روح همدلی و چند پرسش
احمد مسجدجامعی
روزنو :
«روح جمعی ایرانی» واقعیتی است تاریخی که با خط و زبان و مرز و آیین، پیوندی ناگسستنی دارد. این را میشود در شرایط مختلف گذشته و اکنون، مشاهده کرد. مقاطعی بوده که حاکمیت سیاسی در ایران دچار «چندپارگی» شده یا حتی بهکلی فروریخته است اما این همبستگی معنوی و فرهنگ مشترک معنایی، پس از مدتی باعث شکلگیری مجدد یکپارچگی ملی شده است و زمینه بههمپیوستن همه گروههای پراکنده را فراهم کرده است.
در دوره معاصر نیز همین روال را میتوان مشاهده کرد بهنحوی که هرگاه ارکان حیات ایرانیان مورد هجوم قرار میگیرد بلافاصله شاهد واکنش گسترده آنان از گروهها و اقشار مختلف در داخل و خارج هستیم. نمونه بارز آن در مقابله با تلاش برخی مجامع برای تغییرنام خلیجفارس یا تحریف تاریخ و توهین به تمدن و فرهنگ ایران در قالب برخی فیلمها، کتابها و بلوفهای سیاسی متجلی میشود. ربودن پنج مرزبان عزیز کشورمان نیز از این نمونههاست که افکار عمومی را بهشدت متاثر کرد. بهگونهای که در شادترین ایام سال و نیز در کنار مراسم آیینی، ایرانیان به دعا و نیایش برای نجات جان آنان پرداختند و در تعطیلی رسانههای مکتوب، از طریق شبکههای اجتماعی و فعالیت عمومی، ندای همدلی و همراهی خود را اعلام کردند. اما همه اینها بهتنهایی کافی نبود. تلخترین بخش ماجرا، ادعای شهادت گروهبان «داناییفر» یکی از این مرزبانان فداکار و مدافعان شجاع و گرانقدر بود که بهکلی فضای روانی ایرانی را منقلب ساخت. هرچند، اقدامات بعدی، نشانههایی از تسریع در فرآیند آزادی چهار سرباز دیگر ایرانی را بههمراه دارد.
ضمن تقدیر از اقدامات شبانهروزی مسوولان مربوطه در دستگاههای مختلف، آیا بهتر نبود از همان آغاز، از همه ظرفیتهای گفتوگوهای محلی و دیپلماسی بهره میگرفتیم؟ آیا لازم نیست شیوه خبری پیرامون این حادثه از این میزان جزیرهایعملکردن و ضعف اطلاعرسانی فاصله بگیرد؟ آیا لازم نیست در امر مرزبانی علاوه بر استفاده از نیروهای «ویژه» مسلط به تواناییهای رزم انفرادی، از برنامههای عمرانی برای امنیت مرزها و تقویت پایگاههای مرزی هم استفاده کنیم تا در مقابل گروهکهای تروریستی برونمرزی، ابتکار عمل را بیش از پیش در دست داشته باشیم؟
* رئیس شورای اسلامی شهر تهران
منبع: شرق
«روح جمعی ایرانی» واقعیتی است تاریخی که با خط و زبان و مرز و آیین، پیوندی ناگسستنی دارد. این را میشود در شرایط مختلف گذشته و اکنون، مشاهده کرد. مقاطعی بوده که حاکمیت سیاسی در ایران دچار «چندپارگی» شده یا حتی بهکلی فروریخته است اما این همبستگی معنوی و فرهنگ مشترک معنایی، پس از مدتی باعث شکلگیری مجدد یکپارچگی ملی شده است و زمینه بههمپیوستن همه گروههای پراکنده را فراهم کرده است.
در دوره معاصر نیز همین روال را میتوان مشاهده کرد بهنحوی که هرگاه ارکان حیات ایرانیان مورد هجوم قرار میگیرد بلافاصله شاهد واکنش گسترده آنان از گروهها و اقشار مختلف در داخل و خارج هستیم. نمونه بارز آن در مقابله با تلاش برخی مجامع برای تغییرنام خلیجفارس یا تحریف تاریخ و توهین به تمدن و فرهنگ ایران در قالب برخی فیلمها، کتابها و بلوفهای سیاسی متجلی میشود. ربودن پنج مرزبان عزیز کشورمان نیز از این نمونههاست که افکار عمومی را بهشدت متاثر کرد. بهگونهای که در شادترین ایام سال و نیز در کنار مراسم آیینی، ایرانیان به دعا و نیایش برای نجات جان آنان پرداختند و در تعطیلی رسانههای مکتوب، از طریق شبکههای اجتماعی و فعالیت عمومی، ندای همدلی و همراهی خود را اعلام کردند. اما همه اینها بهتنهایی کافی نبود. تلخترین بخش ماجرا، ادعای شهادت گروهبان «داناییفر» یکی از این مرزبانان فداکار و مدافعان شجاع و گرانقدر بود که بهکلی فضای روانی ایرانی را منقلب ساخت. هرچند، اقدامات بعدی، نشانههایی از تسریع در فرآیند آزادی چهار سرباز دیگر ایرانی را بههمراه دارد.
ضمن تقدیر از اقدامات شبانهروزی مسوولان مربوطه در دستگاههای مختلف، آیا بهتر نبود از همان آغاز، از همه ظرفیتهای گفتوگوهای محلی و دیپلماسی بهره میگرفتیم؟ آیا لازم نیست شیوه خبری پیرامون این حادثه از این میزان جزیرهایعملکردن و ضعف اطلاعرسانی فاصله بگیرد؟ آیا لازم نیست در امر مرزبانی علاوه بر استفاده از نیروهای «ویژه» مسلط به تواناییهای رزم انفرادی، از برنامههای عمرانی برای امنیت مرزها و تقویت پایگاههای مرزی هم استفاده کنیم تا در مقابل گروهکهای تروریستی برونمرزی، ابتکار عمل را بیش از پیش در دست داشته باشیم؟
* رئیس شورای اسلامی شهر تهران
منبع: شرق