شاکی به دنبال ائتلاف با متشاکی!
هفته گذشته هفتهنامه حمید رسایی با نام «۹ دی» ضمن اینکه از محمدباقر قالیباف و غلامعلی حداد عادل به عنوان «گردنکلفتهایی که ادب شدهاند» یاد کرد، در صفحه یک خود با فونت درشت تیتر زد: «تغییر قالیباف قطعی شد».
9 دی در توجیه تیتر خود نوشته است: «از 17 سهمیه اختصاصی قالیباف در لیست ایران سربلند فقط 2 نفر به مجلس راه یافتند؛ این در حالی است که از 8 سهمیه جبهه پایداری 6 نفر راهی بهارستان شدهاند.»
مخالفان قالیباف اما در عین حال که خبر از قطعی شدن پایین آمدن او از کرسی ریاست مجلس میدهند، نگران هستند که شعبدهای سیاسی رخ دهد؛ اصلاحطلبان و میانهروها در آخرین دقایق منجی قالیباف شوند و او باز هم رئیس مجلس بماند.
تقلا برای گریز از حلقه نومخالفان سرسخت
یکی از بیشترین مقاطعی که قالیباف و اصلاحطلبان رو در روی یکدیگر قرار گرفتند، پس از آن بود که او بهشت را به مقصد بهارستان ترک کرد. با رفتن قالیباف از شهرداری تهران و روی کار آمدن یک شورای شهر اصلاحطلب، ابعاد تازهای از پروندههای مالی شهرداری تهران در دوران 12 ساله ریاست قالیباف بر شهرداری منتشر شد.
از املاک نجومی تا پرداختهای بیضابطه، استخدامهای فلهای و فامیلی و قبیلهای به ویژه با گرایش تند به استخدام مداحان، موسسههای آموزشی پسر قالیباف، فساد هلدینگ یاس و قائممقام قالیباف در شهرداری، شائبههای مالی موسسه خیریه زهرا مشیر همسر او و بسیاری موارد دیگر به محل منازعه شهردار سابق و شورای شهر اصلاحطلب تبدیل شد.
کار به کشمکشهای قضایی و شکایتهای مکرر کشید که درنهایت اصلاحطلبان از شورای شهر کنار گذاشته شدند و آرای قضایی نیز همگی به نفع قالیباف ختم شد.
درخصوص اعتدالیون نیز زاویه آنها و قالیباف را میتوان از همان مناظرههای انتخاباتی حسن روحانی و اسحاق جهانگیری با او پیدا کرد. قالیباف در این فقره نیز به سنت دیرینه خود یعنی شکایت قضایی متوسل شد؛ تا جایی که مشاور قالیباف اردیبهشت پارسال خبر داد که او بابت مناظرههای انتخاباتی سال 96 از جهانگیری شکایت کرده و جهانگیری نیز محکوم شده است!
با این سابقه اما امروز که قالیباف در حلقه مخالفانی که هیچ جوره سر سازگاری با او ندارند و او را به رگبار افشاگری بستهاند، گیر افتاده؛ خبرها حکایت از آن دارند که آقای رئیس به شدت مشغول مذاکره و چانهزنی با میانهروها و اصلاحطلبان است تا کرسی ریاست را به نومخالفان سرسختش وانگذارد.
اصلاحطلبان به گفتمان خود
چوب حراج خواهند زد؟
این مذاکرات قطعیتی که «9 دی» آن را تیتر کرده با تردید مواجه میکند و احتمال ابقای قالیباف در کرسی ریاست پارلمان را افزایش میدهد.
سعید محمد، فرمانده پیشین قرارگاه خاتمالانبیا که در جریان انتخابات مجلس دوازدهم به عنوان عضو هیأت امنای جبهه صبح ایران در کنار علیاکبر رائفیپور، بار دیگر پای به صحنه سیاست گذاشت، هفته گذشته در مصاحبهای به همین موضوع اشاره کرده و گفته بود: «آقای قالیباف مشغول مذاکره با اصلاحطلبان است برای اینکه بتواند از رأی آنها برای ریاست خود استفاده کند و در عوض امتیازاتی به این دوستان بدهد. در این جا از هر دو طرف باید سئوال مشابهی را پرسید؛ از آقای قالیباف باید پرسید که اگر شما مسیر اصلاحطلبان را درست نمیدانید، چرا برای کرسی قدرت وارد مذاکره با آنها میشوید و همینطور از اصلاحطلبان باید پرسید شما که همواره انتقادات تندی به قالیباف داشتید، اینکه امروز بخواهید وارد مذاکره با او شوید، پس عملاً حرفهای گذشتهتان بیاساس بوده! برای مخاطبین شما سوال ایجاد میشود حالا چه اتفاقی رخ داده که بهرغم سالها نقد به یکباره همه چیز را تغییر دادید و به گفتمان خودتان چوب حراج زدهاید.»
همزمان رسانههای حامی قالیباف نیز بر این طبل میکوبند تا صدای ریاست قالیباف پیش از وقوع آن، گوش مخالفانش را کَر کند.
خبرگزاری تسنیم یکی از همان رسانههاست که پس از این اظهارات سعید محمد نوشت: «اخبار رسیده حاکیست تعداد زیادی از منتخبین مجلس دوازدهم با ریاست محمدباقر قالیباف در مجلس آتی موافق هستند.»
این خبرگزاری مدعی شد که یکی از منتخبین مجلس دوازدهم گفته که 120 نفر از نمایندگان که تاکنون حضور خود در فراکسیون اکثریت را قطعی کردهاند، با ریاست آقای قالیباف موافقاند.
ترکیب مجلس دوازدهم متشکل از 290 نماینده است. ادعای تسنیم به معنای آن است که تا این لحظه که هنوز مجلس دوازدهم تشکیل هم نشده، قالیباف رأی موافق بیش از 40 درصد نمایندگان را دارد. همزمان علی نیکزاد، مجتبی ذوالنوری، منوچهر متکی و حمیدرضا حاجیبابایی و یکی دو چهره دیگر نیز برای ریاست مجلس مطرح میشوند.
تسنیم اما نوشته به گفته یکی از منتخبین مجلس دوازدهم، علی نیکزاد از کاندیداتوری ریاست مجلس انصراف داده و بیشتر تمایل به حضور در جایگاه نائب رئیسی مجلس دارد.
باید منتظر ماند و دید که اصلاحاتیها و اعتدالیون کدام استراتژی را انتخاب میکنند، در یک زد و بند سیاسی با قالیباف، منجی او میشوند یا اینکه اجازه نخواهند داد انگ معامله با قالیبافی که سالها علیه او نطق کردهاند، به پیشانیشان بخورد!
رسانه حامی قالیباف اضافه کرده که «برخی افراد دیگر که تا پیش از این اسامی آنها به عنوان کاندیدای ریاست مجلس مطرح شده بود، با توجه به اینکه احساس میکنند شانس بالایی برای به دست آوردن این کرسی ندارند، به دنبال حضور در هیات رئیسه و ریاست کمسیسیونهای تخصصی مجلس هستند.»
تفاوت قالیباف چهار سال پیش با امروز
ادعاهای تسنیم و اطرافیان قالیباف میتواند بازی روانی سیاسی برای ناامید کردن رقیب باشد. مسئله اصلی اما این است که آیا واقعا اصلاحطلبان و میانهروها قالیباف را از چنگ جریان نوظهوری که کمر به حذف او بسته، نجات خواهند داد؟
محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا در گفتوگویی با جماران اشاره کرده:«الآن بعضی آدمها به مجلس آمدهاند که جبهه پایداریها پیش آنها لیبرال حساب میشوند. یعنی بعضی تندروهای مجلس خیلی از پایداریها تندتر هستند.»
این تندورها ممکن است باعث شوند که اصلاحطلبان و اعتدالیون تن به ائتلاف با قالیبافی دهند که هر بار از او انتقاد کردهاند؛ از آنها شکایت کرده و زورش را نشانشان داده است!
ممکن است این طیف از بیم گروه سوپرتندروی جدیدی که در دور دوازدهم وارد مجلس میشوند، ناگزیر به حمایت از قالیباف شوند.
از سوی دیگر اصلاحطلبان و میانهروها در مجلس یازدهم، از ریاست قالیباف حمایت کردهاند. آنها بین پایداریها و قالیباف، گزینه دوم را برگزیدند.
امروز که قالیباف در حلقه مخالفانی که هیچ جوره سر سازگاری با او ندارند و او را به رگبار افشاگری بستهاند، گیر افتاده؛، آقای رئیس به شدت مشغول مذاکره و چانهزنی با میانهروها و اصلاحطلبان است تا کرسی ریاست را به نومخالفان سرسختش وانگذارد
نکته اما اینکه قالیباف مجلس دوازدهم با مجلس یازدهم بسیار متفاوت است. او در حالی وارد مجلس دوازدهم میشود که به تصریح تحلیلگران سیاسی، ریاستش بر مجلس یازدهم ضعیف و پر از حاشیه بوده است؛ از اتهام تکروی و دیکتاتوری در اداره مجلس که نمایندگان به او میزنند تا خاموش کردن میکروفن نمایندگان منتقد و ناتوانی در مدیریت حواشیای مانند ماجرای شاسیبلندها و هشتاد و پنجی شدن لوایح و مصوبههای پر سر و صدا و مواردی از این دست.
به علاوه او اکنون قالیبافی است که موجی از افشاگریها علیه وی، چهره او را نسبت به چهار سال قبل متفاوت کرده است. بدین ترتیب ایستادن پشت او برای اعتدالیون و اصلاحطلبان بدون هزینه نخواهد بود؛ هزینهای که بسیاری نسبت به آن هشدار میدهند.
یک معامله ناپاک برای بیرون نیفتادن از گردونه
سایت «عصر ایران» در همین باره نوشته است: «همراهی اصلاحطلبان و اعتدالگرایان با قالیباف در حکم تیر خلاص به شقیقه آخرین بازماندگان اصلاحطلبانی است که هنوز به صندوق امید دارند.»
این رسانه اضافه کرده: «ریاست مجدد قالیباف بر مجلس که صرفاً با همراهی پایداریچیها، اصلاحطلبان و اعتدالگرایان میسر است، فقط مایه مسرت و خوشبختی قالیباف و جریان او و معاملهگران راست و چپ است و بیتردید سبب سرخوردگی بدنه مردمی اصولگرایان از یک سو و اصلاحطلبان و اعتدالگرایان از سوی دیگر خواهد بود؛ یک تیر خلاص همزمان!»
سعید محمد برای این تیر خلاص، عنوان «خودکشی سیاسی» را به کار برده است؛ او گفته که حمایت اصلاحطلبان از قالیباف یک خودکشی سیاسی است.
اصلاحطلبی با وضعیتی که در آن گرفتار شده هماینک نیز در بستر احتضار است؛ هسته قدرت آن را از چرخه سیاسی بیرون کرده و خودش نیز توان بازیابی دوران رونق خود را تا این لحظه نداشته است. بنابراین برخی معتقدند اشتباهات این جبهه، ریسک بالایی برای آن دارد اما گروهی دیگر بر این باورند که اتفاقا طیفهای سیاسی برای بقای خود باید تن به بده بستانهای ولو ناپاک سیاسی بدهند تا به کل از گردونه بیرون نیافتند.
حال باید منتظر ماند و دید که اصلاحاتیها و اعتدالیون کدام استراتژی را انتخاب میکنند و در یک زد و بند سیاسی با قالیباف، منجی او میشوند یا اینکه اجازه نخواهند داد انگ معامله با قالیبافی که سالها علیه او نطق کردهاند، به پیشانیشان بخورد!