به روز شده در: ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ۲۲:۱۷
کد خبر: ۶۳۴۸۵۲
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۲ - ۰۴ مرداد ۱۴۰۳

ماجرای پیشنهاد عجیب احمدی‌نژاد به روحانی

در خاطرات روحانی از روزهای اول پس از انتخابات ۹۲ آمده است: شکست اصولگرایان حداقل دل احمدی‌نژاد را خنک می‌کرد و البته به بدنهٔ مذهبی و انقلابی اصولگرایان یادآوری می‌کرد که فقط احمدی‌نژاد یا احمدی‌نژادی‌ها هستند که می‌توانند اصلاح‌طلبان یا اعتدال‌گرایان را شکست دهند و هیچ اصولگرایی از پس این کار بر نمی‌آید.
روزنو :

خبرآنلاین: در خاطرات روحانی از روزهای اول پس از انتخابات ۹۲ آمده است: شکست اصولگرایان حداقل دل احمدی‌نژاد را خنک می‌کرد و البته به بدنهٔ مذهبی و انقلابی اصولگرایان یادآوری می‌کرد که فقط احمدی‌نژاد یا احمدی‌نژادی‌ها هستند که می‌توانند اصلاح‌طلبان یا اعتدال‌گرایان را شکست دهند و هیچ اصولگرایی از پس این کار بر نمی‌آید.

ماجرای پیشنهاد عجیب احمدی‌نژاد به روحانی

 سایت حسن روحانی، به انتشار خاطرات او درباره پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و چینش کابینه خود پرداخته است.

در ادامه قسمتی از این خاطره را می‌خوانید؛

محمود احمدی‌نژاد ساعت ۱۱:۳۰ روز سه‌شنبه ۲۸ خرداد ۹۲ در مرکز تحقیقات استراتژیک حاضر شد و پیروزی مرا تبریک گفت. به یاد آخرین دیدار دونفره‌مان در نهاد ریاست‌جمهوری افتادم که به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی به دیدار او که تازه رئیس‌جمهور شده بود برای مباحث هسته‌ای رفته بودم که احمدی‌نژاد در آن دیدار از من پرسید هزینهٔ آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در سال چقدر می‌شود؟! من که تعجب کرده بودم اظهار بی‌اطلاعی کردم و از او پرسیدم برای چه می‌خواهد جواب این سؤال را بداند؟! احمدی‌نژاد گفته بود ما حاضریم هزینهٔ آژانس را بدهیم تا این نهاد از نفوذ آمریکا نجات یابد!

بعداً که در جلسه‌ای شورای عالی امنیت ملی هم به عنوان یکی از دو نماینده مقام رهبری حضور می‌یافتم کم‌وبیش با هم در اختلاف بودیم تا جایی که یک بار شهید قاسم سلیمانی از من در برابر احمدی‌نژاد دفاع کرد. یک بار هم احمدی‌نژاد پیشنهاد عجیبی داد. پیشنهاد کرد برای هر قاره یک سفیر از سوی جمهوری اسلامی تعیین شود و من به عنوان سفیر جمهوری اسلامی در قاره اروپا، سفرای موجود در کشورهای اروپایی را هدایت کنم! استنباط من از این پیشنهاد نوعی تبعید از سیاست داخلی بود تا مبادا هوای ریاست‌جمهوری به سرم بزند!

شکست اصولگرایان حداقل دل احمدی‌نژاد را خنک می‌کرد و البته به بدنهٔ مذهبی و انقلابی اصولگرایان یادآوری می‌کرد که فقط احمدی‌نژاد یا احمدی‌نژادی‌ها هستند که می‌توانند اصلاح‌طلبان یا اعتدال‌گرایان را شکست دهند و هیچ اصولگرایی از پس این کار بر نمی‌آید. پیروزی من در واقع شکست اصولگرایانی بود که احمدی‌نژاد با آنان درافتاده بود و به همین علت بیش از پیروزی من، از شکست قالیباف خوشحال بود.

احمدی‌نژاد با لبخند در دفتر من حاضر شد. گفت تمام مناظره‌ها را دیده است و در مناظره سوم با چند نفر از وزیران در دفتر رئیس‌جمهور پای تلویزیون نشسته بودند که من کلمهٔ «گازانبر» را به کار بردم. احمدی‌نژاد در همان لحظه به وزیرانش رو کرده بود و گفته بود: «شیخ، قالیباف را از طبقه بیست و ششم پایین انداخت.»

من البته از او نپرسیدم چرا طبقه ۲۶؟ اما احمدی‌نژاد با شادی گفت: «در هر صورت هر کاری بشود، کار سمنانی‌هاست.» اشاره احمدی‌نژاد به استان سمنان زادگاه مشترک هر دو ما بود که البته من اهل «سرخه» بودم و او زادهٔ «آرادان». احمدی‌نژاد به این ترتیب می‌خواست قرابتی میان من و خودش بجوید و به راستی هم به جز سمنانی بودن هیچ نسبتی میان ما نبود!

 

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز