
مهر سکوت برلبان منتقدان روحانی
حمید سلیمانی: خرداد ماه سال 1400، بازار سرمایه و سهامداران فعال در این بازار، جایگاه ویژهای در مناظرات کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری داشتند. از «ابراهیم رئیسی» گرفته تا «محسن رضایی» و از «قاضیزاده» بگیر تا «زاکانی»، «حسن روحانی» را متهم میکردند که کسری بودجه دولت خود را از جیب سهامداران بورس تامین کرده و آنها را پس از ریزش سهمگین شاخص بورس در مرداد ماه سال 1399 رها کرده است. همه این افراد البته بعد از انتخابات، پستهای اجرایی کشور را اشغال کردند اما الان که ارزش واقعی بازار سرمایه، از همان خرداد 1400 هم نازلتر شده است، هیچکدام از این منتقدان دیروز، نه سخنی میگویند و نه راهکاری برای جلوگیری از خروج وحشتناک سرمایههای خرد مردم از بورس ارائه نمیدهند.به گزارش همدلی، روز گذشته و در جریان معاملات بیست و دوم اردیبهشت ماه 1403، شاخص کل بورس تهران 10هزار و 846 واحد دیگر نسبت به چهارشنبه هفته قبل هم پایینتر ایستاد و به سطح 2 میلیون و 208هزار و 244 واحد رسید. در این روز برای نهمین روز متوالی خالص تغییر مالکیت حقوقی به حقیقی بازار منفی شد و 272 میلیارد تومان پول حقیقی از بازار سهام خارج شد که نسبت به چهارشنبه بیش از 5 برابر (معادل 444درصد) افزایش یافته است.البته شاخص بورس نشان میدهد که اوضاع بازار نسبت به روزی که ابراهیم رئیسی، سکاندار مدیریت اجرایی کشور شد، بهتر است اما اگر ارزش بازار سرمایه را برحسب دلار بسنجیم، آن گاه مشخص خواهد شد که دولت سیزدهم چه به روز بازار سرمایه و سهامداران این بازار آورده است.
سقوط ارزش واقعی سهام در دولت سیزدهم
برای سنجش میزان موفقیت دولت سیزدهم در حوزه بازار سرمایه، بهترین ابزار موجود، سنجش ارزش صنایع اصلی بورس برحسب دلار است که نشان میدهد ارزش حقیقی بخش واقعی اقتصاد یا همان بنگاههای بزرگ در این دوران چه تغییراتی داشتهاند و به تبع آن، سهامداران این صنایع، چه میزان سود یا ضرر کردهاند؟
کاهش 36درصدی ارزش فولادسازان بورسی در دولت رئیسی
نخست به فولادسازان به عنوان یکی از بزرگترین رشتههای صنعتی فعال در بازار سرمایه نگاه میکنیم. ارزش بازار این صنعت در مرداد ماه سال 1399 و پیش از سقوط بزرگ بورس تهران، معادل 37.2 میلیارد دلار بود. در بهار سال 1400 یعنی همزمان با انتخابات ریاست جمهوری و انتقادات تند و تیز نامزدهای انتخاباتی از دولت روحانی، این مقدار به 25.6 میلیارد دلار کاهش یافته بود. دادههای بازار نشان میدهد که امروز این رقم به زیر 16.5 میلیارد دلار رسیده است؛ یعنی عملکرد منتقدان دولت سیزدهم، نه فقط باعث بهبود اوضاع نشده بلکه 36درصد از ارزش فولادسازان کشور هم در 35 ماه گذشته از بین رفته است.
ضرر 60درصدی سهامداران صنعت سنگ آهن
صنعت سنگ آهن که جزو بزرگترین صنایع معدنی کشور محسوب میشد، دومین شاخهای است که در این گزارش، مورد بررسی قرار میگیرد. ارزش بازار این صنعت در اوج رونق بورس به 20.5 میلیارد دلار رسیده بود که در بهار 1400 با کاهشی اندک، به 19.9 میلیارد دلار تنزل کرده بود. 35 ماه پس از انتخاب رئیسی به عنوان رئیس دولت سیزدهم، این ارزش به کمتر از 8 میلیارد دلار رسیده که نشان از کاهش 60درصدی ارزش این بازار و طبیعتا سرمایه سهامداران آن دارد.
کاهش 52درصدی ارزش اورهسازان در دولت سیزدهم
اورهسازان که بخش بزرگی از صنعت شیمیایی کشور را تشکیل میدهند، در مرداد ماه سال 1399، ارزش دلاری برابر با 6.9 میلیارد دلار داشتند. در بهار 1400 و اوج حملات رئیسی، رضایی، قاضیزاده و زاکانی به دولت روحانی، ارزش این صنعت در بازار سرمایه به 6.4 میلیارد دلار تقلیل یافته بود. اما طی فعالیت دولت سیزدهم، ارزش این بازار و سرمایه سهامداران خرد و کلان این صنعت به 3.1 میلیارد دلار رسیده که نشان از کاهش 52درصدی ارزش واقعی این صنعت دارد.
25درصد از ارزش سهام سهامداران پالایشی پرید
صنعت پالایشی کشور یا همان صنایع پالایشگاهی، موتور محرکه بورس در سالهای 98 و 99 محسوب میشدند به گونهای که در مرداد ماه سال 1399، ارزش این صنعت به 31.4 میلیارد دلار رسیده بود. هنگام برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در بهار سال 1400 ارزش این صنعت با افت بسیار شدیدی مواجه و به 11.6 میلیارد دلار رسید. این روند در دولت سیزدهم نیز ادامه یافت و دادهها نشان میدهد که ارزش دلاری این صنعت در روزهای پایانی اردیبهشت ماه به 8.8 میلیارد دلار کاهش یافته که نشان از ضرر و زیان 25درصدی سهامداران صنعت پالایشی در دولت سیزدهم دارد.
عقبنشینی 42درصدی ارزش صنایع پتروشیمی کشور
یکی دیگر از بزرگترین زیرشاخههای صنایع بازار سرمایه ایران، صنعت پتروشیمی (الفینی – آروماتیک) است که در مرداد ماه سال 1399 و در اوج بورس تهران، ارزش دلاری برابر با 26.5 میلیارد دلار داشت. این صنعت از ریزش بورس در سال 99، جان سالم به در برد چنانچه در بهار 1400، ارزشی برابر 25.2 میلیارد دلار داشت. در 35 ماه از آغاز به کار رئیسی به عنوان رئیس دولت سیزدهم ارزش این صنعت در بورس به 14.7 میلیارد دلار کاهش یافته یعنی 42درصد از ارزش سهام این صنعت کاسته شده است.ناگفته پیداست که دیگر زیرشاخههای صنایع در بازار سرمایه ازجمله صنایع روانکار، مواد غذایی، شویندهها، بانکیها، خودروسازان و... نیز با اندکی بالا و پایین و با وجود اینکه شاخص فعلی بازار سرمایه حتی از شاخص این بازار در مرداد ماه سال 1399 هم بالاتر است اما به درجات، دچار کاهش ارزشی بین 25 تا 50درصد شدهاند که نشان میدهد طی مدت فعالیت دولت سیزدهم، نه تنها سهامداران بورس، نفعی از اقتصاد نبردهاند بلکه دچار ضرر و زیانهای هنگفتی شدهاند.
چرا رئیس جمهور درباره بورس حرف نمیزند؟
در همین زمینه، یک کارشناس بازار سرمایه میگوید: رئیسجمهور اخیرا یک گفتوگوی تلویزیونی داشت که درباره همه موضوعات صحبت کرد، جز بازار سرمایه در حالیکه در روزی که تنفیذ میشد، گفت بورس یکی از اولویتهای اول دولت است. این اولویت اول الان کجاست؟ پس چرا در مورد آن صحبت هم نمیکند.«بهنام صمدی» در گفتوگو با خبرآنلاین میگوید: بازار سرمایه در حالحاضر با یکی دو چالش جدی مواجه است؛ یکی از جدیترین چالشها، بحث گواهی سپرده ۳۰درصدی بود که نه فقط برای بازار سرمایه که برای خود دولت هم دارد چالش ایجاد میکند.وی میافزاید: هفته گذشته دولت ۳۵هزار میلیارد تومان اوراق بدهی میخواست بفروشد که حتی یک ریال هم فروش نرفت. سود این اوراق حدودا ۲۷ تا ۲۸درصد بود اما استقبالی از اوراق نشد و دلیل آن هم سیاست بانک مرکزی بود که نرخ بدون ریسک را به حدود ۳۰درصد رسانده و ما شاهد بودیم که گواهی سپرده ۳۰درصدی توسط بانکها به فروش رسید.این کارشناس بازار سرمایه تصریح میکند: مساله بعدی، بحث نرخ نیمایی ارز است. در حال حاضر فاصله نرخ نیمایی با بازار آزاد به ۵۰ تا ۵۵درصد رسیده است.صمدی عنوان میکند: گزارشهای مختلفی داشتیم که یک رانت خیلی شیرینی بین واردکنندگان توزیع میشود. برای مثال، واردکننده موبایل با دلار ۴۲هزار تومان ارز میگیرد اما موبایل را با دلار ۶۰هزار تومان در بازار به فروش میرساند.وی متذکر میشود: این یکی از موضوعاتی است که در بازار خیلی موثر است و امیدواریم خیلی آرام این نرخ بالا بیاید که قطعا روی بازار اثر مثبت میگذارد.
تکلیفشان را با بورس مشخص کنند
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه فصل مجامع را در پیش داریم و احتمالا صنایع، سود خوبی در مجامع تقسیم خواهند کرد، گفت: دلیل اینکه بازار یک مقدار شل و ول است، به سیاستهای بانک مرکزی برمیگردد و دولت نیز سکوت کرده و اصلا صحبتی نمیکند.صمدی ادامه میدهد: رئیسجمهور اخیرا یک گفتوگوی تلویزیونی داشت که درباره همه موضوعات صحبت کرد، جز بازار سرمایه در حالی که رئیسی در روزی که تنفیذ میشد، گفت بورس یکی از اولویتهای اول دولت است. این اولویت اول الان کجاست؟ پس چرا در مورد آن صحبت هم نمیکند.وی عنوان میکند: فکر میکنم بازار برای اینکه یک مقدار وضعیت پایداری پیدا کند، دولت اول باید تکلیف خود را با بورس روشن کند. حالا نه به آن افراطشان که میگفتند شعار اولمان بورس است و نه به این تفریطشان که کلا بازار سرمایه را رها کردهاند.این کارشناس بازار سرمایه میگوید: امیدواریم که یکسری اقدامات از سمت دولت انجام شود و نیز امیدواریم بانک مرکزی سیاستهای خود را تعدیل کند. از سوی دیگر، هر چقدر به سمت کاهش تنش در خاورمیانه برویم، قطعا بازار سرمایه هم قطعا روند مثبت صعودی در پیش خواهد گرفت.
سرمایهگذاران اعتمادی به دولت ندارند
صمدی با بیان اینکه نقدینگی با بازار سرمایه قهر کرده و دلیل آن هم سیاستهای دولت و البته بانک مرکزی بوده، میافزاید: سرمایهگذاران دیگر اعتماد ندارند و دولت به یکباره یک بخشنامهای میدهد. اینها اتفاقاتی نیست که سهامدار بتواند هضم کند و به یکباره اعتماد سرمایهدار بازگردد.
وی تاکید میکند: تا زمانی که اتفاقات بنیادین مهمی در بازار نیفتد، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که بازار رشدی داشته باشد.این کارشناس بازار سرمایه خاطرنشان میکند: اگر همین سیاستهای بانک مرکزی ادامه داشته باشد، فکر میکنم که بورس در نهایت در همین محدوده نوسان میکند مگر اینکه در زمینه کاهش نرخ سود یا کاهش فاصله نرخ نیمایی با بازار آزاد اتفاقاتی بیفتد که بتواند بورس رشد کند وگرنه با این شرایط، پتانسیلی نمیبینم.