خطررادیکالها برای آینده ایران
امروز موافقان و مخالفان برجام، فیلترینگ برخورد سلبی با زنان و... رودرروی هم قرار گرفتهاند
از آغاز ماراتن انتخابات چهاردهم رياستجمهوري مشخص بود كه در پس گفتمان 5نامزد اصولگرا و تك نامزد جريان اصلاحات يك دوگانه نشسته است. دو خط موازي كه در يك سوي آن طيفهاي راديكال جناح راست و در راس ديگر آن گفتمان اصلاحطلب قرار گرفته و هرگز هم به هم نخواهند رسيد. از همان دوگانههايي كه در تاريخ معاصر ايران، ردپاي آن به گونههاي مختلف همواره تكرار شده است. از انقلاب مشروطه و دوگانه مشروطهخواهان و مشروعهطلبان گرفته تا دوران پس از آن و شكلگيري دوگانه طرفداران و مخالفان ملي شدن صنعت نفت، طرفداران جمهوري اسلامي و خواستاران حكومت اسلامي، اصلاحطلبان- محافظهكاران، اصلاحطلبان-اصولگرايان و نهايتا دوگانه موافقان و مخالفان برجام و... همواره اين دوگانهها در بطن حيات سياسي و اجتماعي ايرانيان جريان داشته است. اين دوقطبي در ايران مدل 1403 اما به شكل و شمايل متفاوتي نمايان شده است. موافقان و مخالفان برجام، موافقان و مخالفان فيلترينگ، موافقان و مخالفان برخورد سلبي با زنان، موافقان و مخالفان تنشزدايي و... در قالب دو نامزد نهايي انتخابات 1403 رو در روي يكديگر قرار گرفتهاند. هرچند در اين مسير، فرودهايي هم وجود داشته، اما تجربه تاريخي ثابت كرده مردم ايران همواره به دنبال تحقق آزاديهاي قانوني و تحقق حاكميت قانون در بزنگاهها وارد ميدان شده و مسير تاريخ را تعيين كردهاند. همانطور كه در انقلاب مشروطه، آخوند خراساني بر بلنداي مردم اوج گرفت، دكتر مصدق با حمايت مردم نفت را ملي ساخت و سيدمحمد خاتمي با تكيه بر راي 20ميليوني ايرانيان، نهال اصلاحات در ايران را بارور ساخت. اينبار هم موعد و هنگامه ديگري است از راه رسيده و دوگانه تازهاي از راه رسيده است. در شرايطي كه طيفهاي راديكال خواب حضور در پاستور را ميبينند، افكار عمومي ايرانيان مانند نفس عميق قبل از يك شيرجه بلند، در انتظار آيندهاند. اعتماد اما براي آگاهي از زواياي گوناگون اين حضور، پاي صحبتهاي غلامعلي جعفرزاده ايمنآبادي نشسته است تا گفتوگويي در خصوص دور نخست انتخابات و چشماندازهاي دور دوم داشته باشد. اين فعال سياسي با پيشبيني افزايش مشاركت در دور دوم انتخابات از همه مردم ميخواهد در اين برهه حساس براي آگاهي از دورنماي آينده وارد ميدان كنشگري انتخاباتي شوند.
با پایان گرفتن دور نخست انتخابات، دوگانه شفافی پیش روی افکار عمومی ایرانیان قرار گرفته است. موضوع مهم اما عدم مشارکت 60درصدی در دور نخست انتخابات است، شما دور نخست را چگونه تحلیل میکنید؟
آرای دور اول انتخابات تمام کارشناسان را غافلگیر کرد؛ فارغ از مسائل سیاسی و صفکشیهای جناحی و دوگانه اصلاحطلب - اصولگرا و اعتدالگرا -تندرو، واقع آن است که حتی اقوام ایرانی هم در انتخابات بهطور حداکثری پای کار نیامدند. این موضوع را به اشکال مختلف میتوان تحلیل کرد. لازم است روانشناسان و جامعهشناسان اقدام به تحلیل موضوع کنند. هر آنچه سرمایه اجتماعی در این کشور وجود داشت، مردم را دعوت به مشارکت کردند اما مردم حاضر به حضور در انتخابات نشدند. البته باید توجه داشت که کیفیت 40درصد آرای انتخابات 1403 به نسبت نمونههای قبلی طی 3 دوره اخیر، آرای بسیار کیفیتری است. اگر واقعا پزشکیان سر کار نمیآمد و جریان اصلاحات پشت او نمیایستاد و استادان دانشگاه و گروههای مرجع وارد میدان نمیشدند، معلوم نبود، چه فاجعه مشارکتی در انتخابات بروز میکرد.
برای بهبود این وضعیت چه باید کرد؟
مصطفی داننده در عبارت جالبی میگوید، «بخشی از مردم ایران، از حکمرانانشان طلاق گرفتهاند.» بنابراین باید زمینه رجوع مردم را فراهم کرد. برای این منظور باید کار کرد. باید مشکلات مردم را حل و فصل کرد. باید زمینه برداشتن تحریمها را فراهم کرد تا نگاه مردم به حاکمیت و مسوولان تغییر کند.
به نظر میرسد بخشی از کاهش مشارکت در انتخابات ناشی از عملکرد نامناسب دولت سیزدهم باشد. مثلا سیستان و بلوچستان از 62 درصد مشارکت در سال 1400 به 30درصد در سال 1403 رسید. چهارمحال و بختیاری از 54درصد (1400) به 38درصد (1403)، گیلان از 57درصد (1400) به 31درصد (1403) رسیده است. آیا این کاهش مشارکت ارتباطی با عملکرد دولت سیزدهم دارد؟
لازم بود شورای نگهبان و صدا و سیما فرافکنی اصولگرایان را مدیریت میکردند. برخی افراد و جریانات برای اینکه سرپوشی بر عملکرد فاجعهبار 3 سال اخیر خود داشته باشند، 8 سال حدفاصل 92 تا 1400 را روی میز تحلیل و نقد قرار دادند. این روند به اندازهای افراطی شد که باعث انزجار مردم شد. همگی از نحوه شهادتگونه آقای رییسی متاسف شدیم اما این دلیل نمیشود که عملکرد دولت سیزدهم مورد نقد قرار نگیرد. به هر حال شرایط امروز کشور نتیجه مدیریتی است که طی سه سال اخیر اعمال شده است. برای جا انداختن این موضوع چهرههایی را وارد انتخابات کردند که سلاحی جز تهمت و تخریب و کذبگویی نداشتند، اما مردم متوجه واقعیتها هستند.
اصولگرایان در سال 1400، بیش از 22 میلیون رای داشتند که این حجم در سال 1403 به حدود 12میلیون ریزش کرد. برخی تحلیلها حاکی است که بخشی از آرای اصولگرایان سنتی و متعدل و خانوادههای متدین به سبد پزشکیان ریخته شده است.
نمیگویم صددرصد، اما حتی برخی از خانوادههای مذهبی و متدین هم قهر کردهاند. اینکه میگویم به نقطه بحرانی (Critical) رسیدهایم، به همین دلیل است. یعنی سرمایههای نظام که همواره روی آنها تکیه میکردیم، ناراحت هستند. بیش از 3 دهه در امور شهدا و ایثارگران کار کردهام، برایم ناراحتکننده بود، وقتی با خانواده شهدا قرار حضور در انتخابات را میگذاشتم، میگفتند ما رای نمیدهیم! میگفتند چرا آقای رییسي، قاضیزاده هاشمی را در مدیریت این حوزه گذاشتهاند؟ خداوند آقای رییسی را عاقبت بخیر کرد. بسیاری از اعضای کابینه مانند ماری در آستین دولت او بودند. مردم دیدند بلافاصله پس از حادثه سقوط بالگرد رییسجمهور، دامنه وسیعی از اعضای کابینه آماده ریاست بودند. چرا؟ چون اعضای کابینه از منظر اجرایی خود را برتر از رییسی میدانستند. بر این اساس یک هفته پس از درگذشت ایشان، فردی در انتخابات ثبتنام کرد که کتاب دولت چهاردهم را چاپ کرده بود! این کتاب کی نوشته شده، کی تدوین شده و کی چاپ شده است؟
دوگانههایی که در انتخابات میان موافقان و مخالفان برجام، موافقان و مخالفان فیلترینگ و... شکل گرفته، چه سرانجامی خواهند داشت؟
عدهای که صدای کلفتتر و بلندتر دارند، سعی کردند طوری تلقین کنند که انگار برجام تاثیری در بهبود شاخصها نداشته، اما مردم اقناع نشدند، چون دورهای که برجام به نتیجه رسید، تورم در کشور برای 2 سال پی در پی تکرقمی شد. رکود پایان یافت. سرمایههای خارجی جذب شدند و... هر چند در سال 97، دشمنان خارجی کشور با همراهی نیروهای داخلی این روند متوقف شد. مردم میدیدند طیفهای تندرو و رسانههای همسویشان در داخل همان اظهارات و دیدگاههایی را مطرح میکنند که نتانیاهو مطرح میکند. این همراهی نشان میدهد که یک جای کار میلنگد. ای کاش اجازه داده میشد در سال 99 برجام احیا شود و بخشی از مشکلات حل و فصل شود. در این مناظرات مشخص شد که برخی از همین تندروها، جلوی پیوستن ایران به fatf را گرفتهاند، چون با روحانی مشکل داشتهاند.
بسیاری از کارشناسان معتقدند ریشه حل بسیاری از مشکلات در ایران در تصمیمات حوزه سیاست خارجی باز میگردد. کدام راهبرد در حوزه سیاست خارجی زمینه تحقق منافع ملی را فراهم میکند؟
اتهاماتی مانند اینکه این دولت غربزده است و آن دولت شرقزده که کمکی نمیکند. باید دید سیاست نه شرقی و نه غربی در سیاست خارجی ایران چه شد؟ نه شرقی، نه غربی به معنای جنگ با غرب و شرق عالم نیست، بلکه به معنای موازنه مثبت و ایجاد روابط راهبردی با همه ارکان موثر بینالمللی است. چرا نباید در راستای منافع ملی با امریکا مذاکره کنیم. اینکه کارشناسان ایران بروند در عمان در یک اتاق بنشینند و مقامات امریکا در اتاق دیگر، بعد گروهی واسطه حرف ایران را بشنوند و به امریکاییها و بالعکس منتقل کنند، عاقلانه است؟ اگر به تاریخ بازگردیم متوجه میشویم که روسها بیشترین ضربهها را به ایران زدهاند. اساسا مگر ویتنام با امریکا جنگ رو در رو نداشت. امروز حجم صادرات ویتنام به امریکا حدود 100 میلیارد دلار است. چرا ما نباید بتوانیم در راستای منافع ملیمان با امریکا مذاکره کنیم؟
موضوع برخوردهای تند، تحریمیها با افرادی که رای میدهند، این روزها در داخل و خارج کشورمان حسابی خبرساز شده است. واکنش شما به این برخوردها چیست؟
یکی به من گفت، وقتی رفتید رای دادید، انگشت به خون مردم زدید؛ گفتم ما از گذشته، گذشتیم و با داغ گذشته برای ساختن آینده بهتر مردم، قدم برداشتیم. ما در گذشته گیر نمیکنیم. مگر غیر از این است که ما با عراق، نزدیکترین روابط راهبردی را داریم. کشورهایی مانند چین، ژاپن و ویتنام که از گذشتهشان برای آینده بهتر تجربه اندوخته و از گذشته عبور میکنند. کشورهایی که در گذشته گیر میکنند، عقب خواهند ماند. عجیب اینکه درخصوص عبور از گذشته هم برخی برخورد دوگانه دارند. بسیاری از موشکهای عراق که به دزفول و اهواز و... خورد، محصول روسیه بودند. چین به ایران سیم خاردار نمیفروخت. یا باید در گذشته ماند و همه گذشته رد در آغوش گرفت، یا باید به طور کلی، برای همه فرصت جبران قائل شد. حتی امام (ره) هم قائل به این نبودند که تا ابد باید با آمريکا خصمانه رفتار شود. باید در راستای منافع ملی با همه جهان گفتوگو داشته باشیم.
پیشبینی شما از دور دوم انتخابات چیست؟
امیدوارم و دعا میکنم که دور دوم خوبی داشته باشیم. برخلاف دورههای دومی انتخابات قبلی که همواره با افت آرا مواجه بودیم، در این دور باید با افزایش مشارکت مواجه شویم. این دور با همه دور دومها در تاریخ فرق میکند. طیف خطرناکی، منافع مردم را تهدید میکند. انتظار داریم هموطنان کرد و مهابادیمان، بچه خودشان را که تا دوران دبیرستان هم در مهاباد بوده، دریابند. آذریهای ایران هم برای دفاع از حيثیت خودشان باید به صحنه بیایند. تاریخ همواره درباره این قوم به خوبی قضاوت کرده در این برهه هم همینطور خواهد بود. من به ساری رفتم، به من گفتند، 30درصد ساری ترکزبان هستند. آذریها باید کت بِکنند و آستین بالا بزنند. در این مرحله آقای پزشکیان هم باید با صراحت مطالبات مردم را بیان کنند. با گروهی طرف هستیم که شاید در ظاهر نشانههای دین بر پیشانی داشته باشند اما برای انجام هر عمل خلافی، توجیهی خواهند داشت.
حضور برادر یکی از نامزدها در سمت قائممقام صدا و سیما آیا شائبهانگیز نیست؟
این روند، انتخابات را از بیطرفی خارج کرده است. سعید جلیلی در قم سخنرانی تبلیغاتی دارد، بعد صدا و سیما آن را مستقیم پخش میکند! این درست است؟