سایت روزنو | روزنو | Roozno

به روز شده در: ۰۸ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۸:۴۰
کد خبر: ۶۳۵۶۸۷
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۰ - ۰۸ مرداد ۱۴۰۳

پرونده قتل دکتر ضیایی و همسرش به کجا رسید؟

عاملان قتل دکتر ضیایی و همسرش که به طرز دلخراشی آنها را کشته بودند، به زودی پای میز محاکمه می‌روند.
روزنو :

اعتماد آنلاین: عاملان قتل دکتر ضیایی و همسرش که به طرز دلخراشی آنها را کشته بودند، به زودی پای میز محاکمه می‌روند.

پرونده قتل دکتر ضیایی و همسرش به کجا رسید؟

دکتر ضیایی، متخصص گوش و حلق و بینی، و همسرش که دکتری اقتصاد داشت یک سال قبل در خانه‌شان در سعادت آباد، قربانی یک سرقت مرگبار شدند.

ناپدید شدن دکتر ضیایی و همسرش را خواهرزاده دکتر به ماموران گزارش داد. او گفت: سرایدار خانه دایی‌ام با من تماس گرفت و گفت دایی‌ام و همسرش گم شده‌اند و سه مرد خودروی سانتافه دایی‌ام را با خود برده‌اند. دو فرزند دایی‌ام در آمریکا زندگی می‌کنند و هر دو پزشک هستند. برای همین من و مادرم به آنها سر می‌زنیم و به کارهایشان رسیدگی می‌کنیم. به همین دلیل الان من برای اعلام گزارش آمده‌ام.

با طرح این شکایت، تحقیقات آغاز و  پلیس متوجه شد دکتر ضیایی دو ماه قبل معامله‌ای انجام داده و سند خانه‌ای هزار متری در سعادت‌آباد را به نام فردی به نام سروش زده اما هیچ پولی بین آنها رد و بدل نشده است.

وقتی ماموران سراغ سروش رفتند، او اعتراف کرد می‌داند چه کسی عامل قتل دکتر ضیایی و همسرش است اما خودش در قتل نقشی نداشته است. او گفت دو نفر به نام‌های ابراهیم و بهزاد که پدر و پسر هستند، دکتر ضیایی را دزدیدند و به قتل رساندند و بعد هم ماشینش را سرقت کردند.

ابراهیم و بهزاد بازداشت شدند اما قتل را گردن نگرفتند. بهزاد که راننده سروش است، گفت: ما در قتل نقشی نداشتیم و عامل قتل  سروش است. او چند سال قبل ۶۰ سکه طلای قدیمی را که پدرم پیدا کرده بود، از من گرفت اما هیچ‌وقت پولش را نداد.

متهم گفت: من راننده سروش بودم. پدرم این سکه‌ها را حین کشاورزی از یک زمین پیدا کرده بود. وقتی سروش ماجرا را فهمید سکه‌ها را از من گرفت و خواست که صبر کنیم تا پولش را بدهد اما چند سال گذشته و پولش را نداده است. روز حادثه به بهانه تسویه حساب، من و پدرم را به خانه‌اش در سعادت‌آباد کشاند. آنجا گفت در ماشین دو جسد است. اگر قبول کنیم اجساد را دفن کنیم، پول را می‌دهد و اگر کمک نکنیم پول را نمی‌دهد. ما هم کمک کردیم و اجساد را به بیابان بردیم و دفن کردیم.

با پیدا شدن اجساد ابعاد جدیدی از این پرونده روشن شد. پلیس فهمید دکتر ضیایی و همسرش با گلوله‌هایی که از فاصله نزدیک شلیک شده، به قتل رسیده‌اند. در ادامه سروش دوباره بازجویی شد و تکرار کرد ابراهیم و بهزاد، دکتر و همسرش را کشته‌اند. او گفت: من و دکتر معامله کرده بودیم. قرار بود خانه هزار متری‌اش را در سعادت‌آباد به من بدهد اما چون دلار نوسان داشت، خانه را تحویل نمی‌داد و هر بار یک حرف می‌زد. من خانه را اجاره به شرط تملیک کرده بودم. بهزاد به من پیشنهاد داد یک قولنامه صوری ثبت کنم و اگر دکتر دوباره زیر معامله زد، من مدرکی داشته باشم. روز حادثه وقتی دکتر و همسرش به خانه خودشان که در اجاره من بودند، آمدند، ابراهیم با شلیک گلوله آنها را کشت.

وقتی سروش این اعترافات را مطرح کرد، ابراهیم، پدر بهزاد، اتهام هر دو فقره قتل را قبول کرد اما گفت اسلحه را سروش به او داده و نقشه قتل را هم سروش کشیده بود. او گفت: من برای اینکه بتوانم پولم را از سروش بگیرم قبول کردم قتل کنم. او گفته بود چند برابر پول سکه‌ها را می‌دهد.

به این ترتیب، همه متهمان پرونده شناسایی شدند و ابراهیم به اتهام دو فقره قتل، بهزاد به اتهام معاونت در دو فقره قتل و سروش به اتهام آمریت در قتل و جعل و هشت متهم دیگر که در جعل اسناد خانه مقتولان و سرقت شرکت داشتند برای محاکمه به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شدند.

جلسه رسیدگی که قرار بود امروز برگزار شود به دلیل تعطیلی ناشی از گرمای شدید هوا لغو و رسیدگی به وقت دیگری موکول شد.

 

عکس روز
خبر های روز