دوراهی باخت- باخت جلیلی با قالیباف
شرایط برای قالیباف در هفته پایانی به گونهای رقم خورده که ماندن و رفتن او برای کمپین پزشکیان، حالت برد-برد ایجاد میکند. با این حال کمپین قالیباف بهشدت تحت فشار جریان جلیلی قرار گرفته تا به نفع او کنارهگیری کند. آخرین نظرسنجیها از سقوط رأی او به زیر 20 درصد حکایت میکند و نزولیشدن روند آرای یک کاندیدا در انتخابات، برای او سوت پایان کار است. مگر آنکه بخواهد با یک حرکت انتحاری اوضاع را تغییر دهد. با این حال، پیام مهم تجمع انتخاباتی جلیلی در اصفهان و اهواز به قالیباف بود که باید به نفع او کنارهگیری کند. نشانههایی نیز در فضای مجازی از ستادهای قالیباف دیده میشود که نشان میدهد آنها به وضعیت «تلخ» شکست و کنارهگیری مانند سال 96، بیش از همه چیز فکر میکنند. چرا قالیباف دچار این وضعیت شد؟ اشکالات کمپین انتخاباتی او در چند دوره حضورش در کجاست که همواره او را به شکست میکشد؟ و در نهایت اینکه: چرا ماندن یا کنارهگیری قالیباف میتواند منجر به پیروزی مسعود پزشکیان شود؟
پیام اصفهانی جلیلی به قالیباف
برای قالیباف تنها دو روز فرصت باقی است تا تصمیم نهایی خودش را بگیرد. پایان روز سهشنبه آخرین مهلت برای جلیلی یا قالیباف است که بخواهند به نفع یکدیگر کنارهگیری کنند. درحالیکه قالیباف سیگنالهایی به منظور ایجاد وحدت صادر میکند، اما جلیلی محکم از ماندن حرف میزند ولی در این روزها شاهد این هستیم که قالیباف حتی یک حضور خیابانی نداشته است. او تمام تلاشش را میکند تا در اتاقهای دربسته با جمع محدودی از فعالان عرصه بازار یا اقشار خاص دیدار کند. در میان نامزدهای انتخاباتی نیز تنها پزشکیان و جلیلی هستند که به میان مردم رفته و شهر به شهر میگردند. پورمحمدی و قاضیزاده هاشمی از ابتدا وارد این فضای انتخاباتی نشدند. زاکانی نیز شانس خود را در سفر به تبریز امتحان کرد و بازخوردهای تلخی که از استقبال سرد دریافت کردند، او را مجاب کرد که به این کار ادامه ندهد. قالیباف که در روز ثبتنام با هلهله و شادی افرادی که گویی مردم عادی هستند، به ستاد انتخاباتی کشور رفت، اما تاکنون نتوانسته حتی یک تجمع مردمی برگزار کند. این وضعیت در کنار نظرسنجیها که اوضاع او را مناسب نشان نمیدهند، شرایط را برای او سختتر کرده است.
حربه نظرسنجی
سالها اتکای قالیباف در پیش از شروع انتخابات به بالابردن وضعیت خود در نظرسنجیها بود. او به واسطه اینکه شناختهشدهتر بود، همواره از دیگران میخواست به نفع او کنارهگیری کنند. چه در سال 84 که در همان روزهای آغازین از احمدینژاد جلوتر بود، چه در سال 92 که بیشتر از جلیلی رأی داشت و چه در سال 96. او همواره از اصولگرایان میخواست به خاطر اینکه شناختهشدهتر است، از او حمایت کرده و به نفع او کنارهگیری کنند، اما هیچوقت نتوانست به خواسته خود جامه عمل بپوشاند. حالا او در وضعیتی قرار گرفته که دو راه بیشتر ندارد؛ ماندن قالیباف، انتخابات را مانند سال 92 رقم میزند که سبد رأی اصولگرایان میان خودشان تقسیم شد و حسن روحانی از اردوگاه رقیب به پیروزی رسید. و رفتن او نیز شرایط را برای دوقطبی سال 96 مهیا میکند که درآنصورت نیز نتیجه شکست قطعی جلیلی خواهد بود. اما چرا قالیباف به این وضعیت دچار شد؟
لباسی که به قامت او نیست
قالیباف همیشه به خودش و روش سیاستورزی خودش میبازد. تحقیق و بررسی کمپینهای انتخاباتی او در سالهای 84، 92، 96 و 1403 نمونه بسیار خوبی برای محققان حوزه سیاست و کمپینهای انتخاباتی است. اما در حد اندکی که میتوان در اینجا به آن پرداخت، باید گفت که تغییرات اساسی در آستانه کمپین انتخاباتی اساسیترین مشکل قالیباف است. او در سالهای دولت اصلاحات همانطورکه خودش یک بار گفته بود: «کف خیابان پشت موتور هزار چماق» میزد. اما در آستانه انتخابات سال 84 لباس نظامی را از تنش خارج کرد و لباس خلبانی پوشید. در تبلیغات انتخاباتی با کت و شلوار سفید ظاهر شد. شمایلی که با سابقه او همخوانی نداشت.حد فاصل سالهای 88 تا 92 سعی کرد از خود فردی اجماعساز و ائتلافمحور به نمایش بگذارد. ازاینرو با وجود اینکه هاشمیرفسنجانی در آن سالها مغضوب جریان احمدینژاد بود، قالیباف دست او را گرفت و برای بازدید از تونل توحید به پروژه عمرانی خود برد. در آستانه انتخابات هم با ولایتی و حدادعادل ائتلاف کرد، اما در انتخابات ناگهان چرخشی اساسی داشت. او حاضر نشد به نفع هیچکدام از افراد دیگر کنارهگیری کند.وقتی او به سال 96 رسید، کت و شلوار ریاستی را از تن به در کرد و لباس جهادی پوشید. ریشش را بلندتر کرد و در مناظرههای انتخاباتی در قامت احمدینژاد 88 ظاهر شد. اما این لباس هم به تن او دوخته نشده بود. در نهایت ناگزیر شد به نفع رئیسی کنارهگیری کند. قالیباف وقتی به 1403 رسید، لباس جهادی را در کمدش آویزان کرد و بار دیگر کت و شلوار ریاست به تن کرد. در مناظرهها به کسی حمله نمیکند و اتوکشیده در مقابل دوربین حرف میزند. اما اینبار هم این لباس، به قامت او اندازه نبود. به عبارت روشنتر او در آستانه انتخابات تصمیمهایی میگیرد که ضربات اساسی به او وارد میکند. ازجمله انتخاب نیکزاد بهعنوان رئیس ستاد انتخاباتی و آوردن دخترش به قاب صداوسیما.
اشتباه استراتژیک
دو اشتباه استراتژیک کمپین انتخاباتی قالیباف که باعث شد وضعیت او در میان رأیدهندگان از بالای 20 درصد به زیر آن تنزل دهد، اول انتخاب نیکزاد بهعنوان رئیس ستاد انتخابات خودش بود. دوم فرستادن دخترش به صداوسیما. قالیباف تصور میکرد این نیکزاد بود که توانسته رئیسی را به ریاستجمهوری برساند. درعینحال به واسطه اینکه نیکزاد ترکزبان بود، تصور میکرد میتواند مقابل کمپین پزشکیان مقاومت کند. اما نمیدانست که نیکزاد در سال 1400 با کسانی کار کرده بود که بیشتر به گفتمان جلیلی تعلق خاطر داشتند؛ بنابراین حاضر نبودند تمام اعتبار خودشان را خرج قالیباف کنند. از سوی دیگر کسانی مانند «محمدنبی رودکی» که سالها در کنار قالیباف حضور داشتند، اینبار در زمان ثبتنام انتخابات در کنار جلیلی ظاهر شدند. اتفاقی که نشان میداد قالیباف دچار اشتباه اساسی در چینش کمپین انتخاباتی خود شده است. این اشتباه با اقدام برای فرستادن دخترش در قاب تلویزیون تکمیل شد. قالیباف که فکر میکرد با حرفهای دخترش میتواند فضا را به نفع خود تغییر دهد، دچار خطای بزرگی شد و ورق برای او برگشت؛ بهویژه بعد از بازداشت فردی که سیسمونیگیت را افشا کرده بود، این ضربه به کمپین او دو برابر شد. سکوت او در مقابل زندانرفتن سه فعال مجازی که همگی مخالف او بودند، ضربه اساسی دیگری بود که به روند آرای او وارد شد.
تکرار تلخی
حالا در این شرایط اعضای ستاد قالیباف از «تکرار» یک تجربه تاریخی «تلخ» حرف میزنند. بعد از تجمع اصفهان برخی از اصلاحطلبان مخاطب این تجمع را قالیباف معرفی کردند که باید با دیدن این تجمع به نفع جلیلی احتمالا کنارهگیری کند. جلیل محبی که از اعضای اصلی ستاد قالیباف است، در توییتی با اشاره به این نوشتهها پرسید: «آیا شریعتی، مهاجری، حشمتی و فقیهی همه دلسوز جریان انقلاب شدهاند؟». او خودش پاسخ داد: «خیر. میفهمند دراینصورت پیروزند...» و در نهایت این توییت را با عبارت «داستان تلخ تکراری» منتشر کرد. عبارتی که نشان از «تلخی» در فضای کمپین انتخاباتی قالیباف دارد.
دوراهی باخت-باخت
در این وضعیت کمپین قالیباف با نگاهی به نظرسنجیها اعتمادبهنفس خود را از دست داده است. او که از ابتدا با ژست پیروزی به میدان آمده بود، رفتهرفته جایگاهش را از دست داده است. نزولیشدن روند آرا اهمیت زیادی دارد. قالیباف بهخوبی میداند که وقتی روند آرای فردی در انتخابات نزولی شد، بازگشت تقریبا ممکن نیست. حتی اگر در مناظرههای آتی بخواهد «انتحاری» عمل کرده و به تقابل با سعید جلیلی بپردازد. قالیباف نه توان آن را دارد که جلیلی را در مناظرهها کنار بزند و نه میتواند به نفع او کنارهگیری کند.بهاینترتیب ماندن قالیباف در انتخابات مجموعه آرای اصولگرایان را متفرق میکند و هیچکدام از آنها توان پیروزی در مقابل آرای یکپارچه پزشکیان را نخواهند داشت. درصورتیکه قالیباف در روزهای آخر کنارهگیری کند، باز هم اوضاع به نفع کمپین پزشکیان تغییر جهت میدهد. خروج قالیباف از انتخابات به منزله ایجاد دوقطبی پزشکیان (بخوانید ظریف و پزشکیان) با جلیلی خواهد شد. دوقطبی برجام و ضدبرجام. دوقطبیای که از حالا نتیجه آن برای همه ا زجمله خود قالیباف روشنتر از دیگران است. در چنین وضعیتی، برای قالیباف شاید بهتر این باشد که زودتر از انتخابات کنارهگیری کند و در مجلس به مهار رادیکالها بپردازد که در دو انتخابات اخیر او را به شکست کشانده بودند.