حمایت چمران از رفیق جناحی ساکن «بهشت»
سعیده علیپور
22 فروردین ماه بود که درخواست برکناری شهردار تهران در سایت کارزار بارگذاری شد. درخواستی که در بحبوحه ماجرای قطع درختان پارک قیطریه مورد توجه شهروندان قرار گرفت و بعد از تنها چند روز هزاران نفر آن را امضا کردند. اما این حجم از نخواستن از سوی شهروندان هم سبب نشد که زاکانی پا به عرصه رقابت ریاست جمهوری نگذارد. عرصهای که سه سال پیش هم به سودای آن، نمایندگی مجلس را رها کرد و در آن شرکت جست و در جریان آن، نامزد پوششی از کار درآمد، به نفع رئیسجمهور منتخب کنار رفت و شهرداری تهران نصیبش شد. اما نه تنها تکرار این عمل در این دوره از انتخابات، نتیجه مطلوب گذشته را دربرنداشت، که او بیش از گذشته زیر ذرهبین شهروندان تهرانی قرار گرفت. به طوری که کارزار درخواست برکناری شهردار تهران پس از پایان انتخابات ریاست جمهوری بار دیگر مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفته و تعداد درخواستها تا زمان تنظیم این گزارش به حدود 75 هزار امضا رسید.
با این حال آنچه بیش از این عدد، رسانهای شد، واکنش مهدی چمران، رئیس شورای شهر بود که از منظر عدهای آینهتمام نمای شیوه پاسخگویی مسئولان در ایران به مطالبات شهروندان ارزیابی شد. او در حاشیه جلسه شورای شهر در پاسخ به خبرنگاری که خواهان واکنش به درخواست شهروندان در خصوص برکناری زاکانی بود، چنین پاسخ داد: «شهردار را شورای اسلامی شهر تعیین میکند، حالا ۱۵۰ هزار نفر یا ۵۰ هزار نفر یک کارزار را امضا کنند دلیلی برای تغییر نیست».
استفاده از امکانات شهرداری برای انتخابات
پس از حادثه سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی و همراهانش، بسیاری به سودای تصاحب جایگاه رئیسجمهوری به وزارت کشور رفتند و از میان آنها علیرضا زاکانی، شهردار تهران که نحوه انتخاب و عملکرد او در شهرداری همواره مورد انتقاد فعالان و صاحبنظران حوزه شهری بوده است، توجهها را به سمت خود معطوف کرد. چرا که میشد حدس زد، او از فیلتر شورای نگهبان خواهد گذشت و امکان بهرهبرداری از امکانات شهر برای تبلیغ خود را نیز در اختیار دارد.
او که در سه سال مدیریتش در تهران به دلایلی چون ناکارآمدی در اداره شهر، انتصاب فامیلی و قراردادهای خارجی پرحاشیه و غیرشفاف مورد انتقاد بود و در یکی از بدترین رفتارهای مدیریتی خود قطع درختان برخی از بوستانهای تهران را برای ساخت مسجد کلید زد؛ با شعار «پاک باش و خدمتگزار» وارد عرصه رقابتها شد.
این در حالی بود که حدود یک سال قبل از این، ناصر امانی، عضو شورای شهر تهران، افشا کرد نهتنها داماد زاکانی که پدر داماد زاکانی هم در شهرداری تهران امر و نهی میکنند و در امور مالی و غیرمالی سازمان فرهنگی هنری شهرداری دخالت دارند.
پس از اعلام تاییدصلاحیتهای شورای نگهبان، خیلی زود خبر رسید که لطفالله فروزنده، معاون مالی، امین توکلیزاده، معاون اجتماعی و فرهنگی، داوود گودرزی، شهردار منطقه ۵، و علیرضا نادعلی، سخنگوی شورای شهر تهران، با عنوان مدیران ستاد انتخاباتیاش انتخاب شدند.
استفاده زاکانی از منابع عمومی شهر تهران در کارزار انتخاباتیاش تنها به استفاده از مدیران و امکانات شهرداری محدود نشد. کانال خبری شهر ما، که اخبار مدیریت شهری را پوشش میدهد، به نقل از یکی از نیروهای خدمات شهری شهرداری تهران نوشت که زاکانی از نیروهای پشتیبانی شهر برای کارهای تدارکاتی ستادهای انتخاباتیاش استفاده میکند.
این نیروی خدماتی همچنین افشا کرد که از نیروهای شهرداری تا ساعت ۱۲ شب کار میکشند و به آنها میگویند که «وظیفه»شان را انجام میدهند.
هر چند درنهایت شهردار تهران در این وادی باقی نماند و با برچسب کاندیدای پوششی بار دیگر از عرصه رقابت خارج شد و دوباره به بهشت خود در شهرداری تهران برگشت. بهشتی که شهروندان این بار زیر پای او را متزلزل کردهاند.
واکنش چمران به کارزار برکناری زاکانی این پرسش را در اذهان شهروندان پررنگ میکند که وقتی دلیل برخورد با بیحجابی از سوی مسئولان «خواست مردم» عنوان میشود، «درخواست برکناری شهردار» که به صورت رسمی در سایتی ثبت شده است، چرا به راحتی نادیده گرفته میشود؟
صدای درخواست برکناری شهرداری شنیده میشود؟
شاید به جرات بتوان گفت زاکانی یکی از نخواستنیترین شهرداران تهران است. شاهد این مدعا همین کارزار درخواست برکناری شهردار تهران است که تنها سه روز پس از بارگزاری در پلتفرم کارزار، بیشتر از 25 هزار نفر آن را امضا کردند. این درخواست اینترنتی، پس از بیتوجهی علیرضا زاکانی، شهردار تهران به کارزار دیگری شکل گرفت که خواهان جلوگیری از تخریب بخشی از پارک قیطریه به بهانه ساخت مسجد بود. گرچه بسیاری معتقدند درخواست برکناری شهردار تهران، آن هم از سوی شورای شهری که خود همسو و حامی زاکانیست، کنشی بیاثر است، اما برخی از حامیان این درخواست هم معتقدند؛ چنین کارزاری حداقل میتواند صدای مطالبات شهروندانی باشد که مسئولان در این سالها کمتر به آن توجه داشتهاند.
در کارزار درخواست برکناری شهردار تهران خطاب به اعضای شورای شهر تهران گوشزد شده است که «با وجود افراد صالح و شایسته، گذاشتن افراد ناتوان در مسئولیتهای بزرگ، به مثابه خیانت در امانت و ایراد خسارت به کشور و مردم است». نکتهای که از منظر بسیاری از صاحبنظران با توجه به عملکرد نزدیک به سه سال زاکانی به عنوان شهردار تهران صائب است.
از آبگرفتگی معابر پایتخت در بارشهای اخیر گرفته؛ تا نبود برنامه موثری برای کاهش ترافیک تهران، آلودگی، وضعیت نابسامان بازیافت و جمعآوری زباله، کمبود حمل و نقل عمومی و سرانه فضای سبز و .... مواردی که هر کدام از آنها به تنهایی برای شهر بزرگ و پرجمعیتی مثل تهران اسفبار است. هرچند با وجود همه این ناکارآمدیها، شهردار همچنان با تبختر خاص خود و لحن طلبکارانه و نهچندان مودب همیشگی از جواب واضح به رسانهها طفره میرود. چرا که به نظر میرسد، او خود را ملزم به راضی کردن شهروندانی نمیداند که از آنها مالیات و عوارض برای اداره امور شهر میگیرد!
واکنش مهدی چمران، رئیس شورای شهر به وجود 75 هزار امضا پای درخواست برکناری زاکانی از شهرداری تهران، چنین بود: «شهردار را شورای اسلامی شهر تعیین میکند، حالا ۱۵۰ هزار نفر یا ۵۰ هزار نفر یک کارزار را امضا کنند دلیلی برای تغییر نیست»
بیتوجهی به خواست عمومی تا به کی؟
در حالی که بسیاری معتقدند شهردار تهران وظیفه بهبود کیفیت زندگی شهروندان را دارد، بر این نکته پای میفشارند که بهتر نشدن اوضاع در این سه سال خود میتواند دلیل مهمی برای شورای شهر در برکناری او باشد.
محمد درویش، فعال محیط زیست و یکی از حامیان کارزار برکناری زاکانی معتقد است: «وظایف اصلی شهردار تهران روی زمین مانده، تعداد روزهای هوای ناسالم همه رکوردهای پیش از خود را شکسته؛ مدت هدررفت وقت شهروندان و ترافیکهای نجومی همه را کلافه کرده؛...شهری که همچنان با تراکمفروشی اداره میشود، آن هم در زمانی که زلزله خاموش فرونشست از هر زمان دیگری بیشتر نشانههای هشدارآمیز خود را آشکار کرده است!».
این مطالبهگری اما با پاسخ مهدی چمران، رئیس شورای شهر که گفت: «سیستم کشور انتخاباتی است نه کارزاری. قرار نیست با کارزار کسی را عوض کنند. برای بایدن چقدر از این کارزارها راه انداختهاند؟ سر و مر و گنده آنجا نشسته کنار هم نمیرود»، چندان بوی نتیجهدهی نمیدهد.
هرچند که با وجود افزایش چشمگیر مشکلات پایتخت و عدم اقبال زاکانی نزد شهروندان تهرانی؛ به نظر میرسد روابط جناحی و سیاسی زاکانی مانع تغییر او شود، اما این سوال هم در اذهان شهروندان پررنگ است که وقتی دلیل برخورد با بیحجابی از سوی مسئولان «خواست مردم» عنوان میشود، «درخواست برکناری شهردار» که به صورت رسمی در سایتی ثبت شده است، چرا به راحتی نادیده گرفته میشود؟