگیری مداوم و نتیجه بخش راهکارهای غیرنظامی، کارنامه ی قابل توجهی از آنان برجای گذاشت. سومین نکته، رویکرد هوشیارانه هموطنان و علمای اهل سنت به ماجرای گروگانگیری بود که تلاش جیش العدل را برای ایجاد شکاف میان ایرانیان شیعه و سنی خنثی کرد و نشان داد در چارچوب منافع ملی و الزامات اخلاقی، ایرانیان، فارغ از گرایش مذهبی شان، در همدوشی و همگامی با یکدیگر، تردیدی به دل راه نمی دهند.
«4 تا بود، یکی نبود» عنوان گزارش روزنامه ی «سیاست روز» بود که با اشاره به بازگشت چهار مرزبان، از غیبت مرزبان پنجم یاد کرد و نوشت: در میان شیرینی و شادی وصف ناپذیر بازگشت، غمی تلخ، گوشه دلمان را از آن خود کرده است. جمشید دانایی فر با یارانش نیامد و هنوز هم خبری از او نیست. کاش شایعه شهادت وی دروغ باشد و همین چند روز دیگر آن یکی که نیامده نیز پای به ایران بگذارد و کاش خانواده چشم انتظار او هم حال و هوایی شبیه به مادران و پدران این چهار سرباز را به زودی تجربه کنند.
*** بیم و امیدها درباره ی فاز دوم یارانه ها
همزمان با نزدیک شدن به آغاز ثبت نام برای دریافت یارانه ی نقدی، بار دیگر تب یارانه بالا گرفت و در روزنامه ها بازتاب گسترده یی داشت. برخی روزنامه ها در کنار انتشار خبر نحوه ی ثبت نام مجدد، به ارایه ی پیشنهاد برای اجرای بهتر فاز دوم قانون هدفمندی یارانه ها پرداختند و برخی دیگر از بیم و امید خود در کارآمد بودن فاز دوم نوشتند.
«5 سقف درآمدی برای پرداخت یارانه» عنوان گزارش امروز روزنامه ی «جهان صنعت» بود که از جزییات اجرای فاز دوم هدفمندی خبر داد و به نقل از «محمدباقر نوبخت» معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی رییس جمهوری در مورد برخی گمانه زنی ها درباره ی تعیین سقف درآمدی از طرف دولت نوشت: تا اینجا تقسیم گروه های درآمدی جامعه به پنج قسمت- درآمد زیر 600 هزار تومان، از 600 هزار تا یک میلیون تومان، از یک میلیون تا دو میلیون تومان، دو تا دو و نیم میلیون تومان و بیش از دو و نیم میلیون تومان- همچنین ضریب افزایش چند حامل سوخت مهم برای صنعت و تولید تعیین تکلیف شده است.
روزنامه ی «دنیای اقتصاد» هم با گزارشی تحت عنوان «سه سوال اصلی از متقاضیان یارانه نقدی» به بازتاب خبر انتشار فرم های سه گانه ثبت نام مجدد برای دریافت یارانه پرداخت و نوشت: سازمان هدفمندی یارانه ها فرم ثبت نام مجدد برای دریافت یارانه را منتشر کرد که در این فرم که روی خروجی سایت «رفاهی» قرار داده شده، سه سوال اصلی را پیش روی سرپرست خانوار گذاشته تا با پاسخ به آن برای دریافت یارانه در فاز دوم هدفمندی ثبت نام شوند.
این روزنامه در سرمقاله ی خود با عنوان «سه الزام توفیق بیشتر فاز دوم» به قلم «میثم هاشم خانی» که سه هدف اصلی برنامه ثبت نام مجدد برای دریافت یارانه نقدی را زمینه سازی برای کاهش «جمعیت زیر خط فقر»، تحکیم «سرمایه اجتماعی» از طریق تشویق شهروندان متمول به انصراف داوطلبانه از یارانه نقدی به نفع گروه های نیازمندتر و بالاخره افزایش دقت بانک اطلاعاتی خانوارهای متقاضی دریافت یارانه خواند هم به این مطلب اشاره کرد که برخی از کلیدی ترین مسایلی که می تواند در همین فرصت اندک مد نظر مدیران ارشد فاز دوم یارانه نقدی قرار گیرد، عبارت است از نخست اقناع مناسب تر افکار عمومی،سپس «تعهد شفاف» در زمینه «شفافیت مالی» و در آخر، توجه به هزینه ی فرصت بالای ثبت نام مجدد، برای دهک های پایین.
در این میان اما عنوان نخست روزنامه ی «کیهان» به همراه عکس بزرگی از وضعیت میادین میوه و تره بار خبر از نواختن دوباره ی ساز مخالف این روزنامه در آستانه ی اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه ها داد.
«نظارت را رها کردند قیمت ها سر به فلک کشید» عنوان گزارش این روزنامه بود که بر طبل بی توجهی به نقش نظارت در کنترل قیمت ها و تنظیم بازار کوبید و نوشت: علیرغم وعده وزارت صنعت مبنی بر نظارت بر بازار نوروزی مردم در ایام عید شاهد افزایش قیمت برخی کالاهای ضروری نظیر مرغ و میوه بودند در همین حال و در آستانه اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه ها این سوال در افکار عمومی مطرح است که آیا وعده های دولت مبنی بر کنترل بازار و مقابله با گرانی های افسارگسیخته نتایجی همانند وعده های نوروزی خواهد داشت؟آیا سازمان حمایتی که نتیجه عملکردش در ایام عید افزایش بیش از هزار تومانی مرغ بوده است می تواند با گرانی های ناگهانی فاز دوم هدفمندی یارانه ها مقابله کند؟
*** مورخی که «بیهقی زمان» لقب گرفت
شخصیت علمی و فرهنگی دکتر «ابراهیم باستانی پاریزی» که در روزهای نخست سال نو درگذشت، جایگاه ویژه یی در ایران زمین دارد و ابعاد این شخصیت فرهنگی و فرهیخته در برخی موارد ناشناخته مانده است. در کمتر جایی مطرح شده که از اطلاعات تاریخی این فرهیخته در ساخت سریال های تاریخی بهره گرفته شده است.
به بهانه ی شناخت شخصیت و جایگاه علمی پاریزی، روزنامه ی «ایران» به گفت و گو با «هوشنگ مرادی کرمانی» نویسنده و «رضا داوری اردکانی» رییس فرهنگستان علوم که از نزدیکان وی بودند پرداخت.
پاریزی از نگاه هوشنگ مرادی کرمانی، روایت کننده ی تاریخ تلخ با طعم طنز و شیرین بود به همین دلیل کتاب هایی که نوشت مشتاقان بسیاری داشت.
او تصریح می کند: پاریزی با فیلمسازها نیز همکاری داشت. یکی از نکاتی که در مورد او کمتر به آن اشاره شده است مشاوره های او به آثار نمایشی تاریخی است، خصوصاً که از دوره های قاجاریه و صفویه اطلاعات خوبی داشت.
رضا داوری اردکانی هم پاریزی را نویسنده، شاعر، ادیب و مورخ بزرگ معاصر خطاب می کند و او را به اعتباری بیهقی این زمان می خواند و یادآور می شود که همه آثار دکتر باستانی پاریزی به یک اندازه شایستگی عنوان تاریخ و ادب را دارد. او تاریخ را با نگاه طنز می دید و حوادث و وقایع را به زبان طنز می نوشت.
اردکانی با اشاره به این که طنز دکتر باستانی پاریزی هرگز تلخ نبود، ادامه می دهد: هر چند به عنوان مورخ نظر انتقادی نسبت به گذشته و اکنون داشت، اما همواره خوشبین بود. این خوشبینی و خوش سخنی و خوش محضری و ثبات و وفاداریش در دوستی پیدا بود. من و دکتر باستانی بیش از 40 سال در یک دانشکده همکار بودیم. او هرگز طالب هیچ منصب و مقامی نبود و گمان نمی کنم از کسی برای خود چیزی خواسته باشد، اما اگر دوستانش مشکلی پیدا می کردند او هر کاری که می توانست برای رفع مشکلشان انجام می داد. مرگ دکتر باستانی پاریزی ضایعه و دریغی بزرگ برای علم و ادب و فرهنگ ایرانی است.
ابراهیم باستانی پاریزی تاریخدان، نویسنده، پژوهشگر، شاعر، موسیقی پژوه و استاد دانشگاه در سوم دی ماه 1304 خورشیدی در پاریز، از توابع شهرستان سیرجان در استان کرمان متولد شد و صبح روز سه شنبه پنجم فروردین 1393 پس از یک ماه بیماری کبد در بیمارستان مهر تهران دیده از جهان فرو بست.
از «پاریز تا پاریس، کلاه گوشه نوشین روان، حضورستان، ماه و خورشید فلک، سایه های کنگره، آفتابه زرین فرشتگان، نوح هزار توفان، در شهر نی سواران، شمعی در توفان، محبوب سیاه و طوطی سبز، درخت جواهر گذار زن از گدار تاریخ، کاسه کوزه تمدن، پوست پلنگ، حصیرستان بارگاه خانقاه، هواخوری در باغ با گوهر شب چراغ، گرگ پالان دیده» از کتاب های مرحوم پاریزی هستند.
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
