پیچ سخت تغییر
آرزو بخشنده: تنها چند روز از انتخابات گذشته و دو نظر درباره بیان واقعیتها وجود دارد. نظر اول اینکه هنوز باید در شیدایی یک پیروزی ماند و به فرایند امید دادن به جامعه ادامه داد، چون برای بیان دیدگاهها و نقدهای مهم، وقت هست. نظر دوم هم بر این است که فرصت برای رسیدن به فصل مشترک در شیوه احقاق حوق مردم در زمینههای مختلف زیاد نیست و “مسعود پزشکیان” باید به عنوان منتخب مردم بعد از مراحل تنفیذ و تحلیف بلافاصله سراغ مطالبات اصلی برود و راهگشایی در بنبستهای ایجاد شده را دریابد. این دو نظر در قبال جریان مهمی که این روزها شکل گرفته قابل درک شده، جریانی که بلافاصله بعد از انتخابات و پیروزی مسعود پزشکیان سعی دارند با تقلیل خاستگاه مردمی برای تغییر، هرگونه حرکت را به آینده موکول کند و به اصطلاح سیاسی با مهندسی توقعات شکل گرفته زمان بخرد. البته برخی از این تئوریها سرنخی در «مجاهدان شنبه» دارد که سهمخواهی را مترتب بر رای مردم و اعتراض به وضع موجود میپندارد و معتقد است ابتدا باید سهمخواهان را از پزشکیان دور کرد.
سطح مطالبات
فارغ از این، صورتبندی سیاست در آرای مسعودپزشکیان میتواند «فوریت» یا «صبراستراتژیک» برای تحقق مطالبات مطرح در انتخابات را ضرورت ببخشد. مشارکت حداقلی دور اول انتخابات را اگر یک پیام مهم و سقف نارضایتی فرض کنیم، افزایش نسبی مشارکت در دور دوم قاعده مطالبه از رئیسجمهور نهم را نشان میدهد. 60 درصدی که در دور اول نیامدند، این پیام را دادند، رای به مثابه یک معامله با حکمرانی است و تا زمانی که اعتراض به وضع موجود دقیقا و صراحتا شنیده نشود این آرا خاموش خواهند ماند. در این میان ده درصدی که در دور دوم به خیل مشارکتکنندگان افزوده شد نیز «قدرت بیقدرتان» در عرصه انتخاب بود که بر بار مسئولیت پزشکیان افزوده شد. با این حال عملکرد مسعود پزشکیان را باید در قبال آرای 16 میلیونی مشارکتیها و 30 میلیون نفری تحریمیها ارزیابی کرد. اگر فرض بر اجماع ملی و ایجاد وفاق در گروههای اجتماعی باشد، مسعود پزشکیان در ترازوی خواستهها وزنه سنگینی از آرای خاموش را پیشرو دارد که آرای بالقوه او هستند همانگونه منتقد او نیز خواهند بود. پرسش اساسی این است، این جمعیت بزرگ در کنار کسانی که روز جمعه به اصلاحات و تغییر در اداره کشور رای دادند چه مطالباتی دارند؟
اولویتبندی مطالبات
رسیدن به پاسخ این سوال همانقدر آسان است که راهحلهای پیشرو و اولویتبندی آنها دشوار. مرور شعارهای دور دوم مسعود پزشکیان راهگشاست. پزشکیان در دور دوم بر دو - سه نکته مهم و اساسی دست گذاشت و این نکات بدون تردید رای بالاتر او را نسبت به “سعیدجلیلی” تضمین کرد. نخستین موضوع مهم و اساسی گشایش در سیاست خارجی بود که در طرف مقابل خود، انسداد و ادامه وضع موجود را داشت. دومین موضوع ایستادن در برابر سختگیریهای اجتماعی و فرهنگی مانند گشتهای حجاب و موانع پیشروی زنان بود. سومین مسئله فیلترینگ و محدودیتهایی است که از گردش آزاد اطلاعات و بهرهمندی مردم در کسب و کار مجازی جلوگیری میکند. بنابراین رئیسجمهور منتخب مردم، نقدا با سه موضوع و سه سرفصل اساسی در اداره کشور مواجه است که فصل مشترک آنها میتواند به ایجاد امید، بهبود معیشت و شرایط اقتصادی کشور منتهی شود. این نکتهای است که تحلیلگران سیاسی و اقتصادی نیز این روزها بر آن صحه گذاشته اند.
تحولخواهی رادیکال مدعی دارد
توصیه “محمدجواد کاشی” استاد علوم سیاسی به دولت آینده این است که پزشکیان باید به تحریم کنندگان سیاسی ثابت کند، مسیر تحولات مطلوبشان را میتوانند از طریق مشارکت در انتخابات پی بگیرند. او دو شرط برای این توصیه قائل است؛ اینکه هیچ تحولی را نباید یکشبه و با فوریت به سرانجام رساند و دوم اینکه تحولخواهی رادیکال مدعیانی دارد که در مقابل خاستگاه رایهای روشن و خاموش ابراز وجود خواهند کرد. او میگوید: «یکی از آنها جناحهایی در درون خود حکومت است. بنابراین در پیشبرد خواست خود، دیگر مدعیان را هم باید مد نظر قرار داد.» او معتقد است:«بدون توجه به تحریم کنندگان، سیاست تعامل به سیاست نشستن بر سر سفره قدرت نزول خواهد کرد. نگاه تعامل جو باید از سطح جناحهای درونی نظام به سطح ملی و از سطح ملی به سطح فراملی ارتقاء پیدا کند. »
تحریمیها در انتخابات، چه میخواهند؟
اگر فرض را بر تاثیرگذاری جمعیت خاموش بعد از انتخاب پزشکیان بگذاریم و تحلیل شرایط را در قبال خاستگاه آنان مورد بررسی قرار دهیم شناخت گروه تحریم کننده شاید ضروری باشد.
کاشی این گروه را به سه دسته عمده تقسیم میکند که تعامل با هر یک خط مشی جداگانه میخواهد: «گروه اول به تحریم به مثابه یک منازعه جویی سیاسی مینگرند. امید دارند تحریم منجر به تحولات رادیکال شود. گروه دوم از تحریم مقصودی ندارند، صرفاً در فضای بغض پس از سرکوب جنبش مهسا به سر میبرند. گروه سوم که از همه پرشمارترند کسانی هستند که انتخابات را یک مناسک بیمعنی یافتهاند و میلی در خود برای مشارکت نمییابند. این سه گروه با همه تفاوتهاشان در یک صف ایستادهاند و با چشمهای شیشهای و گاه اشکبار به مناسک شادی و جشن انتخابات مینگرند.»
او میگوید: «جامعه ایرانی نیازمند التیام زخمهای ناشی از طرد و خشونت و سرکوب سالیان پیشین است. سالهاست ماشین نفرت و طرد و انکار چشمههای دگردوستی و مهر را در این سرزمین خشکانده است. گروه دوم تحریم کنندگان نیازمند رویت چهره تازهای از حکومت و حیات سیاسیاند. دولت پزشکیان باید بتواند متولی چنین تحولی در ساختار نظام سیاسی باشد.»
تفاوت و تغییر باید ملموس باشد
البته مصائب دیگری هم در این راه وجود دارد. تحریمیهایی که معنای مشارکت را تفسیر کردهاند و در این تفسیر مبنای رای دادن اهمیت و موضوعیت خود را از دست داده است. تعامل با گروه سوم تحریم کنندگان از همه دشوارتر است.
کاشی در این باره میگوید: «برای این گروه، صندوق معنای خود را از دست داده است. هر چه تلاش کنی، باور نمیکنند این و آن نامزد ریاست جمهوری با هم تفاوت دارند. این آگاهی کلیشه شده، حاصل چند دور انتخابات پرشور پیشین است. در روز انتخابات با هزاران آرزو و شوق حاضر میشدند اما چندی که میگذشت همه چیز به روال سابق بازمیگشت. تفاوتها باید ملموس شوند تا صندوق معنای خود را بازیابد. تعامل با این گروه تنها با معنادار کردن انتخاب مردم و خواستشان برای تغییرات معقول امکانپذیر است.»
لفاظی بدون عمل قهر را تشدید خواهد کرد
کاشی معتقد است:«پشت یک سیاست تعاملجوی اصیل، باور به کثرت تقلیلناپذیر جامعه ایرانی است. سیاستمدار تعاملجو باید بازیگر صحنه پیچیده توازن بخشی میان کثرت تمایلات و خواستهای سیاسی کثیر باشد و الا تعامل از سطح لفاظیهای سیاسی فراتر نخواهد رفت و در انتخابات بعدی قهر عمیق و افزونتری را تجربه خواهیم کرد.»
فوریت دربهبود اقتصاد و معیشت
در همینحال عملگراها نظر متفاوتی نسبت به تئوریسینهای سیاسی در قبال پیروزی پزشکیان و راهکارهای تغییر دارند. آنها بر این عقیدهاند برخی چارچوبها باید مصلحتاندیشی و نگاه به قدرت مورد نظر قرار گیرد و راهکارهای داخلی زیادی برای بهبود مطالبات اقتصادی و معیشتی مردم وجود دارد که میتواند رضایت کلی را در آنهایی که آمدند یا نیامدند ایجاد کند.
“سعید لیلاز” در گفتوگو با خبرآنلاین گفته است: «آقای پزشکیان باید دو، سه تا کار را فورا انجام دهد. اصلیترین مساله ملت ایران در حالحاضر اقتصاد و معیشت مردم است، آقای پزشکیان هم قدرت قانونی لازم را دارند و هم قدرت اجرایی و هم منابع کافی را برای اینکه متوسط مبلغ پرداختی به ۲۰ میلیون حقوقبگیر بازنشسته و شاغل ایرانی را اعم از خصوصی ودولتی را قبل از پایان مهرماه فورا، بازنگری و ترمیم کند و البته این افزایش، ربطی به آن افزایش سنواتی در اسفندماه ندارد. ما باید فورا، به این مهار و شکاف پدیدآمده بین ملت ایران و دولت و حکومت پایان دهیم.»
او میگوید: «حرکت دومی که فورا باید انجام بگیرد در زمینه معیشت سه میلیون خانوار کشاورز ایرانی است. سوای این، قیمتهای خرید تضمینی مواد کشاورزی مثل گندم، جو یا هر کالای دیگری را که دولت تعیین میکند ، اولویت دوم آقای پزشکیان این باید باشد که اولا بدهی این به این طرف دولت به کشاورزان زحمتکش ایرانی که بسیار بسیار موفق عمل کردهاند، فورا تسویه کند. علاوهبراین، تا زمانی هم که بدهی، تسویه نشده، مطابق با نرخ بهره بانکی به آنها سود بپردازد و ثالثا برای سال آینده معادل تحولات تورم، تغییرات در نرخ خرید تضمینی محصولات کشاورزی اساسی اعمال کند. مساله گندم، مساله جو، مساله مواد غذایی، مسائلی نیست که ما به صرف اقتصاد به آنها بپردازیم.»
او درباره تحریمها و گشایشهای اقتصادی میگوید:« اصلا به مصلحت آقای پزشکیان نمیبینم که بخواهد کوچکترین حرکتی در زمینه سیاست خارجی، بدون اجازه و موافقت مقام معظم رهبری انجام دهند و این نکته، رمز موفقیت ایشان در سیاستخارجی است. دوران شعارپردازیهای دوره انتخابات سپری شد. ما باید با در نظر گرفتن مصالح ملی و ژئوپلتیک ایران اقدام کنیم. مساله برجام فوقالعاده پیچیدهتر از آن چیزی است که در مناظرات و در رقابتهای انتخاباتی مطرح شد و بایستی با نظر کارشناسان امنیتی، نظامی، اقتصادی و سیاسی مورد بررسی قرار بگیرد، در تعامل صددرصدی با مقام معظم رهبری. در حوزه پیچیده دیپلماسی، انجام حرکت مستقل و تکروی، ممکن نیست.»
او به موضوع انتخابات آینده در ایالات متحده و احتمال آمدن ترامپ خوشبینانه نگاه میکند و معتقد است: «هیچ اتفاقی نمیافتد، هیچ تغییر جدی اتفاق نمیافتد. من به شما میگویم، این محبتی که آمریکاییها به آقای رئیسی کردند، بابت انساندوستی یا دموکراتبودنشان نبود، به خاطر جنگ اوکراین بود. بنابراین مادامی که جهان از حالت تکقطبی خارج شده، ایران میتواند به راحتی در داخل شکافهایشان زندگی کند، به هیچ وجه، ایالات متحده آمریکا را معادل کل جهان نمیبینم؛ چنین برداشتی، یک اشتباه بزرگ است. ما الان هیچ کالا و خدماتی در دنیا نداریم که ایرانیها بخواهند واردش کنند و نتوانند آن را وارد کنند.»
مطالبه آرای خاموش بر دوش رئیسجمهور
در همین رابطه “عبدالله رمضان زاده” سخنگوی دولت دوم اصلاحات معتقد است: «مطالبهگری فقط محدود به رای دادهها، یا آنها که به آقای پزشکیان رای دادهاند، نیست. همه مردم ایران از رئیس جمهور کشور حق مطالبهگری دارند. هیچ یک از ایرانیان نسبت به دیگری اولویت بیشتر یا کمتری ندارد و آقای پزشکیان، رئیس جمهور همه مردم ایران است. مطالبات رای ندادهها هم بر دوش آقای پزشکیان است. این هم نکته مهمی است که لازم است بر آن تاکید کنم؛ شخصیت آقایان روحانی و پزشکیان، تفاوتهایی اساسی با یکدیگر دارد. یکی از ایرادات بزرگ آقای روحانی این بود که با مردم حرف نمیزد. او سعی داشت مسائل را شخصی حل کند. به اعتقاد من اگر آقای پزشکیان، شیوه مخاطب قرار دادن مردم را ادامه دهند، مشکلها تا حد زیادی قابل حل است. البته این مخاطب قرار دادن نباید مترادف با ایجاد تنش شود. »
وی میگوید:«آقای پزشکیان به دنبال اجماع سازی سیاست گذاری در کشور هستند و من فکر میکنم با توجه به نوع آرایی که در این دوره از انتخابات دیدیم همه حاکمیت متوجه شد همه مشکلات کشور باید با همکاری یکدیگر حل شود. مجلس هم باید متوجه حد و اندازه خود باشد و نگاه کند در جامعه چقدر رای داشته و آراء و خواست مردم را در نظر بگیرد و بر همان اساس نیز درباره وزرای کابینه آقای پزشکیان تصمیم گیری کند. »
او به مسائل مهم کشور در حوزه اقتصاد و سیاست و وابستگی آنها به تحریمها و سیاست خارجی کشور اشاره میکند و میافزاید:« علت بسیاری از مسائل در کشور به سیاست خارجی برمیگردد. مسئله روابط با همسایگان، تعامل با دنیا، تعامل با آژانس بین المللی انرژی اتمی و نهادها و پیمانهای بین المللی، مواردی است که میتواند بسیاری از چالشها را حل کند. آقای پزشکیان باید تمرکز بالایی روی سیاست خارجی داشته باشد و مشکلات این حوزه را حل کند. علت العلل مشکلات فعلی کشور سیاست خارجی است.»