پزشکیان در راه دولت خاتمی
سه بخش از صحبتهای پزشکیان مورد توجه قرار گرفت. این نامزد انتخابات در جایی از مناظره با بیان اینکه وضعیت سفره مردم در زمان آقای رئیسی روزبهروز بدتر شده است؛ گفت: من وزیر دولت آقای خاتمی بودهام، از نظر اقتصاد و شاخص و عدد و رقم نگاه کنید ببینید آنجا ثبات بیشتر بوده یا این حرفهایی که مطرح میشود؛ علت اینکه ما به اینجا رسیدیم این است که بیخود با هم دعوا میکنیم و خیال میکنیم که بهتر هستیم».
پزشکیان در واکنش به دیگر نامزد انتخابات درباره حضور برخی افراد در ستاد انتخاباتیاش اظهار کرد: «هر کسی به ستاد من بیایید من او را میپذیرم برای اینکه میخواهم رای بگیرم اما به آنچه عمل میکنیم که سیاستهای کلی ابلاغی رهبری است و این خط قرمزی است که ما رعایت میکنیم.»
مسعود پزشکیان درباره انتخاب خود به مقام وزارت نیز گفت: «به رغم اینکه عضو هیچ حزبی نبودم، در دولت آقای خاتمی وزیر شدم و کار کردم و برای همه مدرک وجود دارد و شاخصهای آن موقع هم مشخص است. افراد بسیاری وجود داشتند که میتوانستند عهدهدار این مسئولیت شوند. من کار کردم و عملکردم نیز وجود دارد شاخصهای آن زمان نیز با شاخصهای امروز در روند خدمت به مردم و فقرا و نگاه به آنها اصلاً قابل مقایسه نیست.»
در حال حاضر رقبای پزشکیان سعی میکنند با تشبیه او به روحانی و خاتمی، باعث ریزش آرای او شوند. اما با توجه به وضعیت فعلی کشور، برخی معتقدند که این حملات به مسعود پزشکیان، در واقع تبلیغی برای او محسوب میشود. چراکه مقایسه امروز با دوره روحانی بهخصوص دوران اجرای برجام تا سال ۹۸ و شاخصهای دوران سیدمحمدخاتمی نشاندهنده اوضاع بهتر از امروز است.
دولت خاتمی سرافرازترین دولت است
عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات، به خبرنگار هممیهن گفت: «طرف مقابل دستش برای زدن پزشکیان خالی است. برای همین تلاش میکند با بعضی خاطرات تلخی که از دوران آقای روحانی وجود دارد، برای زدن او استفاده کنند. اما آقای روحانی هر طور که عمل کرده باشد، نسبت به عملکرد دولت سیزدهم قابل دفاع است. ولی آقای پزشکیان در این تله نیفتادند و گفتند که من وزیر دولت خاتمی بودم و اشاره کردند به دوران سرافرازی دولت در ایران که به نظرم روش خوبی برای شبههای بود که دوستان ایجاد کردند. هر دولتی که با دولت آقای رئیسی مقایسه شود، موفقتر عمل کرده است. مردم این را با گوشت و پوست و استخوان خود لمس میکنند. نمیدانم چه کسانی به این دوستان ارزشی و انقلابی مشاوره میدهند که فکر میکنند با تشبیه پزشکیان و دولتش به روحانی و خاتمی دارند به ضرر او کار میکنند. استراتژی اشتباهی در پیش گرفتهاند.»
استاد بازنشسته علوم سیاسی دانشگاه تهران تاکید کرد: «از روز اول که اسامی اعلام شد، قابل پیشبینی بود که دو نفر برای هتاکی تائید صلاحیت شدند. کسانی که نه وجههای دارند و نه رای قابل ملاحظهای در سبدشان است. فقط آمدهاند که به آقای پزشکیان بپردازند.»
رمضانزاده در توضیح اینکه چرا پزشکیان با افتخار از دوران وزارت خود در دولت خاتمی یاد میکند؟ گفت: «دوران خاتمی از لحاظ مختلف سرآمد بود. خاتمی با شعار جامعه مدنی وارد صحنه شد اما موفقترین کارنامه اقتصادی در ایران پس از انقلاب را از خود به یادگار گذاشته است. تمام آمار و ارقام آن دوران و صحبتهای اقتصاددانان موجود است که در هشت سال مسئولیت خاتمی، نرخ رشد اقصادی، کاهش نرخ تورم، کاهش نرخ بیکاری، نرخ اشتغال و نرخ رشد صنعتی بالاتر از تمام دولتها بوده است. ضریب جینی (شاخصی برای نشان دادن نابرابری درآمد در جامعه) به زیر ۴۰ درصد رسید درحالیکه منابع ارزی کشور با نفت ۹ دلاری تامین میشد. اگر بخواهم مصداقی این موضوع را شرح دهم، سال ۱۳۷۸ من استاندار کردستان بودم که آقای شریعتمداری وزیر وقت بازرگانی، با من تماس گرفتند و گفتند که به خاطر نداشتن درآمد ارزی، ذخیره آرد رو به اتمام است و سه روز را تامین میکند. هر کاری میتوانید بکنید که از عراق یا کردستانِ عراق آرد وارد کنید. این شرایط را داشتیم اما کشور اداره میشد و رضایت نسبی مردم نیز وجود داشت.»
این تحلیلگر سیاسی ادامه داد: «کشور مشکل داشت اما وضعیت پرداخت یارانهها از طریق افزایش قیمت بنزین به صورت پیشبینیشده و با اعلام قبلی، خوب بود. در قانون بودجه سالانه ۱۰ درصد به قیمت حاملهای انرژی اضافه میشد و مردم نیز در جریان آن قرار میگرفتند. به مرور قیمت حاملهای انرژی در حال واقعی شدن بود و درآمدهای دولت نیز صرف اموری مانند سیستم اتوبوسرانی، تامین اجتماعی و آغاز بیمه همگانی در کشور مصرف میشد. خاتمی نگاه حزبی نداشت. مثلاً در همان دوره با جمع کردن اقتصاددانهای کشور با نگاههای مختلف، از آنها درباره بیماریهای اقتصاد ایران نظرخواهی کردند و راهحلهایشان را شنیدند. از مجموع این گفت و شنودها طرح ساماندهی اقتصاد ملی بیرون آمد که یکی از دلایل موفقیت خاتمی بود.»
رمضانزاده ادامه داد: «سیاست خارجی کشور در آن دوران باعث شده بود عزت ایرانیان در دنیا بالا برود، جایگاه خوبی داشته باشیم و منابع مورد نیاز نیز در دسترسمان باشد. در آن دوران برای اولین بار اوراق قرضه بینالمللی از سوی ایران در بازارهای جهانی عرضه شد و ظرف سه روز فروش رفت. اطمینان نسبت به بازار ایران در میان کشورهای خارجی وجود داشت. ریسک اقتصادی ایران از رتبه ۷ به ۴ رسید. در زمینه منطقهای برای اولین بار با عربستان پیمان امنیتی امضا کردیم؛ آنقدر که اعتبار ایران در منطقه بالا رفته و امکان همکاریهای منطقهای فراهم شده بود. استقبالی که پادشاه وقت عربستان از آقای خاتمی در سفر به آن کشور کرد، نشاندهنده این وضعیت است. ایران اعتمادسازی در روابط با کشورهای منطقه را وظیفه خود میدانست. سال ۲۰۰۰ به پیشنهاد ایران سال «گفتگوی تمدنها» نامیده شد. در این دوران نوعی آرامش بر سیاست داخلی و خارجی کشور حاکم شده بود؛ هرچند که به قول آقای خاتمی، هر ۹ روز یک بحران برای دولت ایجاد میکردند که یک نمونه آن، مسئله قتلهای زنجیرهای است که در دولت خاتمی ریشهکن شد.»
او ادامه داد: «وضعیت سینما، فرهنگ، مطبوعات و عرصههای دیگر در دوره خاتمی کاملاً قابل دفاع و الگوبرداری است. برای اولین بار در دوره خاتمی حقوق بازنشستگان و کارمندان دولت براساس تورم افزایش پیدا کرد. در دورهای که تورم ۱۹ درصد بود، این افزایش برای معلمان ۲۴ درصد در نظر گرفته شد. صندوق ذخیره ارزی در دوران خاتمی تاسیس شد که درآمد نفتی خرج امور جاری نشود و برای زیرساختها اختصاص پیدا کند. خاتمی ۱۴ میلیارد دلار برای دولت بعدی بر جا گذاشت که برای زیرساختها بود اما هزینه خورد و خوراک شد. برای اولین بار در ایران، رؤسای دانشگاهها را خود دانشگاهیان انتخاب کردند. برای همین است که پزشکیان با افتخار از عضویت خود در دولت خاتمی یاد میکند و شاید بتواند دولت سوم خاتمی را شکل دهد؛ به دلیل همین نقاط قوتهاست.»
پزشکیان راه خاتمی را ادامه دهد
حسن رسولی، معاون پیشین وزیر کشور در دوره اصلاحات به «هممیهن» گفت: «همان اشاره کوتاهی که آقای پزشکیان در مناظره دوم داشت، مبنی بر اینکه دولت من ادامه دولت اصلاحات خواهد بود، اگر همین روش را ادامه دهد، بیشتر توضیح دهد و جزئیات را بیان کند، بسیار مناسبتر خواهد بود؛ از جهت شبیهسازی حافظه ذهنی افکار عمومی و نسبتی که آقای پزشکیان با دولت آقای خاتمی داشته است. پزشکیان در دولت اصلاحات به باشگاه دولتمردان پیوست و در دولت اول خاتمی، معاون وزیر و در دولت دوم او بهعنوان وزیر بهداشت فعالیت کرد. به نظر من اگر این مسیر را دنبال کند، گفتمان پزشکیان از توان مجابکنندگی بهتری برخوردار خواهد شد. چراکه هم به لحاظ خصوصیات فردی و هم به لحاظ رویکردهای جریانی، دکتر پزشکیان متعلق به اردوگاه اصلاحطلبان است. اگر در فرصتهای باقیمانده و مناظرههای بعدی از این پایگاه و این جایگاه ادامه مسیر بدهد به نظر من با توجه به دستاوردهای غیرقابل انکاری که دولت هشت ساله خاتمی داشته است، برگ برنده بهتری در دست خواهد داشت.»
رسولی همچنین معتقد است که به لحاظ شخصیتی و رویکردهایی که در نظام حکمرانی میتوان سراغ گرفت، میان پزشکیان و روحانی شباهتهایی وجود دارد و حتماً قرابت بهتری در مقایسه این دو دولت با دولت احمدینژاد و دولت تقریباً سهساله رئیسی وجود دارد.
او اضافه کرد: «اما اگر به دنبال شباهت کامل باشیم، این تطابق و اینهمانی به دلایل مختلف میان دولت آینده پزشکیان و دولت اصلاحات وجود دارد و به نظر من پزشکیان با قرار گرفتن در این جایگاه باید بگوید دولت من یعنی دولت اصلاحات و دولتی که من یکی از دولتمردان آن بودم در ابعاد مختلف مواضع، عملکرد و دستاوردهای قابل توجهی داشته است. با وجود گذشت چند سال این دستاوردها هنوز هم در حافظه مردم جای گرفته است. بهعنوان مثال باهنر در برنامه رسمی رسانه ملی گواهی داد که در دولتهای پس از انقلاب بهترین عملکرد در حوزه اقتصاد مربوط به دولت خاتمی است.»
معاون پیشین وزیر کشور با یادآوری اینکه دولت اصلاحات بیش از ۴۰ درصد برنامه سوم را اجرا و از طریق ماده ۳ قانون برنامه سوم ناترازی بنزین را با نگاهی راهبردی برای همیشه حل کرد، عنوان کرد:«اگر اشتباه فاحش مجلس هفتم و حدادعادل نبود و او با طرح سرابگونه تثبیت قیمتها این ماده از قانون برنامه سوم را حذف نکرده بود، نه با بحران بنزین مواجه میشدیم و نه امروز با ناترازی بنزین؛ به نحوی که امروز مجبوریم سالانه بین ۳ تا ۴ میلیارد دلار بنزین وارد کشور کنیم. در قالب آن برنامه راهبردی بنا بود همهساله ۱۵ درصد قیمت بنزین افزایش یابد، نرخ تورم بین ۱۱ تا ۱۵ درصد بود و به همین نسبت هم سالانه ۱۵ درصد به سطح عمومی حقوق و دستمزدها اضافه میشد، به این معنا که یک متوازنسازی کاملاً درست. یا اینکه اگر امروز در کنار معضل اقتصاد و معیشت جامعه، فساد گسترده یکی از مهمترین مصائب ملی است، دولت اصلاحات برای اولین بار که تکرار هم نشده است، اقدام به تکنرخی کردن ارز کرد.»
او تاکید کرد:«پرواضح است که اصلیترین زمینه فسادهای کلان در کشور مابهالتفاوت نرخ قیمت رسمی ارز با قیمت واقعیست و این رانتها بزرگ هستند. دولت اصلاحات بهعنوان یک راهحل بنیادین با تکنرخی کردن ارز، زمینه فساد را در این حوزه از بین برد. اقدام شجاعانهای که هیچیک از دولتهای قبل و بعد از خاتمی آن را انجام ندادند. علاوه بر این ریلگذاریهای اساسی در حوزه اقتصاد، در موضوع سیاست داخلی ایران برای همه ایرانیان، «زندهباد مخالف من» و به رسمیت شناخته شدن رای مردم، برگزاری انتخابات کاملاً آزاد برای شورای شهر دوم در سال ۱۳۸۲ و در حوزه سیاست خارجی با طرح «گفتگوی تمدنها» و قرار گرفتن این ایده در چرخه گفتوگوهای جهانی منزلت و جایگاه ایرانیان به شیوهای قابل توجه ارتقا یافت.»
رسولی خاطرنشان کرد:«به صورت سمبولیک سطح استقبالی که از خاتمی و دولتمردان او شد، در سطح جهان و اروپا چگونه بود با رئیسجمهوری که به چین سفر کرد و معاون فرودگاه پکن به استقبال او آمد. امروز بالای ۱۶۰ هزار نفر از فرزندان و نخبگان ما به خارج از کشور مهاجرت میکنند اما در آن دوره این مهاجرت روندی معکوس یافته بود. سرمایهگذاری خارجی شروع شد و امید به آینده شکل گرفت. بنابراین در بخشهای مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی فکر میکنم که پزشکیان میتواند بحق خود را بخشی از دولت اصلاحات بداند و دولت مدنظر خود را دولت سوم اصلاحات معرفی کند و با مراجعه به اسناد و مدارک موجود و به گواه حسابهای ملی، شواهد و مدارکی بیاورد که وجدان عمومی جامعه از او بپذیرد. بهویژه اینکه پزشکیان هم مانند خاتمی یک سیاستمدار راستگو و اخلاقگر است. من فکر میکنم اگر در چنین چارچوبی ادامه مسیر بدهد میتواند افکار عمومی را بیش از آنچه که گمان میرود، با خود همراه کند.»