به طور خاص در قسمت اول این مجموعه کلی سکانسهای دونفره داشتیم که کاملا بر رابطه میان فریبرز و همسرش تکیه داشت، او همچنان به انگیزه زیرخاکی زنده است و نفس میکشد! این میتواند نجاتدهنده باشد، چون هویت سریال و اصلا اسم آن بر اساس زیرخاکی و تمایل شدید فریبرز به کشف گنج تعریف شده، پس چه بهتر که گاهی مثل آن فصل جنگ و انقلاب خیلی از هسته مرکزی داستان دور نشود. آن چه که در قسمت اول دیدیم با ورود به روستا، ظاهرا قرار است، موقعیت یک مسئول پر از وعده و وعید را ببینیم، موقعیتی تصادفی که نصیب فریبرز شد و او را به جای "مهندس" اشتباه گرفتند و او کلی وعده و وعید داد که آب لولهکشی خواهد آورد، ماهی دو تومن خواهد داد، مدرسه و بیمارستان و...