دیشب دختر قالیباف در تلویزیون چیزهایی گفته که در فضای مجازی سر و صدای زیادی به پا کرده است. حالا و در این روزهای منتهی به انتخابات هر اتفاق کوچکی می‌تواند تاثیر زیادی در آرای کاندیداها داشته باشد، مثلا همان دیروز، ظریف کاری کرد که حداقل جامعه هواداری پزشکیان را به اصطلاح کیفور کرده.

اینجا به بعد، کار بی‌نهایت دشوار است، هر کنشی و هر اکتی، امکان دارد، کلی ورق را برگرداند. یک مثال دیگر از تحولات ساعت‌های اخیر ماجرا را شفاف‌تر می‌کند؛ دیروز هادی حیدری(کارتونیست) طرحی از سعید جلیلی کشید که رضا کیانیان آن را بازنشر کرد و هواداران جلیلی آن طرح و بازنشرش را غیراخلاقی تفسیر کردند، محتوای طرح به هر حال انتقادی بود، اما واسطه‌ای شد که مساله "اخلاق" وسط بیاید. غرض این که اگر دختر قالیباف برای توضیح آن چه که "هجمه" نام گذاشتنش به تلویزیون می‌آید، خیلی باید مراقب تک تک اکت‌هایش باشد، همین حالا در توئیتر نشستند و وجب به وجب صورتش را آنالیز کرده‌اند، خب چنین حضوری که اصلا به ضرر قالیباف‌‌‌چی‌ها می‌شود، کما این که همین حالا هم شده.

دختر قالیباف می‌گوید، عکسی که از من در شب عروسی منتشر شده، جعلی بوده، می‌گوید شکایت کردیم و ثابت کردیم که جعلی بوده، او می‌گوید شایعات پیرامون خرید سیسمونی از ترکیه، صحت نداشته، فقط برای سفر رفته بودند. خب وقتی همه‌ی این‌ها صحت نداشته و شایعه بوده، چه نیازی به آن میمیک خشمگین و پر طعن و کنایه؟ کاش کمی با آرامش بیشتر و با لحنی لطیف‌تر این جملات را بیان می‌کردید، آن وقت اتفاقا تاثیر سخن هم بیشتر می‌شد! حالا که شُکر خدا مشخص شده تمام خبرهای پیرامون خانواده قالیباف شایعه بوده، پس نیازی به آن خشم پنهان در عضلات صورت شما نیست. کاش کمی در اتخاذ لحن، ظرافت به خرج می‌دادید، آن وقت این دسته منتقدان عمدتا توئیتری هم خلع سلاح می‌شدند. 

همان ابتدای متن هم نوشته شد که بازی از اینجا به بعد خیلی پیچیده است، یک لبخند کوچک، یک اخم چند ثانیه‌ای، همه و همه زیر ذره‌بین خواهد رفت، برای ما که جز سربلندی ایران، چیز دیگری اهمیت ندارد، اما شما عزیزان مراقب پوست موزها باشید، مبادا سُر بخورید و...